eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
1.3هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
7.6هزار ویدیو
84 فایل
🌻مشڪݪ ڪارهاے ما اینست ڪہ بـراے رضاے همہ ڪار میڪنم اݪا رضاے خدا . @rafiq_shahidam #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_شهیدم ارتباط با خادم کانال 👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
خوشبخت آن دلی که گرفتار زینب است عالم به زیر دِین علمدار زینب است میلاد_حضرت_زینب‌س مشکل امر فرج با دست او وا می‌شود بر خود مَهدی قسم این کار، کار زینب است یا_زینب‌ اللهم_عجل_لولیک_الفرج چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد... روزپرستار 🖇💌 @rafiq_shahidam
تلنگر میگن وسط یه عملیات، یهو دیدن حاج قاسم دارن میرن..! گفتن: حاجی کجا میری؟!🤔 ماموریت داریم! حاج‌قاسم فرمودن: ماموریتی مهم تر از نماز نداریم..!🌱(: _ حواست باشه! ؛ ببین حاج قاسم چیکار کرد که حاج قاسم شد! بدون نماز به هیچ جا نمی‌رسی..! 💜 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج @rafiq_shahidam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دویدم داخل اتاق .نفهمیدم آن ها چه گفتند،چه شنیدند و کی رفتند.حتی برای شام بیرون نیامدم. بعد ها از زبان خودت شنیدم که گفتی:((از مامانم پرسیدم:چطور بود؟گفت:والا خودش رو که خوب ندیدیم چون رو گرفته بود،اما خب مادرش رو دیدم. از قدیمم گفتن مادر رو ببین،دختر رو بگیر.)) ۲۹ فروردین بود که با پدر و مادرت آمدید.این ده پانزده روز کارم شده بود گریه.نمیتوانستم تصمیم بگیرم.بعضی چیزهایی که درباره ات شنیده بودم نگرانم میکرد:سربازی نرفته بودی،کار نداشتی،یک ماه هم از من کوچک تر بودی،اما مامانم گفت:((حالا بذار بیان،بعد تصمیم بگیر!)) آمدید با دسته گلی بزرگ و زیبا:رز قرمز و مریم سفید. از داخل کوچه صدا می آمد.پسرها دسته جمعی دم گرفته بودند:((از اون بالا میاد یه دسته حوری/همشون کاکل به سر،گوگوری مگوری.)) صورتم گر گرفته بود.آن ها داشتند برای معلمشان سنگ تمام میگذاشتند و من خیس عرق شده بودم.در آشپزخانه بودم. سینی را برداشتم و فنجان هارا پر از چای کردم و سجاد را صدا زدم:((داداش بیا ببر.)) سجاد به دست های لرزانم نگاه کرد:((آبجی خاطرت جمع،میشناسمش،پسر خوبیه!)) از داخل اتاق صدای مادرم آمد:((سمیه خانم تشریف بیارین.)) آمدم داخل اتاق .پدرم با پدرت گرم صحبت بود .سلام کردم و نشستم بی آنکه نگاهت کنم .حرف ها را نمیشنیدم.فقط یک لحظه نگاهم به تو افتاد.کت و شلوار مشکی با پیراهن سفید پوشیده بودی. نمیدانم بعد از چه مدت بزرگترها گفتند بروید در اتاقی دیگر و باهم صحبت کنید.بلند که شدم ،پاهایم سنگین شده بود و روی زمین کشیده میشد.به اتاقم رفتم و کنج دیوار نشستم. طوری صورتم را رو به دیوار چرخانده بودم که نتوانی نگاهت را به صورتم بدوزی .آن روز نمیدانستم که توهم اهل نگاه به صورت نامحرم نیستی.تو گوشه ای نشسته و ساکت بودی و فقط گوشه ای از کت و شلوار سیاه و پیراهن سفیدت را میدیدم.طوری چادر را دور خودم پیچیده بودم که احساس میکردم شاخه و برگ داده و شکوفه های صورتی تمام تنم را پوشانده اند.احساس خفگی میکردم.صدایت را شنیدم:((گفته بودین حوزه درس میخونین؟)) _بله! _چطوره،راضی هستین؟ _حوزه جدید بهتر از حوزه قدیمه.اونا ادبیات نمیخونن و عربی محض میخونن،ولی ما ادبیات میخونیم و این سطح حوزه رو بالا میبره. ‌ یک نفس یک جمله بلند را گفته بودم.یعنی نیاز بود این طور یک نفس حرف بزنم؟!درحالی که پدرم و پدرت آن بیرون نشسته بودند ،شرم آور نبود که ما اینجا کنار هم بنشینیم و حرف بزنیم؟ واقعا راجع به من چه فکر میکردند؟از جا بلند شدم:((من باید برم.)) _کجا؟ از جا بلند شدی:((اجازه بدین!ببینین من فقط دنبال همسر نمیگردم،اگه میخواستم دنبال همسر بگردم اینجا نبودم.من علاوه بر همسر همسنگر میخوام.)) تو هم جمله ای بلند گفته بودی،ولی من دیگر از اتاق بیرون آمده بودم.رفتم و نشستم پیش مادرم.توهم رفتی نشستی پیش پدرت. از پسِ چادر به مامان گفتم:((بگو که من یه ماه بزرگترم.)) مادرت شنید:((اون بار هم گفتم مسئه مهمی نیست،مهم تفاهمه.)) مامان گفت:((سمیه جان خیلی دوست داره درسش رو بخونه.)) _خب بخونه! این را پدرت گفت. آهسته گفتم:(( درسمم که تموم بشه،میخوام برم سرکار!)) _چه کاری؟ این تو بودی که این را پرسیدی. بی آنکه نگاهت کنم گفتم:((آموزش و پرورش یا سپاه.)) @rafiq_shahidam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنها کاری که پاش اشک ریختم… باختیم، ولی غیرت رو “نه” ببینید و به خودتون افتخار کنید “زنده باد ایران🇮🇷” @rafiq_shahidam
26.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 امروز قرار گاه حسین بن علی .؏. ایران است ایران حرم است و من و تو مدافع حرم❤️ . کار زیبای دختران «شهرستان خمین» در سطح شهر برای اِبرازِ خواهری و قدردانی از زحمات نیروهای حافظ . " کاری از گروه جهادی ❤️ "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ای برادر شهیدم راهتو ادامه میدیم بهترین حس "دنیـــا" اینه که یه رفیق شهید داشته باشے بهش "نِگــــاه" کنی و ببینی اونم داره دلتو "نگــــاه" می کنه.. :)👀💛✨
دعـاے فـرج بہ عشـق آقـا صاحب‌الزمان و دعـاے هفتـم صحیفہ سجـادیہ جہت اطاعت از رهبـرے :)🌸.. هـردوبـاهـم‌پنـج‌دقیقـہ‌هـم‌نمیشہ‌‌پس‌بخونـش😉🖐🏻 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5791793128419625721.mp3
21.59M
.. ❀❀ با امـام زمانت یه قـرار عـاشقانه بذار و هــر روز بخون... ❀❀❣ 🎙با صدای آقای ❣الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج❣
❣ 🔅السَّلامُ عَلیکَ یا خَلیفةَ اللّه وَ ناصِرحقّه 🌱سلام بر تو ای نماینده پروردگار بر روی زمین که آینه وجودت نمایانگر اوست. 🌱سلام بر تو ای مولایی که حق خدا به دست تو احیا خواهد شد و همه خلایق را زیر پرچم توحید جمع خواهی کرد... 🍃 🍃
28.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درهیچ‌قطعنامه‌ای‌ حق‌تماشای‌تو‌به‌رسمیت‌شناخته‌نشده‌ خیالت‌تخت‌بانو‌... تحریم‌کن‌! چادر‌بکش‌به‌تمام‌چشم‌ها برنامه‌ی‌صلح‌آمیزی‌در‌کار‌نیست! ‌ ‌ ‌
از باخت ما هر کہ خوشحالی کرد سوگند به کشورم کہ ایرانی نیست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نشانه‌ی‌"دین‌"رو‌حمل‌کردن و‌پرچم‌"دین‌"رو‌بلند‌نگه‌داشتن، این‌مال‌همون‌زنی‌است‌، که‌"محجبه‌"است... -استاد مسعود عالی
🔴اغتشاشگران چه بر سر سیدروح‌الله عجمیان آوردند؟! ♦️پخش تصاویری از جنایت رخ داده درکرج برای اولین بار و همزمان با برگزاری اولین جلسه دادگاه بررسی شهادت شهید عجمیان کلیپ اینجاه بار گیری شده👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc