eitaa logo
•┈••✾ راهِ خُدا ✾••┈•
395 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
9هزار ویدیو
81 فایل
فرهنگی ، مذهبی ، اجتماعی 👈انتشار مطالب کانال حتی بدون آیدی کانال بلامانع است...😊ولی اگه مارو هم تبلیغ کنین خوشحال میشیم😅 تماس با مدیر ،انتقادات و پیشنهادات: @Amiratfmahdi تبادل : @Amiratfmahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_- ای که یک گوشه‌ی چشمت غم ِ عالم ببرد . . - حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد . .(: @rahekhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعویض ضریح حضرت زینب(س) 🔹این ضریح جدید توسط عتبه حضرت عباس(ع) در عراق ساخته شده است. @rahekhoda
🚨 چرا مخالف اسیر شدن فرزندان خود در جنگ بودند؟ 💠 سردار کوثری آخرین فرمانده سپاه محمد رسول الله(ص) در دوران دفاع مقدس نقل می‌کند سید مصطفی فرزند بزرگ رهبر انقلاب و سید مجتبی فرزند دوم ایشان در دفاع مقدّس از بسیجی‌های لشکر بودند که با نام خانوادگی دیگری در جبهه حضور داشتند. به ما پیغام داده بودند که این دو نفر نشوند، ولی اگر شهید یا جانباز شدند، عیبی ندارد. سردار کوثری می‌گوید اتفاقاً چند سال قبل مستقیماً از رهبر انقلاب نسبت به اینکه چرا نباید فرزندانشان اسیر می‌شدند سوال کردیم که فرمودند: اگر اینها شهید می‌شدند، بنده پدر شهید می‌شدم ولی اگر می‌شدند چون فرزند رئیس جمهور بودند، عراق سعی می‌کرد از ایران برای آزادی آنها امتیاز بگیرد و بنده هم امتیاز بده به کسی نیستم. 🌐پایگاه اطلاع رسانی حوزه، سال انتشار ۱۳۹۰ @rahekhoda
11.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله 🌴کلیپ بسیارزیبا ازمرحوم اقاسی 🌤شایداین جمعه بیاید شاید........ اَینَ بقیه الله ... اَینَ معزالاولیاء ومُذِلُ الاعداء...😔 خدایاکجاست....... 🌸سلامتی وتعجیل درفرج مولاصاحب الزمان عجل الله صلوات بفرست 🌸 ‌‌‌‌ @rahekhoda
✨﷽✨ 🔴داغی صحرای محشر ✍ روزی پیامبر اکرم(ص) یک درهم به سلمان و یک درهم به ابوذر داد. سلمان درهم خود را انفاق کرد و به بینوایی بخشید، ولی ابوذر با آن لوازمی خرید. روز بعد پیامبر دستور داد آتشی افروختند. سنگی نیز روی آن گذاشتند. همین که سنگ گرم شد و حرارت و شعله‌های آتش در سنگ اثر کرد، سلمان و ابوذر را فراخواند و فرمود: «هر کدام باید بالای این سنگ بروید و حساب درهم دیروز را پس بدهید.» سلمان بدون درنگ و ترس، پای بر سنگ گذاشت و گفت: «در راه خدا انفاق کردم» و پایین آمد. وقتی که نوبت به ابوذر رسید، ترس او را فراگرفت. از اینکه پای برهنه روی سنگ داغ بگذارد و خرید خود را شرح دهد، وحشت داشت. 🌷 پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: 🍃 « از تو گذشتم؛ زیرا حسابت به طول می‌انجامد، ‌ولی بدان که صحرای محشر از این سنگ داغ‌تر است». 📙 پند تاریخ، ج۱، ص۱۹۰ ‌‌ @rahekhoda ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
پنجشنبه بود، از اون پنجشنبه ها که دل هممون بیشتر از هر وقتی گرفته بود. اینجور وقتا آدم یا با گریه کردن دلش باز میشه یا شنیدن یه حرف امیدوار کننده یا یه نشونه که از جانب بقیه بیان میشه. طبق معمول گلستان شهدا بودیم. ی لحظه سرمو بالا آوردم، با چشمای اشکی چشمم به بابام افتاد، اولش فکر کردم....... 😳❌کاملا واقعی توسط خواهر بزرگوار شهید بارگذاری شده برای دریافت کامل 1 و 2 وارد لینک شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3443916985C22564af3d0
دختری که در زنجان روسری‌اش را آتش زد بازداشت شد/ اطلاعات سپاه: "م - ش" عامل اصلی کشف حجاب در اغتشاشات زنجان بود سازمان اطلاعات سپاه انصارالمهدی (عج) استان زنجان: 🔹یکی از عوامل اصلی اغتشاشات که اقدام به کشف حجاب و آتش زدن روسری خود و همچنین تهییج مخاطبین جهت اقدامات ساختارشکن شده بود دستگیر شد. 🔹خانم (م - ش) که غیر بومی بوده و از اهالی یکی از استان‌های جنوب شرقی کشور است در روزهای اولیه اغتشاشات به زنجان آمده است. 🔹همچنین نامبرده ضمن ارتباط با شبکه‌ها و افراد معاند خارج از کشور مانند شبکه سعودی ایران اینترنشنال، علی جوانمردی و مصی علینژاد، گزارش ناآرامی‌ها را لحظه به لحظه به این شبکه و افراد ارسال کرده است. 🔹با توجه به بافت مذهبی و قوام بنیان خانواده در زنجان، رفتارهای ساختار شکن از قبیل سوزاندن روسری به ندرت در ناآرامی‌ها مشاهده شده/تسنیم @rahekhoda
📚 داستان کوتاه کیف مدرسه‌ای پسر و دخترم رو دادم برای تعمیرات، نو بودند ولی بند حمایل و یکی از زیپ‌های هرکدوم خراب شده بود. کاغذ رسید‌ رو از تعمیرکار تحویل گرفتم و قرار شد یکی دو روزه تعمیرشون کنه و تحویلم بده. دو روز بعد، برای تحویل کیف‌ها مراجعه کردم. هر دو تا کیف تعمیر شده بودند. کاغذ رسید رو تحویل دادم و خواستم هزینه تعمیر رو بپردازم که تعمیرکار به من گفت: شما میهمان امام زمان هستید! هزینه نمی گیرم، فقط یه تسبیح صلوات نذر ظهورش بخونید! از شنیدن نام مولا و آقایمان، کمی جا خوردم! گفتم: تسبیحِ صلوات رو حتما می‌خونم، ولی لطفا پول رو هم قبول کنید! آخه شما زحمت کشیده‌اید و کار کرده‌اید. گفت: این نذر چند سال منه. هر صدتا مشتری، پنج تای بعدیش نذر امام زمانه! بعد هم دسته‌ قبض‌هاش رو به من نشون داد. هر از چندگاهی روی ته‌فیشِ قبض‌ها نوشته شده بود: میهمان امام زمان! گفت: این یه نذر و قراردادیه بین من و امام زمان و نفراتی که این قبض‌ها به اونا بیفته؛ هرکاری که داشته باشن، مجانی انجام میشه فقط باید یه تسبیح صلوات نذر ظهور آقا بخونن! اصرار من برای پرداخت هزینه، فایده نداشت! از تعمیرکار خداحافظی کردم، کیف‌ها رو برداشتم و از مغازه اومدم بیرون. اون شب رو تا مدت‌ها داشتم به کار ارزشمند و جالب این تعمیرکارِ عزیز فکر می‌کردم. به این فکر کردم که اگر همه ما در همین حد هم که شده برای ظهور قدمی برداریم، چه اتفاق زیبایی برای خودمون و اطرافیانمون میافته! @rahekhoda
هدایت شده از حافظین نیوز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پویش : محاکمه سلبریتی هایی که کشف حجاب می کنند تا با عوامل اصلی مشوق بی حجابی برخورد نشود ، نمی توان با گشت ارشاد کارهای جدی انجام داد. در این پویش ملی شرکت کنید تا قدمی جدی در مقابله با بی حجابی برداشته شود. لینک شرکت در پویش : https://www.farsnews.ir/my/c/165920
✨﷽✨ 🔴گذشت کنید ✍صاحب کتاب نور العین از تفسیر کاشفی نقل می‌کند: مرد صالحی بیست هزار درهم مقروض بود و هیچ وسیله ای برای پرداخت آن نداشت. روزی طلبکاری با شدت هر چه تمام تر قرض خود را مطالبه کرد و آنقدر سخت گرفت که مرد مقروض، گریان و افسرده به خانه رفت. این مرد همسایه ای یهودی داشت، همین که او را با وضعی پریشان مشاهده کرد گفت: تو را به حق دین اسلام سوگند میدهم بگو چه شده که این قدر ناراحتی؟! جریان را برایش شرح داد. یهودی داخل منزل خود شد و بیست هزار درهم برایش آورد و گفت: اگر ما با هم از نظر دین اختلاف داریم ولی همسایه ی یکدیگریم، شایسته نیست همسایه ی من به رنج قرض گرفتار باشد. او نیز آن پول را برداشت و نزد طلبکار آورد. طلبکار از این سرعت در پرداخت تعجب کرد و پرسید: از کجا تهیه کردی؟ او نیز جریان را برایش نقل کرد، در این موقع طلبکار داخل منزل شد و سند بدهکاری او را آورد و گفت: من از یک یهودی کمتر نیستم، سندت را بگیر، من طلبم را به تو بخشیدم و هرگز مطالبه نخواهم کرد. طلبکار همان شب در خواب دید قیامت برپا شده و نامه‌های اعمال در حرکت است، بعضی نامه ی عملشان به دست راست و برخی به دست چپ قرار می‌گیرد، در این حال نامه عمل او هم به دست راستش قرار گرفت و به او اجازه دادند بدون حساب وارد بهشت شود. پرسید: چه شد که بدون حساب باید وارد بهشت شوم؟ گفتند: وقتی تو جوانمردی کردی و سند آن مرد صالح را پس دادی، ما چگونه نامه ی عملت را ندهیم با این که رحمان و رحیم هستیم، همان طور که از حساب او گذشتی ما هم از حساب تو می‌گذریم. 📙پند تاریخ۲. پند تاریخ۱۱۱/۲ -۱۱۲؛ به نقل از: دار السلام ۲/ ۱۹۵ @rahekhoda ✅‌ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ آخوندها! کارمندان صداوسیما! سپاهی‌ها! ارتشی‌ها! با شما سخن میگوییم. این آخرین فرصت شما است. @rahekhoda