eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
1.4هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
8.6هزار ویدیو
88 فایل
🌻مشڪݪ ڪارهاے ما اینست ڪہ بـراے رضاے همہ ڪار میڪنم اݪا رضاے خدا . @rafiq_shahidam #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_شهیدم ارتباط با خادم کانال 👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
‹ یـٰا‌ڪࢪیـم‌الــصـفـح❤️‍🩹🤲🏻 ۫ ּ ⭑𖦆 دوستت داشتم با وجود اینکه تو را به آغوش نکشیدم و تو را همیشه ن
عڪست‌را؛ هرروزمرورمیڪنم تانڪندیادم‌برود... براۍلبخندچه‌ڪسی‌میجنگم. به‌عڪست‌خیره‌‌میشوم‌ونگاهم‌ درنگاهت‌گره‌میخورد!! انگارتمامِ‌دلخوشۍام؛ توهستۍبرادرماه:))🫀. این کانال زیر نظر مستقیم خانواده شهید صدرزاده اداره خواهد شد🕊 کپےِ‌پست؟! حلالِت‌مسلمون ؛ ‌👇👇 ‌https://rubika.ir/meslemostafaa
🔴هرطور فکر می‌کنم از دست رفتن بزرگ‌ ترین و نورانی‌ترین رهبران و قهرمانان جهان اسلام در این مدت کوتاه قضیه عادی نیست و نمیتوان صرفا به چشم تحولات دنیا به آن نگاه کرد. بعد از شهادت سیدحسن جمله‌ای شنیدم که امروز مرا به فکر فرو برد: در آستانه طلوع خورشید، ستارگان یک به یک غروب می‌کنند 🔺️جهان برای ظهور در حال بیدارشدن است اللهم عجل لولیک الفرج @rafiq_shahidam https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
📣📣. فرزند شهید زاهدی : شهید زاهدی در رویایی صادقه(دو هفته قبل از شهادت شهید رئیسی) که علائمی متقن داشت به من گفتند بزرگانی در این راه (مقاومت و آزادی قدس) شهید خواهند شد...راه ظهور با خون باز می شود...شهدایی که میان اینطرف سرشون شلوغه و ظهور مقدماتی داره که دارن انجام میدن...دست شهدا نسبت به دنیا خیلی بازتره.. ضمن اینکه تقریباً دو هفته قبل از شهادتِ شهید رئیسی، انفجار در جنگل را به من نشان دادند و به من فهماندند که در آن یکی از بزرگان مقاومت شهید می شود.. سردار زاهدی از فرماندهان سپاه قدس با جمعی از همراهانش ۱۳ فروردین در حمله رژیم صهیونیستی به سفارت ایران در دمشق به شهادت رسیدند. @rafiq_shahidam https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این روزا اگه زیر پست ها و توییت های کمک به فلسطین و لبنان دیدین یه سری نوشتن : چراغی که به منزل رواست، به مسجد حرامه! بدونید از کجا داره آب میخوره! و اگه سلبریتی دیدید که داره این شعار رو‌ نشخوار می‌کنه بدونید مستقیما از اربابان اسرائیلیش دستور میگیره. کانال رسمی شهید ابراهیم هادی @rafiq_shahidam https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عڪست‌را؛ هرروزمرورمیڪنم تانڪندیادم‌برود... براۍلبخندچه‌ڪسی‌میجنگم. به‌عڪست‌خیره‌‌میشوم‌ونگاهم‌ درنگاهت‌گره‌میخورد!! انگارتمامِ‌دلخوشۍام؛ توهستۍبرادرماه:))🫀. @rafiq_shahidam https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
9.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظه بیرون آوردن تسبیح تربت📿 سیدالشهدا از جیب یحیی سنوار😭😭 هرچه می گذرد به جمله حاج قاسم نزدیک تر می شویم که قدس آزاد نمی شود جز با پرچم داری شیعه . و من هرچه در کلام و رفتار شهید سنوار دقت می کنم احساس عجیبی به من می گوید او یکی از همان شیعیان است. 🔴 آقاتهرانی نماینده تهران: من از مرحوم آیت الله خوشوقت شنیدم که فرمودند یحیی سنوار به دست خودم شیعه شد 🚀🔥 شهدا را باذکر صلوات یادکنیم . @rafiq_shahidam https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
هدایت شده از "عنایات و کرامات هادیِ راه ما"
کرامت از شهید هادی شفای بیماری که در کما بود....👇👇
هدایت شده از "عنایات و کرامات هادیِ راه ما"
روزهای اولی که طبقه پایین خانه مان به لطف خدا و داداش ابراهیم حسینیه شده بود، در یکی از مراسم ها که مربوط به ایام فاطمیه بود، خانمی رو دیدم که همسایمون بود، ولی اولین باری بود که میدیدمش. دل دل میکرد و مدام از شهید هادی سوال میکرد و من حس کردم جذب داداش ابراهیم شده. سر صحبت ها باز شد و گفت:«قبل اینکه به حسینیه بیاد، خواب دیده که اومده داخل حسینیه» میگفت:«وقتی اومدم انگار در و دیوار این خونه رو در خواب دیده بودم!» مریم جان کتاب های سلام بر ابراهیم راخواند و دیگر خدا خواست او هم با شهید والامقام آشنا شد؛ گهگاهی تنهایی می آمد و توی حسینیه ای که به نام شهید مزین شده بود، دعا میخواند. مریم جان عجیب دل داده بود به شهید... و اما اتفاقی افتاد که میخواهم به صورت داستان برای شما بگم، البته اگر قلم یاری کند... (کتاب سلام بر ابراهیم ۲ را اگر خوانده باشید، بیشتر کرامات و معجزات شهید عزیز را با زبان قلم بیان کرده است) دم دم های غروب بود که زنگ در به صدا در آمد، رفتم در را باز کردم و چهره ناراحت و بهم ریخته مریم جان را دیدم! دلم لرزید و با نگرانی پرسیدم:«چی شده عزیز دلم؟» بغضش ترکید و گفت:«دعا کنید برامون؛ پسر خواهرم داوود از طبقه پنجم تو آسانسور در حال کار بوده که افتاده پایین و رفته تو کما» مریم گریه میکرد و عکس آقا داوود را نشانم میداد،نتوانستم جلوی ریزش اشک چشمانم را بگیرم و گریه کنان گفتم:«خدا بزرگه،ان شاءالله شفاش میده»و دلداریش میدادم. خلاصه مریم با دلی شکسته و ناراحت رفت. شدید بهم ریخته بودم، حمد شفا خواندم، کلی دعا کردم و چند روز فکرم درگیر بود؛ هرعزیزی را میدیدم التماس دعا داشتم برای این جوان.  یک روز یکهو به ذهنم رسید که بگم به مریم خانم بیاد و در حسینیه هزارتا صلوات بفرستد و هدیه کند به روح پاک داداش ابراهیم، بلکه ان شاءالله به حرمت این شهید مریضش شفا پیدا کند. گوشی را برداشتم وزنگ زدم و بهش گفتم که قبول کرد و آمد... روز ها میگذشت و جویای حال آقا داود بودم؛ تا اینکه یه روز مریم خانم زنگ زد و گریه کنان گفت:«، دکترا داوود رو جواب کردن،گفتن میخوان دستگاه رو ازش جدا کنن، گفتن دستگاه کرایه کنید ببریدش خونه و دیگه ازنظر ما خوب نمیشه» حالم بهم ریخت، دلم سوخت برای مادرش و بچه هاش... بازم گفتم:«مریم جان خدا بزرگه، به مادرش رحم میکنه ان شاءالله.» یک هفته ای گذشت و مریم خانم را دیدم که خوشحال و خندان گفت:«داوود شفا گرفته!» تمام تنم لرزید و گفتم:«خدایااا شکرت! حالا چه جوری؟چی شد اصلا؟» گفت:«نمیدونیم! آوردیمیش خونه، یه شب دستگاه بهش وصل کردن و فرداش یهو به هوش اومده و کلا دستگاه رو ازش جدا کردن و دکترا هم گفتن که معجزه شده!» خیلی خوشحال بودم و به همه میگفتم که چه شده است. چند ماهی گذشت؛ روز تولد حضرت فاطمه(س) رسید مراسم تمام شده بود و مهمان ها رفته بودند که زنگ در به صدا درآمد، در را باز کردم و مریم جان رو دیدم که همراه خواهرشان وارد شدند؛ اولین بار بود که مادر آقا داوود را میدیدم، تعجب کردم که چرا بعد از تمام شدن مراسم آمدند. شربت و شیرینی آوردم و بعد کمی صحبت کردن با مادر آقا داوود، با حالتی منقلب و بغض آلود گفتند:«چندشب پیش یهو داوود گفته مامان یادم اومد یه شهیدی منو شفا داد! (به خاطر ضربه ای که به سرش خورده بود یکم فراموشی گرفته بود)» مریم جان گفت:«من حس میکنم شهید ابراهیم هادی شفاش داده، برای همین میخوام داوود رو بیاریم تو حسینیه ببینیم بین عکس این شهدا، میشناسه کدوم شهید بوده که شفاش داده یا نه.» گفتم بیاید. رفتند دنبال آقا داوود؛ بنده خدا راه رفتن برایش سخت بود و به سختی وارد حسینیه شد. تمام در و دیوار را از نظرش میگذراند، به همه عکس هایی که بود دانه دانه خیره میشد؛ رفت سمت عکس داداش ابراهیم، نگاهش قفل شد به عکس! ما همه به هم نگاه میکردیم ومنتظر بودیم ببینیم چه میگوید. آقا داوود یکم آمد عقب، کمکش کردند نشست؛ یکهو بدنش به لرزه افتاد وخواست برود سمت عکس داداش ابراهیم... عکس را از روی دیوار برداشتم و دادم بهش. به سختی میتوانست حرف بزند، ولی با همان حالت داد میزد:«به خدا خودشه! خاله خود این شهیده اومد تو خوابم و گفت بلند شو خوب شدی!» یا فاطمه زهرا! نمیدانید چه شد، چه صحنه ای بود، روضه تصویری ای که اشک همه را جاری کرد؛ تمام بدنم میلرزید، لیوان شربتی که دستم بود و داشتم برای آقا داوود می آوردم، از دستم افتاد روی زمین! قلبم از سینه ام داشت می زد بیرون، زبانم بند آمده بود و نمیتوانستم چیزی بگویم! صحنه ای بود که تا ابد لحظه به لحظه اش را از یاد نمیبرم
هدایت شده از "عنایات و کرامات هادیِ راه ما"
عکس را گذاشته بود روی سینه اش و میبوسید و مدام با گریه میگفت:« خودشه!به خدا خودشه!» این بود که به من گفت پاشو خوب شدی بخدا خودشه وجای تعجب اینجا بود که میپرسید:« کیه این شهید؟اسمش چیه؟!» یعنی تا آن موقع، نامی از شهید ابراهیم هادی به گوشش نرسیده بود...! اشک های ما مانع از دیدن آن صحنه های زیبای بین آقا داوود با عکس شهید میشد؛ عجیب ترین حالی که در عمرم تجربه کردم، دیدن آن صحنه بود... دل پاک مریم عزیز و حس خوبش به شهید و لطف شهید ابراهیم به مریم، باعث اجابت دعایش به اذن خدا و شفای آقاداوود شد. خدایا شکرت که هوای بنده هایت را داری. این معجزه ای بود از شهید هادی که ما به چشم خودمان دیده ایم و من به این فکر میکردم که شهید هادی، چه ارادت خاصی به حضرت زهرا(س) داشته است که در دنیا و آخرت مورد عنایت حضرت زهرا(س) قرار گرفته و واسطه خیر بین آن حضرت و بندگان خدا است. خواستم بگویم که چقدر بزرگ هستند شهدا؛ هر حاجتی دارید، ازائمه بخواهیم اگر به صلاحتان باشد شهدا شفاعت میکنن داداش ابراهیم آن قدر آبرو دارد پیش خدا و مادرشان خانم فاطمه زهرا(س) که شفاعت ما را بکنند ان شاءالله. باز هم از عزیزان میخواهم که کتاب های سلام بر ابراهیم را بخوانند و بیشتر آشنا بشوند با این شهید والا مقام که من مطمئن هستم خودش میخواهد که همه با او آشنا بشوند.. 🌹🌹 التماس دعای فراوان https://eitaa.com/joinchat/3730047588C136ee64b23
‌إِذَا ضَکهلَلْتُمْ الطَّرِيقَ ؛ فَاتَّبِعُوا الشُّهَدَاءُ ..! راه‌ را گم کردید، شهدا را دنبال کنید ... الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج الّلهُمَّ‌ارْزُقْنٰا‌شَهادَتَ‌فی‌سَبیلِکْ @rafiq_shahidam https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9