eitaa logo
خط رهبری
2.4هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
97 فایل
🔰«خط رهبری»: صفحه ویژه تولیدات مربوط به رهبر انقلاب در خبرگزاری #فارس ✔️ تبیینِ شخصیت، مواضع، مطالبات و نظام فکری حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 | «استادِ شهید» به روایت آیت‌الله خامنه‌ای _ ۲ 🔹 از میان آثاری از شهید مطهری که با زبانی جذاب برای جوانان نوشته شده میتوان به کتب «داستان راستان» اشاره کرد. این مجموعه کتب بر اساس روایت ها ونکاتی جالب و خواندنی از سیره‌ی معصومین (علیهم السلام) نگاشته شده است. نکته قابل توجه در این زمینه، جامعیت شهید مطهری است. ایشان همانگونه که مباحث اصول و روش رئالیسم را مطرح کردند، داستان راستان را نیز ارائه دادند.از دیگر موضوعاتی که شهید مطهری در این حوزه بر اساس تفکر اسلامی به آنها پرداخت میتوان به کتب «نظام حقوق زن در اسلام»، «مسئله »، «خدمات متقابل اسلام و ایران» اشاره کرد. در کتاب «ده گفتار» نیز موارد قابل توجهی ذکر شده است. 🔸 به عنوان مثال، یکی از موضوعات طرح شده در «ده گفتار»، موضوع تقوا است. شاید بتوان گفت که مسئله تا پیش از این بیشتر با با ادبیاتی سنتی و در حوزه هایی محدود طرح میشد. اما شهید مطهری تقوا را به عنوان «لازمه زندگی بشری» مطرح کرده و آن را در لایه های مختلف شرح داده است. به نظر ایشان، هر انسانی که در زندگی خود هدفی را دنبال میکند، باید تقوا داشته باشد. طرح اینگونه مباحث علاوه بر آن که منطبق بر تفکرات دین اسلام بود، با موضوعات و سوالات مطرح در افکار عمومی جامعه نیز پیوند داشت و از جنس تبیین است. کتاب «اسلام و مقتضیات زمان» نیز از دیگر مصادیق مهم این موضوع است. ۳- نقش مؤثر بر جریان فكری اسلامی و شكل‌گیری نظام اسلامی 🔸آیت‌الله خامنه‌ای در خصوص نقش شهید مطهری در تشکیل نظام اسلامی تأکید کرده‌اند: «هنر شهید مطهری در آن دوران این بود که با قدرتِ اجتهاد و باانصاف و ادب علمی، وسط میدان ایستاد و با این افکار گلاویز شد و آنچه را که تفکر اسلامی بود، روشن، ناب و بی‌شائبه وسط گذاشت. این شد پایه تفکرات بعدی جامعه ما.» ۱۳۸۲/۱۲/۱۸«ایشان پایه‌های افكار مورد نیاز و انقلابی را تأسیس نمود و نقش مؤثری بر جریان فكری اسلامی و شكل‌گیری نظام اسلامی بر جای گذاشت.» ۱۳۸۳/۰۲/۰۶ 🔹کتاب «آینده انقلاب اسلامی ایران» را می‌توان از مهم ترین آثار شهید مطهری در این زمینه دانست. در این کتاب از اهداف مبارزات و ماهیت انقلاب و موضوعات مربوط به جمهوری اسلامی صحبت شده است. البته درباره نقش شهید مطهری در جریان فکری نظام اسلامی، باید گفت که مجموع تفکر ایشان، در مبانی شکل گیری نظام اسلامی نقش داشته است؛ نه یک کتاب یا سخنرانی خاص. از مباحث طرح شده درباره انسان کامل تا موضوعات مربوط به ؛ از مبانی فلسفه اسلامی تا پاسخ به شبهات روز، همه و همه در رقم زدن این امر مهم نقش داشته‌اند. ۴- مقابله همزمان با تحجر و التقاط، هر دو 🔸رهبر انقلاب یکی از خصویات مهم این شهید را مبارزه‌ی توأمان با و و برشمرده‌اند: «با واپسگرائی و عقب‏ماندگی فکری و ارتجاع و تحجر و غلط اندیشیدن در زمینه‌ دین- که ناشی از تحجر و واپسگرائی است- همان قدر و با همان شدت برخورد کرد که با بدعتها و افکار انحرافی و افکار التقاطی. این، خصوصیت آن مرد بزرگ بود.» ۱۳۸۹/۰۲/۱۵ 🔹از موضوعات طرح شده در این حوزه، میتوان به تبیین و توضیح مسئله در کتاب «جاذبه و دافعه علی (ع)» اشاره کرد که اصول فکری و رفتاری خوارج از سوی شهید مطهری مورد نقد قرار میگیرد. شهید مطهری در کتاب ۲۰ گفتار نیز به تبیین نظر دین درباره دنیا میپردازد. به عبارتی دیگر، شهید مطهری به اهمیت دین و دنیا و پرورش همزمان جسم و روح بر اساس تفکر اسلامی، تاکید دارد.شهید مطهری همان گونه که با جریان هایی که تفکرات مکاتب دیگر را وارد اسلام میکردند، مقابله میکرد، به همان نحو با قرائت های متحجرانه از اسلام نیز مقابله داشت. @rahbari_plus
🏴 | واجبِ عظیم - ١ ▪️«خط رهبری» به مناسبت فرارسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی، در این یادداشت به قلم «حجت الاسلام مبین سپهوندی» پژوهشگر معارف انقلاب اسلامی، زمینه های شکل گیری قیام امام حسین (علیه السلام) و اهداف حضرت در این نهضت را براساس بیانات حضرت آیت الله خامنه ای بررسی و تبیین کرده است. 📝 رهبر انقلاب اسلامی در بیانات خود به تبیین زمینه‌ها و اهداف (ع) پرداخته و فرموده‌اند: «اگر این حادثه را دقیق در نظر بگیرید، شاید بشود گفت انسان میتواند در حرکت چند ماهه حضرت ابی‌عبداللَّه(ع) بیش از صد درس مهم بشمارد... یک درس اصلی در حرکت و قیام امام حسین(ع) وجود دارد. همه آنها حاشیه است و این متن است: چرا قیام کرد؟» ۱۳۷۴/۰۳/۱۹ * زمینه های شکل‌گیریِ قیام امام حسین (علیه السلام) 1️⃣ انحراف و ارتجاع جامعه اسلامی ▪️ «روزگاری برای مسلمین، پیشرفت اسلام مطرح بود؛ رضای خدا مطرح بود؛ تعلیم دین و معارف اسلامی مطرح بود؛ آشنایی با قرآن و معارف قرآن مطرح بود؛ دستگاه حکومت، دستگاه اداره‌ی کشور، دستگاه زهد و تقوا و بی‌اعتنایی به زخارف دنیا و شهوات شخصی بود و نتیجه‌اش آن حرکت عظیمی شد که مردم به سمت خدا کردند... اما وقتی‌که معیارهای خدایی عوض شود، هر کس که دنیاطلب‌تر است، هر کس که شهوتران‌تر است، هر کس که برای به‌دست آوردن منافع شخصی زرنگ‌تر است، هر کس که با صدق و راستی بیگانه‌تر است، بر سرِ کار می‌آید، آن‌وقت نتیجه این میشود که امثال عمربن‌سعد و شمر و عبیدالله بن زیاد به ریاست میرسند و کسی مثل حسین بن علی(ع)، به مذبح میرود، و در کربلا به شهادت میرسد!» ۱۳۷۱/۰۴/۲۲ و این حاکی از و از اهداف انقلاب پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلم) در است. 2️⃣ انحراف و فساد حکومت اسلامی ▪️ «خصوصیت حکومت پیامبر این بود که به‌جای ابتناء بر ظلم، ابتناء بر عدل داشت. به‌جای شرک و تفرقه‌ی فکری انسان، متّکی بر توحید و تمرکز بر عبودیت ذات مقدس پروردگار بود... با گذشت پنجاه سال، قضایا عوض شد. اسم، اسم اسلام ماند؛ نام، نام اسلامی بود؛ اما باطن دیگر اسلامی نبود. به‌جای حکومت عدل، باز حکومت ظلم بر سر کار آمد. به‌جای برابری و برادری، تبعیض و دودستگی و شکاف طبقاتی به وجود آمد. به‌جای معرفت، جهل حاکم شد.» ۱۳۷۹/۱/۲۶ در واقع «امامت به سلطنت تبدیل شد!» ۱۳۷۹/۱/۲۶ و این انحراف تا جایی پیش رفت که «بعد از معاویه کسی به حکومت رسیده است که حتّی ظواهر اسلام را هم رعایت نمیکند! شُرب خَمر و کارهای خلاف میکند. تعرّضات و فسادهای جنسی را واضح انجام میدهد. علیه قرآن حرف میزند. علناً شعر برخلاف قرآن و بر رّد دین میگوید و علناً مخالف با اسلام است!... چنین کسی با آن فساد، بعد از معاویه، خلیفه مسلمین شده است! خلیفه پیغمبر! از این انحراف بالاتر!؟» ۱۳۷۴/۰۳/۱۹ 3️⃣ غفلت و عدم تحلیل مردم و خواص ▪️ علاوه بر انحراف سیاسی، متأسفانه «بسیاری از مسلمانانِ دوران اواخر شصت ساله‌ی بعد از حادثه‌ی هجرت - یعنی پنجاه ساله‌ی بعد از رحلت نبی مكرم - از حوادثی كه میگذشت، تحلیل درستی نداشتند. چون تحلیل نداشتند، عكس‌العمل نداشتند. لذا میدان، باز بود جلوی كسانی كه هر كاری میخواستند، هر انحرافی كه در مسیر امت اسلامی به وجود می‌آوردند، كسی جلودارشان نباشد؛ میكردند. كار به جائی رسید كه یك فرد فاسقِ فاجرِ بدنامِ رسوا - جوانی كه هیچ یك از شرایط حاكمیت اسلامی و خلافت پیغمبر در او وجود ندارد و نقطه‌ی عكس مسیر پیغمبر در اعمال او ظاهر است - بشود رهبر امت اسلامی و جانشین پیغمبر! ببینید چقدر این حادثه امروز به نظر شما عجیب می‌آید؟ آن روز این حادثه به نظر مردمی كه در آن دوران بودند، عجیب نیامد. احساس خطر نكردند. بعضی هم كه شاید احساس خطر میكردند، منافع شخصی‌شان، عافیتشان، راحتشان، اجازه نداد كه عكس‌العملی نشان بدهند. مردم هم دسته دسته رفتند كردند؛ علما بیعت كردند، زهّاد بیعت كردند، نخبگان بیعت كردند، سیاستمداران بیعت كردند. در یك چنین موقعیتی كه این قدر غفلت بر دنیای اسلام حاكم است كه خطر را درك و استشمام نمیكنند، چه كار باید كرد؟» ۱۳۸۷/۱۰/۱۹ @rahbari_plus
🔰 | حقیقت فلسفه عاشورا چگونه زنده ماند؟ - ۱ 📝 «خط رهبری» در این یادداشت به قلم «زینب فتحعلی زاده نجیب» براساس بیانات رهبر معظم انقلاب، ابعاد تبیینی نهضت کربلا را بررسی و تبیین می‌کند. * پیام تاریخی امام حسین (علیه‌السلام) و اقامه حق ▪️«من می‌خواهم را از بین ببرم و سنّت را احیا کنم؛ زیرا سنت را میرانده‌اند و بدعت را زنده کرده‌اند! اگر دنبال من آمدید، راه راست با من است» تاریخ طبری: ج ۷، ص ۲۴۰ این جملات، قطعه‌ای از نامه امام حسین (علیه‌السّلام) است که در مکه به رؤسای بصره نوشت. ▪️در این نامه سخن از تکلیفی بزرگ است. تکلیفی که هنگام خروج از مدینه، در پیام «به برادرش محمّدبن‌حنفیه -و در واقع در پیام به تاریخ، [درباره‌اش] چنین گفت: «انّی لم اخرج اشرا و لابطرا و لامفسدا و لاظالما»؛ من با تکبّر، با غرور، از روی فخرفروشی، از روی میل به قدرت و تشنه قدرت‌بودن، قیام نکردم؛ «انّما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدّی» من می‌بینم که اوضاع در میان امت پیامبر دگرگون شده است؛ حرکت، حرکت غلطی است؛ حرکت، حرکت به سمت است؛ در ضد جهتی است که اسلام می‌خواست و پیامبر آورده بود. قیام کردم برای این‌که با اینها مبارزه کنم.» ۱۳۷۹/۰۱/۲۶ ▪️ برای اصلاح، قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی و مقابله با انحرافات بزرگ در جامعه اسلامی است، انجام دهد. نتیجه، چه دستیابی به حکومت باشد، چه شهادت، پیروزی است: «این اصلاح، از طریق خروج است - خروج، یعنی ... یعنی اوّلاً می‌خواهیم قیام کنیم و این قیام ما هم برای اصلاح است؛ نه برای این است که حتماً باید به حکومت برسیم، نه برای این است که حتماً باید برویم شویم. نه؛ می‌خواهیم اصلاح کنیم. البته اصلاح، کار کوچکی نیست. یک وقت شرایط، طوری است که انسان به حکومت می‌رسد و خودش زمام قدرت را به دست می‌گیرد؛ یک وقت نمی‌تواند این کار را بکند – نمی‌شود – شهید می‌شود. در عین حال هر دو، قیامِ برای اصلاح است.»۱۳۷۴/۰۳/۱۹ ▪️امام حسین (علیه‌السّلام) در تبیین خود، هم عزم و اراده‌ را در مقابله‌ی با حرکت انحرافی فوق‌العاده خطرناک آن روز نشان می‌دهد و هم فلسفه‌ی حرکت خود را به دستور اسلام مستند کرده، می‌فرمایند: «انّ رسول الله قال: من رأی سلطانا جائرا مستحلاّ لحرمات الله ناکثا لعهد الله مخالفا لسنّة رسول‌الله یعمل فی عبادالله بالاثم و العدوان فلم یغیّر علیه بفعل و لا قول کان حقاّ علی الله ان یدخله مدخله»؛...یعنی من وظیفه‌ام این است، کاری که دارم انجام می‌دهم، بایستی ابراز مخالفت کنم، باید در جاده‌ی مخالفت و ایستادگی قدم بگذارم، سرنوشت هرچه شد، بشود؛ اگر سرنوشت پیروزی بود، چه بهتر؛ اگر بود، باز هم چه بهتر.» ۱۳۷۷/۰۲/۱۸ * درسی برای همه بشریت ▪️تبیین وظایف در برابر انحرافات در پیام‌های تاریخی امام حسین (علیه‌السّلام) و در وصیت‌نامه‌ی ایشان خطاب به بشریت است، زیرا قدرت‌های ستمگر همیشه در طول تاریخ بشر حضور دارند و مردم در مقابل آنها دارای تکلیفند: «هر کس یک قدرتی را، یک قدرت ستمگری را مشاهده کند، [وظیفه دارد] -سلطان فقط به معنای پادشاه نیست؛ سلطان یعنی قدرت؛ امروز سلطان، جبهه‌ی کفر و استکبار است، جبهه‌ی صهیونیسم و آمریکا است؛ این سلطان است؛ می‌بینید ستمِ امروزِ دنیا را که این ستم همه جا گسترده است: جنگ‌افروزی، فشار استعمار، مکیدن خون ملّتها، فشار آوردن به ملّتها، ایجاد جنگهای داخلی و بقیّه‌ی فجایعی که امروز استکبار انجام میدهد،... این چیزی [است] که موجب میشود شما وظیفه پیدا کنید،... وظیفه چیست؟ و لَم یُغَیِّر عَلَیهِ بِقَولٍ وَ لا فِعل، کسی که یک چنین قدرتی را در مقابل خودش ببیند و در مقابل او موضع نداشته باشد، موضع نگیرد، مخالفت نکند... [او را] به همان سرنوشتی دچار کند که آن ظالم را دچار خواهد کرد، یعنی جهنّم؛ مسئله این است.» ۱۳۹۸/۰۷/۲۱ ▪️و امام حسین (علیه‌السّلام) همان امامی است که باید قیام می‌کرد، زیرا: «یزیدی که بر سر کار آمده بود، نه با ارتباط داشت، نه علم داشت، نه پرهیزگاری و پاکدامنی و پارسایی داشت، نه سابقه جهاد در راه خدا داشت، نه ذرّه‌ای به معنویات اسلام اعتقاد داشت، نه رفتار او رفتار یک مؤمن و نه گفتار او گفتار یک حکیم بود. هیچ چیزش به پیامبر شباهت نداشت. در چنین شرایطی، برای کسی مثل حسین‌بن‌علی -که خود او همان امامی است که باید به جای پیامبر قرار گیرد- فرصتی پیش آمد و قیام کرد.» ۱۳۷۹/۰۱/۲۶ @rahbari_plus
🔰 | «ایمان به ولی» در هندسه ولایتمداری 📝 شاخص‌ترین خصیصه‌ی شهید سید حسن نصرالله (رضوان الله علیه) که ایشان خود بارها به صراحت بر آن تأکید داشت، ولایتمداری محض نسبت به رهبر معظّم انقلاب به عنوان ولیّ است. برخلاف آن تلقّی سطحی‌نگرانه‌ای که اصل ولایت فقیه را در حدّ یک مادّه از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تقلیل می‌دهد و حدود آن را به مرزهای جغرافیایی محدود می‌کند، در نگرش شهید نصرالله (ره) «» امری زمان‌مند و مکان‌مند نیست که تابع قرارداد اجتماعی و قوانین اعتباری باشد؛ بلکه حقیقتی است که امتداد «توحید» در حیات اجتماعی است و اساساً موحّدانه‌زیستن در سطح اجتماعی و تمدّنی بدون آن میسّر نیست. 🔸 «خط رهبری» به مناسبت شهادت جناب سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان و تعابیر رهبر انقلاب درباره ایشان از جمله «راه نصرالله» و «مکتب نصرالله»، در این یادداشت به قلم «حجت‌الاسلام علیرضا ملااحمدی»، نوع نگاه شهید نصرالله به مسئله ولایت و ایمان به ولی را تبیین و بررسی می‌کند. ➕ اینجا بخوانید @rahbari_plus
🔰 | «ایمان به ولی» در هندسه ولایتمداری _ ۱ ▪️شرحی بر دستنوشته شهید سیّدحسن نصرالله (قدّسه‌الله) 📝 به مناسبت شهادت جناب سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان و تعابیر رهبر انقلاب درباره ایشان از جمله «راه نصرالله» و «مکتب نصرالله»، «خط رهبری» در این یادداشت به قلم «حجت‌الاسلام علیرضا ملااحمدی»، نوع نگاه شهید نصرالله به مسئله ولایت و ایمان به ولی را تبیین و بررسی می‌کند. * اشاره 🔸 سیّدالشهداء مقاومت جناب حجّت‌الاسلام و المسلمین سیّدحسن نصرالله (رضوان الله علیه) یکی از باشکوه‌ترین شخصیّت‌های دوران معاصر است. شخصیّت آن مرد در میان دوست و دشمن در جهان اسلام و کلّ جهان، به درایت و شجاعت و صداقت و صلابت و دیگر ویژگی‌هایی از این دست شناخته شده است. 🔹 چُنانکه جمع این ویژگی‌ها در او در قامت «دبیرکلّ حزب الله لبنان» باعث شده بود که به حقّ تکّیه‌گاه باشد. امّا مسئله این است که از میان تمام ویژگی‌هایی که آن مرد داشت، کدام‌یک را میتوان خصیصه‌ی اصلی و محوری شخصیّت ایشان دانست که بقیّه‌ی خصائص حول آن شکل گرفته‌اند؟ از میان تمام خوبی‌های او، کدام ویژگی زیربنای شخصیّت ایشان را شکل داده که پایه و محور بقیّه شده است؟ در ادامه تلاش می‌کنیم بر اساس معارف اسلامی و به کمک بعضی از اظهارات خود ایشان، سرّ این عظمت شخصیّتی را قدری بشناسیم: * «ایمان به ولیّ» به‌مثابه زیربنای شخصیّتی 🔸 شاخص‌ترین خصیصه‌ی شهید سید حسن نصرالله (رضوان الله علیه) که ایشان خود بارها به صراحت بر آن تأکید داشت، ولایتمداری محض نسبت به رهبر معظّم انقلاب به عنوان ولیّ است. 🔹 برخلاف آن تلقّی سطحی‌نگرانه‌ای که اصل ولایت فقیه را در حدّ یک مادّه از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تقلیل می‌دهد و حدود آن را به مرزهای جغرافیایی محدود می‌کند، در نگرش شهید نصرالله (ره) «» امری زمان‌مند و مکان‌مند نیست که تابع قرارداد اجتماعی و قوانین اعتباری باشد؛ بلکه حقیقتی است که امتداد «توحید» در حیات اجتماعی است و اساساً موحّدانه‌زیستن در سطح اجتماعی و تمدّنی بدون آن میسّر نیست. چنانکه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدّظلّه‌العالی) حقیقت ولایت را چنین توصیف میکند: 🔸 «ولايت اسلامى يعنى رشحه و پرتوى از در ميان مردم... در اسلام، سرپرستى جامعه، متعلق به خداى متعال است... هيچ قدرتى، هيچ شمشير بُرّايى، هيچ ثروتى، حتّى هيچ قدرت علم و تدبيرى، به كسى اين حق را نمى‌دهد كه مالك و تصميم‌گيرنده درباره‌ى سرنوشت انسانهاى ديگر باشد... اين حق، متعلق به خداست. خداى متعال، اين ولايت و حاكميت را از «مجارى خاصى» اعمال مى‌كند. يعنى آن وقتى هم كه اين اختيار به و ولىّ امور مسلمين داده مى‌شود كه امور مردم را اداره بكند، باز اين ولايت، ولايتِ خداست؛ اين حق، حق خداست و اين قدرت و سلطان الهى است كه بر مردم اعمال مى‌شود. 🔹 ...لذا آن كسى كه اين ولايت را از طرف خداوند عهده‌دار مى‌شود، بايد نمونه‌ى ضعيف و پرتو و سايه‌اى از آن ولايت الهى را تحقق ببخشد و نشان بدهد، يا بگوييم در او باشد. خصوصيات ، قدرت و حكمت و عدالت و رحمت و امثال اين‌هاست. آن شخص يا آن دستگاهى كه اداره‌ى امور مردم را به عهده مى‌گيرد، بايد مظهر قدرت و عدالت و رحمت و حكمت الهى باشد. اين خصوصيت، فارق بين جامعه‌ى اسلامى و همه‌ى جوامع ديگرى است» (۱۳۶۹/۰۴/۲۰ بیانات در ديدار با مسئولان و كارگزاران نظام) 🔸 همین ویژگی باعث شده که (ره) نه‌فقط حیات خود را بلکه حتّی مدیریّت خویش بر حرکت تاریخیِ حزب الله لبنان را ذیل «ولایت» تعریف کند و بنای خود را بر ولایتمداری ناب بگذارد. دست‌نوشته‌ای که از ایشان پس از شهادتش منتشر شد و در آن، تنها یک نصحیت کرده بود مبنی بر اینکه «برای خیرِ دنیا و آخرت‌تان، ایمان‌تان به رهبریِ امام خامنه‌ای (دام‌ظلّه) محکم و قوی باشد.» برآمده از همین باور عمیق است. 🔹 امّا این ولایتمداری دقیقاً به چه معناست و ایشان چگونه توانست این دغدغه را در آن سطح عالی، هم در رهبریِ خود بر جبهۀ مقاومت و هم در تشکیلات حزب الله لبنان به جریان بیندازد و محقّق کند؟ پاسخ را باید در همان نقطۀ محوریِ دست‌نوشتۀ ایشان جستجو کرد؛ آنجا که از ولایتمداری با عنوان «» یاد کرده است. * کدام ولایتمداری؟ 🔸 فهم عمومی از «» چیزی شبیه مرجعیّت است با این تفاوت که مراجع تقلید بیشتر به استنباط حکم شرعی در احکام فردی می‌پردازند و ولیّ‌فقیه حدّاکثر به استنباط وظایف اجتماعی و سیاسی می‌پردازد و لذا برای ولایتمداربودن، همین اندازه کافی است که –همانطور که یک مقلّد توضیح المسائلِ مرجع تقلیدش را می‌خواند- ما هم دیدگاه‌های ولیّ‌فقیه در حیطۀ بایدها و نبایدها را بدانیم و در عمل خود را ملتزم و متعهّد به آن بدانیم. @rahbari_plus