eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
1.5هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
11.3هزار ویدیو
136 فایل
🌻مشڪݪ ڪارهاے ما اینست ڪہ بـراے رضاے همہ ڪار میڪنم اݪا رضاے خدا . @rafiq_shahidam #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_شهیدم ارتباط با خادم کانال 👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ ☘بچه ی محله ی میدان خراسان، در آن روزگار چیزی کم نداشت. کار خوب، تحصیلات، تیپ و ظاهر. اگر تصمیم به ازدواج می گرفت بی برو برگرد دختر خوبی نصیبش می شد، اما انگار سرش درد می کرد برای کمک به خلق الله. در جیبش پول نمی ماند برای کمک به مردم... 🕊آقا ابراهیم! یا به قول رفیق های جبهه ای اش آقا ابرام.... هر کس با تو پریده، پر پروازش جور شده و جایی کنار مزار شهدا محل زندگی اش را انتخاب کرده. ✋ دعایمان کن دعا کن که عجیب در این روزگار پر خوف و خطر به دعاهایت نیاز داریم. https://eitaa.com/rafiq_shahidam
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 🔹 بعد از سال ها آقا ابراهیم را دیدم، آمده بود سر ساختمانی که در حال ساخت بودیم. این قدر خوشحال شدم که دویدم سمت آقا ابراهیم و بغلش کردم. گفتم: چه خبر؟ خیلی وقته ندیدمت. آقا ابراهیم جوانی که دورتر از ما بود را نشان داد و گفت: یکی از این طبقات را به نام ایشون بزن. گفتم: ابرام جون، اوضاع عوض شده، می دونی چقدر قیمت یک طبقه است؟ راستی چه خبر؟ کجا بودی؟ 🔹 نگاهم کرد و گفت: من اگر برگشتم برای این بوده که گره از کار یک بنده خدا باز کنم، و گرنه من با شما کاری ندارم. این را گفت و رفت و من یک باره از خواب پریدم. «شهید مطهری» معتقد بودند که شهدا بعد از شهادت، از بند مادیات رها می شوند و بهتر از گذشته کار انجام می دهند. ابراهیم حتی بعد از شهادت به فکر گره گشایی از کار بندگان خدا بوده و هست. ❁═══┅┄ ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ @rafiq_shahidam ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ ❁═══┅┄
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ 🔹هیچ وقت در کارهایش از عدالت و حرف حق دور نمی شد. مثلا یکی از همسایه های ما که خیلی اهل دعوا بود با یکی دیگه از همسایه ها دعوا کرد و دندان یک نفر را شکست. همسایه ما هم شکایت کرد، شاکی رضایت نمی داد. متهم به من گفت: برو ابراهیم رو بگو بیاد. من هم هر طور شده ابراهیم رو پیدا کردم و آوردم. هم شاکی هم متهم به احترام ابراهیم بلند شدند. شاکی گفت: اگه ابراهیم بگه رضایت بده من رضایت می دم. 🔻ابراهیم خیلی جدی گفت: نخیر، اصلا نده! این آقا باید بفهمه برای هر چیزی نباید دعوا کنه! متهم ۲۴ ساعت داخل بازداشگاه بود. بعد ابراهیم به شاکی گفت: حالا برو رضایت بده باید کمی می شد. 👆تصویر بالا که تازگی به دست ما رسیده، دو ماه قبل از شهادت آقا ابراهیم است. https://eitaa.com/rafiq_shahidam
407.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ ابراهیم چه قشنگ می گه: مال حرام زندگی را به آتش می‌کشد؛ پول حلال کم هم که باشد، برکت دارد. صبحتون شهدایی.... https://eitaa.com/rafiq_shahidam
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ 🔹هیچ وقت در کارهایش از عدالت و حرف حق دور نمی شد. مثلا یکی از همسایه های ما که خیلی اهل دعوا بود با یکی دیگه از همسایه ها دعوا کرد و دندان یک نفر را شکست. همسایه ما هم شکایت کرد، شاکی رضایت نمی داد. متهم به من گفت: برو ابراهیم رو بگو بیاد. من هم هر طور شده ابراهیم رو پیدا کردم و آوردم. هم شاکی هم متهم به احترام ابراهیم بلند شدند. شاکی گفت: اگه ابراهیم بگه رضایت بده من رضایت می دم. 🔻ابراهیم خیلی جدی گفت: نخیر، اصلا نده! این آقا باید بفهمه برای هر چیزی نباید دعوا کنه! متهم ۲۴ ساعت داخل بازداشگاه بود. بعد ابراهیم به شاکی گفت: حالا برو رضایت بده باید کمی می شد. 👆تصویر بالا که تازگی به دست ما رسیده، دو ماه قبل از شهادت آقا ابراهیم است. https://eitaa.com/rafiq_shahidam
407.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ ابراهیم چه قشنگ می گه: مال حرام زندگی را به آتش می‌کشد؛ پول حلال کم هم که باشد، برکت دارد. صبحتون شهدایی.... https://eitaa.com/rafiq_shahidam
🕊 🌿 نامش را فراموش كردم، اما پسری سيزده ساله بود كه پدرش راننده بود و در يك سانحه از دنيا رفت. ابراهيم خيلی مراقب اين پسر بود. برايش خرج می كرد، او را باشگاه برد و وقتش را پر كرد. بعد متوجه شد كه اين ها مستأجر هستند و چند ماهی است اجاره منزلشان عقب افتاده. 🏡 روز بعد همان پسر در جمع ما گفت: خدا اين همسايه روبرويی ما رو حفظ كن. تموم اجاره های عقب افتاده را پرداخت كرد و به صاحبخانه ما گفته كه از اين به بعد اجاره ها را او پرداخت می كند. 🔮 او خوشحال بود و ابراهيم هم ساكت. اما من می دانستم كه ابراهيم با همسايه صحبت كرده و هزينه ها را پرداخت كرده!! او می دانست خدای خوبش می فرماید: فَأَمَّا الْيَتيمَ فَلا تَقْهَرْ و اما (به شکرانه این همه نعمت كه خدا به تو داده) یتیم را خوار و رانده و تحقیر مکن. (ضحی/۹) ‌‌ https://eitaa.com/rafiq_shahidam
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ 🔹هیچ وقت در کارهایش از عدالت و حرف حق دور نمی شد. مثلا یکی از همسایه های ما که خیلی اهل دعوا بود با یکی دیگه از همسایه ها دعوا کرد و دندان یک نفر را شکست. همسایه ما هم شکایت کرد، شاکی رضایت نمی داد. متهم به من گفت: برو ابراهیم رو بگو بیاد. من هم هر طور شده ابراهیم رو پیدا کردم و آوردم. هم شاکی هم متهم به احترام ابراهیم بلند شدند. شاکی گفت: اگه ابراهیم بگه رضایت بده من رضایت می دم. 🔻ابراهیم خیلی جدی گفت: نخیر، اصلا نده! این آقا باید بفهمه برای هر چیزی نباید دعوا کنه! متهم ۲۴ ساعت داخل بازداشگاه بود. بعد ابراهیم به شاکی گفت: حالا برو رضایت بده باید کمی می شد. 👆تصویر بالا که تازگی به دست ما رسیده، دو ماه قبل از شهادت آقا ابراهیم است. https://eitaa.com/rafiq_shahidam
407.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ ابراهیم چه قشنگ می گه: مال حرام زندگی را به آتش می‌کشد؛ پول حلال کم هم که باشد، برکت دارد. صبحتون شهدایی.... https://eitaa.com/rafiq_shahidam
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ ☘یکی از دوستان آقا ابراهیم نقل می کرد که: سال ها پس از شهادت ابراهیم در یکی از مساجد تهران مشغول فعالیت فرهنگی بودم. روزی در این فکر بودم که با چه وسیله‌ای ارتباط بچه‌ها را با مسجد و فعالیت‌های فرهنگی حفظ کنیم؟ 🌃همان شب ابراهیم را در خواب دیدم. تمامی بچه‌های مسجد را جمع کرده و می گفت: «از طریق تشکیل هیئت هفتگی  بچه ها را حفظ کنید.» بعد در مورد نحوه کار توضیح داد ما هم این کار را انجام دادیم. ابتدا فکر نمی کردیم موفق شویم. ولی با گذشت سال ها، هنوز از طریق هیئت هفتگی با بچه‌ها ارتباط داریم. ✨مرام و شیوه ابراهیم در برخورد با بچه‌های محل نیز به همین صورت بود. او پس از جذب جوانان محل به ورزش، آنها را به سوی هیئت و مسجد سوق می داد و می گفت: «وقتی دست بچه‌ها توی دست قرار بگیره مشکل حل می شه. خود آقا نظر لطفش را به آنها خواهد داشت.» https://eitaa.com/rafiq_shahidam