فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❎ آقای آمریکا؛
آقای اسرائیل.
صحنه های منتشر شده در جهان از همین نماز نیم بند با کفش و دست بسته؛ پدر شما رو در میاره و زمینگیرتون میکنه. همانطور که گروه کوچک حماس ۷ ماهه ششمین ارتش قدرتمند دنیا رو زمینگیر کرده.😌
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 لحظاتی از تشییع شهدای اخیر سفارت ایران در دمشق
👆 نسخه تصویری سرودهی حضرت آیتالله خامنهای که یک بیت از آن را در آستانه عملیات #وعده_صادق در جلسهای خواندند
📥 نسخه کامل نماهنگ ویژه «تو را است معجزه درکف... عصا بیفکن!» را در آپارات | سایت ببینید.
💻 Farsi.Khamenei.ir
17.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر کس بر امام حسین گریه کنه قطعا خبرش به مادرش حضرت زهرا میرسه...❤️
👤 #کلیپ «بچۀ ناخلف» با سخنرانی حجتالاسلام #کاشانی تقدیم نگاهتان
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
🛑 ۱۲ اردیبهشت، سالروز شهادت شهید مطهری و #روز_معلم بر تمامی اساتید بالاخص استاد معرفتی بنده حضرت حجتالاسلام والمسلمین سید ابوالفضل موسوی کوشکی و استاد بصیرتی بنده جناب آقای محمود قاسمی که هر دو از اساتید مطرح و محترم کشوری هستند گرامی باد.
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📱حسینیه امام خمینی امروز حال و هوای کلاس درس گرفت!
🔹کتیبه متفاوتی که با الهام از تختهی کلاس درس، طراحی و با روایتی از امام صادق علیهالسلام در دیدار امروز معلمان با رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی نصب شده است:
▫️در برابر کسی که از او دانش میآموزید، فروتن باشید.
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از 🌸 دو کلمه حرف حساب 🌸
🍃 پيامبر خـدا صلىاللهعليهوآله
مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَحْيَا مَحْيَايَ وَ يَمُوتَ مَمَاتِي وَ يَدْخُلَ جَنَّةَ عَدْنٍ فَلْيَتَوَلَّ عَلِيّاً وَ الْأَوْصِيَاءَ مِنْ بَعْدِهِ وَ لْيُسَلِّمْ لِفَضْلِهِمْ.
كسى كه دوست دارد حياتش حيات من و مماتش ممات من بوده و به بهشت جاودان داخل گردد، پس بايد على عليه السّلام و جانشينان بعد از او را دوست داشته و فضيلت ايشان را قبول نموده باشد.
📚 کامل الزیارات، باب٢٢، ج۳
https://eitaa.com/harffe_hesab
6.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🏆 تقدیم به همه معلما و اساتیدی که
با همه خستگی تو میدون هستن 💼
✅ بی خود نیست که میگن
«معلمی شغل انبیاست»
کلیپ بالا رو ببین تا بهتر
متوجه بشی🌹🌸
#روز_معلم گرامی
#پای_درس_استاد
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
7.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 لحظه اعلام خبر شناسایی هویت شهید ایلامی «محمدشفیع فیضیزاده» به خانواده معظم ایشان
👈خبر شناسایی هویت شهید تازه تفحص شده ایلامی دوران دفاع مقدس«محمدشفیع فیضیزاده» با حضور امیر سرتیپ کامیابی جانشین معاونت نیروی انسانی ستاد کل نیروهای مسلح و سردار شاکرمی فرمانده سپاه امیرالمؤمنین(ع) استان ایلام پس از ۴۱ سال انتظار به خانواده این شهید اعلام شد.
🔹این شهید گرانقدر در عملیات والفجر ۳ مهران در تاریخ ۱۳۶۲/۵/۸ برای همیشه آسمانی شدند و پیکر مطهرشان نیز مفقود شد.
#شهدا_شرمنده_ایم
راهـ صالحین یعنی راهـ ــ ــ ــ شهدا🌹
#الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
⭕️ میشه بدون سگ و میمون و سوسمار هم خیلی مشهور بود
⭕️ میشه بدون بی حجابی و هرزگی هم قهرمان دنیا بود
⭕️میشه هم قهرمان بود و هم صاحب همسر و سه دختر محجبه و با عفت هم بود میشه مرد بود
⚽️مثل وحید شمسایی برای یک مرد ایرانی ؛ مردانگی، به حیا و عفت، و داشتن هویت اسلامی، و اصالت ایرانی و علاقمندی به خانواده است...🇮🇷🌹
🥇دمت گرم آقای شمسایی
#کانون_گرم_خانواده
#عفت
#حیا
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
بـسمـ ربِّ مھد؎ فـٰاطمہ♥️🌿 ﴿اَلـسَلامُعَلَیـکیـٰابَـقیَةاللّٰه﴾🖐🏻🌱️
سلام بر تو ای مولایی که بر زمان احاطه داری
در رفت و آمد قدم های بی تفاوت شهر!
انگار…
آوار می شود بر دلم …
اضطراب نبودنت!
منتظرظهورتم هرچند خیلی بدم😔
📌جهت عضویت در کانال 👇👇👇
https://eitaa.com/mahdi_zahra_007
* 💞﷽💞
🍃
#بادبرمیخیزد
#قسمت21
✍ #میم_مشکات
-راستشو بخوای آره... البته آدمی مثل پارسا شاید حقش باشه ولی خب ...
سپیده حرفش را ادامه نداد. راحله نگاهش کرد. از چشمانش حرفش را خواند:
-تو هم به همون چیزی فکر میکنی که من فکر میکنم?
سپیده ابروهایش را بالا برد و سری تکان داد. راحله وا رفت. حالا چکار کند? یادش آمد چقدر پدرش راجع به حق استاد شاگردی سفارش کرده بود. روز اول دانشگاه خود پدر، راحله را رسانده بود و گفته بود:
-دخترم، یادت باشه یکی از بزرگترین حق ها، حق استاد به گردن شاگرده. استاد هرچقدر هم بد اخلاق یا حتی بی ادب باشه بازم استاده! نکنه یه وقت بی احترامی کنی یا حرفی بزند که برنجه! البته الان اوضاع عوض شده دیگه بچه ها اونجور که باید به استاد هاشون احترام نمیذارن! اما تو یادت باشه حق استادی چیزی نیست که راحت بشه از عهده ش بربیای. هرکس هرکاری میخواد بکنه اما من انتظار دارم دخترش یادش نره و استادش رو مثل پدرش احترام بذاره!
بعد رویش را به طرف راحله چرخانده بود و با لحنی که راحله هرگز فراموش نمیکرد گفته بود:
-اگه احترام استادت رو نگه نداری و در حقش کوتاهی کنی من هرگز ازت راضی نمیشم!
با یاد آوری این حرفها، راحله به خودش لرزید!حالا دیگر دردش چند برابر شده بود. کوتاهی در حق استاد از یک طرف، و نگرانی از رنجش پدر از سوی دیگر به اعصابش فشار می آورد. یک آن به ذهنش رسید که برود معذرت خواهی! کار درستی بود? فکرش را به سپیده گفت:
سپیده چشم هایش گرد شده:
-معذرت خواهی?از پارسا?
ش
راحله درمانده سر تکان داد.سپیده گفت:
-مطمئنی?اونوقت خیلی خوش ب حالش میشه ها!
راحله با استیصال گفت:
-خب چکار کنم?از یه طرف دلم نمیخواد خودمو کوچیک کنم، از یه طرف هم ... به نظرت چه کار کنم?
- نمیدونم! حالا اصلا مطمئنی که این کار لازمه?
راحله که جواب سپیده کمکی به او نکرده بود گفت:
- خب اگه ی کاری اشتباه باشه باید معذرت خواست دیگه!
سپیده که از درگیری ذهنی خسته بود گفت:
-حالا فعلا پاشو بریم کلاس تا بعد ببینیم چکار کنیم!
راحله بلند شد و سپیده ادامه داد:
- سوال هایی رو که صفایی داده بوود حل کردی?
- نه وقت نکردم، دیشب مهمون داشتیم! اینقد خونه شلوغ بود گاهی خواهر هامو گم میکردم!
- پس حالا جواب صفایی رو چی میدی?میدونی که چقدر حساسه !
#ادامه_دارد...
✿💕کانال رمان عاشقانه ی مذهبی💕✿
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
* 💞﷽💞
#بادبرمیخیزد
#قسمت 22
✍ #میم_مشکات
-اره،توروخدا یادم نیار! امروز به اندازه کافی قشنگ بوده
سپیده که قیافه راحله را دید خنده اش گرفت.
خوشبختانه آن روز صفایی عجله داشت برای همین فقط توانست درس را بدهد و برود. از کلاس که بیرون آمدند سپیده سقلمه ای به راحله زد:
- شانست خوبه ها! حالا اگه ما بودیم دو ساعتم اضافه میموند تا از همهههه بپرسه، وضعه داریم?ایششش
راحله خندید:
-ناهار رو اینحا بخوریم یا بریم ارم?
سپیده نالید:
-اووو،ارم? کی حوصله داره اون همه راه بره و اون همه پله رو بره بالا? دو زار غذا بهمون میدن همش صرف رفت و آمد میشه! همین حا میخوریم دیگه!
راحله که سعی داشت چادرش را بگیرد تا باد نبردش گفت:
-بعد اسم ما شیرازیا بد در رفته! باشه دیگه اینقد ناله و زاری نداره ک.
از خیابان گذشتند تا وارد دانشکده شماره 3 شوند که سلف داشت. راحله به شوخی گفت:
-این همه راه اومدی خسته نشدی?
سپیده پیامی را که نوشته بود ارسال کرد،گوشی اش را در کیفش گذاشت و به شوخی گفت:
-نمیدونم چرا سلف رو همون طرف نساختن که ادم راحت باشه!
دم اتاقک کوچک فروش ژتون ایستادند. بالخره ژتون را گرفتند و راهی سلف شدند. وقتی غذایشان را گرفتند سپیده پرسید:
-کلاس عصر رو میای?
راحله کمی از خورشتش را روی پلو ریخت:
-اره،چرا نیام?
- گفتم شاید میخوای بری معذرت خواهی!
راحله که قاشق را به دهانش نزدیک کرده بود لحظه ای به سپیده خیره ماند، بعد قاشق ش را پایین آورد و رفت توی فکر.
سپیده دهانش را پر کرد:
-ولش کن،مهم نیست
راحله نگاهش کرد. کاش او هم میتوانست اینقد بی خیال باشد. بالخره سپیده غذایش را تمام کرد. راحله هم چند لقمه ای خورد و بقیه غذایش را سپیده همچون غنیمتی جنگی ک گیر قحطی زده ای می آید قورت داد و گفت:
-این دکتر پارسا هر بدی داشت خوبی ش این بود که غذای تو به من رسید.
#ادامه_دارد...
✿💕کانال رمان عاشقانه ی مذهبی💕✿
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin