_

شب ِ جمعه ست، هوایت نکنم میمیرم :)

من تورو نبخشیدم. گفتم بگم ك مدیونت نباشم. که اگه دیدی هی نمیشه برات، بدونی کی کجا تورو نبخشیده. که اگه یکی یه جوری و یه جایی امیدتو و زنده و مرده کرد، بدونی قبلا خودت با من کردی و نبخشیدمت هنوز. احتمالا نمی بخشمت هیچوقت، فقط خواستم درجریان باشی .

دیگه صحبت کردن با هیچکس برام فایده نداره. ترجیح میدم ی گوشه بشینم و خیره بشم ی جا و پاهامو تکون بدم.

_

مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم .

دلم می خواهد به آغوش طبیعت پناه ببرم زیر سایه درختی بنشینم و اشک بریزم بی آنکه کسی مرا ببیند یا از من بپرسد چرا .

حاضرم با یه گربه بدون اینکه باهام حرف بزنه تا آخر عمرم بمونم ولی هیچوقت دوباره به آدما اعتماد نکنم .

_

ما آنقدر پاک بودیم که نتوانستیم بدی را با بدی جبران کنیم گذشتیم و تا آخر عمر خاکستر شدیم .

وقتی هیچی خوشحالت نمیکنه اونجاست که میفهمی خودتو از دست دادی .

_