🌷🌷 ✏️ راوی_خانواده_شهید سه سال قبل از شهادت مصطفی به همراه خانواده به مشهد مقدس مشرف گردید در آنجا قرار بود او برای عمل (انحراف بینی) در بیمارستان بستری شود پس از عمل جراحی موقعی که ایشان را در حالت بیهوشی از اتاق عمل به اتاق ریکاوری بردند پدر و عموی او بالای سرش رسیدند و دیدند مصطفی با آرامش دو سوره واقعه و ملک را کاملا صحیح خواند و پس از آن چشمانش را باز کرد و بهوش آمد که تحت تاثیر آن پدر وعمویش هردو از شوق اشک میریختند و برای کسانی که آنجا بودند جای تعجب داشت معمولا بیمار در این حالت با دست و پا زدن وهذیان گفتن حرکاتی غیر ارادی انجام میدهد. به روایتی از خانواده شهید #شهید_مصطفی_بصری 🌷🌷 https://eitaa.com/rah_shohadaaa

وصیت نامه شهید بابک نوری https://eitaa.com/rah_shohadaaa

دنبال ناموس مردم نرو https://eitaa.com/rah_shohadaaa

#شهیدانه 🌹 ❣شهادت یعنی زندگی را خرج شهیدان کردن ❣شهادت یعنی زندگی را خرج رضایت خدا کردن ❣شهادت یعنی زندگی را خرج شهیدانه زیستن کردن ❣شهادت یعنی زندگی را خرج عاشق خدا بودن کردن ❣ودر آخر شهادت یعنی از زندگی گذشتن برای خدا شهادت آرزوی آخرم✨فدا شم زیر پای دلبرم⚘ https://eitaa.com/rah_shohadaaa

#حاج_حسین_یکتا: ✨🍃✨ هرچقدر به بالای قله‌ی ظهور نزدیک میشیم، هوا کم میشه! دیگه به شُشِ هرکسی نمیسازه! بی‌هوا میخرن، بی‌هوا می‌بَرَن، بی‌هوا میاد! خیلی حواستونُ جمع کنید؛ میزان #هوای_نَفسِ؛ |🌺🍃| https://eitaa.com/rah_shohadaaa

•┄═•بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم•═┄‌• ذڪر روز شنبــه:‌ یـا رَبَّ الْعالَمین🌺🍃 ای پروردگـار جهانیـان. تعداد: ١٠٠ مرتبه #صبحتون_شهدایی 🌺•┄═•═┄•🍃 https://eitaa.com/rah_shohadaaa 🍃•┄═•═┄•🌺

کمی اندیـشـه هم بـد نیـسـت ... صد ها سال انتظار برای ۳۱۳ نفر زیاد نیست ؟؟؟ 😔🌹 #ٺلنـگر ══════°✦ ❃ ✦°══════ https://eitaa.com/rah_shohadaaa

#کلیپ_دیده_شود https://eitaa.com/rah_shohadaaa

برای چند لحظه ب این ویدیو نگاه کنید...👆 ‌همه ی ما ناخودآگاه جلد پیکر بهم ریخته ی محمدرضا ، اشک های مادرش ، درآغوش گرفتن خواهر و روضه ی حاج امیر عباسی ‌شدیم. ‌اما. ‌وقتی خوب نگاه کنیم برای چند ثانیه از ‌فیلم میتونیم متوجه نگاه مضطرب و پر از ‌بغض پدر محمدرضا بشیم... ‌پدرانی که جای اونها بین اسم شهدا ‌خالیه... ‌پدری که کمرنگ تره. تو مستند ها. تو عکس ‌ها. ‌پدرانی که دلتنگیاشون رو نمیتونن فریاد ‌بکشن. ‌میریزن تو خودشون. آروم و بی سر و صدا. ‌مثل وقتی که حاج امیر عباسی تا روضه ی ‌علی اکبر رو نخوند حتی اشک پدر ‌محمدرضا رو هم ندیدن. ‌مگه یه پدر چقدر میتونه بریزه تو ‌خودش...💔😔 #شهید_محمدرضا_دهقان #مدافع_حرم #التماس_شفاعت https://eitaa.com/rah_shohadaaa

#عاشقانه_با_شهدا خانه ما و آنها روبروی هم بود یك روز ناهار آنجا می خوردیم و یك روز اینجا. آن روز نوبت خانه ما بود. ناهار بود یا شام؛ یادم نیست؛ دیدم خانمش تنها آمده؛ همیشه با هم می آمدند. خانمش به نظر كمی دمق بود. پرسیدم: « چی شده ؟ »‌ چیزی نگفت: فهمیدیم كه حتماً با یوسف حرفش شده است. بعد دیدم در می زنند. در را باز كردم. یوسف بود. روی یك كاغذ بزرگ نوشته بود. « من پشیمانم » و گرفته بود جلوی سینه اش . همه تا او را دیدند زدند زیر خنده. خانمش هم خندید و جو خانه عوض شد . این راحتی اش در اقرار به خطا برایم خیلی جالب بود . 🌹شهید یوسف کلاهدوز🌹 📘هاله‌ای از نور، ص٧ https://eitaa.com/rah_shohadaaa