eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
4.5هزار دنبال‌کننده
23هزار عکس
14.5هزار ویدیو
182 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
هر موقع میخواست از فضای مجازی استفاده کنه حتماً وضو میگرفت و معتقد بود که این فضا آلوده است و شیطان ما رو وسوسه میکنه...!! شهید مسلم خیزاب🕊🌹 ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکۍ‌از‌هَـمرَزمـٰاۍ‌حاج‌قـٰاسِم‌میگُفـت؛ گفتَـم‌:حاجـۍ‌دَستت‌تون‌رو‌بِندازید‌دور‌ گَردن‌مَـن‌با‌هَـم‌عَڪس‌بگیریـم ...シ!' حـٰاجۍ‌گُفت‌مَـن‌دَستمو‌بِنـدازَم‌دور‌گَردَنـِت خَطـریہ‌هاـاا .. گُفتَـم‌چر‌احاجـۍ؟! گُفـت‌آخہ‌مَن‌دَستـمو‌دور‌گَردن‌هَرڪۍ‌انداختَم شَھیدشُد‌جـُز‌خودم ... . ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
نعمت فقط برف و باران نیست... گاهی خدا “رفیقی”نازل می کند، زلال تر از باران… گاهی دلگرمی یک دوست آسمانی آنقدر معجزه می کند که انگار خدا در زمین کنار توست..! ❤️ ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
🌹☘خاطره ای از که به برکت مال حلال یقین داشت☘🌹 نشسته بودیم داخل اتاق. مهمان داشتیم. صدایی از داخل کوچه اومد. ابراهیم سریع از پنجره نگاه کرد. شخصی موتور شوهرخواهر او را برداشته بود و در حال فرار بود. بگیرش...دزد....دزد! بعد هم سریع دوید دم در. یکی از بچه محل‌ها لگدی به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمین شد. تکه آهن روی زمین دست دزد را برید و خون جاری شد. به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، همزمان با چهلمین سالگرد هفته دفاع مقدس،‌ خبرگزاری تسنیم به سراغ کتب خاطرات شهدا و رزمندگان رفته تا با انتشار این مطالب، نام و یاد این عزیزان را زنده نگه دارد و معارف آنها را برای آیندگان باقی نگه دارد. نشسته بودیم داخل اتاق. مهمان داشتیم. صدایی از داخل کوچه اومد. ابراهیم سریع از پنجره نگاه کرد. شخصی موتور شوهرخواهر او را برداشته بود و در حال فرار بود. بگیرش....دزد....دزد! بعد هم سریع دوید دم در. یکی از بچه محل‌ها لگدی به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمین شد. تکه آهن روی زمین دست دزد را برید و خون جاری شد.چهره دزد پر از ترس بود و اضطراب.درد می‌کشید که ابراهیم رسید.موتور را برداشت و سریع روشن کرد و گفت:سریع سوار شو. رفتن درمانگاه با همان موتور.دستش را پانسمان کردند.بعد با هم رفتند مسجد! بعد از نماز کنارش نشست؛ چرا دزدی می‌کنی!؟آخه پول حرام که... دزد گریه می‌کرد.بعد به حرف آمد: همه اینها را می‌دانم.بیکارم، زن و بچه دارم، از شهرستان آمده‌ام. مجبور شدم. ابراهیم فکری کرد.رفت پیش یکی از نمازگزارها، با او صحبت کرد. خوشحال برگشت و گفت: خدا رو شکر شغلی مناسب برات فراهم شد. از فردا برو سرکار. این پول را هم بگیر، از خدا هم بخواه کمکت کند. همیشه به دنبال حلال باش. مال حرام زندگی را به آتش می کشد. پول حلال کم باشد هم برکت دارد.
مراسم مباهله روز دیگر هنگام بالا آمدن آفتاب، پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله دست علی بن ابی طالب ع را گرفت و از حجره بیرون آمد. امام حسن و امام حسین ع را پیش رو روانه فرمود و فاطمه زهرا س از پشت سر آمدند، تا بین دو درختی که قبلاً تعیین شده بود رسیدند. قبلاً به دستور حضرت زیر آن دو درخت را جارو زدند، و به عنوان سایه بان عبای سیاهی بالای درخت قرار دادند. مسلمانان مدینه هم آمدند، بنی نجران هم با فرزندان خود آمدند. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله کسی را نزد سیّد و عاقب فرستاد که ما آماده ایم. اسقف با همراهان آمد و گفت: به چه کسانی با ما مباهله می کنید ؟ پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: «با بهترین اهل زمین و نیکوترین جهانیان نزد خداوند متعال زیرا که از طرف خداوند متعال امر شده ام که آنها را بیاورم»، و اشاره به آل عبا ع فرمودند. سیّد و عاقب و اسقف همین که چشمشان به پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله و آل عبا ع افتاد، وحشت کردند به حدّی که چهره هایشان زرد شد. ابوحارث که میل به اسلام داشت فرصت را مغتنم شمرده، پا پیش گذاشت و دست سیّد و عاقب را گرفته پس کشید و آنها را نصیحت کرد و از عواقب این مباهله مطلع کرد و گفت: صفات او و اهل بیت او را در کتابها خوانده اید. این محمّد همان پیامبر است، مگر نمی بینید ابرهای سیاه را، و دگرگونی آفتاب را، و شاخه های درختان را که خم شده، و صدای مرغان، و دود سیاه اطراف و آثار زلزله را که در کوهها نمودار شده است. آن بزرگواران منتظرند که دست به دعا بردارند. به خدا قسم اگر سخنی گویند از ما نشانی نمی ماند. برویم و با او صلح کنیم. پرهیز نجرانیان از مباهله: او را فرستادند و ابوحارث مسلمان شد و عرض کرد: مردم نجران پشیمان شده اند. حضرت فرمود: اسلام بیاورند. گفت: قبول نمی کنند. فرمود: آماده جنگ باشند. گفت: قدرت این کار را ندارند، ولی حاضرند جزیه را قبول کنند. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله به أمیرالمؤمنین ع فرمودند: «شرائط ذمّه و مقدار آن را به آنها بگوئید». بعد از معیّن نمودن جزیه و شرائط آن، أمیرالمؤمنین ع آنها را نزد پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله آوردند، و پیامبر ص فرمودند: «اگر با من و این جماعت اهل بیت من مباهله می نمودید، به صورت میمون و خوک می شدید و این وادی بر شما آتش می شد و یک سال نمی گذشت که تمامی نصاری نابود می شدند». (تفسیر برهان: ج 1،) @abalfazleeaam 🍃 🍃 🍃 https://www.instagram.com/p/CgYX4e5pcsZ/?igshid=MDJmNzVkMjY=
ز خصم تا که ببندی زبان پُر گِله را اقامه کن همه شب تا به صبح، نافله را از این جماعت پرگوی مدّعی نرسد کسی به خیر، که سر می‌بَرند حوصله را مسیح بود تو گویی که با حواریّون رسیده بود که پایان دهد مجادله را به شرح واقعه عهدین را کند تفسیر هم او که می‌شکند بندهای سلسله را کسی‌که آیت عشق‌است و عقل می‌فهمد ورای علم لدنّی، علوم حاصله را علیّ و فاطمه همراه با حسین و حسن چهار نور، از انوار ناب کامله را روانه کرد به محراب تا که بشناسند چهار رکن نماز نبی و عائله را به شأن پنج تن آورد جبرئیل از عرش شگفت آیۀ قرآنی مباهله را رها کن این همه دلداده را ز دلتنگی ببین اسیر نگاهت، هزار قافله را @abalfazleeaam و_آله_گرامی_باد https://www.instagram.com/p/CgYagXWrjLD/?igshid=MDJmNzVkMjY=
می گفت : اگر خانم ها حریم رابطه با نامحرم را حفظ کنند، خواهید دید که چقدر آرامش خانواده ها بیشتر می شود. صدای بلند در پیش نامحرم، مقدمه آلودگی و گناه را فراهم می کند. اگر حریم ها رعایت شود ، نامحرم جرات ندارد کاری انجام دهد. ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
بزرگترین فضیلت قرآنی امیرالمؤمنین (ع) جنگی است، اما بدون شمشیر؛ سپاهی است، اما سربازانش پنج نفر؛ پیروزی ای برای "حیدر علیه السلام"، اما نه از جنس خیبر؛ این بار "فاطمه سلام الله علیها و فرزندانش" نیز به میدان آمده اند... ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
🕊' |شھآدت آغازخوشبختےاست . . .! خوشبَختےاۍکھ پایٰان‌نَدارَد شھیدکھ بشوے خوشبَختِ‌اَبَدۍمیشَوۍ♥:) | ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
🕊•⸤ . . .🌿! با بچه های کمیته مشغول گشت‌زنی بود. ماشینی را متوقف می‌کنند که در آن مشروب وجود داشت. ابراهیم به جای برخورد تند با آن دو جوان با مهربانی درباره اثرات سوء شراب صحبت می کند. او به این آیات اشاره می کند و آن را متقاعد می کند که دیگر سراغ مشروبات نروند. بعد می‌گوید: این مشروبات را داخل جوی آب بریزید. يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ۰۹۝ إِنَّما یریدُ الشَّیطانُ أَنْ یوقِعَ بَینَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیسِرِ وَ یصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُون ۱۹۝ ای کسانی که ایمان آوردید! شراب و قمار و بت ها و از لام (نوعی بخت آزمایی) پلید و از عمل شیطان است.از آنها دوری کنید تا رستگار شوید. شیطان می خواهد به وسیله شراب و قمار در میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا و از نماز باز دارد. آیا با این همه زیان و فساد و با این نهی اکید خودداری خواهید کرد!؟ سورھ مائدھ آیات ۹۰ و ۹۱
•••• میگفت‌ڪہ: عظمت‌نوڪرۍ‌درخونہ‌ۍ امـام‌حُسِـین‌"؏"رو،زمانۍمیفهمۍ؛ ڪہ‌شبِ‌اول‌قبـر، وقتۍزبـونت‌بنداومد، یہ‌وقت‌میبینۍ‌یہ‌صدایۍمیاد، میگہ‌نترس‌،مـن‌هستم..! :)♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•🖤•⊱ . مراقب‌‌چشم‌هاۍ‌خوشگلی کہ‌تا‌چند‌روزدیگہ‌‌میخوان‌براۍ‌ ارباب‌اشک‌بریزن‌باشیم!((:💔 . ⊰•🖤•⊱¦⇢ ⊰•🖤•⊱¦⇢ ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
استغغار بگوییم تا کمی از گناهان مان کم شود 😞 🌈أََسْتَغــــْفِرُ اللــهَ وَأَتـُوبُ إلَیْـــہ 🌈 أََسْتَغــــْفِرُ اللــهَ وَأَتـُوبُ إلَیْـــہ 🌈 أََسْتَغــــْفِرُ اللــهَ وَأَتـُوبُ إلَیْـــہ 🌈أََسْتَغــــْفِرُ اللــهَ وَأَتـُوبُ إلَیْـــہ 🌈أََسْتَغــــْفِرُ اللــهَ وَأَتـُوبُ إلَیْـــہ 🌈 أََسْتَغــــْفِرُ اللــهَ وَأَتـُوبُ إلَیْـــہ 🌈 أََسْتَغــــْفِرُ اللــهَ وَأَتـُوبُ إلَیْـــہ 🌈أََسْتَغــــْفِرُ اللــهَ وَأَتـُوبُ إلَیْـــہ 🌈أََسْتَغــــْفِرُ اللــهَ وَأَتـُوبُ إلَیْـــہ 🌈أََسْتَغــــْفِرُ اللــهَ وَأَتـُوبُ إلَیْـــہ 🌈 أََسْتَغــــْفِرُ اللــهَ وَأَتـُوبُ إلَیْـــہ 🌈 أََسْتَغــــْفِرُ اللــهَ وَأَتـُوبُ إلَیْـــہ 🌈 أََسْتَغــــْفِرُ اللــهَ وَأَتـُوبُ إلَیْـــہ 🌈أََسْتَغــــْفِرُ اللــهَ وَأَتـُوبُ إلَیْـــہ میدونی اگه پخش کنی تا شب چند هزار استغفار گفته میشه‌
🍃 *بسم الله الرحمن الرحیم* 🍃 *زندگی نامه سردار سرلشکر شهید عباس بابایی*🕊️🌷 *💠قسمت اول* *از وداع تا شهادت* آن شب تیمسار بابایی از همدان با همسرش در مکه تماس گرفت؛ خانم بابایی که به شدت هیجان زده بود پرسید: *عباس چه وقت می آیی؟.. من چشمم به در دوخته شده.* او در حالی که عرقِ روی پیشانیش را پاک می کرد. به آرامی گفت: *خاطر جمع باشید که من عید قربان پیش شما خواهم بود.* گفت و گوی او با همسرش چند دقیقه ای ادامه داشت. در پایان عباس حلالیت طلبید و تماس قطع شد. لحظه ای نگذاشته بود که ناگهان رنگ از رخسار خانم بابایی پرید و با صدایی لرزان، با خود گفت : *وای این چه حرفی بود که او گفت؟! برای چه حلالیت طلبید؟!* دستهایش را به سوی آسمان بلند کرد و ملتمسانه گفت: *خدایا! خدایا! عباس را حفظ کن.* آنگاه به تلخی گریست. سحر گاه آن شب شهید بابایی همراه محافظ و راننده اش از همدان عازم تهران شد. به محض حرکت. به خاطر خستگی که در تن داشت به خواب رفت. گودرزی راننده شهید بابایی تعریف می کند. مسافتی از راه را طی کرده بودیم که ناگهان عباس از خواب پرید. نگاهی به اطراف کرد. همه جا را تاریک دید. سپیس دستی برسر خود کشید لبخندی زد. از داخل آیینه نگاهی به او کردم و گفتم : *چرا می خندی؟* آهی کشید و گفت : *چیزی نیست خواب دیدم.* گفتم : *خیر است ا ن شاء الله* او بی آنکه چیزی بگوید. یک دانه گلابی را از داخل پاکت برداشت و به من داد گفت: *بیا بالامجان بخور* من نگاهی به او کردم و گفتم : *پس چرا خودت نمی خوری؟* گفت: *می خورم اول شما که خسته هستی بخور.* او می گفت که در طول راه تیمسار را زیر نظر داشتم پرسیدم: *شما چرا همه اش به من تعارف می کنید؟ ولی خودتان چیزی نمی خورید.* گفت : *فکر من نباش، بخور، نوش جونت.* از لحن گفته هایش پیدا بود که خیلی خوشحال است. چشمانش را بر هم نهاد و آرام زیر لب به نجوا پرداخت.. ادامه دارد....... *راوی* *براساس گفته های نزدیکان شهید بابایی و همسر ایشان.* *شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی* 🕊️♥️🕊️♥️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
⊰•📘•⊱ . ‌‌‌‌‌گـۅشۍ‌بَچِـہ‌شیعِـہ‌بــٰایَد ۅَسیلِـہ‌اۍبَـراۍِ تَعـجیل‌دَرفَـرَج‌بـٰاشِہ‌. نَـہ‌‌عَقَـب‌اَنـداختَن‌ِفَـرَج‌ ۅَشِڪَستَن‌ِدِل‌ِآقـٰا.シ‌ «ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدِِ» . ⊰•📘•⊱¦⇢ ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
*✨بسم الله الرحمن الرحیم*🍃 *💠قسمت دوم* *♦️وداع تا شهادت* وقتی جلو ساختمان معاونت عملیات رسیدیم. عباس از اتومبیل پیاده و وارد ساختمان شد. به عقب برگشتم چشمم به پاکت میوه افتاد. دیدم که او حتی یک دانه از میوه ها را هم نخورده است. صبح زود تیمسار بابایی وارد دفتر معاونت عملیات شد و به آجودان گفت: *پرونده خلبان اغنامیان را بیاورید.* پرونده را که آوردند. صفحه اول آن نامه ای بود. در مورد در خواست وام. آن را امضا کرد و به آجودان گفت: *درمورد وام آقای اغنامیان سریعا اقدام کنید.* آنگاه ادامه داد: *در ضمین من اورا ندیدم از قول من عذرخواهی کنید و بگوئید که زودتر از این نتوانستم تقاضایش را بر آورده کنم.* لحظه ای مکث کرد و نگاهی به آجودان انداخت و گفت: *خدا حافظ* آجودان ادای احترام کرد و گفت: *ببخشید تیمسار شما این همه راه آمدید تا فقط یک برگه وان را امضا کنید!* او در حالی که لبخند برلب داشت پاسخ داد: *آخر ممکن بود دیگر نتوانم آن را امضا کنم.* آنگاه دوباره خداحافظی کرد و از اتاق خارج شد. او آن روز همه کارهایی را که می بایستی انجام می داد انجام داد. سپس به منزل رفت و با مادرِ همسر و فرزندانش سُلما محمد و حسین خداحافظی کرد. گودرزی ‌؛ راننده تیمسار بابایی می گوید که آنگاه روبه من کرد و گفت: *آقای گودرزی! شما تشریف ببرید استراحت کنیدکه ان شاءلله بعد از عید قربان برگردید.* او می گوید: سپس مرا در آغوش گرفت و گفت: *اگر از من بدی یا قصوری دیدی حلالم کن.* گفتم : *مگر می خواهید به کجا بروید؟* دستی بر سر کشید و پاسخ داد: *خوب دیگر؛ هیچ کسی از یک ساعت بعد هم خبر ندارد.* ادامه دارد.......🌱 🍃 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
آن‌ڪیست ڪه‌در راھ‌تو سرگردان‌نیست هرڪو رَھ‌تو‌نیافت سرگردان‌است... 💞 ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
🌷پیکر شهید ستوان‌یکم مهدی محمدی‌نسب، مرزبان قزوینی که در درگیری با افراد مسلح تروریستی در منطقه مرزی هنگ‌های پاوه و بانه به درجه رفیع شهادت نایل آمده بود روز شنبه یک مرداد ماه با حضور مسوولان استانی و جمع کثیری از مردم شهر اقبالیه قزوین تشییع شد. 🌷روحش شاد هدیه صلوات ✨ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
💥لاَ يَرْجِعُ مَا تَوَلَّى مِنْهَا فَأَدْبَرَ، وَ لاَ يُدْرى مَا هُوَ آت مِنْهَا فَيُنْتَظَرَ 🌎آنچه از دنيا از دست رفته و پشت کرده، هيچگاه بر نمى گردد و آينده معلوم نيست چگونه خواهد بود، تا در انتظارش باشيم!». 📘 ╔━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝