#خـــاطرات_شهدا
#شهیدماشاءالله_شیخی🌷
هم توی امتحان استخدامی بانک قبول شده بوديم و هم جهاد سازندگی .
خیلی دو دل بوديم ، ماشاءالله گفت ميريم استخاره می كنيم.
دو نفری رفتيم پيش حاج غفوری برای استخاره.
اولين استخاره را برای ماشاء الله زد .
یک نگاه بهش كرد و گفت ،
تو کی هستی كه اين آيه برايت آمده ؟!
از آيه پرسيديم ، گفت ، آيه شهادت .
از ماشاءالله پرسيدم ، مگه چه نیتی كرده بودی؟
گفت ، نيت كرده بودم بروم آنجایی كه برايم عاقبت بخيری دارد ، و الان ديدم كه جهاد سازندگی بهتر از بانک است .
او در جهاد ماند تا به شهادت رسيد....
📕 ستارگان خاکی
https://eitaa.com/rafiq_shahidam96🕊
سلام همراهان گرامی🌺
فرارسیدن عید سعید غدیرخم بر شما عزیزان مبارک🌸
به همین مناسبت به لطف خدا وعنایت شهدا 🌹
قراره هرشب یک قسمت از کتاب صوتی #قصهیننهعلی روایتی پر فراز و نشیب از زندگی خانوم همایونی مادر شهیدان امیر و علی شاه آبادی در کانال شهید مجید بقایی بارگزاری بشه💫
شما رو دعوت میکنیم به گوش دادن این کتاب صوتی بسیار جذاب و تاثیرگزار🌷
✅ از #شنبه ۱۴۰۴/۳/۲۴
هرشب حوالی ساعت ۲۲ تقدیم نگاهتون میشه در کانال👇
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
بخشی از کتاب قصه ننه علی
«به طرفم حمله کرد. تعادلم را از دست دادم و از پلههای طبقهی اول پرت شدم. خدا رحم کرد دست و پایم نشکست! سرم گیج میرفت. حسین از پلهها پایین آمد؛ اشاره کردم برگردد. میدانست هروقت من و پدرش دعوا میکنیم، او حق دخالت ندارد. صدای گریهی امیر از داخل خانه بلند شد. رجب به طرفم آمد؛ گفتم حتماً ترسیده و میخواهد دلجویی کند. گوشهی لباسم را گرفت، پیراهنم را دور گردنم پیچید و مرا روی زمین تا جلوی در حیاط کشاند. دستوپا میزدم، نفسم بالا نمیآمد، کم مانده بود خفه شوم. از زمین بلندم کرد و با پای برهنه هُلم داد بیرون خانه و در را پشت سرم بست. بلند شدم، آرام چند ضربه به در زدم و گفتم: «رجب! باز کن. شبه بیانصاف! یه چادر بده سرم کنم.» زنجیر پشت در را انداخت و چراغهای خانه را خاموش کرد... .
✅ با ارسال این پست برای دوستانتون یه عیدی معنوی بهشون هدیه بدید☺️✨
#فرمانده_مجید
🆔 @farmandemajid
24.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدسیدمرتضی آوینی🌷
🔆هر جا که هستی، هر شهیدی که میبینی نام ببر و به فرزندانت بگو که چهره او را به خاطر بسپارند تا عَلَم خمینی برزمین نماند.
عَلَم خمینی بر زمین نمیمانَد؛
🌷شادی ارواح مطهر شهدا و امام شهدا صلوات
https://eitaa.com/rafiq_shahidam96
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
#سلام_بر_ابراهیم
🔹 بعد از سال ها آقا ابراهیم را دیدم، آمده بود سر ساختمانی که در حال ساخت بودیم. این قدر خوشحال شدم که دویدم سمت آقا ابراهیم و بغلش کردم. گفتم: چه خبر؟ خیلی وقته ندیدمت. آقا ابراهیم جوانی که دورتر از ما بود را نشان داد و گفت: یکی از این طبقات را به نام ایشون بزن. گفتم: ابرام جون، اوضاع عوض شده، می دونی چقدر قیمت یک طبقه است؟ راستی چه خبر؟ کجا بودی؟
🔹 نگاهم کرد و گفت: من اگر برگشتم برای این بوده که گره از کار یک بنده خدا باز کنم، و گرنه من با شما کاری ندارم. این را گفت و رفت و من یک باره از خواب پریدم.
«شهید مطهری» معتقد بودند که شهدا بعد از شهادت، از بند مادیات رها می شوند و بهتر از گذشته کار انجام می دهند. ابراهیم حتی بعد از شهادت به فکر گره گشایی از کار بندگان خدا بوده و هست.
https://eitaa.com/rafiq_shahidam96
3.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌 دستور العمل #شهید_برونسی در وقت گرفتاری
https://eitaa.com/rafiq_shahidam96
883.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 فضائل امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
🎙"حجتالاسلام استاد عالی"
الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
#یاعلی
#عید_غدیر
https://eitaa.com/rafiq_shahidam96
18.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دفاع_مقدس
#یادش_بخیر
🔷خط مقدم که میگفتن،
اینجا بود...
خمپاره می اومد ،
ترکش هاش پخش میشد و
سهم هر کس رو
خدا مشخص کرده بود...
🔻یکی به پهلوش میخورد،
یکی به گلوش میخورد.
یکی به چشمش،
یکی به کمرش.
بعضی ها هم ازین فیض
بی بهره میموندن ....
https://eitaa.com/rafiq_shahidam96🕊