eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
4.9هزار دنبال‌کننده
30.9هزار عکس
21هزار ویدیو
319 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 ‌وشھادت‌نام‌‌گرفت؛وقتۍخدا کسۍراڪشتازشدت‌ِ‌عشق♥️:) 🌱 @rafiq_shahidam96
38.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 نسخه دوم نماهنگ "سلام بر ابراهیم" خواننده: حسین کریمی پناه 🔺شخصا این نسخه ی دومی رو چندین بار تماشا کردم و هردفعه بیشتر از قبل به دلم نشسته. کانال شهدایی شهید ابراهیم هادی بپیوندید 🤲 ⤵️⤵️⤵️ @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96
3.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استقبال نهبندانی‌ها از رئیس‌جمهور 🔹با تکمیل ظرفیت مصلای نهبندان، مردم در خیابان‌های اطراف تجمع کردند. 🇮🇷 @shahidmedadian 🇮🇷 @shahidmedadian
6.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•🕊• [تصاویری از مراسم استقبال از ۵۷ شهید تازه تفحص شده دوران دفاع مقدس پایانه مرزی شهید سلیمانی (مرز مهران) پنج‌شنبه ۲۴ آذر] ••• |زندگی ختم به شهادت نشود زیبا نیست| @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96
⸀🪴🕊˼ "پرسیدند: خودش‌زیبـاست‌ امازیبـاترین‌شھـادت‌چگونه‌است؟✨ درجواب‌گفت: زیبـاترین‌شھـادت‌ان‌است‌که جنـازه‌ای‌هم‌ازانسـان‌باقی‌نماند...❤️‍🩹" @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96
💕 ▫️علاقه بین آقا مهدى و نیروهایش دو طرفه بود. هر چقدر که آقا مهدى جانش بود و نيروهايش، بچه ها هم جانشان را برای آقا مهدى می دادند. یکی از بچه ها می گفت: من این قدر آقا مهدى رو دوست دارم که حتی نمی تونم با حضور او مرتکب گناه بشم.... ▫️....هر وقت احساس می کنم که مى خوام یه گناهی انجام بدم، یواشکی میرم از گوشه چادر یه نگاهی به آقا مهدى می کنم، یا اینکه به یه بهانه ای میرم و باهاش حرف می زنم و اين جوری از فکر گناه بیرون میآم.... 📚 ازكتاب: "نمی توانست زنده بماند" ص۳۷ 🌴 دوران @rafiq_shahidam96
....💔 پيرمردى در منطقه بود. پسرش در عمليات كربلاى پنج مفقود شده بود. كار مربوط به مفقودين را من پيگيرى مى كردم. با اين كه وضع پسرش را مى دانستم گفتم بيا برويم بيمارستان هاى اهواز و تعاون را با هم ببينيم. بعد از آن گفتم سرى هم به معراج شهدا بزنيم. گفت: از اول هم گفتى برويم بيمارستان فهميدم منظورت چيه! با پيرمرد رفتيم داخل سردخانه و شروع كرديم به دقت شهدا را وارسى كردن. بنده خدا همان طور كه نگاه به بدن شهدا مى كرد با خود زمزمه مى كرد. "گلى گم كرده ام مى جويم او را" و اشك مى ريخت اكثر افرادى كه دنبال عزيزانشان بودند تحت تاثير او قرار گرفته بودند و گريه مى كردند.😭😭 راوى: رزمنده دلاور محسن براسود منبع: سايت دفاع پرس 🌹 @rafiq_shahidam96