eitaa logo
کانال ابراهيم هادی (رفیق شهیدم )❤️
4.2هزار دنبال‌کننده
22.2هزار عکس
13.9هزار ویدیو
176 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 ... 87 کم کم هوا داشت روشن میشد! اما هنوز داشتم میخوندم. اونقدر مغزم پر از سوال بود که هرچی میخوندم،کم بود!! آرزوهایی که هیچوقت بهشون نرسیده بودم،😢 چیزایی که دوست داشتم اما نداشتم، شرایطی که من رو تو فشار قرار بده تا رشد کنم و بزرگ بشم، برنامه ریزی هایی که به هم میخورد، و خلاصه تلخی دنیا... این همون واقعیتی بود که اون شب راجع بهش تو اون جلسه،شنیده بودم! همون واقعیتی که اگر بپذیری ،افسرده نمیشی!! ناخودآگاه مغزم شروع به مقایسه کرد! مقایسه ی این حرف‌ها با حرف‌های مرجان! قبول رنج،تلاش،رسیدن به لذت و ارامش دائمی ؛ فرار از رنج،قبول پوچی،رسیدن به لذت و ارامش چند ساعته!! حرف‌های هردوشون منطقی به نظر میومد، اما حرف مرجان حالم رو بد میکرد! یاد روزایی افتادم که همه جوره میخواستم از منطقی که مرجان به کار برده بود،فرار کنم و آخرش با حقارت تسلیم شدم و زندگیم از قبل هم تلخ‌تر شد!! نفسمو دادم بیرون، می‌ارزید یه بارم حرف های اون رو که خودش غرق تو آرامش بود،قبول کنم، حداقل یه مدت امتحانی! خودکارم رو برداشتم و آخر صفحه نوشتم :قبول!!💯 نور خورشید خودش رو از لابه لای پرده،به اتاقم رسوند، خواب کم کم داشت میومد سراغم. رو تختم خزیدم و طبق عادت بالشم رو بغل کردم...😴 دم ظهر بود که چشمام رو باز کردم، از گرسنگی شکمم رو گرفتم و رفتم بیرون. از بوی قشنگی که تو خونه پیچیده بود فهمیدم که شهناز خانوم اومده! هروقت که میومد لااقل سه چهار مدل غذای سنتی درست میکرد و میذاشت تو یخچال.😋 شهناز خانوم تنها کسی بود که بابا بهش اعتماد داشت و اجازه میداد برای تمیز کردن خونه بیاد. بعد از خوردن سوپ خوشمزه ای که بوش خونه رو برداشته بود،به اتاقم برگشتم. سه شنبه بود، دلم میخواست یک بار دیگه هم به اون جلسه برم. فضای دلنشینی داشت...❣ البته باید خیلی زود برمیگشتم که دوباره مجبور نشم تهدیدهای بابا رو بشنوم!😒 چندساعتی وقت داشتم،نشستم پشت میز و دفترچه رو باز کردم!📖 "محدثه افشاری" @aah3noghte @RomaneAramesh ‼️ https://chat.whatsapp.com/GpDB9aU80kpEUd8B525boN
🔹 ... 88 این یکی رو دیگه نمیتونستم قبول کنم!😫😫 "هرچی بیشتر دنبال خواهش‌های دلت بری، بیشتر ضربه میخوری!" این ،مدلش از همون حرف‌های آخوندجماعت بود!😒 همونا که تموم خوشی آدم رو ازش میگیرن به بهونه حروم بودن!! "تو انسانی! چرا انسان آفریده شدی؟!" چقدر اینجای حرفش آشنا بود!! کجا شنیده بودم...!؟؟ یدفعه یاد اون جلسه افتادم! اونجا شنیده بودم...! به مغزم فشار آوردم تا یادم بیاد چی بود! "خالقت چرا تو رو به شکل انسان خلق کرده؟! چرا تو رو آفریده؟ میگه تو رو خلق کردم برای خودم...!!" سرم رو تکون دادم، هرچی که میخوندم و هرچی که به ذهنم میرسید تند تند مینوشتم!✍ بقیه‌اش رو خوندم، "تو انسان نشدی که بری دنبال هرچی که دلت میخواد! اونی که میره دنبال دل بخواهی هاش، یه موجود دیگه‌ست!! انسان نیست!" یعنی چی؟ منظورش چی بود؟😕 حیوون رو میگفت؟ داشت بهم برمیخورد!!😒 دفترچه رو بستم و با اخم به پشتی صندلی تکیه دادم!😠 "اصلا کی گفته من باید هرچی که اون تو نوشته رو قبول کنم؟ مگه من خودم عقل ندارم؟؟😒" چرا! ولی عقلم هم با دفترچه همدست شده بود! "خب... راست میگه... اما نمیفهمم منظورش رو؟ یعنی چی؟ پس تموم زندگیم حسرت لذت هایی که دلم میخواد رو بخورم؟؟!" دوباره یاد اون جلسه افتادم!! "اگر لذت نمیبردی از زندگیت، از دینداریت، خودت رو مؤمن معرفی نکن! آبروی دین رو نبر!!" واقعا احساس خنگی بهم دست داده بود! ناامیدانه به دفترهایی که جلوم باز کرده بودم نگاه کردم! چرا همه چی یه‌جوری بود!!؟😢☹️ یه پازل تو ذهنم درست شده بود ، خودکار رو برداشتم و همه رو نوشتم: رنج ، لذت ، انسان ، حیوان ، دین ، زندگی ، خدا ، خواهش های دل !! نمیدونستم یعنی چی!! حتی نمیتونستم باهاشون جمله بسازم!!😕 ساعت رو نگاه کردم و بلند شدم!🕢 دوست نداشتم بازم با تعجب نگاهم کنن!! بعد از مدت ها یه مانتوی دکمه دار و کمی بلندتر از بقیه مانتوهام رو پوشیدم و به یه کرم پودر و خط چشم باریک ،راضی شدم! دوباره ماشین خودم رو گرفته بودم، اون که نبود! دیگه چه فرقی داشت با چه ماشینی برم و بیام!!😢 آهنگ رو پلی کردم و راه افتادم! ولی به قدری ذهنم درگیر بود که هیچی نمیشنیدم! قطعش کردم و سعی کردم به چیزی فکر نکنم! مغزم نیاز به آرامش داشت! هنوز هم نگاه‌ها روم سنگینی میکردن، سرم رو انداختم پایین و رفتم همون جای قبلی نشستم. این دفعه صاحب پایی که جلوم جفت شد رو میشناختم! منم بهش لبخند زدم و چایی رو برداشتم! یه دخترکوچولو برام قند آورد، داشت دور میشد که یه نفر دستشو گذاشت رو پام! سرم رو برگردوندم و با دو جفت چشم آشنا و یه لب خندون رو به رو شدم! -خوش اومدین!😊 همون دختر چایی به‌دست کنارم نشسته بود! با لبخند همراه با تعجب نگاهش کردم! -ممنونم!🙂 هم سن‌های خودم بود! روسری ابریشمی سورمه ای رنگی با گل های ریز سفید،صورت مهربونش رو قاب گرفته بود! -احتمال میدادم بازم بیای!☺️ خودمم از وقتی این حاج اقا جدیده اومده، دلم نمیاد یه جلسه رو هم از دست بدم!😅 -امممم... اره خب حرفاش جالبه!☺️ با شروع سخنرانی، هر دو به هم لبخند زدیم و ساکت شدیم! "محدثه افشاری" @aah3noghte @RomaneAramesh ‼️ https://chat.whatsapp.com/GpDB9aU80kpEUd8B525boN
🌿⃟🌻 بانو!❣🌿🕊 ☜چادر تو ✨ عَلـَم این جبهه ی جنگ نرم است✨ ↫علمدار حیا ✨ ☜مبادا دشمن چادر از سرت بردارد🌿 ↫گردان فاطمے باید ☜با چادرش بوی یاس را در شهر پخش کند...🌿🕊
🌿⃟🌻 هروقت‌ تو‌ را بھ سردارم 🌝✨ یک دنیا آرامش‌ از آن‌ من‌ است . . .😌 اۍکه گرھ‌ خوردھ‌ بھ تو‌آرامشم🙂🌿 چـادُرِ‌مـن؛یـادِگـارِمـادَرمـن☺️💕
🌿⃟🌻 ⁦💗🌸 ⁦☘️⁩خواهر گلم⁦☘️ :مخفف چادر میدونی چیه؟ چهــــره آسمانـــــی دختـــــر رسول الله (ص) خواهرم...⁦🗣️⁩ آره با توام!👉 جنگ هنوز ادامه داره . . .⁦⛓️⁩⁦⁦ فقط اینبار تویی ک خط‌مقدم‌جبهه ای⁦🖇️⁩ یه وقت🌅 شرمنده‌ی‌حاج‌قاسم‌وداداش‌محسن‌و همت‌هاوباکری‌ها‌و‌ابراهیم‌هادی‌هانشی 😞🥀 نمیخواد خون بدی! نمیخواد جون بدی!⁦♥️ چادرت رو سفت بچسب!!✊ همین
ڪلاس درسے ست... ڪه باید پاے نگاهت بنشینیم وبیاموزیم! ڪه چگونه میشود... تا این حد در نظرت به بیفتد!
✵─ஜई🍃🌸🍃ईஜ─✵ روزی دیگر از روز ها شروع شد این روز را میخوام با یاد و نام شما شروع کنم‌ چون نام شما زیبا ترین نام است (عج) 🖤 ☘࿐✧🌷✧࿐☘
سلاااام صبحتوووون بخیر😎♥️☕️ صبحمونو با سلام دادن به خواستنی ترین فرده جهان شروع میکنیم سلام‌عزیزدلمون....سلام‌امام‌زمانمون💕
____ تمام جنگ ها سر همین # *حجاب* است اگر میگویند *آزادی* ... قصدشان این است که حجابت را بردارند... جنگ امروز اسلحه نمیخواهد *چادر* میخواهد🌱 ____ https://chat.whatsapp.com/GpDB9aU80kpEUd8B525boN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*🕊️_زیارت نامه شهدا* 🕊️ *💞 بِسمِ رب الشهداء* اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم. *شـــادی روح شـــــهــداصــلــوات🌹🌹* 🏴🥀🏴 🖤🖤🖤🖤🖤🖤 @rafiq_shahidam96 🥀🥀🥀🥀🥀 @rafiq_shahidam 🖤🖤🖤🖤 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*⚡بسم الله الرحمن الرحیم* 🌹⚡️🌹 عرض سلام ✋ و ادب و احترام محضر یکایک شما عزیزان، صبح زیباتون بخیر و نیکی🌸😊 احوالتون چطوره؟ ان شالله هرکجا هستید به دور از هر غم و غصه و بیماری باشید ان شاءالله👌🌺 چه روز زیبایی خواهد بود وقتی بهترینها رو برای دیگران بخواهیم ☺️ در آغاز روز بهترینها رو براتون آرزو میکنم😊🌹 دوستان امروز براتون یه مهمان ویژه👌🏻 داریم خودتون ببینید 👇👇از همه گی التماس دعا داریم 🤲🏻🤲🏻 پایدار باشید و سلامت🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلااااام پرچم حضرت ابوالفضل‌ مهمون خونه ماست😍😍😍😍😍😍😍 همون پرچمی که رو گنبد حضرت عباس نصب بوده❤ همون پرچمی که بارون کربلا خورده بهش❤ اصلا باااووووررررم نمیشه به خدااااا نمیدونید چه عطر قشنگی داره❤ اصلا خونمون یه حال عجیبی گرفته من چهارشنبه به طور اتفاقی چشمم خورد به نماز حضرت عباس در روز چهارشنبه و نماز رو خوندم و تو قنوت نماز از حضرت عباس گله کردم که چرا مادرمو دعا نمیکنی بعدنماز اینستامو باز کردم و دیدم یه نفر بهم پیام داده که من خادم حضرت عباسم واگه بخاید میتونم پرچم رو برای شفاء مادرتون زیارت کنید و الان پرچم آقا در کمال ناباوری مهمون ماست😭 شما هم لطفا برای من وخانوادم و سلامتی کامل و عاجل مادرم و بابام و پدربزرگم دعا کنید🙏🙏🙏 * از اعضای محترم کانال🌷* http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
•|😭🖤|• •| 🥀~ این نمکـدارترین روضه نمک گیرم کرد؛ پسرِ فاطمه با دستِ خودش سیرم کرد؛ روضه یِ کـوچه یِ غمهایِ کـریمِ طا‌ها؛ در همین اوجِ جوانی به خدا پیرم کرد؛
ﺿﺮﻳﺢ ﺧﺎڪ ﻭ ... ﺣــﺮﻡ ﺧﺎڪ ﻭ ... ﭘﺮﭼﻤﺖ ﻫﻢ ﺧﺎڪ... بہ ﻳﺎﺩ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺎﺩﺭ چہ خـاڪ آلودی 💚 # انا مجنون الرقیه س 🍂🌹
❌ 🖇•[💚] ♡براےخدا‌نازڪن♡ ✔❧حاج‌حسین‌یڪتا: !💎👏 🚫 ۅلےعۅضش‌براخدانازمۍڪردن، خداهم‌نازشۅنۅمی‌خرید...🦋🌱🌼🤍 ✔❧حاج‌احمدڪریمے ، 🥀 رسیدن بالاسرشـ، 🌾🚑🩸 گفٺ: من‌دلم‌نمےخواد ! ‹🌷⃟🕸› گفتن‌یعنۍ چے؟ 🌱 نمیخواۍ‌شہیدبشے؟🕊 براخدادارۍ ؟🌻 گفټ‌آره، ⚘ من‌نمۍخۅام‌اینجورےشہیدبشم. 🌿 من‌مےخۅام‌مثل 💚 حاج‌احمدحرڪټ‌ڪردسمت 🚑 هم‌حرڪت‌ڪرد، 📞 هم‌حرڪٺ‌ڪرد، ⌛️ سہ‌تایےباهم... 💬 یہ‌دفعہ‌یہ اۅمدخۅردۅسطشۅن؛ 💣🧨 دیدن ارباًارباشده همه‌ۍ شدیہ 🕊 ¦🖇⃟💔¦↫ ... ⃠🚫 ¦🖇⃟🥀¦↫ ـݩوڪَراٰۍِـصٰاحِب‌الزَمٰاٰݩـ(ـعَڄـ)♥️🕊
"مَن‌کان‌لِلّٰه،کان‌الله‌ُلَه" {تو نگاهت به خدا باشه🌱؛خدا و همه‌ ی نیروهاش،برای‌توخواهندبود! همینقدر قشنگ🦋}••
*در سالروز شهادت شهیدان زین الدین مادر بزرگوارشان در کنار مزار جگر گوشهای دلبندش غریبانه گریست😭😭😭* روحشان شاد و نامشان تا همیشه تاریخ جاودان باد🤲🏻🌷 🖤🖤🖤🖤 *سردار شهید مهدی زین الدین*🖤 https://chat.whatsapp.com/C51fEnjqEjDFPt519YsgB5
رحلت شهادت گونه پیامبر اکرم(ص) و شهادت فرزند بزرگوارشان امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد.🖤