🟢🟣مرضی بنام مخالف!
که البته فقط تو ایران رشد میکنه😔
تحریم که شدیم تحلیل کردند که:به خاطر دشمنی تان با آمریکا است.
اما وقتی امریکا از برجام خارج شد: نوشتند :به خاطر حمله شما به سفارت عربستان بود!
رییسی بدون برجام، تحریم رابی اثرکرد،گفتند: پولش رو که نمیتونید بیارید چه فایده!
پولها که آزاد شد، گفتند: همه رو دادید فلسطین!
به همت دانشمندان جوانمان واکسن ساختیم. توییت زدند که :آب مقطره.
واکسن را با پیگیری آقای رئیسی وارد کردیم، نوشتند: چینیه به درد نمیخوره!
باعربستان جنگ دیپلماتیک داشتیم، فریادزدند: دیپلماسی بلد نیستید.
با عربستان ارتباط برقرار کردیم، ناگهان گفتند: چی شد از شعارهای انقلاب عقب نشینی کردید؟!
هیاتها رونق گرفت، نوشتند: عزا بسه مردم نیاز به شادی دارند.
جشن شادی چند کیلومتری غدیر برگزار شد، گفتند: امارات ماهواره فرستاده هوا شما ایستگاه صلواتی می زنید.
ماهواره فرستادیم هوا، ناجوانمردانه گفتند: وقتی مردم تو اجاره خونه ماندهاند، ماهواره چه فایده داره
با چین قرارداد ساخت مسکن و با روسیه قرارداد همکاری بلند مدت نوشتیم، تحلیل نوشتند:کشور رو فروختید به چین و روسیه.
روسیه اسلحه از ما خرید: گفتند در جنگ اوکراین دخالت کردید!
اعلام بی طرفی کردیم: گفتند از اسرائیل ترسیدید.
اسرائیل رو بزنیم: مقصر مائیم همش دنبال جنگیم و اختلاف در منطقه و چوب کردیم لانه زنبور به ما چه!!!
نزنیم میگن: دیدی ترسیدن و جرات ندارن.
بر مرده دلان پند مده، خویش میازار
زیرا که ابوجهل مسلمان شدنی نیست
هر گز با آدم وقیح مدل نکن
خسته نشدید از این همه نشخواری مرض ؟!!
@rafiq_shahidam
#خاطرات_شهید
💠با دیدن امام اشک شوق از چشمانش جاری شد...
●زمانی توفیقی دست داد تا من و #مجید و تعدادی دیگر از دوستان به دیدار حضرت امام خمینی(ره) برویم. آن روز مجید داخل حسینیه #جماران کنار من نشسته بود و برای دیدن حضرت امام(ره) پر پر می زد...
●مرتب هم سوال می کرد که فکر می کنی ما واقعا امام(ره) را می بینیم؟
به نظرت نگاه امام چطور است؟
از حال و روزش پیدا بود که دل توی دلش نیست. اتفاقا آن روز قبل از ورود کنار در حسینیه یک عکس هم انداختیم.
●حتی در عکس هم هیجان و اشتیاق او برای دیدار حضرت امام (ره) پیداست. آن روز همه وجود مجید از عشق به امام اشباع شده بود. وقتی حضرت امام (ره) وارد شدند مجید شروع کرد به گریه کردن و اشکش سرازیر شد...
خاطره آن روز را هرگز فراموش نمی کنم.
📎عشق به ولایت در شهید مجید بقایی
✍راوی: سردار محمدعلی جعفری
#شهید_مجید_بقایی🌷
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#علمدار_کمیل
🆔 @rafiq_shahidam
🌹روایت سرداران شهید مجید بقایی و حسن باقری چند ساعت پیش از شهادت
🌷فاصله بین شوش تا فکه یک ساعت و نیم است. در صندلیهای عقب بین حسن باقری و مجید بقایی نشسته بودم. مجید همیشه یک قرآن جیبی همراهش بود و در هر فرصتی تلاوت میکرد. توی این فاصله داشت سوره فجر را حفظ میکرد.
قرآنش را داد دست من و گفت: ببین درست میخوانم؟ من داشتم حفظهایش را کنترل میکردم. وقتی رسیدیم به آیات آخر سوره فجر «یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِى إِلَى رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً فَادْخُلِى فِى عِبَادِى وَادْخُلِى جَنَّتِى (۲۷-۳۰)»، رسیدیم به فکه.
مجید به حسن گفت: نمیدانم چرا آیات آخر سوره را نمیتوانم حفظ کنم. گیر دارد. نمیدانم گیرش چیست؟
حسن با خنده گفت: میدانی گیرش چیست؟ گیرش یک ترکش است. گیرش یک لقمه شهادت است. بابا! یا ایتها النفس المطمئنة در شأن امام حسین (ع) است. شوخی که نیست.
راست میگفت حسن، گیر ورود به جمع یاران شهید، خصوصیهای خدا، یک لقمه شهادتی بود که در فکه با هم نوش جان کردند.
📚روایت مرتضی صفاری از
شهیدان #مجید_بقایی و #حسن_باقری
برشی از کتاب "ملاقات در فکه"
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#علمدار_کمیل
🆔 @rafiq_shahidam
🕊شهید ابراهیم هادی میگفت:
هروقت به مشکلی خوردی،
تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها رو با دقت و آرامش بگو.
#شبتون_بایاد_شهدا_آرام
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#علمدار_کمیل
🆔 @rafiq_shahidam
❣#سلام_امام_زمانم❣
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ...
🌱سلام بر گوشهی روشن قبایت که آسمان را بر ما زمینگیران دوریات میتکاند.
سلام بر تو و بر ریسمان مهربان دستانت که تنها راه نزول ملکوت آسمانها بر برهوت غفلت زمیناند...
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها