°°🕊°°
*دوست شهید میدونے یعنےچے؟؟*
یعنے:...↷°"
•| وقتے گناه درِ قلبت را مےزند
•| یاد نگاهش بیوفتـــے....
•| و در و باز نڪنے...‹‹‹🍃
•| یعنے محرم اسرار قلبت
•| آن اسرارےڪه هیچڪس نمےداند...
•| بین خودت و...
•| خــــدا و...
•| دوست شهیدتـــ
•| باشد...‹‹‹
*امتحان ڪن...🌹🌿*
*زندگےات زیباترمےشود🌈*
دوست_شهید✨
#شهید_ابراهیم_هادی
#هادی_دلها
🌷🇮🇷🌷
🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa
🌺 #شهادت دو #برادر
بایک گلوله #کاتیوشا
هر دو#دلباخته بودند.🌺
🌺 #جعفردلباخته حضرت #زهرا(س)
#ناصر عاشق ۶ماهه #رباب
آنقدرعاشـق که #شهادتشان هم مثل آنها بود
#شهیدان_جعفرو_ناصر_بذری
🌷🇮🇷🌷
🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
🔵خاکریز خاطرات
🌺برای شهیدان ناصر و جعفر بذری؛🌺
🌸یک گلوله دو برادر بابلی را آسمانی کرد🌸
عملیات کربلای۵ خیلی طولانی بود. در اثنای عملیات فرصتی پیش آمد و جعفر و ناصر تصمیم گرفتند به مرخصی بروند. بعد از سه روز به عملیات کربلای ۵ و مرحله سومش بازگشتند. گردان ما که حمزه سیدالشهدا(ع) بود، رفت خط سوم شلمچه و بچههای گردان ویژه شهدا هم به خط آمدند.
ناصر و جعفر در جنگ با هم رقابت میکردند. برادرم جعفر به شوخی میگفت تجربه جنگی من بالاتر است و با هم کل کل میکردند.
یادم است ناصر به جعفر گفت بند حمایلم را کیپ کن. جعفر هم گفت یک نظامی باتجربه که بند حمایلش را نمیدهد دیگری کیپ کند. بعد از کمی گفت و گو بلند شدند بروند و آخرین صحنهای که از آنها به یاد دارم، این است که به علامت خداحافظی دستشان را تکان دادند و از من خداحافظی کردند.
روز بعد دوباره آتش عملیات شدت گرفت. انفجارها خیلی سخت بود. طوری که چند دقیقه اول تلفات داشتیم و بعد از مدتی معاون گردان اکبر خورنده گفت بچهها آماده باشید. ما هم آماده شدیم و رفتیم منطقه عملیاتی.
همین طور جنازه بود که روی زمین افتاده بود. دوست نداشتم این صحنهها را ببینم. اما باید دنبال برادرانم میگشتم. هر شهیدی را که میدیدم یاد حضرت زینب(س) میافتادم.
داخل سنگر شدم و نماز خواندم. آن موقع ۱۸ سالم بود. یکی از بچهها آمد و گفت نادر لباست را جمع کن برو خانه. علتش را پرسیدم که گفت برادرت ناصر مجروح شده و باید برگردی. گفتم خانه نمیروم. اما فرمانده اصرار کرد. وقتی باز هم مخالفت کردم، یک نفر گفت جعفر شهید شده است.
خبر شهادت جعفر را که شنیدم خیلی گریه کردم. همه آمدند دلداریام دادند. داخل سنگر داشتم گریه میکردم که یکدفعه شنیدم از بیرون صدایم میزنند. به نظرم رسید پیکر جعفر را آوردهاند.
رفتم و دیدم تویوتایی ایستاده است. غلام اوصیا از بچههای گردان به من گفت: نیا! برادر تو داخل تویوتا نیست. با حرفش بیشتر شک کردم و دیدم بالای
تویوتا یک پتو روی جنازهای است. جنازه سمت چپی را کنار زدم. دیدم جعفر است که پهلوی راستش مورد اصابت قرار گرفته و به شهادت رسیده است. ۱۰ دقیقه بالای سر شهیدم گریه کردم. هنوز بدنش گرم بود.
بوی خاصی میداد. جعفر ۲۶ ساله بود و دو تا بچه داشت. بعد از شهادتش یک فرزند دیگرش به دنیا آمد.
هنوز متوجه شهادت ناصر نشده بودم و به من نگفته بودند که او هم شهید شده است. هنوز بالای تویوتا بودم و عاشقانهترین و برادرانهترین حرفها را به جعفر میزدم که دیدم یک شهید دیگر هم زیر پتو و کنار پیکر جعفر است.
دلم یک طوری شد. گفتم صورت او را هم ببوسم. تا خواستم او را ببوسم دیدم ای دل غافل! چقدر شبیه برادرم ناصر است. همین لحظه بچهها که تمام حرکاتم را زیر نظر داشتند، زدند زیر گریه. فهمیدم چشمانم اشتباه ندیده و ناصر هم به شهادت رسیده است.
برگشتم و به همرزمانم گفتم شما که گفته بودید فقط جعفر شهید شده، ناصر هم که شهید شده است. یکی از بچهها گفت: نادر جان! یک گلوله مینیکاتیوشا افتاد کنارشان و هر دو با هم به شهادت رسیدند.
انگار گلوله افتاده بود وسطشان و با ترکشهای خمپاره هر دو برادرم شهید شده بودند. ناصر گردنش ترکش خورده بود. برادرم ناصر در روضههای حضرت زهرا(س) و علی اصغر(ع) خیلی گریه میکرد و عاقبت مثل علی اصغر(ع) شهید شد.
بعد از چند روز به بابل برگشتم. مادرم خبر نداشت پسرانش شهید شدهاند. وقتی به محله رسیدم کیف برادران شهیدم دستم بود. به کوچه که رسیدم، همسایهها از حالتم و اینکه سه تا ساک همراهم بود متوجه شدند که ناصر و جعفر به شهادت رسیدهاند. انگار که به آنها الهام شده بود، یکدفعه شیون سر دادند و تا رسیدم خانه مادرم با پای برهنه آمد. هر سه تا کیف از دستم افتاد و گریه کردم. مادرم گفت بگو که برادرانت ترکش خوردند!
نمیدانم چطور از نحوه شهادتشان مطلع شده بود. اما از آن به بعد مادرم اسم من را ذوالجناح گذاشت. همه میدانیم اهل بیت امام حسین(ع) وقتی که ذوالجناح را بدون امام دیدند متوجه شدند که اباعبدالله(ع) به شهادت رسیده است. مادرم هم تا آخر عمرش و تا زمانی که زنده بود به من میگفت: «نادرم ذوالجناح است.»
🌺راوی: رزمنده بسیجی، نادر بذری🌺
🌷🇮🇷🌷
🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa
مبعث پیغمبر است بس شادی است
🌺🌺🌺🌺
محضر عاشق حرف بس عالی است
🌸🌸🌸🌸🌸
جشن پیغمبر رسول خاتم است
🌺🌺🌺🌺🌺
عشق بر دلها حصول عالم است
🌸🌸🌸🌸
🌸عید مبعث مبارک🌺
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #نماهنگ
🌸 #مبعث پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)
🎤 با نوای حاج #میثم_مطیعی
🌸 #عید_مبعث مبارک🌸
بِسْــــــــمِـ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحٖیـمـِ
.
🍃🌸اللهم صلی علی محمد
وآل محمد وعجّل فرجهم 🌸🍃
#۲۷رجب_مبعث_پیامبر_اڪرم_صلوات_الله
#فرج_نزدیڪ_است
#خدایا_ببخش_گناهی_که_مانع_اجابت_دعاست
اِلٰهٖی عَظُمَ الْبَلٓاٰءُ،وَبَرِحَ الْخَفٰآءُ،وَانْڪشَفَ الْغِطٰآءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجٰآءُ،وَضٰاقَتِ الْاَرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمٰآءُ،وَاَنْتَ الْمُسْتَعٰانُ وَ اِلَیْڪَ الْمُشْتَڪٰی،وَعَلَیْڪَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِوَالرَّخٰآءِ،اَلّلٰهُمَّ صَلِّ عَلٰیٰ مَحَّمَدٍ وَاٰلِ مُحَّمَدٍ.......
❤️اللّهُمَّ
✨💙صَلِّ
✨✨💛عَلَی
✨✨✨💚مُحَمَّد
✨✨✨✨💗وَ آلِ
✨✨✨✨✨💜مُحَمَّد
✨✨✨✨💗وَ عَجّلْ
✨✨✨💚فَرجَهُمْ
✨✨💛وَ اَهْلِکْ
✨💙اَعْدَائَهُمْ
❤️اجمعین.
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
عید مبعث بر شما همراهان کانال #تاشهادت مبارک باد
https://eitaa.com/rah_shohadaaa
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را انیس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
عید مبعث مبارک باد
🌷🇮🇷🌷
🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa
#ازدواج_خدایی✨
یادم هست سال آخر بود، از آنجا که با باطن پاک رضا آشنا بودم خانمی را از نزدیکانمان برایش نشان کرده بودیم😍و اصلاً فکرش را نمی کردم خودش قصد ازدواج داشته باشد. اما از انجا که خدا به قول معروف در و تخته را با هم جوش می دهد.😉 یک شب با برادر و خانواده اش جلوی در خانه ما آمدند و ما هم شدیم واسطه این ازدواج خدایی و با هم رفتیم خواستگاری.💐
شاید باورتان نشود ولی همان شب همه ی هماهنگی ها انجام شد. اما کمتر از دو ماه از این ماجرا نگذشته بود که رضا به رفقایش پیوست.💔
بعدها همسرش می گفت: در همان ایام کوتاه یک بار به من گفت من مطمئناً شهید می شوم🕊 و ازدواجم هم وسیله ایست برای رسیدنم به این هدف.
راوی: برادر میرطاهری
#شهيد_عليرضا_شهبازي🌹
https://eitaa.com/rah_shohadaaa
{..حرفقشنگ ..}
اگــر ڪسی
صدای رهبــر خود را نشنود...
به طور یقین
صدای امام زمـان(عج)
خود را هم نمیشنود...
و امروز خط قرمــز باید
توجه تمام
و اطاعت از ولی خود،
رهبری نظام باشد.
#شهیدحاجقاسم_سلیمانی
#منبر_مجازی
اللهم عجل لولیک الفرج
https://eitaa.com/rah_shohadaaa
#بهترین_لبخند_دنیا
●عمودرویش
همیشه به نیروهای کم سن و سال روحیه می داد ...
همرزم و فرزند رشیدش ، قاسم ، در پدافندی عملیات بیت المقدس ۴ به درجه رفیع شهادت نائل آمد .
پ.ن :
خنده های دلنشینِ #پدر_و_پسر
#عمو_درویش_وپسرش
#شهید_قاسم_یاراحمد🌷
https://eitaa.com/rah_shohadaaa