واکسن(1)-AudioConverter.mp3
2.82M
🔴بشنوید؛ این داستان جعلی و اسرائیلی را پخش نکنید
♦️اخیرا متن داستانی با عنوان:
"ارسال مستشار نظامی به #لبنان
خیانت است نه خدمت!"
متأسفانه درحال دستبهدست شدن در فضای مجازی است که به احتمال قوی توسط موساد یا سیا و... طراحی و تنظیم شده است.
♦️این داستان جعلی و خیالی، به طرز ماهرانهای از واکسنهراسی، بهحضور سرداران ایرانی در جبهه مقاومت میرسد و دلیل موفقیت ترورهای هدفمند اسرائیل را رصد نانو ذرات !! موجود در #واکسن سرداران میداند و سعی دارد تلویحاً آنرا بهعنوان خیانت جمهوری اسلامی به جبهه مقاومت القا کند.
♦️در کذب بودن این مطلب همین بس، که نامی از واکسن تزریقی، عنوان نکرده و فقط به یک نمونه خیالی اشاره می کند.
این ادعا در حالی است که اکثر علاقمندان به نظام به تبعیت از رهبر معظم انقلاب، از میان واکسنهای مجاز، فقط واکسن ایرانی برکت را انتخاب کرده و تزریق نمودند....
#سید_حسن_نصرالله
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سید الآن لبنانه
و واقعبینانه رفتن به لبنان رو
تو این شرایط، بررسی کرده.
#لبنان
#سید_حسن_نصرالله
.
مظلومیت #سپاه و بلکه نظام در شهادت فرماندههانش نیست.
مظلومیتش این است که سردار نیلفروشان و دیگر فرماندهانش را در دل طراحی و مبارزه علیه اسرائیل از دست میدهد
و در داخل متهم به کمکاری و محافظهکاری میشود؛ آنهم بهاسم انقلابیگری‼️🙂
✍ محسن مهدیان
خطمقدم باشی، از جان که بالاترینهاست؛ از خانواده و همه چیز بگذری و در دهان شیر و شهر غربت به مصاف ابرقدرتها بری و بهچالش بکشانی و شهید هم بدهی،
از اینور برخی در آرامشی که حاصل تلاش اوست بگویند ترسو و تعلل کرده و...‼️
#سید_حسن_نصرالله
#سردار_نیلفروشان
📚 داستان واقعی(بسیارشنیدنی وزیبا)
#رضاسگ_باز(!)یک #لات بود توی مشهد.
هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!!
یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا (!) و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می کنه.
شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“
رضا گفت:بروبچه ها که اینجور میگن.....!!!
چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!!
به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......!
مدتی بعد....
شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....!
چند لحظه بعد با دستبند، رضارو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“
رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود!
وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد:
”آهای... با تو ام.....! “
یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: ”بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟“
رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!!
چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“
چمران و آقا رضا تنها تو سنگر.....
رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کِشیده ای، چیزی؟!!
شهید چمران: چرا؟!
رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....!
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه.....
شهید چمران: اشتباه فکر می کنی.....! یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده!
هِی آبرو بهم میده.....
تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می کردی ولی اون بهت خوبی می کرده.....!
منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....! تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …!🌹🍃
رضا جا خورد!....
..... رفت و تو سنگر نشست.
آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی رفت، زار زار گریه می کرد!
تو گریه هاش می گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟؟؟؟
اذان شد.
رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضو گرفت.
..... سر نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!!
وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد.....
رضارو خدا واسه خودش جدا کرد......!
(فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش)
یه توبه و نما ز واقعی........🌹🍃
حسبی ربی الله را فراموش نکنید
خاطرات شهید مصطفی چمران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از حضرت زهرا کم نخواه!
یک جوری برات جبران میکنن که شرمنده میشی
مظلومیت سپاه و بلکه نظام در شهادت فرمانده هانش نیست.
مظلومیتش این است که سردار نیلفروشان و دیگر فرماندهانش را در دل طراحی و مبارزه علیه اسرائیل از دست میدهد و در داخل متهم به کم کاری و محافظه کاری می شود؛ آنهم به اسم انقلابی گری.
✍ محسن مهدیان
خط مقدم باشی، از جان که بالاترینهاست از خانواده و همه چیز بگذری و در دهان شیر و شهر غربت به مصاف ابرقدرتها بری و به چالش بکشانی و شهید هم بدهی، از اینور برخی در آرامشی که حاصل تلاش اوست بگویند ترسو و تعلل کرده و ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻آیا کسی می گوید خانه و خانوادهام فدای اسرائیل؟!
♨️ما صاحب داریم...!
متاسفانه به او اعتماد ندارید!
🔸در یکی از ماهها جهت پرداخت شهریه پولی نرسیده بود، آقاسیدعلی (فرزند مرحوم آیت الله شاهرودی از مراجع تقلید گذشته که مسئول امور مالی بیت بود) مضطرب و نگران نزد پدر میآید و عرض میکند:
روز آخر ماه است، به نانوایان و داروخانهها بدهکاریم، اول ماه هم باید شهریه بدهیم، پول کافی هم در اختیار نداریم!
آیتالله شاهرودی توجهی به این گفتار نمیکنند و میفرمایند: «خود #امام_زمان (عجل الله) این مسئله را حل می کنند چرا من غصهاش را بخورم؟!»
بعد فرمودند:« کم اعتقادها عجله نکنید!»
🔸پس از آنکه پاسی از شب گذشت و مرحوم شاهرودی بعد از صرف شام آماده استراحت بودند، ناگهان صدای کوبه درب منزل بلند شد، درب را باز کردند، پیرمردی با زبان محلی میگوید:
با سید کار دارم، به او میگویند: اکنون وقت ملاقات نیست بروید صبح تشریف بیاورید اما پیرمرد بسیار اصرار میکند تا اینکه آقا متوجه میشوند و صدا میکنند، بگذارید بیاید!
پیرمرد وارد میشود و دست آقا را میبوسد و چهارده هزار دینار به ایشان تقدیم میکند و میرود.
آنگاه آیتالله شاهرودی رو به فرزندان خود کردند و گفتند: «ای کم عقیدهها ما صاحب داریم، ولی متأسفانه شما به او اعتماد ندارید، حالا پولها را بردارید و درب منزل مقسمین و طلب کارها ببرید.»