فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌گنـــاهـ نڪـــن 🚫
امـــام زمــان میگــہ عــه تـــوام رفـتی !!!!
پـس ڪــی مـــونــد😞💔
🔺از دست ندید
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
🌹🌹🌹
@rafiq_shahidam
❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
#شهدایی_که_با_قیچی_از_وسط_جدا_شده_بودند!!
🌷یک بار هم هفت شهید را پیدا کردیم که از ستون فقرات از وسط جدا شده بودند. هفت سر جدا، پاها جدا، دستها جدا....
🌷پس از بررسی متوجه شدیم اینها که بچههای بسیجی بین دوازده تا هجده سال بودهاند، با قیچیهای بزرگ فولادی که مخصوص تانک است و بیشتر در توپخانهها استفاده میشود، یکییکی جلوی چشم هم دیگر قطعهقطعه شدهاند.
راوی: آقای موسوی، مسئول گروه تفحص شلمچه
#شهدا_شرمنده_ایم 💔😔
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🌹🌹🌹
@rafiq_shahidam96
@sadrzadeh1
@rafiq_shahidam
🕊🕊🕊
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑♡♥♡๑━━━━╝
📝#یادمون_باشه
گاهی توی فراز و فرودهای زندگی؛
ممکنه همه چیز رویِ سر تو خراب بشه، اونم وقتی که مقصر نبودی
اونجایی که مظلوم واقع میشی؛ اما به «أحسنِ وجه» برخورد میکنی،
کوتاه میای و نادیده میگیری، تا خدا، وکالتش رو بموقع انجام بده؛
سرت رو برای #شکر بالا بگیر؛
تو در ابتدای ماجرای بزرگ شدنت قرار گرفتی
#متظرواقعۍ
#سربازباشیمنہسربار....❗️
#تزڪیہنفس
#برطرفڪردنرذائلاخلاقۍ
میگوییم:
❒#جانمانبهفداے امام زمانمان، #هزاران جان ما به فدایش!
شعر هم میخوانیم! ✋
❌امّا همهٔ اینها شعر است، #در وادۍعمل میبینیم #جانها را برداشتند و #فرار ڪردند. 😢
در میدان امتحان، مشخص میشود.
⭅میگویند:
❐وقتے آقا ظهور بفرمایند، از #نزدیڪترین افراد یک #امتحان میگیرند #میریزندمیروند. 😢😭
⭕️امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام میفرمایند:
غـــربــال میشوید غــربــال میشوید، غــربــال میشوید، از مردم یک عدّه میمانند، از آن یک عدّه هم یک عدّهۍ خواص، و از بین خواص هم، جز به اندازهۍ نمک در آش و سرمه در چشم نمیمانند. ✋❌
⚠️براۍ همین است ڪه انسان باید روۍ #نفسش خوب ڪار ڪرده باشد.
📕استاد اخلاق حاج آقا زعفرۍ زاده حفظه الله
🌴گوهر معرفت🌴
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🌹🌹🌹
@rafiq_shahidam96
@sadrzadeh1
@rafiq_shahidam
🕊🕊🕊
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
╚━━━━๑♡♥♡๑━━━━╝
با هر توسلى به حضرت سيد الشهداء (علیه السلام) ، ذرّه اى نگين وجودی انسان طلائى مى شود و ذره اى انسان به كمال مى رسد. اگر انسان بتواند اين ذره طلائی شده را با مراقبه نگه دارد، بعد از مدتى کل وجودش طلائى، طلائى مى شود و به کمال نهایی می رسد.
شب جمعه ست شب زیارتی مولامون اباعبدالله الحسین علیه السلام ...امشب امام زمان عج و مادر بزرگوارشون حضرت زهرا س و ملائکه به زیارت قبر سید و سالار شهیدان میرن ...حیفم اومد کمی به آقا اباعبدالله عرض ادب نکنیم
همین ابتدای بحث همراه با هم هر جا که هستید دست بر سینه بگذارید و از صمیم قلب عرض سلامی خدمت امام حسین ع عرض کنیم ..ثواب این زیارت از راه دور رو هدیه میکنیم به شهدا ،امام راحل ،و کسانی که دستشون از دنیا کوتاه و چشم انتظار هستند
امشب میخوام در رابطه با ثواب اشک برای امام حسین ع صبحت کنم
علامه حلی ره ،۹ سالگی مجتهد شدند ،پیر شده بودن ،سوار بر مرکب داشتن میرفتن کربلا ،در بین راه از همین فکرایی که ما میکنیم ،ایشونم داشتن فکر میکردن ،هر کی به اندازه ی بال پشه برای حسین گریه کنه خدا گناهانش رو میبخشه
همین طوری که فکر علامه درگیر بود..
یهو میبینه توی این بیابون بی آب و علفی که داره میره به سمت کربلا دید یه آقایی کنار مرکبش داره راه میره
آقا تصرف تو قلب علامه کرد ، زد رو پاش گفت علامه ،
بله آقا ...
علامه این فکرایی که میکنی میخوام برات یه قصه ای بگم
علامه میگه موندم اصلا ،که این کیه ؟
که قلب من تصرف شد ،عقل از سرم پرید ..
گفت علامه داستان اون پادشاهه رو شنیدی که میره شکار ؟
بعد تو حین شکار ،غروب بود ،دنبال شکار رفت ،نیروهاشو گم کرد
غروب دید توی این بیابون بی آب و علف هیچکسی نیست ،یه نگاه کرد ،دید هر طرف بیابونه چیکار کنه ؟
دید یه خیمه ایه رفت سمت اون خیمه ،تو غروب ،تو بیابون ،مضطر...دید یه پیرمرد و پیرزن تو خیمه هستن گفت مهمون میخواین ؟
گفتن آره
اینا یه بزغاله ای داشتن ،تمام سرمایه شون همین بزغاله بود ،سر بریدن بزغاله رو کباب کردن گوشتشو دادن به پادشاه
نمیدونستن که این پادشاهه
اینم خورد و راحت خوابید و صبح گفت پیرمرد ،پیرزن مسیرشهر کجاست
گفتن این راهه
گفت من دارم میرم ،اما اگه یه روزی گرفتار شدید گذرتون به شهر افتاد من وضعم خوبه ،بیاین سراغم هرچی بخواید من بهتون میدم ،اینم آدرس خونه م ..
نگفت پادشاهم
گفت و رفت ...
چند وقتی این پیرمرد و پیرزن با مشکلات سر کردن ،یه روزی گفتن بریم شهر ،بریم پیش اون تاجر ،که اومده بود پیشمون ،شاید کمکمون کنه
آدرس به آدرس پرسیدن ،دیدن صاحب مملکتشونه ،سلطان مملکتشونه ،آدرس ،آدرسه کاخ شاهه
شاه که اینا رو دید همه رو جمع کرد ..
وزرا،علما،تجار ،همه جمع بشید
اینا با من اینجوری کردن
گفتن امیر ده هزار درهم بده
یکی گفتش که از خراج بیت المال انقدر بهشون بده که تا زنده هستن نوش جون کنن
یکی گفت ده تا قنات و زمین بده
هرکی یه چیزی گفت