eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
4.6هزار دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
14.6هزار ویدیو
182 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
ببین‌منو‌میشناسی‌بابا بابا‌موهام‌گرفته‌بوی‌دود‌امون‌امون صورتم‌شده‌کبود‌امون‌امون
بابا‌ماکجاو‌مجلس‌شراب(: دخترای‌شامی‌بهم‌میخندن‌میگن‌تو‌بابا‌نداری بیا‌ببینن‌چه‌بابای‌خوبی‌دارم بیا‌ببین‌بابامو(:😭
رفیق :) از قدیم گفتن که دخترها بابایی اند! تا حالا شده از نزدیک دخترای شھدا رو کنار پیکر باباشون ببینید! 💔
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
رفیق :) از قدیم گفتن که دخترها بابایی اند! تا حالا شده از نزدیک دخترای شھدا رو کنار پیکر باباشون ببی
• • • توی همه‌ی عڪس های دخترای شھدا اینطور هست که وقتی کنار پیکر باباشون گریه میکنند کنارشون یکی هست که داره آرومشون میکنه! هی بهشون آب میده! هی حواسش هست که حالشون بد نشه! اصلاً مادر هست و داره نوازششون میکنه!
حالا میدونی فرق دخترای شھدا و حضرت‌رقیه"س" چیه! یڪ حدیث بگم و خودت متوجه شو. + امام سجاد"؏" فرمودند: ما گریه میکردیم با ته نیزه میزدن! ما گریه میکردیم لگد میزدن! ما‌گریه‌ میکردیم . . .!
بابا💔؛ نگام کن ڪه چجوری پیرم ڪردن! بی‌امون منو زمین گیرم ڪردن!
بابامیشه💔؛ پلڪای زخمیتُ دیگه نبندی! خیلی تنم درد میڪنه بابایی! از شبی ڪه پرت شدم از بلندی! از شبی ڪه سیلی خوردم حسابی! ببین لبم داره عجب شڪافی! نمیشه موی سوختمُ ببافی!....
امروزاز کجای این بغض بگم!؟ از سیلی خوردنش بگم!؟💔 یا از گم شدنش! از روضہ‌ی سر یہ طرف رقیہ یہ طرف بگم! یا از لبای خشکش :)
از اینکه غسال گفت من این بچه رو غسل نمیدم تن و بدنش کبوده یه بیماری چیزی داشتہ بگم!؟💔 یا از اینکہ گفت : _بابا عمہ نزاشت بهم سنگ بزنن!؟
خدا چی بگم من امشب😭... بخدا همین سہ سالہ بودنش خودش روضہ‌اس :) نمیتونم توصیف کنم دردارو! مرضی لاعلاج گرفته قلمم :) داره خفہ میشہ و نمیتونہ اونطور کہ باید حرف بزنہ!
ولی ... اربعین!💔 گرفتی چی میخوام بگم!؟... اگر از حسین چیزی میخوای! برو در خونه‌ی حضرت رقیہ :)
دختر باشی! شیرین زبون باشی " سہ سالہ باشی💔 بری بہ بابات یہ چیزی بگی _نہ نمیگہ! بانو جان یا رقیہ :) حالمونو میبینی!😭 حال نوکراتون خوب نیست اصلا...!
امروز بیا شش دانگ دلمونو بزن بہ اسم خودت :) اصلا جزو اموالِ دختر ارباب باشیم! چی از این بهتر !؟💔 از قدیم گفتن مال بد بیخ ریش صاحبش! بدم ولی صاحبم شمایی ...💔
بدم ولی اخہ کجا گفتن بدا کربلا نرن!؟💔 بدم ولی ... اقا ببین ... خیلیا اینجا من جملہ خودم! اخرین سالی که اربعینت ایرانی هارو راه میدادی، نرفتن!💔 اقا اگر امسالم راه ندی میشہ سہ سال :) دقیقا قده سن دخترت!😭 اقا تروخدا نه...‌
اومدم اینجا چون زشته دست رد بزنی به سینه‌ی زائر دخترت :) اومدم بگم ... کربلا ... کربلا ... کربلا ...
ولی بیاید قبل کربلا رفتن کربلایی بشیم! بیاید راهمون نمیدن اونقدر خوب بشیم! ارباب خودش بیاد دعوتمون بکنه بگہ... این نوکر یہ چیز دیگہ‌اس💔 بطلبمش حرمم زود زود بیاد دلتنگش نشم ؛)
بیاید اونقدر خوب بشیم! کہ رفتیم کربلا خجالت زده نباشیم‌ و همین :) توانی نیست ... گیجو حیرانِ کودکی‌ات!💔
به یادمون باشید !.. دعا برای یک عدد نوکر لطفا .. ممنون :) علی‌علی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20210812-WA0118.mp3
15.67M
✨ شرح‌وبررسی‌کتاب سه‌دقیقه‌درقیامت ♨️تجربھ‌نزدیڪ‌بھ‌مـرگ‌ جانباز مدافـع‌حرم ⏳جلسه چهارم 🎙️حجت الاسلام امینی خواه ✨الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ✨ ════✧🌸✧════
🌈 🌈 اتاق رو بر انداز کرد...👀 اتاق من حدودا چهار متر در چهار متر مربعه.رو به روی در میز تحریر و چند قفسه چوبی کتاب📚 هست. کنار در چسبیده به دیوار تخته.رو به روی تخت یه پنجره ست.زیر پنجره،یه مبل دو نفره هست.قبله ی✨ اتاقم رو به پنجره ست... روی یه دیوار یه عکس رهبری🇮🇷 مرکز😍 و اطرافش... عکس شهید خرازی،🌷 شهید همت،🌷 شهید احمد کاظمی،🌷 شهید جهان آرا 🌷رو چسبوندم. یه گل مصنوعی🌸 هم کنار میز تحریرم گذاشتم و یه گلدان حسن یوسف🌹 هم جلوی پنجره.فضای اتاقمو خیلی دوست دارم. خوب که اتاق رو بررسی کرد، راهنماییش کردم روی مبل بشینه. خودم هم رو صندلی میز تحریرم نشستم. سرش پایین بود،گفت: _من تجربه خواستگاری رفتن ندارم،اما شنیدم اول خانم ها سوالهاشون رو میپرسن.😊ولی میشه قبل از اینکه شما سوالهاتون رو شروع کنید،من یه سوالی بپرسم؟ -بفرمایید. -چرا عکس این چهار شهید بزرگوار رو به دیوار اتاق تون زدید؟🤔 -این شهدا، نزدیک من هستن...آدم باکسی دوست میشه که بخواد باشه.من عکس شهید همت و جهان آرا رو به دیوار اتاقم زدم چون حتی از عکس شون هم معلومه چقدر و هستن،اونقدر که مشخصه حتی به عکس شون هم بشیم.منم میخوام اینطور باشم.☝️ -چرا این عکس شهید خرازی رو زدید؟ - همیشگی شهید خرازی معروف بوده و هست.این عکس برای وقتیه که خبر شهادت سه تا از دوستانش رو بهش گفتن..معلومه که چقدر ..شاید ناراحته چون از دوستانش جامونده.. شهید کاظمی هم از دوستانش دیرتر شهید شد.ولی معنیش این نیست که این بزرگواران اون موقع شهادت نبودن..زنده موندن چون زنده بودنشون بود.چون هنوز کارهایی بود که باید انجام میدادن..حتی زنده بودنشون هم کمتر از شهادت ..میشه نفس کشیدن هم ثواب شهادت داشته باشه. -که اینطور..بسیارخب شما سوالهاتون رو بفرمایید.😊 -شما چرا میخواید ازدواج کنید؟ یه کم مکث کرد.بعد گفت: _الان شما دلیل فلسفی میخواین یا مثلا... -من دلیل شما رو میخوام بدونم،اگه فلسفیه،همون رو بگید،اگه غیر فلسفی هم بفرمایید. -دلیل هرکسی برای ازدواج به طرز فکرش و سبک‌زندگیش بستگی داره...طرز فکر و سبک زندگی من خداست.من میخوام ازدواج کنم چون میخوام باشم برای خدا.من میخوام کسی رو تو زندگیم داشته باشم که بهم بگه نقطه ضعف های بندگی کردنم،چیه. -چرا من؟🤔 -چون میدونم شماهم براتون مهمه که بنده ی خوبی باشین.اینکه برای شما هم این مسأله مهم باشه باعث میشه به منم بیشتر کمک کنید تا کسیکه اصلا اینطوری فکرنمیکنه.👌 -اینکه خودتون بنده ی خوبی باشین فقط براتون مهمه؟😟🤔 ادامه‌ دارد... 📚 نویسنده : بانو مهدی‌یار منتظرقائم رفیق شهیدم ابراهیم هادی http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌈 🌈 -اینکه خودتون بنده ی خوبی باشین فقط براتون مهمه؟😕 -نه. ☝️ازدواج یه رابطه دوطرفه ست...پیشرفت زن باعث پیشرفت مرد میشه و همینطور پیشرفت مرد باعث پیشرفت زن.👌 من همیشه دلم میخواست با کسی ازدواج کنم که همچین هدفی از ازدواج داشته باشه.چون به نظرم کسی که خدا براش مهمه دیگه بداخلاقی و خیانت و کارهای ناشایست دیگه هم انجام نمیده. من خصوصیات اخلاقی امین رو تا حد زیادی میشناختم... بخاطر همین سؤالهای معمول رو لازم نبود بپرسم...😇 وقتی سؤالهامو پرسیدم و امین خیلی خوب جواب داد، گفتم: _یه مسأله ای که خیلی برای من مهمه داشتن روزی‌حلال هست.نه اینکه در همین حد که مطمئن باشم حرام نیست، برام کافی باشه،نه..☝️باید مطمئنا حلال باشه.میدونید که این دو تا با هم فرق داره.گاهی آدم نمیدونه حرامه یا نه.من میخوام مطمئن باشم حلاله.البته انتظار هم ندارم دونه گندم رو از ابتدا بررسی کنید. -جالب بود برام.👌 -حتی اگه درآمد کم‌باشه مهم نیست ولی همون کم باید یقینا حلال باشه...قبول میکنید؟☝️ -خیلی خوبه.😊👌ان شاءالله که بتونم ولی اگه جایی کوتاهی شد،دلیل بر بی توجهی نذارید. تذکر بدید حتما سعی میکنم اصلاح بشه. -من سؤال دیگه ای ندارم.اگه شما مطلبی دارید،بفرمایید. باتعجب گفت: _واقعا سؤال دیگه ای ندارید؟!!😳🤔 -نه. -در مورد سوریه رفتن من چیزی نمیخواین بگین؟!!!😟 -واقعا سؤالی نداشتم ولی الان یه سؤالی برام پیش اومد..شما نگران نیستین که دلبستگی های بعد ازدواج مانع سوریه رفتن تون بشه؟ چیزی نگفت.... سکوتش طول کشید.یعنی به این موضوع فکر نکرده بود.سرش پایین بود. -آقای رضاپور چیزی نگفت.تکان هم نمیخورد.نگران شدم... -آقای رضاپور...حالتون خوبه؟😥 جواب نمیداد.... بلند شدم برم محمد رو صدا کنم.نزدیک در بودم که گفت: _خانم روشن. برگشتم سمتش.هنوز سرش پایین بود. گفت: _خوبم. نگران نباشید... ادامه‌ دارد... 📚 نویسنده : بانو مهدی‌یار منتظرقائم رفیق شهیدم ابراهیم هادی http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌈 🌈 گفت: خوبم.نگران نباشید. بدون اینکه سرشو بالا بیاره،گفت: _از اولی که اومدم،منتظر بودم شما یا خانواده تون در این مورد چیزی بگین. برام مهم بود اولین مطلبی که در این مورد میگین چی هست و چجوری میگین. خودمو برای هرچیزی آماده کرده بودم جز سؤالی که پرسیدین.😊👌 -یعنی به این موضوع فکرنکرده بودید؟😟 -بهش فکر کرده بودم ولی انتظار پرسیدنش از جانب شما،اونم به عنوان اولین سؤال نداشتم.🙈 -انتظار داشتین چی بگم؟😟 -هرچیزی جز این....🙈 نفس عمیقی کشید و گفت: _اگه حرف دیگه ای نیست بریم پیش بقیه.😊 دو هفته گرفتم،... نه برای فکر کردن. مطمئن بودم امین خیلی خوبه ولی مطمئن نبودم میتونم تو کمکش کنم.🤔😟 من دو هفته وقت گرفتم تا فکر کنم.تا ببینم میتونم مانعش نباشم و باشم.😓😥 دو هفته گذشت.... خیلی با خودم فکر کردم و خیلی از خدا خواستم.✨🙏 دو ساعت قبل از اینکه خاله ی امین تماس بگیره،.. مامان اومد تو اتاقم.داشتم نمازمیخوندم. وقتی نمازم تموم شد،مامان کنارم نشست و گفت: _به نتیجه رسیدی؟😊 سرمو انداختم پایین و گفتم: _مامان،حلالم کنید،شما بخاطر من خیلی اذیت میشین...😊من...میخوام...با..آقای رضاپور.... ازدواج کنم.🙈😬 جونم دراومد تا تونستم بگم... مامان پیشونیمو بوسید و گفت: _ان شاءالله خوشبخت بشی.😊 بعد رفت بیرون.بلند شدم و دوباره نماز خوندم...☺️💖✨ ادامه‌ دارد... 📚 نویسنده : بانو مهدی‌یار منتظرقائم رفیق شهیدم ابراهیم هادی http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
شب‌هایےکه‌دلت‌گرفت‌از‌همه شب‌هایےکه‌هیچ‌کس‌نبود‌باهاش‌حرف‌بزنے شب‌هایےکه‌حس‌کردی‌خسته‌ای برو‌در‌خونه‌خدا... خدا‌نه‌میخوابه،نه‌تنهات‌میزاره... خدا‌دوست‌داره‌‌فقط‌ازخودش‌بخوای، فقط‌با‌خودش‌درد‌دل‌کنے... امشب‌برو‌بغل‌خدا‌ تا‌آرامش‌واقعےرو‌حس‌کنے..(:♥️ 🖤 https://chat.whatsapp.com/GpDB9aU80kpEUd8B525boN
هدایت شده از شهدایی باعطرگل یاس
✔️لیست اسامی شرکت کننده درچله زیارت عاشورا(۲) ۱)کاربر کریمی ۲)کاربر زنگیشه ۳)کاربر تکلو ۴)کاربر عشق فقط سیدعلی ۵)کاربر یا صاحب الزمان(عج) ۶)کاربر رهبرم سیدعلی ۷)کاربر صالحی ۸)کاربر محنا ۹)کاربر مبینا ۱۰)کاربر یامهدی(عج) ۱۱)کاربر اللهم عجل لولیک الفرج ۱۲)کاربر امینی ۱۳)کاربر نگارپشته کشی ۱۴)کاربر لبیک یازینب ۱۵)کاربر جهان پهلوان ۱۶)کاربر یازینب(س) ۱۷)کاربر فرشته عباسی ۱۸)کاربر یاحسین(ع) ۱۹)کاربر یاس کبود ۲۰)کاربر ساناز ۲۱)کاربر الهام محبی ۲۲)کاربر فریباکریمی ۲۳)کاربر کوثرپشته کشی ۲۴)کاربر بکجانی ۲۵)کاربر سواری ۲۶)کاربر علیرضا مرادی ۲۷)کاربر *شهیدعلی محمدکهکشانی ۲۸)کاربر خادم الحسین(ع) همراهان بزرگوارجهت ثبت نام درچله(۲)به شخصی بنده مراجعه نمائید https://eitaa.com/yadeshbekheyrkarbala