شهادت؛
حکایت عاشقانه آنانی است که دانستند
دنیا جای ماندن نیست باید پرواز کرد💔'!
#شهید_ابراهیم_هادی ❤️
@rafiq_shahidam
اولین تصویر از پاسدار رشید اسلام «میلاد حیدری» که در حمله جنایتکارانه سحرگاه امروز رژیم صهیونیستی به حومه دمشق به شهادت رسیده است
@rafiq_shahidam
پروفایل ها رو همه عوض میکنیم...
همین الان...
#ام_المومنین_یاخدیجة_الکبری
زحمتی نداره براتون، خانوم خیلی برامون زحمت کشیده...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظه اطلاع رسانی خبر شهادت میلاد حیدری به مادر شهید
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
🔹شهید میلاد حیدری در کنار فرزندش
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔غروب دلگیره ....
همیشه جمعه دلتنگه .....
#جمعه
#امام_زمان (عج)
🌷 #دختر_شینا – قسمت 85
✅ فصل هفدهم
💥 صمد مجروح شده بود. اما نمیگذاشت کسی بفهمد. رفت و لباسش را عوض کرد.
خواهرش میگفت: « کتفش پانسمان شده. انگار جراحتش عمیق است و خونریزی دارد. »
با ابن حال یک جا بند نمیشد. هر چه توان داشت، گذاشت تا مراسم ستار آبرومندانه برگزار شود.
💥 روز سوم بود. در این چند روز حتی یک بار هم نشده بود با صمد حرف بزنم. با هم روبهرو شده بودیم، اما من از صدیقه خجالت میکشیدم و سعی میکردم دور و بر صمد آفتابی نشوم تا یک بار دل صدیقه و بچههایش نشکند.
بچهها را هم داده بودم خواهرهایم برده بودند. میترسیدم یک بار صمد بچهها را بغل بگیرد و به آنها محبت کند. آن وقت بچههای صدیقه ببینند و غصه بخورند.
💥 عصر روز سوم، دختر خواهرشوهرم آمد و گفت: « دایی صمد باهات کار دارد. »
انگار برای اولین بار بود میخواستم او را ببینم. نفسم بالا نمیآمد. قلبم تاپتاپ میکرد؛ طوری که فکر میکردم الان است که از قفسهی سینهام بیرون بزند.
ایستاده بود توی حیاط. سلام که داد، سرم را پایین انداختم. حالم را پرسید و گفت: « خوبی؟! بچهها کجا هستند؟! »
گفتم: « خوبم. بچهها خانهی خواهرم هستند. تو حالت خوب است؟! »
سرش را بالا گرفت و گفت: « الهی شکر. »
دیگر چیزی نگفتم. نمیدانستم چرا خجالت میکشم. احساس گناه میکردم. با خودم میگفتم: « حالا که ستار شهید شده و صدیقه عزادار است، من چهطور دلم بیاید کنار شوهرم بایستم و جلوی این همه چشم با او حرف بزنم. »
💥 صمد هم دیگر چیزی نگفت. داشت میرفت اتاق مردانه، برگشت و گفت: « بعد از شام با هم برویم بچهها را ببینیم. دلم برایشان تنگ شده. »
ادامه دارد...
🌷 #دختر_شینا – قسمت86
✅ فصل هفدهم
💥 بعد از شام صدایم کرد. طوری که صدیقه متوجه نشود، آماده شدم و آمدم توی حیاط و دور از چشم همه دویدم بیرون.
دنبالم آمد توی کوچه و گفت: « چرا میدوی؟! »
گفتم: « نمیخواهم صدیقه مرا با تو ببیند. غصه میخورد. »
آهی کشید و زیر لب گفت: « آی ستار، ستار! کمرمان را شکستی به خدا. »
💥 با آنکه بغض گلویم را گرفته بود، گفتم: « مگر خودت نمیگویی شهادت لیاقت میخواهد. خوب ستار هم مزد اعمالش را گرفت. خوش به حالش. »
صمد سری تکان داد و گفت: « راست میگویی. به ظاهر گریه میکنم؛ اما ته دلم آرام است. فکر میکنم ستار جایش خوب و راحت است. من باید غصهی خودم را بخورم. »
💥 داشتم از درون میسوختم. برای بچههای صدیقه پرپر میزدم. اما دلم میخواست غصهی صمد را کم کنم. گفتم: « خوش به حالش. کاشکی ما را هم شفاعت کند. »
همینکه به خانهی خواهرم رسیدیم، بچهها که صمد را دیدند، مثل همیشه دورهاش کردند. مهدی نشسته بود بغل صمد و پایین نمیآمد. سمیه هم خودش را برای صمد لوس میکرد. خدیجه و معصومه هم سر و دستش را میبوسیدند.
💥 به بچهها و صمد نگاه میکردم و اشک میریختم.
صمد مرا که دید، انگار فکرم را خواند. گفت: « کاش سمیهی ستار را هم میآوردیم. طفل معصوم خیلی غصه میخورد. »
گفتم: « آره. ماشاءاللّه خوب همه چیز را میفهمد. دلم بیشتر برای او میسوزد تا لیلا. لیلا هنوز خیلی کوچک است. فکر نکنم درست و حسابی بابایش را بشناسد. »
💥 صمد بچهها را یکدفعه رها کرد. بلند شد و ایستاد و گفت: « سمیه را یک چند وقتی با خودت ببر همدان. شاید اینطوری کمتر غصه بخورد. »
ادامه دارد...
‧⊰🔗‧🌤⊱‧
ــــ ـ بـھ وقـت قـرار..!
تلاوت دعاے فرج به نیابت از برادر شہیدمون ، ابراهیم هادی به نیت سلامتے و تعجیل در فرج آخرین خورشید ولایت ، فرزند خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیہا 🌱 . .
هر شب، ساعتِ21:00 ⏰✨
+ یک دقیقه بیشتر وقتت رو نمیگیره رفیق😉 !
‹ اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج ›
@rafiq_shahidam
هدایت شده از کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
بسم رب الشهدا و الصدیقین🕊️♥️
دوستداران شهدایی یه خبر خیلی خوب براتون دارم!
انشاءالله از فردا هر روز یک بخش از کتاب خدای خوبِ ابراهیم رو تو کانال رفیق شهیدم ابراهیم هادی قراره ارسال کنیم...
موضوع کتاب بررسی ویژگی های قرآنی شهید ابراهیم هادی هست 🌸🌱
کانال رفیق شهیدم ابراهیم هادی👇
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️❤️
https://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌸🌱🌸🌱🌸🌱
جهت تبادل به خادم تبادل پیام بدین
⤵️⤵️⤵️⤵️
@Alamdarkomeyl313
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلاَمُ عَلَى الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ...✋
🌱سلام بر قیام کننده ای که جهان چشم به راه اوست...
و عدالتی که زبانزد همگان است.
#اللهمعجللولیکالفرج🤲
#امام_زمان
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
♨️سرى به وادى خاموشان بزنيد!
#نهج_البلاغه
☄وَاتَّعِظُوا فِيها بِالَّذِيْنَ قالوُا: (مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوِّةً) حُمِلُوا إِلَى قُبُورِهِمْ فَلا يُدْعَوْنَ رُکْباناً وَأُنْزِلوُا الاَْجْداثَ فَلا يُدْعَوْنَ ضَيْفاناً
🌐از کسانى که (پيش از شما در دنيا بودند و) مى گفتند: «چه کسى از ما نيرومندتر است» پند گيريد ، (آرى) آنها را به سوى قبرشان بردند در حالى که اختيارى از خود نداشتند و در درون قبرهايشان وارد ساختند در حالى که مهمان نبودند
📙خطبه 111
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
🔴اعلام رسمی خبر شهادت سرلشکر حاج احمد متوسلیان پس از ۴١سال!
🔹سرانجام پس از ۴١سال، یک مقام رسمی، رسما خبر شهادت حاج احمد متوسلیان را اعلام کرد!
🔹سردار سرلشکر سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران، در دیدار نوروزی خود با خانواده حاج احمد متوسلیان اعلام کرد: شهید جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان، اولین شهید ایرانی در راه فتح قدس است
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
هر گاه پرچم
محمد رسول الله
را در افق عالم زدی؛
حق داری استراحت کنے !
🌷 #شهید_حاج_احمد_متوسلیان
🌷شهادتت مبارک🌷
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
🔸️دعای روز دهم ماه مبارک رمضان
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
محمد..!
زندگی کن برای مهدی
درس بخوان برای مهدی
ورزش کن برای مهدی
محمد...!
من تو رو از خدا برای خودم نخواستم
تو رو از خدا خواستم برای مهدی عجل الله...
شهید حمید رضا اسداللهی🕊🌹
⤵️⤵️⤵️⤵️
https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9
هدایت شده از کانال برادران شهید مهدی و مجید زین الدین🏴🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥اعتراض حجت الاسلام رفیعی به وضعیت حجاب در جامعه:
🔹قانونی ، شرعی و عرفی مخالف ارزشهای ماست ... چرا نظام به این سادگی با این موضوع کنار اومده از چی میترسید؟
#ماه_رمضان
#امام_زمان
#اللھمعجللولیڪالفࢪج🌾
🌸کانال سرداران بی نشان بهبهان عضوشوید👇
┄┅┅❅❁❅┅
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
🔴⚫️ آخرین خواسته حضرت خدیجه سلام الله علیها
حضرت خدیجه سلام الله علیها در لحظات پایانی عمر ابتدا به پیامبر فرمود: ای رسول خدا! اگر کوتاهی کردهام، مرا عفو کن! پیامبر فرمود:
هرگز از تو تقصیری مشاهده نکردهام.
خدیجه گفت: حاجتی دیگر دارم، میخواهم خواستهام را دخترم فاطمه به شما بگوید؛ زیرا شرم دارم آن را بازگو کنم، پیامبر از جای برخاست و از اتاق بیرون رفت.
حضرت خدیجه وقتی با دخترش تنها ماند، به فاطمه گفت: ای محبوب و نور دیده مادر! به پدرت بگو که مادرم میگوید: من، از خانه قبر بیمناکم، از شما تقاضا دارم که یکی از جامههای خویش که هنگام نزول وحی به تن داشتهاید، به من هدیه کنید تا با آن کفن شوم، حضرت فاطمه سلام الله علیها درخواست مادر را به پیامبر گفت، پیامبر لباس خود را به فاطمه داد تا به مادرش بدهد.
در این هنگام، جبرئیل نازل شد و گفت:
«یا محمد! اِنَّ کَفنَ خَدِیجةَ مِن عِندِنا فَاِنَّها بَذَلَت مَا لُها فِی سَبِیلِنا فَجَاء جِبرِئیلُ بِکَفَنٍ وَقَال یَا رَسُولَ اللهُ هَذا کَفنُ خَدیِجَةُ وَهُوَ مِن اَکفانِ الجَنةِ اَهدَیَ اللهُ اِلَیهَا...»؛
🌺 ای محمد! همانا کفن خدیجه، از سوی ماست؛ زیرا او مالش را در راه ما صرف کرد.
پس، جبرئیل کفنی آورد و گفت: ای رسول خدا! این، کفن خدیجه است و این کفن، از کفنهای بهشتی است که خداوند آن را به خدیجه هدیه داده است.
📚 رياحين الشريعه، ج ۲، ص ۴۱۲
⚫️ فرا رسیدن سالروز رحلت ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها تسلیت باد.