eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
4.5هزار دنبال‌کننده
23هزار عکس
14.5هزار ویدیو
182 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚سلام بر وارث غــــدیـــــر💚 🔹 همان آبی نگاه توست؛ همان زلالی چشمانت؛ همان بی‌کرانه‌ی مهربانیت. غدیر مسیر رسیدن من و توست، جایی که کاروان دل‌هایمان بهم می‌رسد. و تو وارث تمام زیبایی‌های غدیری مهدی جان! . غدیری ام و منتظر وارثِ غدیر... 🤲 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 عیـــد شما مبـــــارک ❤️✨
°-{💖}-° - |♪🦋| بہ خدا گفت : خداوندا عزیزترین بندگانت چه کسانی هستند ؟ خداوند فرمود : آنان که میتوانند تلافی کنند '' امابه خاطر من می‌بخشند (:🌿'' ^^♥️ 🥀 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# منتظر یعنی چی؟... 🎥 استاد 🎤 🌹تعجیل در فرج وسلامتی مولاصاحب الزمان عج صلوات🌹
روایت سید حسن نصرالله از شهیدی که متولد کانادا بود و در دفاع از حرم حضرت زینب(س) شهید شد: رفتیم که خبر شهادت حمزه را به مادرش بدهیم دیدیم بر دیوارهای خانه پارچه مشکی نصب شده و مادر شهید که تعجب ما را دید گفت: دیشب در رویای صادقانه‌ای دیدم که وجود نازنین پنج تن آل عبا وارد منزلم شدند و درست همین جایی که شما نشسته‌اید، نشستند. بعد به من بشارت دادند و گفتند: فرزندت در راه ما اهل بیت (ع) به شهادت رسیده و امروز خبرش خواهد رسید! شهید حمزه علی یاسین ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
••••• استادرائفی پور: وقتے به نفست سختے بدے دیگہ برخلافت عمل نمیڪنه توی ڪارات بهت ڪمڪ میکنه چرا؟ چون دیگہ نمیخواد سختے بڪشه! +راست میگه://!🌱 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌹غنچه اى تا هست پنهان در حجاب ميكُند از او خزان 🍂 هم اجتناب ☝️تا نقابش باز از سر مى شود با نسيـمى زود پر پر 🌿 ميشود
❤️ ای یادگار حضرت حیدر(ع)ظهور کن با لطف خود وجود مرا غرق نور کن یابن الحسن(عج)اگر چه که نالایقم ولی کار مرا به خادمی ات جفت و جور کن 💕 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌪🖐🏻 تویی که میخای شهید شی😌❤️ حواســت؛ به سه تــا چــیز باشه : ۱. نمازت که اول وقت باشه...!📿 ۲. جلـوی چشمتـو بگیـری...!👀 ۳.بہ پدر و مادرت احترام بزارۍ...!😌 +بقیه‌اش خودش درست میشه🌱🙃 💕 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
-📻☕️ ‌ یـه‌جملـه‌ای‌خونـدم‌‌خیلـی‌قشنـگ‌بـود نوشتـه‌بـود‌ : بـرای‌شھـادت‌قلبتـوبـومیکنـن✋🏻 :) اول‌اینـو‌بایـد‌دونسـت‌کـه‌شھـادت صرفـا‌یـه‌نـوع‌مـردن‌نیسـت بلکـه‌یـه‌روش‌زندگیـه ، یعنـی‌لایـق‌آسمـون‌بشـی یعنـی‌بنـدگـی‌کـردن‌ یعنـی‌خـدا‌وامام‌زمـان‌ازت‌راضـی‌شـدن قلـب . !! یعنـی‌چـی . ؟! نمیـدونـم‌چقـدمتوجـه‌حـرفـم‌هستیـن امـا‌اعمـال‌تـاوقتـی‌اثـرمیزاره کـه‌قلبتـوپـاك‌کنـه💛 💕 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
استادرائفی پور: وقتے به نفست سختے بدے دیگہ برخلافت عمل نمیڪنه توی ڪارات بهت ڪمڪ میکنه چرا؟ چون دیگہ نمیخواد سختے بڪشه! +راست میگه://!🌱 --------------{اللّٰهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الفَرَجْ🌻 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
بھش‌گفتم ' چندوقتیہ‌بہ‌خاطراعتقـٰاداتم‌مسخرم‌میکنن :) 😔😔 بھم‌گفـٺ: برایِ‌اونایےکہ‌اعتقاداتتون‌رو‌مسخرھ ‌میکـنن‌؛ دعاکنیدخدابہ‌عشق‌ 'حسین' دچارشون‌کنھ . .♥️🌱' ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ 📗⃟⃟🕊¦⇢ ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
☄️غروب جمعه و استجابت دعا 🕊️🍃
*معنی انتظار را نمی دانیم* *ولی* *دل هایمان برای دیدنت پر* *می کشد* *اسم قشنگت قلبمان را می لرزاند* *نمی گوییم عاشقیم* *ولی بی تـــــــو* *تحمل زنده ماندن را نداریم…* *🌟اللهم_عجل_لولیک_الفرج* 🌟 🕊️🤲🍃
☘️امام کاظم(ع): خدارادرروزجمعه هزارنسیم رحمت است که هربنده راآنچه خواهدازآن رحمت هاعطافرماید پس هرکه عصرجمعه 100مرتبه سوره بخواند حق تعالی آن هزاررحمت را مضاعف گرداندوبه اوعطافرماید 🕊️🍃
*# ولادت امام موسی کاظم علیه السلام مبارک باد💐*
تولد:۱۳۴۷ محل تولد : شهر آبادان شهادت:۱۳۶۱/۱/۲ محل شهادت : شاهین شهر علت شهادت : ترور به دست منافقین 🌱 سن :۱۴ سال 🔸 او را به جرم چادری بودن و فعالیت فرهنگی به شهادت رسوندن . شهادت شلمچه یا سوریه نمی خواهد خدا عاشقت بشه اذن پرواز بهت می ده. 🌹غواص باشی درموج اروند 🌹از بچه های اطلاعات باشی در عمق مواضع دشمن 🌹خلبان باشی تو اوج آسمون ها 🌹دختر باشی تو کوچه های شاهین شهر فقط باید عشق پرواز باشی . 🌷شهیده زینب (میترا) کمایی🌷 🌷یاد شهدا با صلوات🌷 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
از همه میخواهم که روز جمعه از کارو کاسبی دست بردارند و به میعاد عاشقان الله، قرارگاه نماز جمعه محل خود بشتابند،که روزی خدا در آن است . 🌷شهید حسین قنبری نکا🌷 یاد شهدا با صلوات🌷 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 شهید علی رسولی بسیار اهل معاشرت بودند بسیار دلسوز بود و مردم اسلامشهر اگر مشگلی داشتند به ایشان مراجعه میکردند وهمه او را قبول داشتند و اهل دعای توسل بود نماز جمعه میرفت ونماز شب میخواند به نماز وروزه خیلی اهمیت میداد . شهید درکارهای منزل به مادرم کمک میکرد . وحتی روزهای مرخصی هم فعالیت میکرد . 🌷شهید علی رسولی🌷 یاد شهدا با صلوات🌷 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
「💛✨•••」 .⭑ ‌حقـاٰ‌کہ‌مرادۍ‌و‌مُریدت‌شدھ‌اَم‌منـ؛ حقـاٰ‌کہ‌توخورشیدزمینۍ‌وزمانۍ..!シ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ .⭑ ✨💛¦➺ •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• ✨💛¦➺
AUD-20210729-WA0212.mp3
9.19M
👤حجت الاسلام امینی خواه ✏️آن سوی مرگ👆👆👆 (قسمت سی ام) 🌼➖➖➖➖➖➖🌼
Γ‌🌱🕊‌ꜛꜜ ‌• ° رفقـا!♥️ چشمۍڪہ‌بہ‌حرام‌عادت‌ڪنہ‌خیلۍ‌چیزارو‌ ازدسٺ‌میدھ👊🏿 چیزایۍمثل‌شہــادٺ🌿🕯 حواست‌باشہ‌
•◌🌿🦋🌿◌• 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ازآيت‌الله‌بهجت‌پرسيدند امام‌زمان‌كجاست؟! فرمودند:دنبال‌آقا"اينوروآنور"نگرديد؛ آقادر"قلب‌شماهاست" «مواظب‌باشيدبيرونش‌نكنيد»
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
سلام عزیزان😇 صبح جمعه تون بخیر🖐🏻 ان شاءالله به امید خدا از امروز رمان ( #هر_چی_تو_بخوای) در کانال
🌈 🌈 -سلام مامان خوب و مهربونم😍✋ -علیک سلام دختر خوب و مهربونم.بیا بشین باهم چایی بخوریم.😊☕️☕️ -چشم،☺️بابا خونه نیست؟😕 -نه،هنوز نیومده. برای خودم چایی ریختم و روی صندلی آشپزخونه رو به روی مامان نشستم... مامان نصف چاییشو خورده بود و به من نگاه میکرد. گفتم: _مامان!از اون نگاهها میکنی،بازم خبریه؟😅 مامان لبخند زد و گفت: _خوشم میاد زود میفهمی.😁 -مامان،جان زهرا بیخیال شین.🙈 -بذار بیان،اگه نخواستی بگو نه.😐 -مامان،نمیشه یه کاریش کنین،من نمیخوام فعلا ازدواج کنم.میخوام درس بخونم.😌🙈 -بهونه نیار.😁 -حالا کی هست؟🙈 -پسرآقای صادقی،دوست بابات.😊 -آقای صادقی مگه پسر داره؟!!!😳🙊 مامان سؤالی نگاهم کرد. -مگه نمیدونستی؟😟 بعد خندید و گفت: _پس برای همین باهاشون گرم میگرفتی؟!!😁 -مگه دستم به سیما و سارا نرسه.داداش داشتن و به من نگفتن.😕 مامان لبخند زد و گفت: _حالا چی میگی؟بیان یا نه؟😊 بالبخند و سؤالی نگاهش کردم و گفتم: _مگه نظر من برای شما مهمه؟ مامان لبخند زد و گفت: _معلومه که مهمه.میان،اگه نخواستی میگی نه. خندیدم و گفتم: _ممنونم که اینقدر نظر من براتون مهمه.😄 مامان خندید.گفتم: _تا حالا کجا بوده این ستاره ی سهیل؟😅 مامان باتعجب نگاهم کرد.با اشاره سر گفتم _چیشده؟😟 -مطمئنی نمیدونستی پسر دارن؟!!😁 -وا!!مامان یعنی میگی من دروغ میگم؟!🙈 مرموز نگاهم کرد و گفت: _پس از کجا میدونی اسمش سهیله؟😁😉 جا خوردم....😬🙈 یه کم به مامانم نگاه کردم،داشت بالبخند به من نگاه میکرد. سرمو انداختم پایین.وسایلمو برداشتم برم توی اتاقم،مامان گفت: _پس بیان؟😁 گفتم: _اگه از من میپرسین میگم نه.😌 -چرا؟😐 بالبخند گفتم: _چون نمیخوام سارا و سیما خواهرشوهرام باشن.😄 سریع رفتم توی اتاقم... منتظر عکس العمل مامان نشدم.حتما میخواست بهم بگه دختره ی پررو،خجالت بکش.😆 وسایلمو روی میزتحریرم گذاشتم و روی تخت نشستم. دوست نداشتم برام خاستگار بیاد.🙁 درسته که خوشگلم ولی بیشتر حجاب میگیرم که کمتر خوشگل دیده بشم،اما نمیدونم حکمتش چیه که هرچی بیشتر حجاب میگیرم تو دل برو تر میشم. با همه رسمی برخورد میکنم.😕 تا وقتی هم که مطمئن نشم خانمی که باهاش صحبت میکنم پسر یا برادر مجرد نداره باهاش ،فقط لبخند الکی میزنم. با آقایون هم برخورد میکنم.تا مجبور نشم با مردهای جوان .با استادهای کلاس نمیگیرم که مبادا مجرد باشه،با استادهای پیر هم کلاس نمیگیرم که مبادا پسرمجرد داشته باشه.خلاصه همچین آدمی هستم من.😕 مامان برای شام صدام کرد.... بابا هم بود.خجالت میکشیدم برم توی آشپزخونه. 🙈حتما بابا درمورد خواستگاری صحبت میکرد،ولی چاره ای هم نبود. -سلام بابا،خسته نباشید.☺️ -سلام دخترم.ممنون.😊 مامان دیس برنج رو به من داد و گفت: _بذار روی میز. گذاشتم و نشستم.سرم پایین بود.مامان بشقاب خورشت رو روی میز گذاشت و نشست.باباگفت: _زهرا بدون اینکه سرمو بالا بیارم گفتم: _جانم -مامانت درمورد خانواده ی آقای صادقی بهت گفته؟ به مامان نگاه کردم و گفتم: _یه چیزایی گفتن. -نظرت چیه؟بیان؟😊 سرم پایین بود و با غذام بازی میکردم. آقای صادقی و خانواده‌ش آدمهای خوبی بودن ولی.... ادامه‌ دارد... 📚 نویسنده : بانو مهدی‌یار منتظرقائم http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c