eitaa logo
کانال ابراهيم هادی (رفیق شهیدم )❤️
4.2هزار دنبال‌کننده
22.2هزار عکس
13.9هزار ویدیو
176 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج قاسم عزیز یه جا تو وصیٺ‌نامـه‌شون میگن: خدایاوحشٺ‌همـه‌وجودم‌رافراگرفته! من‌قادربه‌مھارنفس‌خودنیسٺم .. رسوایم‌نکن•••♡ حرف‌دل‌خیلیامونه...!! یا ابا عبدالله الحسین: پروازکردن‌،سخت‌نیست.! عـٰاشق‌که‌باشی‌بالت‌می‌دهند؛ ویادت‌میدهندتاپروازکنی آن‌هم‌عـٰاشقانہ^🖐🏻 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌷 امام حسین(علیه السلام) : 🍁 هرکس زبانش راستگو باشد ، کردارش پاکیزه گردد و هرکس نیت خیر داشته باشد ، روزیش فراوان و هرکس با زن و بچه اش خوش رفتار باشد عمرش طولانی مي شود. http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
خواهم که باز آیم به سویت💔 می پذیری مرا؟!😔 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
*طبیب مهر* 💠💠💠💠💠 🔻خانواده ای بد سرپرست هستند که مادرشان دچار *سرطان ریه* شده و باید هر ماه ۸ عدد آمپول تزریق کنند و قیمت هر آمپول *۱۵ میلیون تومان* هست! 🔻مخارج درمانش واقعا بالا هست و مجبور شده اند پول قرض کنند 🔰در حد توان مان ، مرهم دردشان باشیم 💳 بنام امین شعبان‌زاده: *۶۰۳۷۹۹۸۱۲۶۲۱۳۹۳۲* گروه جهادی فرهنگی هیات الرضا علیه السلام بهبهان
# شرط دیدن (عج) # آیت الله بهجت قبل از اینکه مرجع تقلید بشوند سیرو سلوک داشتن و میفرمودند : من از جوونیام هر چشمی که وجود آقا امام زمان عج رو دیده باشه میشناختم اولین بار این اتفاق برام توی کاظمین افتاد یه جوونی رو دیدم از چشماش فهمیدم این آقا رو دیده انقدر پرس و جو کردم که اعتراف کرد رازش نماز اول وقت بود حالا هِی بگید ما چرا امام زمان رو نمیبینیم. http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌱☘🌱☘🌱 امروز 1 بهمن ماه سالروز شهادت شهید یادگار اسکندری است اعلی الله مقامه الشریف بخشی از وصیت نامه شهید یادگار اسکندری: 🍁قدر اين انقلاب را بدانيد، انقلاب ما يك انقلاب الهى و خدائى مي باشد، زمينه‌ساز انقلاب حضرت مهدى (عج) است 🌷مردم مواظب ضد انقلاب باشيد ,هوشيار باشيد ,در هر لباسى كه باشند آنها را بشناسيد. اين جنگ باعث شده كه مسلمان از كافر و ترسو از مجاهد جدا شود http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
وحید یک عمر نوکری امام حسین (ع) را کرد و بین اهل محل به بچه هیئتی شناخته می شد. رامین تعریف می کند: «برای انجام کارهای هیئت همراه بود و از هیچ کمکی دریغ نمی کرد. هر وقت می خواستیم برای دهه محرم هیئت بر پا کنیم، وحید قبل از همه بچه های محل می آمد و بعد از همه می رفت». او ادامه می دهد: «۲۹ سال با وحید رفیق بودم و در همه این سال ها کاری نکرد تا من را ناراحت کند. شاید من او را ناراحت کرده باشم اما او هیچوقت چنین کاری را نکرد». ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
✍خاطره ای شنیدنی از یکی از معاونین و همرزمان حاج قاسم در رابطه با آخرین دست خط ایشان: «در حلب با حاجی قدم می‌زدیم به او گفتم: نمی‌دانم گیر کار من و تو کجاست که زیر این همه آتش شهید نمی‌شویم؛ گفت: مطلبی را به تو می‌گویم تا زنده ام جایی نقل نکن: من اصل شهادتم را گرفته ام؛ اما زمانش را تا حد زیادی به خودم واگذار کرده‌اند ». این دست‌نوشته هم سند آن... ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•﷽‌• سخن را تا نگفته‌اى در بند توست و، چون گفتى تو در بند آنى، پس زبانت را، چون طلا و نقره‌ات حفظ کن، چه بسا یک کلمه نعمتى را از بین برده و عذابى را پیش آورد. ✉️ |❦اَللّهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَج http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 عصر یک روز وقتی خواهر وشوهر خواهر ابراهیم به منزلشان آمده بودند هنوز دقایقی نگذ شته بود که از داخل کوچه سرو صدایی شنیده می شد.ابراهیم سریع از پنجره طبقه ی دوم نگاه کرد و دید شخصی موتور شوهر خواهرشان را برداشته و در حال فرار است. ابراهیم سریع به سمت درب خانه آمد و دنبال دزد دوید و هنوز چند قدمی نرفته بود که یکی از بچه محل ها لگدی به موتور زد و آقا دزده با موتور به زمین خورد.تکه آهنی که روی زمین بود دست دزد را برید و خون هم جاری شد. ابراهیم به محض رسیدن نگاهی به چهره پراز ترس و دلهره دزد انداخت و بعد موتور را بلند کرد و گفت: سوار شو! همان لحظه دزد را به درمانگاه برد و دست دزد را پانسمان کرد. کارهای ابراهیم خیلی عجیب بود و شب هم با هم به مسجد رفتند و بعد از نماز ابراهیم کلی با اون دزد صحبت کرد و فهمید که آدم بیچاره ای است و از زور بیکاری از شهرستان به تهران آمده و دزدی کرده. ابراهیم با چند تا از رفقا و نمازگزاران صحبت کرد و یه شغل مناسبی برای آن آقا فراهم کرد.مقداری هم پول از خودش به آن شخص داد و شب هم شام خورد و استراحت کردند.صبح فردا خیلی از بچه ها به این کار ابراهیم اعتراض کردند. ابراهیم هم جواب داده بود:مطمئن باشید اون آقا این برخورد را فراموش نمی کند و شک نکنید برخورد صحیح، همیشه کار سازه. ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
خاطرات بسیارشیرین ،زیبا وجذاب برادر علی عاشوری از رزمندگان دوران دفاع مقدس از استان قم واز همرزمان شهید دکتر چمران تحت عنوان خاکیان افلاکی هر روز یک قسمت از خاطرات قسمت : ( پنجم) http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌹شهیده 233🌹: خاطرات برادر علی عاشوری از رزمندگان دوران دفاع مقدس و از همرزمان شهید دکتر چمران 🍃 قسمت پنجم: روز بعد به ستاد جنگ¬های نامنظم محل کار دکتر مصطفی چمران رفتم. وقتی وارد دفتر شدم مسؤول دفتر فرماندهی مشغول صحبت با تلفن بود، منتظر شدم تا تلفنش تمام شود. صحبت¬اش که تمام شد، بعد از چند دقیقه گفت: بفرمائید برادر، کاری داشتید؟ گفتم: بله با آقای دکتر چمران کار دارم، گفت: شما؟ گفتم: من مسؤول گروهان بچه های قم هستم. گفت: الان که دکتر چمران نیست و اگر کارت مهم است باید صبر کنی تا دکتر بیاید. گفتم: باشد برادر، صبر می¬کنم. از داخل دفتر فرماندهی ستاد جنگ¬های نامنظم حیاط ستاد پیدا بود، تعدادی از برادران ارتشی در محوطه حیاط ایستاده بودند، گویا آن¬ها هم مثل من منتظر دکتر چمران بودند. هر از گاهی مسؤول دفتر فرماندهی زیر چشمی به من نگاه می¬کرد، می¬توانستم حدث بزنم برای چه به من نگاه می¬کند. بالاخره طاقت نیاورد و گفت: دکتر چمران شما را انتخاب کرده برای فرمانده گروهان؟ گفتم: بله و بلافاصله گفتم: چطور مگه؟ گفت: هیچی، همین¬طوری، و زیر لب گفت: عجب انتخابی! توی همین حرف¬ها بودیم، دکتر چمران به همراه تعدادی از برادران ارتشی که درجات بالایی داشتند وارد شدند. دکتر وقتی من را دید بعد از احوال پرسی گفت: خوب شد آمدید، جلسه داریم شما هم در این جلسه شرکت کنید و اشاره کرد به مسؤول دفتر و گفت: موقع شروع جلسه ایشان را راهنمایی کنید بیاید داخل. تعداد افرادی که وارد سالن جلسه می¬شدند به ده نفر می¬رسید اعم از برادران پاسدار و ارتشی، همین موقع مسؤول دفتر به من گفت: شما هم بفرمائید داخل. وقتی وارد اتاق جلسه شده و نشستم، از نظر سنی مشخص بود که از همه کوچک¬تر بودم. همه نگاه ها به سمت من بود. من کنار دکتر چمران نشسته بودم. از این¬که در چنین جمعی حضور یافته بودم، یک حالت خجالتی به من دست داده بود. ولی از نگاه¬های اعضای جلسه به من، احساسم این بود که آن¬ها فکر می¬کردند شاید من از اقوام دکتر چمران باشم. جلسه با تلاوت قرآن کریم شروع شد. دکتر چمران در باره یک عملیات مهم صحبت کرد. بعد از صحبت¬هایش یکی از برادران ارتشی گفت: آقای دکتر این نوجوان را معرفی نکردی! دکتر چمران گفت: بله بنده باید قبل جلسه ایشان را معرفی می¬کردم. ایشان رزمنده دلاور، برادر علی عاشوری مسؤول یکی از گروهان های ماست که از قم با صد نفر آمده¬اند و در حال حاضر در مدرسه شهید جلالی مستقر هستند. برادران ارتشی خنده ای کردند که خیلی معنادار بود، علت خنده¬شان برای این بود که من با این سن کوچک چطور می¬توانم مسؤول گروهان باشم! دکتر چمران گفت: انشاءلله بعداً خواهید دید. یعنی به حسن انتخاب من آگاهی پیدا خواهید کرد. جلسه برای من خیلی دیر و سخت می گذشت من در جمع این بزرگان از خجالت، عرق کرده بودم. همه در جلسه نظرات خود را گفتند. در پایان جلسه، دکتر چمران رو به من گفت: شما چند لحظه صبر کنید نامه¬ای تنظیم کنم تا شما آن را به دست فرمانده سپاه اهواز برسانید. در ضمن فردا آماده شوید برویم پادگان "درب خزانه" در شهر مسجد سلیمان، بعد از نوشتن نامه، من رفتم سپاه اهواز تا فرمانده سپاه اهواز را ملاقات کنم. وقتی رسیدم اذان ظهر را می گفتند. وارد سپاه اهواز شدم وضو گرفتم تا به نماز جماعت برسم. دیدم فرمانده سپاه اهواز هم در حسینیه سپاه برای نماز آمده است. نماز جماعت را خواندیم. بعد از نماز نزد فرمانده سپاه رفتم و نامه دکتر را به ایشان دادم. او گفت: بیا دفتر با هم صحبت کنیم. رفتم دفتر فرماندهی، بعد از چند دقیقه رفتم داخل، دیدم هنوز نامه دستش هست ولی باز نکرده بخواند. گفت: برادر موضوع چیست؟ گفتم واقعیتش این است که ما می¬خواهیم همکاری خود را با شما قطع کنیم، از جایش بلند شد و گفت: اصلا نمی¬شود و من با این موضوع مخالفم. شما به ما تعهد دادید و هیج صحبتی در باره این موضوع با هم نداریم. من گفتم: برادر شما نامه را بخوان بعد اگر مخالف بودید، من قبول می¬کنم. از روی ناراحتی گفت: نه برادر از این نامه¬ها زیاد خوانده¬ام و قبول هم نمی¬کنم. من مانده بودم بین دو دلاور بزرگ اسلام، دکتر مصطفی چمران و فرمانده سپاه اهواز، قبول نکرد. لذا من گفتم: هر چه شما بفرمائید. خدا حافظی کردم از اتاق فرمانده سپاه خارج شدم. هنوز چند قدمی نرفته بودم صدای بلند فرمانده را شنیدم که صدایم کرد برادر عاشوری بایستید، من برگشتم گفتم: بله برادر، گفت: چرا نگفتی چه کسی این نامه را نوشته؟ گفتم: برادر من به شما عرض کردم شما نامه را بخوانید. بعد گفت: برادر ما همه از سربازان و رزمندگان دکتر چمران هستیم، هر چه ایشان بنویسند درست است. من را در آغوش گرفت و گفت: باشد برادر، مجدد تأکید کرد هر چه دکتر گفته، درست است و گفتند: تا زمانی که در مدرسه شهید جلالی هستید بیایید آذوقه تان را از سپاه اهواز ببرید. گفتم: ممنون از لطف شما برادر، بزرگوارید و از سپاه اهواز مستقیم
مستقیم رفتم پیش بچه های گروهان تا فردا آماده شویم برویم پادگان "درب خزانه" مسجد سلیمان برای گذراندن دوره آموزش نظامی که برایمان در نظر گرفته بودند. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سالروز شهادت غیور مردان عزیز آتش نشان های پلاسگو سالروز پلاسگو تسلیت🖤🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊 بھش گفتند مۍ‌خوای‌ بری‌ مدافعِ خانم‌ حضرت‌ زینب‌'بشی ؟! گفت : من‌ کۍ هستم‌ کـه‌ مدافع‌ خانـم‌ بِشم ! من‌ میرم‌ کـه‌ خانم‌ مدافع‌ ما‌ بشه.. . 💚! ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنیا را کنار می گذارم و می خواهم طوری کار کنم که فرمانده ام (حاج ) از من مأیوس نشود ...☝️ شهید مدافع حرم 🌹 💔
📷تصویری از حضور رهبر معظم انقلاب بر سر مزار شهدای آتش‌نشان حادثه‌ پلاسکو🌹 به مناسبت سالروز شهادت🕊🕊🕊 ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
◻️روایاتی عاشقانه از ارادت سردار دلها به محضر مادران شهدا🕊 🌹
🌹🌹 سلام رفقا✋ 🌺پیشاپیش ولادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا( س) مبارک🌺 باز هم مسابقه داریم😍 ✅بمناسبت ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) مسابقه ای در نظر گرفتیم که شرکت کنندگان باید به چند سوال پاسخ بدهند و پاسخها را به یکی از دو آیدی زیر 👇🏻ارسال کنند...(به همراه نام و نام خانوادگی) @karbala_hosaini_3 @mis233 و اما پاسخ به سوالات مسابقه 👇🏻 شرکت کنندگان باید بر اساس پی دی اف (کتاب بانوی بهشت)مطالعه و پاسخ دهند. (به ۳نفر از شرکت کنندگان به قید قرعه جوایزی تعلق خواهد گرفت.) مهلت ارسال ۱۴۰۰/۱۱/۳تا ساعت ۱۲ ظهر 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c