راه بھشـتی 🇮🇷🇵🇸
ًًًًٍٍٍٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚ
یادمه با مادرم آقا اومده بودم حرم.....
راه بھشـتی 🇮🇷🇵🇸
ًًًًٍٍٍٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚ
یادمه با مادرم آقا اومده بودم حرم.....
واقعا؟؟
من یه بارشم نرفتم که💔
راه بھشـتی 🇮🇷🇵🇸
ًًًًٍٍٍٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚ
تاولاے پام مینداخت هی منو یاد رقیه...
راه بھشـتی 🇮🇷🇵🇸
ًًًًٍٍٍٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚ
هرقدم موکبی بود
بین مسیر آب و غذا بود..
ولی هرکی دادمیزد رقیه..
بیشتر میزدنشـ.....
سرباباش کنار سر عمو رو نیزه ها بود...
رفیقای هیئتیم همسفر بودن باهام
اما دور زینبت شمروزجرو بستن اب..
حرف بزنین
دردودل کنین..
هی بگین رقیه جان...
برات کربلامو بده عزیزکم...
دق کردیم اخه...
برای شفاے همه ے بیماران یک حمد بخویم هدیه به رقیه جان{♥}
خیلی حرف زدماا رفقا
حلال کنین...
این محفلا خودش یه پا هیئته هااا
خدا نخواد ارباب نخواد محفلی نبود که
راه بھشـتی 🇮🇷🇵🇸
ًًًًٍٍٍٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚ
اربابم امتحان میکنیاا.. میدونیم..
#جاماندن
نه اینکه معنی اش #لایقنبودن باشد!
بلکه ، سیدالشهدا امتحان می کند
#عشّاق را به فراق ...
امتحانی چون دوری یوسف از یعقوب !
#سلامجانانم♥️
به امید ظھورت امروز صبح مان را آغاز میڪنیم
باشد امیدی بلکه امروز روز وصالت باشد
.
.
.
#الھےبھرقیھاللھمعجللولیڪالفرج
#صبحظھور