انگار هزاران نفریم! هر نفر در یک وادی و یک عصر و یک شهر و یک دنیا زندگی می‌کند؛ لحظه ای آن که شاد زیست می‌کند و خیالی ندارد، سکان من را بدست می‌گیرد، انگار کشتی زمانِ او، فرسنگها دور از اقیانوس دنیای کنش ها و تنش ها لنگر انداخته است. لحظه ای آن از دنیا بریده کنج اتاق تنهایی... لحظه دیگر آن مرد موفق کارآفرین خلاق و عیالوار، با خروارها خروار امید به زندگی.... لحظه ای آن فیلسوف پرسشمند خسته که صدای بر هم خوردن در، هم دنیای‌ش را سخت درهم می آشوبد. لحظه ای هم سحرخیز بیسیم بدست پراراده پالایشگاهها و بناهای عظیم و معوج و بدقواره بشری... لحظه ای در بحرانم و جنگ. لحظه ای در صلح و خلوت. لحظه ای آنم که میخواهد تمام دنیا را اصلاح کند و نه فقط میخواهد، بلکه قدرت دارد و لحظه دیگر از مدیریت ساده ترین اعمال حیاتی نباتی خود هم عاجز است! و اینها همه لحظه پشت لحظه است نه ساعت و دقیقه و روز... و نه حتی همان لحظه... افسوس که شبه علمی به نام روانشناسی با برچسب های گوناگون کشیک می‌کشد تا ما از در وارد شویم. تا بی سوادی، نادانی و بی مهری خود را نسبت به توانایی‌های ته نشین شده بشری، نشان دهد و باد جهالت بر غبغب بیندازد. او بشدت از درک تباین توانایی‌ها و اختلالات غافل است و هرگز کیفیت و کمیت حرکت جوهری آن دو را در حریم هم تشخیص نمیدهد. افسوس که هرگز ندانستم من و اینهمه من، در این دنیا به چه کاریم و آیا این همین ما نیستیم که فعالیت‌های خود را خنثی میکنیم و برآیندمان این من است که سالهاست کنج اتاق، تنها مینویسد و فکر می‌کند و فکر می‌کند و تنها سیاره کوچکی از کهکشان فکر را قادر است مکتوب کند؟ ✍🏻بینشان/دی1401 #درونیات ⛔️استفاده از مطالب کانال، تنها با ذکر نام نویسنده و نشانی کانال، بصورت بازنشر یا فوروارد جایز است. 📚 @eynbi64