eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
1.3هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
7.9هزار ویدیو
87 فایل
🌻مشڪݪ ڪارهاے ما اینست ڪہ بـراے رضاے همہ ڪار میڪنم اݪا رضاے خدا . @rafiq_shahidam #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_شهیدم ارتباط با خادم کانال 👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
قرائت دعای فرج ب نیابت از شهید ابراهیم هادی........ التماس دعای فرج ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam96 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ ب کانال شهید ابراهیم هادی بپیوندید👆
🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین🌹 🌹🌹 کتاب «تنها؛ زیر باران»؛ روایتی از زندگی سردار شهید مهدی زین‌الدین، فرمانده لشکر 17 امام علی بن ابی طالب(ع). نویسنده کتاب : 🌹به روایت مجیدآئینه؛ مسئول واحد‌ ادوات لشکر۱۷ علی بن ابی طالب (علیه السلام)همرزمِ سردارِشهیدآقامهدی زین الدین 🌹 🌹نثار روح مطهر سردارشهیدمهدی زین الدین صلوات🌹 کانال رسمی سردار شهید  مهدی زین‌الدین https://eitaa.com/joinchat/319357276Ceb68ec28c2
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی 🌹🌹 ساعت ده صبح تازه مشغول مرور درسهایم شده بودم که حمید پیام‌داد
شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی 
🌹🌹
پاتوق اصلی ما(بقعه چهار انبیأ )بود؛مقبره چهار پیامبر و یک امامزاده که مرکز شهر قزوین دفن شده اند.آن قدر رفته بودیم که کفشدار آنجا ما را می شناخت.کفش هایمان را یک جا می گذاشت.شماره هم نمی داد.حمید به خاطر میخچه ای که مدت ها قبل عمل کرده بود.همیشه کفش طبی می پوشید .زیارت که کردیم،ترک موتور سوار شدم و گفتم:(بزن بریم به سرعت برق و باد!).معمولا روی موتور از خودمان پذیرایی می کردیم؛مخصوصا پفک!چندتایی هم به حمید دادن.پفک ها را که خورد گفت:فرزانه!من با این همه ریش،اگه یکی ببینه این طوری روی موتور پفک می خوریم و ریش و سبیل ها همه پفکی شده،آبروی ما رفته ها!گفتم با همه باش و با هبچ‌کس نباش.خوش باش حمید .از این پفک ها بعدا گیرت نمیاد.مسیر همیشگی را از خیابان سپه تا گلزار شهدا آمدیم.محوطه گلزار فروشگاه محصولات فرهنگی زده بودند.به پیشنهاد حمید سری به آنجا زدیم.جذاب ترین جای فروشگاه برای حمید قسمت فروش کتاب بود.من هم به سراغ تابلوهای تزئینی رفتم.حمید کتابی که جدید چاپ شده بود را برداشت و از فروشنده پرسید؛(شما این کتاب را خوندی؟می دونی موضوعش چیه؟فروشنده گفت؛از ظاهرش برمیاد که درباره اثبات قیامت باشه.مقدمه کتاب رو بخونید،مشخص میشه. حمید جواب داد:چون من هزینه ای بابت کتاب ندادم،حق ندارم حتی مقدمه رو بخونم.کتاب رو وقتی می تونم بخونم که خریده باشم،والا حتی یک صفحه هم مشکل شرعی داره.شاید نویسنده یا ناشر کتاب راضی نباشه. خیلی خوب احساس کردم که فروشنده بیشتر از من از این همه دقت نظر حمید تعجب کرد!
به حمید گفتم:برای خونه خودمون تابلو بخریم؟نگاهی به تابلو ها انداخت و گفت:پیشنهاد خوبیه.باید از الآن که فرصتمون بیشتره به فکر باشیم. همه تابلوها را بالا و پایین کردیم و نهایتاََ یک تابلوی تماشایی از تصویر امام خامنه ای که در حال خنده بود برداشتیم.
حمید موقع حساب کردن پول تابلو،در حالی که نگاهش به ویترین قسمت انگشترها بود پرسید:(انگشتر دُرّ نجف دارید؟)فروشنده جواب داد:سفارش دادیم،احتمالا برامون بیارن.از فروشگاه که بیرون آمدیم،دستش را جلوی چشم من بالا آورد و گفت:این انگشتر رو می بینی خانوم؟دُرّ نجفه.همیشه همراهمه.شنیدم اون هایی که انگشتر دُرّ نجف میندازن روز قیامت حسرت نمی خورن.باید برم نگین این انگشتر رو نصف کنم.یه رکاب بخرم که تو هم انگشتر دُرّ نجف داشته باشی. دلم نمیاد روز قیامت حسرت بخوری.
نیم ساعتی تا نماز مغرب زمان داشتیم.به قبور شهدا که رسیدیم،حمید چند قدمی جلوتر از من قدم برمی داشت.تنها جایی که دوست نداشت شانه به شانه هم راه برویم مزار شهدا بود.می گفت:(ممکنه همسر شهیدی حتی اگر پیر هم شده باشه ما رو ببینه و یاد شهیدشون و روزایی که با هم بودن بیفته و دل تنگ بشه.بهتره رعایت کنیم و کمی با فاصله راه بریم.اول رفتیم قطعه یک،ردیف یک،سر مزار شهید((براتعلی سیاهکالی))که از اقوام دور حمید بود.از آنجا هم قدم زنان به قطعه هفت ردیف دهم آمدیم؛وعده گاه همیشگی حمید سر مزار شهید((حسن حسین پور)).این شهید رفیق و هم دوره ای حمید بود؛از شهدای عملیات پژاک که سال نود شهید شده بود.حمید در عالم رفاقت خیلی روی این شهید حساب باز می کرد.سر مزارش که رسیدیم،گفت:فاتحه که خوندی،برو سر مزار بقیه شهدا،من با حسن حرف دارم!کمی که فاصله گرفتم،شروع کرد به درد دل کردن.مهم ترین حرفش هم همین بود:(پس کی منو می بری پیش خودت!
صدای اذان که بلند شد،خودم را وسط حسینیه امامزاده حسین پیدا کردم. خیلی خوشحال بودم از این که ارتباطم با حمید روز به روز بهتر می شد.سری قبل که امامزاده آمدم،سر اینکه نمی توانستم با حمید راحت باشم کلی گریه کردم.حالا برخلاف روزهای اول که نمی دانستم از چه چیزی باید حرف بزنیم،هر چقدر می گفتیم تمام نمی شد.کاکل مان حسابی به هم گره خورده بود و به هم وابسته شده بودیم
کانال فرهنگی انقلابی پرستوےگمنام کمیل ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍خاطره شهید حاج قاسم سلیمانی از شهید حسن باقری به مناسبت سالروز شهادت ایشان... ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam96 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
🖼آنچه درباره ی پدیده ی شوم حجاب استایل باید بدانید... آیا درست است حجابی که آمده برای جلوگیری از خودنمایی و دیده‌شدن زنان در جامعه، خود وسیله‌ای برای جلب‌توجه قرار بگیرد و از آن برای دیده‌شدن استفاده شود؟ آیا این کار تبلیغ حجاب است یا تحریف حجاب؟
السلام علی آل یاسین💚❄️ صبحت بخیر پناه مستضعفین💚❄️😔✋ در کعبه‌ی دل شمس و قمر پیدا نیست از هـــــجر شما این دل ما شیدا نیست عــمری‌ست که از دوری‌تان می‌خوانیم بی مـهـدی فـــاطـمـه جهان زیبا نیست با یه ترک گناه دل آقا امام زمانت را شاد کن 🤲 تعجیل درظهور وسلامتی وآرامش قلب نازنین مولایمان آقا امام زمان عليه‌السلام دلتو نورانی کن با۱۴صلوات❄️ اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❄️ اللهم عجل لولیک الفرج🤲 ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ @rafiq_shahidam ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
2_1152921504614610113.mp3
3.29M
🤲 مناجات با خدا: با سنگ هر گناه پرم را شکسته‌ام... 🎙 حاج مهدی رسولی ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ @rafiq_shahidam ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢راه انداختن کار مردم... ✅امام حسين(ع) و ابن عباس در حال طواف خانه خدا بودند که یک نفر نزد امام حسین آمد و گفت: يا ابن رسول الله! من به فلانى قرضى دارم؛ اگر مى توانی قرض من را ادا کن. امام حسین(ع) فرمودند: به خداى اين خانه قسم، هيچ چيزى ندارم. آن مرد گفت: پس از من مهلت بخواه زيرا مرا به حبس تهديد كرده است. امام حسین(ع) خود را قطع كردند و با بدهکار روانه شدند. ابن عباس گفت: يا ابن رسول الله! آيا فراموش كردى كه هستى؟! امام حسین(ع) فرمودند: خير! فراموش نکردم ولى از حضرت محمد(ص)شنيدم كه مى فرمود: هر كس مؤمنى را برآورده سازد، همانند كسى است كه نه هزار سال همه روز، روزه دار باشد و هر شب براى عبادت قيام كند. 📚عده الداعی و نجاح الساعی، صفحه ۲۳۲ ••••✾•🌿🌺🦋🌺🦋🌺🦋🌺🌿•✾••• ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ @rafiq_shahidam ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
❤️ متن سخنرانی آخرين وداع سیّدالشّهداء عليه السلام با خواهرش واقعاً عجیب است. یک قسمت هایی در باب روز عاشورا هست که انسان وقتی فکر می کند، تعجب می کند. مثلاً فرض کنید وقتی امام حسین(علیه السلام) خودش آمد که به میدان برود، آمد برای خداحافظی و آن صحنه آن چنانی به وجود آمد. بعد می دانید چه گفت؟ رو کرد به خواهرش و گفت: «إیتِینِی بِثَوْبٍ عَتِیقٍ» خواهرم، برو یک پیراهن کهنه برای من بیاور. چرا؟ دلیلش را دیگر می دانید. چون حضرت می دانست که این درنده ها چیزی به تن او باقی نمی گذارند؛ نعوذبالله؛ می فرماید«إیتِینِی بِثَوْبٍ عَتِیق»؛ این واقعاً عجیب است. حسین(علیه السلام) حرکت کرد و رفت به سمت میدان؛ اینطور که نقل کرده اند وقتی داشت می رفت،یک وقت دیدیک صدای آشنایی هم دارد می آید که می گوید: «مَهْلاً مَهْلاً یَابْنَ الزَّهْرَاءِ»؛ این صدای کیست؟ من که با همه خداحافظی کردم؛ پس این چه کسی است که می گوید آهسته تر آهسته تر؟ رو را که برگرداند، دید خواهرش زینب(سلام الله علیها) است که دارد می آید. فرمود چه شده خواهرم؟ خواهر گفت سرت را بالا کن؛ می خواهم زیر گلویت را ببوسم؛ چرا؟ مادرم به من وصیت کرد هر وقت حسین خواست به میدان برود، زیر گلوی حسین را ببوس... آیت الله آقا مجتبی تهرانی (ع) •••✾•🌿🌺🌿•✾••• ••••✾•🌿🌺🦋🌺🦋🌺🦋🌺🌿•✾••• @rafiq_shahidam ••••✾•🌿🌺🦋🌺🦋🌺🦋🌺🌿•✾•••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴زمانی که دنیا متحیر فرهیختگی زنان ایرانی شده است پیشرفت چشم‌گیر علمی بانوان ایرانی بعد از انقلاب اسلامی مسأله غیر قابل چشم‌پوشی در جهان است. و در این بین پیشرفت زنان نویسنده در ایران حتی بسیار بیشتر از پیشرفت علمی دنیا را متحیر کرده است. ✍ اکرم عشقی (دانش‌پژوه دکتری مدیریت برنامه ریزی) ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 | صوتی از سردار سرلشکر شهید دکتر مجید بقایی، فرمانده قرارگاه کربلا. 🔸انتشار به مناسبت ۹ بهمن ماه سالگرد شهادت شهید مجید بقایی 📿 شادی روح امام و شهدا صلوات ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ کانال 👇 🕊 @farmandemajid ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
⭕️آیت‌الله نمازی درگذشت 🔹آیت‌الله عبدالنبی نمازی، عضو مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم درگذشت. ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @rafiq_shahidam ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾