🌈 #قسمت_هشتاد_ونهم
🌈 #هرچی_تو_بخوای
_.... اون دختر حتی حاضر نبود به من فکر کنه... 😔
پنج سال انتظار و عاشقی 🖐یک طرف😔 یک سال انتظار و سکوت☝️ یه طرف... تو این یک سال سخت ترین روزهای زندگیمو گذروندم.😣
تازه معنی حرفها و نگاه هاش رو میفهمیدم... دست راستشو گرفتم و به کف دستش نگاه کردم. هنوز جای بخیه ها بود.گفتم:
_پس اون پسر فداکاری که این همه سال دعاش میکردم تو بودی؟!!☺️😍
چشمهاش ناراحت بود.😒
گفتم:
_من اون پنج سال بی خبر بودم ولی این یک سال زمان رو لازم داشتم برای اینکه الان عاشقت باشم.😊☝️
همه ساکت بودن...
برای اینکه فضا رو عوض کنم گفتم:
_پس تا حالا دو بار ضرب شست منو دیدی.به قول آقای موحد حواست باشه منو عصبانی نکنی که کاراته بازی میکنم.😜👊
همه خندیدن.😀😁😃😄ولی من محو تماشای مردی بودم که مردانه پای عشقش به من ایستاده بود.😍وحید لایق عشقی با دوام بود.فضای شادی شده بود.
اون شب وحید و خانواده ش رفتن ولی من تا صبح به #حکمت کارهای خدا فکر میکردم...😊🤔
زندگی من مثل جورچینی بود که قطعاتش خیلی منظم و حساب شده سرجاش قرار داشت.👌
فردای روز عقد وحید باید میرفت سرکار. ولی زودتر از همیشه برگشت.با من تماس📲 گرفت. گفت:
_از بابا اجازه گرفتم که من و تو با هم بریم بیرون.آماده شو دارم میام دنبالت.😊
خیلی خوشحال شدم...
سریع آماده شدم.حتی چادر هم پوشیدم و منتظر نشستم تا بیاد.😅😍مامان میخواست برای شام قرمه سبزی درست کنه.به من گفت:
_برای شام برمیگردی؟
گفتم:
_فکر نکنم.احتمالا بیرون یه چیزی میخوریم.☺️
مامان هم مشغول درست کردن خورشت شد.بوی غذا تو خونه پیچیده بود...
گوشیم دستم بود تا وقتی تماس گرفت سریع برم بیرون.زنگ در زده شد.نگاه کردم وحید بود.تعجب کردم که چرا به گوشیم زنگ نزده.😟🙁 گوشی آیفون رو برداشتم و گفتم:
_الان میام.☺️
لبخند زد و گفت:
_معمولا اول یه تعارفی میکنن که بیا تو.😁
خنده م گرفت.گفتم:
_میخوای بیای تو؟😃😅
-مامان خونه ست؟
-بله
-پس اگه اشکالی نداره باز کن.😁
درو باز کردم و به مامان گفتم:
_آقا وحید میخواد بیاد تو.
خودم جلوی در ایستاده بودم.مامان هم از آشپزخونه اومد.
وحید بالبخند وارد شد.یه دسته گل خوشگل❤️💐 تو دستش بود.بالبخند نگاهش کردم.نگاهم کرد ولی اول خیلی مهربون و خنده رو رفت سمت مامان.بعد احوالپرسی دسته گل رو گرفت سمت مامان و گفت:
_قابل شما رو نداره.😊💐
مامان به من نگاه کرد.وحید با خنده گفت:
_این برای شماست.مال زهرا تو ماشینه.😅
مامان هم خنده ش گرفته بود و گفت:
_واقعا اینو برا من خریدی؟😊
وحید گفت:
_بله مامان مهربونم.برای شما خریدم.☺️
مامان گل رو گرفت و تشکر کرد.من از این حرکت وحید و اینطور حرف زدنش با مامان تعجب کردم.😟آخه ما تازه دیروز عقد کردیم.اینکه اینقدر زود صمیمی شده و این حد از صمیمیت برام عجیب بود ولی از اینکارش خوشم اومد و با لبخند نگاهشون میکردم.☺️
مامان تعارفش کرد بشینه.وحید کنار مامان نشست و با مهربانی نگاهش میکرد و باهاش احوالپرسی میکرد.
سه تا لیوان شربت آلبالوی خونگی آوردم.
وحید وقتی شربت شو خورد به مامان نگاه کرد و گفت:
_به به، خیلی خوشمزه بود.معلومه خیلی کدبانو هستین.😋
مامان بالبخند گفت:
_نوش جان.😊
وحید گفت:
_بوی شام تون هم که عالیه.برای زهرا هم غذا درست کردین؟😅😋
-نه.زهرا گفت بیرون شام میخورین.
وحید به من نگاه کرد و گفت:
_همچین غذایی رو ول کنیم بریم بیرون غذا بخوریم؟😌😋
مامان باخوشحالی گفت:
_اگه میاین بیشتر درست میکنم.
وحید به مامان نگاه کرد و گفت:
_منکه از همین الان گرسنه م شد.کی آماده میشه؟
من و مامان خندیدیم😁😄.مامان گفت:
_پسرم هنوز که درست نکردم.😅
وحید بلند خندید😂 و گفت:
_من کلا از غذاهای خوشمزه خیلی خوشم میاد.لطفا زیاد درست کنید.
مامان هم بلند خندید.😃بعد یه کم صحبت دیگه ما بلند شدیم بریم بیرون ولی برای شام برمیگشتیم.
وقتی سوار ماشین شدم وحید یه دسته گل💐 کوچولوی خوشگل از صندلی عقب برداشت و به من داد.خیلی خوشحال شدم😍 ولی مثل سابق از خوشحالی جیغ نمیزدم.😅فقط عاشقانه به وحید نگاه کردم و تشکر کردم.
وحید حرکت کرد.گفتم:
_کجا میخوای بریم؟☺️
-یه جای خوب.😇
تو مسیر مدام حرف میزد.از همه چیز میگفت.
خیلی....
ادامه دارد...
📚 نویسنده : بانو مهدییار منتظرقائم
#رفیقشهیدمابراهیمهادی
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌈 #قسمت_نودم
🌈 #هرچی_تو_بخوای
از همه چیز میگفت....
خیلی شوخی میکرد.خیلی بامحبت حرف میزد.خیلی مهربون نگاهم میکرد.منم فقط بالبخند نگاهش میکردم.فقط به وحید نگاه میکردم.
ماشین رو نگه داشت و گفت:
_رسیدیم.
بعد به من نگاه کرد.من به اطراف نگاه کردم.مزار امین بود.🌷🇮🇷خیلی جا خوردم.با تعجب نگاهش کردم.گفت:
_پیاده شو.😍
دلم نمیخواست پیاده بشم.
دلم نمیخواست با وحید برم پیش امین.😒😥
وحید درو برام باز کرد و گفت:
_بیا دیگه.
نگاهش کردم تا بفهمم چی تو سرشه ولی رفت در عقب رو باز کرد و چیزی برداشت.
تو فکر بودم که چرا روز اول عقدمون منو آورده اینجا.گفت:
_زهرا...پیاده شو.😕
پیاده شدم.وحید میرفت.منم پشت سرش.تا به مزار امین رسید.اون طرف مزار رو به روی من نشست...
من با سه تا مزار فاصله ایستاده بودم. داشت فاتحه میخوند ولی به من نگاه میکرد.چشمهاش پر اشک بود.😢اشاره کرد برم جلو و بشینم.نمیفهمیدم چی تو سرشه.رفتم جلو.ایستاده بودم...
مزار امین رو با گلاب 🌸شست.بعد گل نرگسی🌼 رو که با خودش آورده بود روی مزار امین چید.همونجوری که من همیشه میچیدم.
وقتی کارش تموم شد به پایین چادرم نگاه کرد و گفت:
_بشین.😭
صداش بغض داشت.نشستم.
گفت:
_یک سال پیش بود.اومدم اینجا.ازت خواستم به من فکر کنی.یادته؟..گفتی چرا اینجا؟..گفتم از امین خواستم کمکم کنه...😭امین واقعا خیلی خوب بود.بهت حق میدام نخوای جز امین کس دیگه ای رو دوست داشته باشی..ولی من پنج سااال منتظرت بودم.انتظاری که هر روز میگفتم امروز میبینمش،شب میشد میگفتم فردا دیگه میبینمش...
اون روز بعد تصادف وقتی تعقیبت کردم،وقتی رفتی خونه تون،وقتی فهمیدم خواهر محمدی،😰😣 وقتی فهمیدم همسر امین بودی😱😰 اونقدر گیج بودم که حال خودمو نمیفهمیدم.از خودم بدم میومد،😓😭
از اینکه چرا تمام این مدت به این فکر نکردم که ممکنه ازدواج کرده باشی.😭😣
از اینکه چرا حتی یکبار هم به حرف مادرم گوش ندادم تا ببینم خواهر محمد کی هست.😭
حالم خیلی بد بود.😭😓دلم میخواست بیام پیش امین و ازش بخوام کمکم کنه ولی خجالت میکشیدم.😓😭
اون شب وقتی بعد هیئت دیدمت،حالم بدتر شد.اومدم اینجا.خیلی گریه کردم..😭
از خدا از حضرت فاطمه(س)،از امام حسین(ع)، از امین میخواستم کمکم کنن.😭
ازشون میخواستم کمکم کنن که فراموشت کنم... 💤خواب دیدم امین👣💐 یه دسته گل نرگس به من داد. بهش گفتم این گل مال خودته،😢به من نده.گفت از اول هم مال تو بوده.تا حالا پیش من امانت بود.💐💤
وقتی بیدار شدم حال عجیبی داشتم.😭
عصر اومدم اینجا.تو اینجا بودی.صبر کردم تا بری.وقتی رفتی اومدم جلو.یه دسته گل نرگس روی مزار بود.همشو برداشتم و با خودم بردم.اون گل ها و کسیکه که اون گل ها رو آورده بود،مال من بود.😭😣😞
وحید به مزار امین و به گل های نرگس نگاه میکرد...
چشمهاش نم اشک داشت.منم صورتم از اشک خیس بود. 😭😔
ادامه دارد...
📚 نویسنده : بانو مهدییار منتظرقائم
#رفیقشهیدمابراهیمهادی
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 امام زمان یاران حکومتی می خواهند🔻
🍃 نکته مهمی که حجت الاسلام پناهیان در منبر خود به آن اشاره کردند که تفاوت یاران امام حسین و امام زمان علیهما السلام را تبیین می کند و علت تاخیر در ظهور را شرح می دهد.
❤️ سهماه پیکر مطهرش بر روی زمینی از جنسِ نمک، که معروف به کارخانه نمک بود ماند
و تنش کبود شدهبود..
وقتی دفترچهای که همیشه همراهش بود را پیداکردند،
معلوم شد با دستخط خودش روی اولین صفحه نوشته بود
خدایا..!
دوست دارم آنقدر بدنم روی زمین بماند
تا مرا پاک گردانی..
🌷"شهید علیخوشلهجه"🌷
#محرم
#پروفایل_محرم
#پروفایل
#واکسن
#رئیسی
#پروفایل_شهدایی
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
🌹🌹🌹
@rafiq_shahidam
❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*روضه روز يازدهم1️⃣1️⃣*
🗓روز شمار چله جهانى استغاثه فرج
📕چهل روز قرائت زیارت عاشورا
🚩از عاشورا تا اربعین
روضه عطش😭
روضه خوان: #کربلایی_علی_پور_کاوه
«چهل روز روضه ، چهل آیه ، چهل حدیث »
از عاشورا تا اربعین 🚩
به عشق حسین ؛ به سوی مهدی
به نیابت از قمرالعشیرة ابالفضل العباس علیه السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#به_عشق_حسین❤
#به_سوی_مهدی💚
▫️یک صلوات به نیت تعجیل در فرج امام زمان (عج) بفرستین🌱
┅═══✼❉🏴❉✼═══┅
🏴🥀🏴
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
🖤🖤🖤🖤
@rafiq_shahidam96
🥀🥀🥀🥀
@rafiq_shahidam
🖤🖤🖤🖤
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
اونجا که دارۍ قرآن می خونـے صفحه میزنـے به بینـے چقدرش مونده 😕
یک جاۍ اعتقادمون اشکال داره نه؟!:/
ᐤ⃟🎙❳..
*تلنگرانھ*
+ما سال به سال اومدیم گفتیم:
-"کیشودحُرشوموتوبهٔمردانہکنم..💔"
+هر ساڶ هم زدیم زیرش😔🔗
ولے بازم مارو به محرم رسوندے...✋🏼'
⸤الحمدللهالذيخلقالحُسین⸣
ᐤ⃟🎙❳..
#تلنگرانھ
+ما سال به سال اومدیم گفتیم:
-"کیشودحُرشوموتوبهٔمردانہکنم..💔"
+هر ساڶ هم زدیم زیرش😔🔗
ولے بازم مارو به محرم رسوندے...✋🏼'
⸤الحمدللهالذيخلقالحُسین⸣
چھ خوب چھ بد
دفتر امروݫ هم بستہ شد
بھ امید فࢪدایے زیباتر از امروز..❣️
توصیھ شھدایے⇩
جانباز رشید اسلام شهید محمد صادق انبارلویی : سرپیچی از ولایت سرپیچی از خداست...
•#اللھمَ_عَجــــل_لۅلیك_الفرج•
شبتون شھدا
عشقــتون مولــا علے
خواب شش گوشہ را ببینید..
با وضوبخوآبید..
یـٰاعلے مدد..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
Alireza:
#شوق_وصالــ🌱⃢🎰
+ رفـقا !
شمارشمعکوس؛
برایظھورشروعشده . . .
بهخداقسم؛
صدایقدمھایمھدیفاطمه-عج- میاد.
#بشیمسـَربـٰازحضـرت-عج-☝🏻
دعای عهد🌹
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
اَللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفِيعِ وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاهِ وَ الإِْنْجِيلِ وَ الزَّبُورِ
خدايا اي پروردگار نور بزرگ، و پروردگار كرسي بلند، و پروردگار درياي جوشان، و فرو فرستنده تورات و انجيل و زبور،
وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ (الْفُرْقَانِ) اَلْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْمَلاَئِكَهِ الْمُقَرَّبِينَ وَ الأَْنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِينَ
و پروردگار سايه و حرارت آفتاب، و نازل كننده قرآن بزرگ، و پروردگار فرشتگان مقرّب، و پيامبران و رسولان.
اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِوَجْهِكَ (بِاسْمِكَ) الْكَرِيمِ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنِيرِ وَ مُلْكِكَ الْقَدِيمِ يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ
خدايا از تو مي خواهم به روي كريمت، و به نور وجه نوربخشت، و فرمانروايي ديرينه ات، اي زنده و پا برجاي دائم،
أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الأَْرَضُونَ وَ بِاسْمِكَ الَّذِي يَصْلَحُ بِهِ الأَْوَّلُونَ وَ اﻵْخِرُونَ
از تو مي خواهم به حق نامت، كه به آن آسمانها و زمينها روشن شد، و به حق نامت كه پيشينيان و پسينيان به آن شايسته مي شوند ،
يَا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّاً حِينَ لاَ حَيَّ
اي زنده پيش از هر زنده، اي زنده پس از هر زنده، اي زنده در آن وقتي كه زنده اي نبود،
يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَي وَ مُمِيتَ الأَْحْيَاءِ يَا حَيُّ لاَ إلَهَ إلاَّ أَنْتَ
اي زنده كننده مردگان، و ميراننده زندگان، اي زنده، معبودي جز تو نيست
اَللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلاَنَا اَلإِْمَامَ الْهَادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِكَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَي آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ
خدايا برسان به مولاي ما امام راهنماي راه يافته، قيام كننده به فرمانت كه درودهاي خدا بر او و پدران پاكش،
عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِي مَشَارِقِ الأَْرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا
از جانب همه مردان و زنان مؤمن، در مشرقهاي زمين و مغربهايش، همواريها و كوههايش، خشكيها و درياهايش،
وَ عَنِّي وَ عَنْ وَالِدَيَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَهَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ
و از طرف من و پدر و مادرم، از درودها به گراني عرش خدا، و كشش كلماتش،
وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ (كِتَابُهُ) وَ أَحَاطَ بِهِ كِتَابُهُ (عِلْمُهُ)
و آنچه دانشش برشمرده، و كتابش به آن احاطه يافته.
اَللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَهِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَهً لَهُ فِي عُنُقِي
خدايا در صبح اين روز و تا زندگي كنم از روزهايم، براي آن حضرت بر عهده ام، عهد و پيمان و بيعت تجديد مي كنم،
لاَ أَحُولُ عَنْهَا وَ لاَ أَزُولُ أَبَداً
كه از آن رو نگردانم، و هيچ گاه دست برندارم.
اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ
خدايا مرا، از ياران و مددكاران و دفاع كنندگان از او قرار ده، و از شتابندگان به سويش، در برآوردن خواسته هايش،
وَ الْمُمْتَثِلِينَ لأَِوَامِرِهِ وَ الْمُحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِقِينَ إلَي إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ
و اطاعت كنندگان اَوامرش، و مدافعان حضرتش، و پيش گيرندگان به جانب خواسته اش، و كشته شدگان در پيشگاهش.
اَللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَي عِبَادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً
خدايا اگر بين من و او مرگي كه بر بندگانت حتم و قطعي ساختي حائل شد،
فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِراً كَفَنِي شَاهِراً سَيْفِي مُجَرِّداً قَنَاتِي مُلَبِّياً دَعْوَهَ الدَّاعِي فِي الْحَاضِرِ وَ الْبَادِي
كفن پوشيده از قبر مرا بيرون آور، با شمشير از نيام بركشيده، و نيزه برهنه، پاسخگو به دعوت آن دعوت كننده، در ميان شهرنشين و باديه نشين.
اَللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَهَ الرَّشِيدَهَ وَ الْغُرَّهَ الْحَمِيدَهَ وَ اكْحُلْ نَاظِرِي بِنَظْرَهٍ مِنِّي إلَيْهِ
خدايا آن جمال با رشادت، و پيشاني ستوده را به من بنمايان، و با نگاهي از من به او ديده ام را
سرمه بنه،
وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُكْ بِي مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ
و در گشايش امرش شتاب كن، و درآمدنش را آسان گردان، و راهش را وسعت بخش، و مرا به راهش درآور، و فرمانش را نافذ كن و پشتش را محكم گردان،
وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلاَدَكَ وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ فَإِنَّكَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ
خدايا به دست او كشورهايت را آباد كن، و بندگانت را به وسيله او زنده فرما، به درستي كه تو فرمودي، و گفته ات حق است
ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ
كه: فساد در خشكي و دريا، در اثر اعمال مردم نمايان شد،
فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِيَّكَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمَّي بِاسْمِ رَسُولِكَ
خدايا ولي ات، و فرزند دختر پيامبرت كه به نام رسولت ناميده شده، براي ما آشكار كن،
حَتَّي لاَ يَظْفَرَ بِشَيْ ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إلاَّ مَزَّقَهُ وَ يُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُحَقِّقَهُ
تا به چيزي از باطل دست نيابد، مگر آن را از هم بپاشد، و حق را پابرجا و ثابت نمايد،
وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِكَ وَ نَاصِراً لِمَنْ لاَ يَجِدُ لَهُ نَاصِراً غَيْرَكَ
خدايا او را قرار ده پناهگاهي براي ستمديدگان از بندگانت، و ياور براي كسي كه ياري براي خود جز تو نمي يابد،
وَ مُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْكَامِ كِتَابِكَ وَ مُشَيِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلاَمِ دِينِكَ وَ سُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
و تجديدكننده آنچه از احكام كتابت تعطيل شده، و محكم كننده آنچه از نشانه هاي دينت و روشهاي پيامبرت (درود خدا بر او و خاندانش) رسيده است،
وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِينَ
و او را قرار ده، خدايا، از آنان كه از حمله متجاوزان، نگاهش داري،
اَللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَي دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِكَانَتَنَا بَعْدَهُ
خدايا پيامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) را به ديدار او، و كساني كه بر پايه دعوتش از او پيروي كردند شاد كن، و پس از او به درماندگي ما رحم فرما،
اَللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّهَ عَنْ هَذِهِ الأُْمَّهِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ
خدايا اين اندوه را از اين امت به حضور آن حضرت برطرف كن، و در ظهورش براي ما شتاب فرما،
إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَرَاهُ قَرِيباً بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
كه ديگران ظهورش را دور مي بينند، و ما نزديك مي بينيم، به مهرباني ات اي مهربان ترين مهربانان.
پس سه مرتبه دست بر ران راست خود مي زني و در هر مرتبه مي گويي:
اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا مَوْلَايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
Alireza: #شوق_وصالــ🌱⃢🎰 + رفـقا ! شمارشمعکوس؛ برایظھورشروعشده . . . بهخداقسم؛ صدایقدمھای
#توشیعهایوصبحدعاعهدنمیخونی؟😔
اگه خوندی که چه بهتر اما اگه نخوندی از امروز شروع کن بخون حتما بخون🌱🙏
چهل روز چهل روز با امام زمانمون عهد ببندیم
گناهامون رو ترک کنیم🌿
طبق حدیث امام صادق که می فرمایند:
هر کس چهل صبح دعا عهد رو بخونه یکی از یاران امام زمان میشه و هزاران گناه از او بخشیده میشه😊
#سخنرانی:استادرائفیپور
*🕊️_زیارت نامه شهدا* 🕊️
*💞 بِسمِ رب الشهداء*
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم.
*شـــادی روح شـــــهــداصــلــوات🌹🌹*
🏴🥀🏴
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
🖤🖤🖤🖤🖤🖤
@rafiq_shahidam96
🥀🥀🥀🥀🥀
@rafiq_shahidam
🖤🖤🖤🖤
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
خانواده آسمانی 1.mp3
11.31M
#خانواده_آسمانی ۱
※ مکتبهای خودشناسی، مردودند اگر؛
نتوانند این ↓ سه مرحله را اثبات کنند:
۱ـ من کیستم، و ریشه و اصلم کجاست؟
۲ـ از کجا آمدهام؟
۳ـ به کجا میروم؟
● مکتب شیعه، چگونه به این سه سؤال پاسخ میدهد؟
#استاد_شجاعی 🎤
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
استـادپناهیانمیگفـت:ꜜ
چراخودترورهانمیڪنی'؟'
دادبزنیازامامحسینبخـوای'؟' ✋🏻
برودرخونـهاباعبداللّٰه
منّتشروبڪش،دورشبگـرد
مناجاتڪنباامامحسین . !!🌱
بگوامامحسینممنباتوآغازڪردم،
ولمنڪنی . . .! 🖇
دیگهنمیڪشمادامـهبدم
متوقـفشـدم . . .
امامحسیـنبازمدستـترومیگیـره
فقـطبخـواهازش :)♥️
#محرم
#پروفایل_محرم
#پروفایل
#واکسن
#رئیسی
#پروفایل_شهدایی
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
🌹🌹🌹
@rafiq_shahidam
❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🍃
وقتی میافتی زمین ؛
منتظر دستای خدا باش که بلندت کنه
نه بنده های خدا ...
#عشق_فقط_خدا❤🌱