eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
1.3هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
7.6هزار ویدیو
84 فایل
🌻مشڪݪ ڪارهاے ما اینست ڪہ بـراے رضاے همہ ڪار میڪنم اݪا رضاے خدا . @rafiq_shahidam #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_شهیدم ارتباط با خادم کانال 👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
🌼نشانه های حضرت مهدی (عج) ✍ حضرت امام سجاد فرمودند: "قائم ما دارای نشانه هایی از شش پیامبر است : ۱- نشانه ای از نوح ؛ ۲- نشانه ای از ابراهیم ؛ ۳- نشانه ای از عیسی ؛ ۴- نشانه ای از موسی ؛ ۵- نشانه ای از ایّوب ؛ ۶- نشانه ای از محمد . اما نشانه اش از نوح، طول عمر است؛ از ابراهیم، مخفی بودنِ محلّ ولادتش است؛ از موسی، ترس از دشمن و غیبت است که موسی از ترس فرعونیان از مصر به مدین رفت و مدتی مخفی بود؛ از عیسی، اختلاف رایِ مردم درباره اش و اعتزالِ او (تنهایی و خلوت نشینی) از مردم است؛ از ایّوب، پیروزی پس از مشکلات و گرفتاری است؛ و از محمد، قیام به شمشیر است . 📚 کتاب اعلام الوری ، ص ۲۹۰ . 💥در برخی روایات، نشانه ای از حضرت یوسف ذکر شده و آن زندانی بودن است . ‌‌ ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
هدایت شده از 
⭕️این جوان تازه مسلمان شده توی دانمارک داره نماز میخونه و چون عربی بلد نیست از برگه روبروش کمک میگیره؛ کلمات عربی رو به انگلیسی آوا نگاری کرده و میخونه ! ما برای بندگی چقدر تلاش میکنیم؟ ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄ ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
هدایت شده از 
🥀از روزی ‌ڪه‌ فهمید به ‌ جـلب ‌کرده با یه تغـییراتی از این‌ رو به ‌اون ‌رو شد.. آقا ابراهیمِ‌ هادی ر‌و میگیمااا اگه واقعا دوسش داری باید خودتو شبیهش کنی‌رفیق:) نه اینکه عکسشو بزاری پروفایلت ولی ازون طرف راحت با نامحرم چت کنی... راحت هرچیزی رو ببینی... ✔️ ✅🌷 آقا ابراهیم از خوبای مبارزه با نفس بودن و هوای نفسشونو رسما له کرده بودن👊 اقا اصلا مگه نفسشون جرئت داشت بهشون پیشنهاد گناه🔥 بده؟؟❌‼️ یبار به نامحرم نگاه کرد بعدش یجوری پدرشو با تنبیه دراورد که به غلط کردن انداختش... 🌱 تو خودت دیگه جای نفسشون بودی بازم جرئت میکردی بهشون پیشنهاد گناه 🔥بدی؟؟ میگفتی ای بابا الان دوباره میزنه پدرمو درمیاره🚶‍♂( ماجرای تبیه چشماش رو با سوزن ) 💥همیشه باید یکاری کنی نفست ازت بترسه و ازت حساب ببره درست مثل شهید هادی ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
هدایت شده از 
‌‌: . . . لطفا‌ڪنار‌ آینه‌اتاقت‌بنویس‌✏ جوری‌ تیپ‌بزن‌ڪه (عج)نگاهت‌ ڪنه نه‌مردم ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
هدایت شده از 
⚡ هیچ ﻭﺭﺯﺷﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﻠﺐ و روح انسان ﻣﻔﯿﺪ ﺗﺮ از ﺧﻢ ﺷﺪﻥ ﻭ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺩﺳﺖ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ... ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
سلام ابراهیم 🖤🥀🥀🥀
چه زیباست كه در این موهبت بزرگ الهــــی كه نامش غم و درد اسـت، شیــعه‌یِ تمام عیار علــــی شدن..! 🕊 ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آسان_ترازتوبه 🍃الإمامُ علیٌّ علیه السلام تَرْكُ الذَّنبِ أهْوَنُ مِن طَلبِ التَّوبةِ. ❌گناه نكردن آسانتر از توبه كردن است. 📚منبع: بحار الأنوار: 73 / 364 / 96. ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
♻️♻️♻️♻️ شیطان یک دزد است ❌ و هیچ دزدی خانه خالی را سرقت نمیکند پس اگر شیطان زیاد مزاحمتان میشود بدانید در قلبتان♥️ گنجینه ای است که ارزش دزدی را دارد پس از آن نگهداری کنید 💟 و آن گنجینه👈 ایمان👉 است ✨الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج✨ ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
🍃در حاشیه مراسم شب قدر و دختری که طاقت دیدن اشک‌های پدر را ندارد السلام علیک یا رُقَیـّـِه بنت الحسین (س)💔 ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت شهید _صدر زاده از شهید _بادپا🌹🕊 دستم را بگیر چشمت را ببند با من گریه کن همراهم بخند ♩♬♫ عمر رفته را رها کن تو فقط مرا صدا کن دستم را بگیر🕊🕊 هدیه جمیع شهدا 🌷صلوات ✨ ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
✨﷽✨ 🌼موهبت‌های خداوند به اشخاص توبه کار ✍خداوند به کسانی که توبه کرده اند چه موهبت ها می بخشد. آشیخ عبدالوهاب خراسانی(ره) از مقدسین و از اولیای خدا بود که یک دسته از تربیت شده های بازار شاگرد او بودند. ایشان هفتاد سال پیش در زیر زمین مسجد جامع نماز جماعت می خواند. شخصی به من گفت: «من در ایام جوانی خدمت سربازی‌ام که در تبریز بودم، شبی در خواب دیدم که زیرزمین مسجد جامع خراب شد، تاریخ خوابم را یادداشت کردم، وقتی به تهران آمدم متوجه شدم که آشیخ عبدالوهاب در همان شب که من این خواب را دیده بودم از دنیا رفته است.» در زمان حیات آشیخ عبدالوهاب، داشی توبه کرد و پای منبر ایشان می نشست. آشیخ عبدالوهاب در اثر کهولت سن، گاهی بر روی منبر ادامهٔ حدیث یا آیه را فراموش می کرد، خداوند به این داشی که توبه کرده بود یک علمی داده بود که او از پای منبر ادامه آیه یا حدیث را از حفظ مےخواند. پس شما هم اگر توبه کنید و گناه نکنید، علم پیدا می کنید، گناه یکی،از چیز هایی است که آفت طلبه است. گناه که بکنی از طلبگی خارج می شوی. اگر به نامحرم نگاه کنی، از طلبگی خارج مےشوی. گناه ، آفت طلبگی است. 📚منبع: ڪتاب بدیع الحکمة حکمت 39 از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره) ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
|°• خُدا •°| اَهلِ ‌است:) رَفیقداری وَجوانمَردی روُ دوست دارَد! وخودش بیش ازهمّه اَهلِ رفاقت ومُرُوَّت است...🙃 وقتی باهمه ی ضَعف به یاداوباشی باهَمه قُدرتَش به یادت خواهَدبود:) ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
❤️اگر دوست دارید برای بیدار شوید....👇 ✍امام کاظم(علیه السلام): کسی که دوست دارد برای بیدار شود اگر هنگام خواب بگوید: {🌸 اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِي ذِكْرَكَ وَ لَا تُؤْمِنِّي‏ مَكْرَكَ‏ وَ لَا تَجْعَلْنِي مِنَ الْغَافِلِينَ وَ أَنْبِهْنِي لِأَحِبِّ السَّاعَاتِ إِلَيْكَ أَدْعُوكَ فِيهَا فَتَسْتَجِيبَ لِي وَ أَسْأَلُكَ فَتُعْطِيَنِي وَ أَسْتَغْفِرُكَ فَتَغْفِرَ لِي إِنَّهُ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.🌸} 👈 خداوند دو به سوی او می فرستد تا او را بیدار کنند. اگر بیدار نشد خداوند دستور می دهد برایش کنند و اگر در آن شب بمیرد از دنیا رفته است.و اگر بیدار شود برای ، هر چه از خدا بخواهد به او کرامت می کند.😇 عزیزانی که دوست دارید بیدار بشید ولی نمیشه به شهید عزیز بسپارید باقیش با خودشون👌 با شهیدت راهنمات حرف بزن بهش بگو حتما بیدارت میکنه 👋 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
🔴تخفيف های : 📌زمان خوندن 🔻از نيمه شب شرعي شروع ميشه و تا اذان صبح ادامه داره. ✨اما برعکس نمازهاي واجب که هرچي اول وقت تر خونده بشن، بيشتره، 🔻 هرچي آخر وقت تر خونده بشه، فضيلت بيشتري داره. ✨يعني هرچي به نزديکتر ميشيم، فضيلت اين نماز به صورت تصاعدي بالا ميره. 👌اما خوندن اين نماز اينقدر ارزشمنده که خداوند همه جوره کار رو راحت کرده تا هيچکس بهانه اي براي نخوندنش نداشته باشه. 🔻مثلاً: 🕴🚶💼 و کسى که براى او سخت است نافله شب را بعد از نصف شب بخواند، مىتواند آن را در بخواند. 🤓 که مي‌ترسد خواب بماند و از او فوت شود مي‌تواند نمازشب را از نيمه شب شرعي بخواند. 👴👵 کساني که براي خواندن بعد از نيمه شب عذري دارند، مانند افراد پير و يا کسي که از سرد شدن هوا مي‌ترسد و ... مي‌توانند را قبل از نيمه شب بخوانند. 🔻خلاصه کلام اينکه درسته وقت اين نماز از نيمه شب تا اذان صبحه، ولي از زمانش مهمتره. ✨يعني اگه ميدونين که اگه کنيد تا وقتش داخل بشه، خود نماز از دستتون ميره، معطل نکنيد و در آخر شب ترين وقت ممکن بخونيدش. حتي اگه هنوز نيمه شب نشده باشه.😉 🔻البته جا داره یه نکته رو هم بگم به خواندن ، قبل از نیمه شب شرعی "تقدیم" می گن و کسی که رو قبل از نيمه شب شرعی می خونه با تقدیم می خونه.. ✨بعد از اذان صبح و در طول روز هم با نیت خونده می شه و اینو بدونید که به نمازشب اقدیم ارجحیت داره و ثواب بيشتري داره☺. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
🕊✨🕊 ✨🕊 🕊 📿 💢 √حقیر با وجود اینکه در طول روز سعی میکنم از دوری کنم √و در تمامی شئون حتی خوردن مال شبهه ناک میکنم ←با این وجود در بیدار شدن توفیق چندانی ندارم.؟؟ ✅جواب: 💯حجت الاسلام والمسلمین جاودان: را حتما بخوانید ←خداوند توفیق بیداری خواهد داد، ان شاءالله." ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت هفتادو دوم🌱 «تنها میان داعش» او میگفت و من تازه می فهمیدم چرا دل عباس طوری لرزیده بود که برای ما نارنجک آورده و از چشمان خسته و بیخوابش خون میبارید. از خیال اینکه عباس با چه دلی ما را تنها با یک نارنجک رها کرد و به معرکه برگشت، طوری سوختم که دیگر ترس اسارت در دلم خاکستر شد و اینها همه پیش غم حیدر هیچ بود. اگر هنوز زنده بود، از تصور اسارت ناموسش بیش از بلایی که عدنان به سرش میآورد، عذاب میکشید و اگر شهید شده بود، دلش حتی در بهشت از غصه حال و روز ما در آتش بود! با سرانگشتان لرزانم نارنجک را در دستم لمس کردم و از جای خالی انگشتان حیدر در دستانم آتش گرفتم که دوباره صدای گریه یوسف از اتاق بلند شد. نگاهم به قوطی شیر خشک افتاد که شاید تنها یکبار دیگر میتوانست یوسف را سیر کند. به سرعت قوطی را برداشتم تا به اتاق ببرم و نمیدانستم با این نارنجک چه کنم که کسی به در حیاط زد. حس کردم عباس برگشته، نارنجک و قوطی شیر خشک را لب ایوان گذاشتم و به شوق دیدار دوباره عباس، شالم را از روی نرده ایوان برداشتم. همانطور که به سمت در میدویدم، سرم را پوشاندم و به سرعت در را گشودم که چهره خاکی رزمنده ای آینه نگاهم را گرفت. خشکم زد و لبهای او بیشتر به خشکی میزد که به سختی پرسید :»حاجی خونه اس؟« گریه یوسف را از پشت سر میشنیدم و میدیدم چشمان این رزمنده در برابر بارش اشکهایش مقاومت میکند که مستقیم نگاهش کردم و بی پرده پرسیدم :»چی شده؟« از صراحت سوالم، مقاومتش شکست و به لکنت افتاد https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
قسمت هفتادو سوم🌱 «تنها میان داعش» »بچه ها عباس رو بردن درمانگاه...« گاهی تنها خوش خیالی میتواند نفس رفته را برگرداند که کودکانه میان حرفش پریدم :»دیدم دستش زخمی شده!« و کار عباس از یک زخم گذشته بود که نگاهش به زمین افتاد و صدایش به سختی بالا آمد :»الان که برگشت یه راکت خورد تو خاکریز.« از گریه یوسف همه بیدار شده بودند، زنعمو پشت در آمد و پیش از آنکه چیزی بپرسد، من از در بیرون رفتم. دیگر نمیشنیدم رزمنده از حال عباس چه میگوید و زنعمو چطور به هم ریخته و فقط به سمت انتهای کوچه میدویدم. مسیر طولانی خانه تا درمانگاه را با بیقراری دویدم و وقتی رسیدم دیگر نه به قدمهایم رمقی مانده بود نه به قلبم. دستم را به نرده ورودی درمانگاه گرفته بودم و برای پیش رفتن به پایم التماس میکردم که در گوشه حیاط عباسم را دیدم. تختهای حیاط همه پر شده و عباس را در سایه دیوار روی زمین خوابانده بودند. به قدری آرام بود که خیال کردم خوابش برده و خبر نداشتم دیگر خونی به رگهایش نمانده است. چند قدم بیشتر با پیکرش فاصله نداشتم، در همین فاصله با هر قدم قلبم به قفسه سینه کوبیده میشد و بالای سرش از نفس افتادم. دیگر قلبم فراموش کرده بود تا بتپد و به تماشای عباس پلکی هم نمیزد. رگهایم همه از خون خالی شده و توانی به تنم نمانده بود که پهلویش زانو زدم و با چشم خودم دیدم این گوشه، علقمه عباس من شده است. زخم دستش هنوز با چفیه پوشیده بود و دیگر این جراحت به چشمم نمیآمد که همان دست از بدن جدا شده و کنار پیکرش روی زمین مانده بود. https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
قسمت هفتاد و چهارم🌱 «تنها میان داعش» سرش به تنش سالم بود، اما از شکاف پیشانی به قدری خون روی صورتش باریده بود که دلم از هم پاشیده شد. شیشه چشمم از اشک پُر شده و حتی یک قطره جرأت چکیدن نداشت که آنچه میدیدم باور نگاهم نمیشد. دلم میخواست یکبار دیگر چشمانش را ببینم که دستم را به تمنا به طرف صورتش بلند کردم. با سرانگشتم گلبرگ خون را از روی چشمانش جمع میکردم و زیر لب التماسش میکردم تا فقط یکبار دیگر نگاهم کند. با همین چشمهای به خون نشسته ساعتی پیش نگران جان ما نارنجک را به دستم سپرد و در برابر نگاهم جان داد و همین خاطره کافی بود تا خانه خیالم زیر و رو شود. با هر دو دستم به صورتش دست میکشیدم و نمیخواستم کسی صدایم را بشنود که نفس نفس میزدم :»عباس من بدون تو چی کار کنم؟ من بعد از مامان و بابا فقط تو رو داشتم! تورو خدا با من حرف بزن!« دیگر دلش از این دنیا جدا شده و نگران بار غمش نبودم که پیراهن صبوری ام را پاره کردم و جراحت جانم را نشانش دادم :»عباس میدونی سر حیدر چه بلایی اومده؟ زخمی بود، اسیرش کردن، الان نمیدونم زنده اس یا نه! هر دفعه میومدی خونه دلم میخواست بهت بگم با حیدر چی کار کردن اما انقدر خسته بودی خجالت میکشیدم حرفی بزنم! عباس من دارم از داغ تو و حیدر دق میکنم!« دیگر باران اشک به یاری دستانم آمده بود تا نقش خون را از رویش بشویم بلکه یکبار دیگر صورتش را سیر ببینم و همین چشمان بسته و چهره مظلومش برای کشتن دل من کافی بود. حیایم اجازه نمیداد نغمه ناله هایم را نامحرم بشنود که سرم را روی سینه پُر خاک و خونش فشار میدادم و بی صدا ضجه میزدم. https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است شب بخیر ای حرمت شرح پریشانی ما... ❤️ ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝