eitaa logo
کانال ابراهيم هادی (رفیق شهیدم )❤️
4.2هزار دنبال‌کننده
22.2هزار عکس
13.9هزار ویدیو
176 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 هرروز یک صفحه صفحه102 به نیت ظهور منجی عالم بشریت مهدی فاطمه 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
- خداوند علنی‌ کردن‌ سخن‌ ‌در‌ باره‌ی‌ بدی‌ [دیگران‌] ‌را‌ دوست‌ ندارد مگر کسی‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌او‌ ستم‌ رفته‌ ‌باشد‌، و خداوند شنوای‌ داناست‌ 149 - ‌اگر‌ نیکی‌ ‌را‌ عیان‌ کنید ‌ یا ‌ نهان‌ دارید، ‌ یا ‌ ‌از‌ بدی‌ [دیگران‌] ‌در‌ گذرید، البته‌ خداوند [نیز] بخشاینده‌ی‌ تواناست‌ 150 - همانا کسانی‌ ‌که‌ ‌خدا‌ و پیامبرانش‌ ‌را‌ انکار می‌کنند، و می‌خواهند میان‌ ‌خدا‌ و رسولانش‌ جدایی‌ قائل‌ شوند، و می‌گویند: ‌ما ‌به‌ برخی‌ ایمان‌ داریم‌ و ‌به‌ برخی‌ نداریم‌، و می‌خواهند ‌بین‌ ‌این‌ دو، راهی‌ [جدا] بگیرند، 151 - آنان‌ ‌در‌ حقیقت‌ کافرند، و ‌ما ‌برای‌ کافران‌ عذابی‌ خفّت‌بار آماده‌ کرده‌ایم‌ 152 - و کسانی‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌خدا‌ و فرستادگان‌ ‌او‌ ایمان‌ آوردند و میان‌ احدی‌ ‌از‌ ‌آنها‌ فرق‌ نگذاشتند، ‌خدا‌ پاداش‌ ‌آنها‌ ‌را‌ خواهد داد ‌که‌ خداوند آمرزنده‌ی‌ مهربان‌ ‌است‌ 153 - اهل‌ کتاب‌ ‌از‌ تو می‌خواهند نوشته‌ای‌ ‌از‌ آسمان‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ نازل‌ کنی‌، البته‌ ‌از‌ موسی‌، بزرگتر ‌از‌ ‌این‌ ‌را‌ خواستند و گفتند: ‌خدا‌ ‌را‌ آشکارا ‌به‌ ‌ما بنمای‌! ‌پس‌ ‌به‌ سزای‌ ظلمشان‌ صاعقه‌ ‌آنها‌ ‌را‌ گرفت‌ آن‌گاه‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ همه‌ معجزات‌ روشنگر ‌که‌ ‌برای‌ ‌آنها‌ آمد، گوساله‌ پرستیدند، و ‌ما ‌از‌ ‌این‌ [گناهشان‌] ‌هم‌ ‌در‌ گذشتیم‌ و ‌به‌ موسی‌ حجتی‌ روشن‌ عطا کردیم‌ 154 - و کوه‌ طور ‌را‌ ‌به‌ اعتبار پیمانشان‌ بالای‌ سرشان‌ برافراشتیم‌ و ‌به‌ ‌ایشان‌ گفتیم‌: فروتنانه‌ ‌از‌ ‌این‌ دروازه‌ وارد شوید، و گفتیم‌: حرمت‌ شنبه‌ ‌را‌ نشکنید [و صید نکنید] و ‌از‌ ‌ایشان‌ پیمانی‌ محکم‌ گرفتیم‌ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
شادی روح شهدا صلوات
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : پهلوان كسى نيست كه بر مردم چيره شود، بلكه پهلوان كسى است كه بر نفْس خود چيره شود. [تنبيه الخواطر : 2/10.] وقتی مقتدای یک پهلوان(حسن یزدانی) پهلوانی ديگر(سید ابراهیم) شد یعنی راه و مرام پهلوانی هنوز زنده است کاش شاهد باشیم،همه مثل پهلوان حسن یزدانی هوای فرزندان شهدا را داشته باشند. در پناه قهرمان کربلا ابالفضل العباس علیه السلام محفوظ و پایدار باشید @shahid_rahman_medadian @hasan__yazdaniiii_73 @hasan_yazdani73 @shahid__mostafa_sadrzadeh1 @shahid__mostafa_sadrzadeh2 1400/10/1 https://www.instagram.com/shahid_rahman_medadian/p/CYMio6TqzK8/?utm_medium=share_sheet
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چقدر دلم برایت تنگ شده بابا💔😭 احساس میکنم امشب تنها شدم💔 احساس تنهایی میکنم باز دلتنگ اغوشت هستم💔😭 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥وقتی اشک رهبر امان نمیده بقیه روایت رو بگن 🔴 🍃🌷روایت بغض‌آلود رهبر انقلاب از انتظار حاج‌قاسم پشت درب اتاق عمل جراحی و همراهی با خانواده دوست شهیدش🍃🌷 تلنگر: راستی ماها چقد هوای بچه های شهدا رو داریم؟؟؟!!! ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
*📚نذر کتاب* ♦️به مناسبت سالروزشهادت شهید ابراهیم هادی🕊️🌷 دوستانی که تمایل دارند در نذر کتاب شهید ابراهیم هادی شریک باشند تا بصورت رایگان و وقف در گردش در دسترس مشتاقان شهید قرار بگیرند در حد توان یاری رسان ما باشند👌🏻 *# گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی* *شماره حساب بنام محمدرضا مدادیان⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️* *6104337952363552* ⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️ *شماره تماس جهت هماهنگی در واتساپ :09335848771* دوستان لطفاً رسانه‌ای باشید☝️ مجموعه فرهنگی مجازی شهید ابراهیم هادی هادی دلها ❤️https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/
پخشش کنید تو گروها و مخاطبینتون ممنونم وضعیت واتساپ هم بزارید تشکر خدا خیرتون بده اجرتون با شهید ابراهیم هادی
✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت چند لحظه بعد دکتر روی بدن ایوب خم شده بود... و با مشت به سینه ایوب می کوبید. نگاهش کردم... می ریخت و به ایوب قلبی می داد. سوت ممتد دستگاه قطع و وصل شد و پرستار ها دویدند سمت تخت دکتر می گفت: _" شما ایوب را نجات داد" آمدم توی راهرو نشستم.... انگار کتک مفصلی خورده باشم، دیگر نتوانستم از جایم بلند شوم. بی توجه به آدم های توی راهرو که رفت و آمد می کردند، روی صندلی های کنارم دراز کشیدم و چند ساعتی خوابیدم. فردا صبح که هنوز تمام بدنم درد می کرد، هم به اضافه شد. حرف هایی ، دنبال هر چیزی چندین بار می گشتم. نگران شدم، برای خودم از دکتر ایوب وقت گرفتم. گفت آن کوفتگی و این فراموشی است ک آن شب به من وارد شده به روایت همسر شهید ایوب بلندی شهلا غیاثوند
✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت ایوب داشت به خرده کارهای خانه می رسید... پریز برق و شیر آب را خودش انجام می داد و این کارها را دوست داشت. گفتم: _"حاجی، من درسم تمام شد دوست دارم بروم سر کار" _ مثلا چه جور کاری؟ + نیست، کاری باشد. سرش را بالا انداخت بالا و محکم گفت: _"نُچ، خانم ها یا باید شوند، یا و استاد، باقی کارها یک قِران هم نمی ارزد." ناراحت شدم: _"چرا حاجی؟" چرخید طرف من _"ببین شهلا، خودم توی اداره کار می کنم، میبینم که با خانم ها چطور رفتار می شود.... هیچ کس ی روحیه لطیف آن ها را نمی کند.... حتی اگر به عهده ی زن هست نباید مثل یک مرد از او بازخواست کرد.... او باید برای خانه هم توان و انرژی داشته باشد.... اصلا میدانی شهلا، باید را کشید، نه اینکه ناز رئیس و کارمند و باقی آدم ها را بکشد. چقدر ناز آدم های مختلف را سر کردن های ایوب کشیده بودم و نگذاشته بودم متوجه شود. هر مسئولی را گیر می آوردم برایش می دادم که نوع بیماری ایوب با بیماران روانی متفاوت است. مراقبت های خودش را می خواهد. به و احتیاج دارد، نه اینکه فقط دوز قرص هایش کم و زیاد شود. این تنها کاری بود که مدد کارها می کردند. وقتی اعتراض می کردم، می گفتند: _"به ما همین قدر حقوق می دهند" اینطوری ایوب به ماه نرسیده بود بستری میشد. به روایت همسر شهید ایوب بلندی شهلا غیاثوند