eitaa logo
•┈••✾ راهِ خُدا ✾••┈•
394 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
8.9هزار ویدیو
81 فایل
فرهنگی ، مذهبی ، اجتماعی 👈انتشار مطالب کانال حتی بدون آیدی کانال بلامانع است...😊ولی اگه مارو هم تبلیغ کنین خوشحال میشیم😅 تماس با مدیر ،انتقادات و پیشنهادات: @Amiratfmahdi تبادل : @Amiratfmahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼اَللّـهُمَّ اغْفِرْ لي الذُّنُوبَ الَّتي تَحْبِسُ الدُّعاءَ، (فرازی از دعای کمیل)«خدایا ! براى من بیامرز گناهانى كه دعا را از مستجاب شدن باز مى دارد» 🔸 امام سجاد عليه‏ السلام فرمود: گناهانى كه دعا را رد مى‏ كنند، عبارت ‏اند از: 1⃣👈 بدى نيّت شامل نیت های غیرالهی و شوم. 2⃣👈 بد ذاتى یعنی فرد دعاکننده، خیرخواه مردم نباشد، حالت حسودی و یا خوشحالی از گرفتاری مردم داشته باشد. 3⃣👈 دورويى با برادران یعنی با مردم دوروئی داشته باشد. 4⃣👈 باور نداشتن اجابت دعا باید آنچنان یقین به اجابت داشته باشد، گویا حاجات او همین الآن آماده است و به سرعت برآورده می شود. 5⃣👈 به تأخير انداختن نمازهاى واجب تا هنگامى كه وقتشان بگذرد. آیت الله مجتهدی مےفرمودند: کسانی که هر چه مےزنند ولی کاروبارشان درست نمےشود ، واسه اینه که نماز اول وقت نمےخوانند. 6⃣👈 و تقرّب نجستن به خداوند عزّ و جلّ با نيكى كردن و صدقه دادن. 7⃣👈 بد زبانى مثل نیش زدن به دیگران ، تهمت، غیبت، سخن چینی و... 8⃣👈 ناسزا گفتن فحش و ناسزا نکته ای که مردم خیلی کم به آن توجّه دارند. 📚 معانى الأخبار، ص 271، ح 2 ‌ 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
🔴فرار از زندان 🔸مردی بازاری خلافی کرد و حاکم او را به انداخت. زنش پیش یکی از یارانش رفت و گفت چه نشسته ای که دوستت پنج سال به محبس افتاد، برخیز و مرامی به خرج بده. مرد هم خراب مرام شد و یک شب از دیوار قلعه بالا رفت و از بین نگهبانان گذشت و خودش را به سلول رفیقش رساند. مرد زندانی خوشحال شد و گفت زود باش زنجیرها را باز کن که الآن نگهبان ها می رسند. دوستش گفت می دانی چه خطرها کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. سپس زنجیرها را باز کرد. 🔸به طرف در که رفتند، مرد گفت می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. رفتند پای دیوار قلعه که با طناب خودشان را بالا بکشند. مرد گفت می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. با دردسر خودشان را بالا کشیدند. 🔹همین که خواستند از دیوار به پایین بپرند، مرد گفت می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم. مرد زندانی فریاد زد نگهبان ها، نگهبان ها، بیایید این مرد می خواهد من را فراری بدهد! تا نگهبان ها آمدند، مرد فرار کرده بود. از زندانی پرسیدند چرا سر و صدا کردی و با او فرار نکردی؟ 🔺مرد گفت پنج سال در شما باشم، بهتر است که یک عمر زندانی او باشم. کارهای نیک خود را با منت از بین نبریم يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
💚 💚 هـر زمـان جـوانـی دعـای فـرج را زمـزمـه کـند. هـمزمان امـام زمـان دسـتهـای مـبـارکـشـان را بـه سـوی آسـمـان بـلـنـد مـی کـنـند و بــرای آن جـوان دعا میفرمایند 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹
سلام صبح بخیر 🌹✨✨✨✨
🌸 ⃟ ⃟☁️ 🌸 ⃟ ⃟☁️ ❤️💫پــروردگــارا ! ⚪️💫به هر چه بنگرم... ❤️💫تـو در آن آشکاری .. ❤️💫و چـه مـبـارک اسـت ⚪️💫روزی که با نام زیبای تو‌‌‌ ❤️💫و با توکل بر اسم اعظمت. ⚪️💫آغاز می گردد ای صاحب کرامت ❤️✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ⚪️✨الـــهــی بــه امــیــد تـــو ❤️💫پناهمان باش ای بهترین ┈┄┅═✾🌸 ⃟ ⃟🌸 ⃟ ⃟
. . .❤️ بِنَفْسي أنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضاهی ای‌نعمت‌خاصّ‌خداسلام ؛ بہ‌قَلبَت‌سلام ؛ بہ‌چَشمَت‌سلام ؛ السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی🍂یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان... ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🍃 🕊🍃اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🍃 🕊🍃اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ🍃📿
🔆 📖 صفحه ۱۰۵ ختم قرآن به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور آقا امام زمان(عج) و به نیابت از طرف همه ی شهدا وچشم انتظارانی که زیرخاک آرمیده‌اند و عاقبت بخیر شدنمان دردنیا واخرت انشاالله 🤲 •🌿💚•@rahekhoda
🔸نقل است که روزی «معاویه» برای نماز در مسجد آماده می‌شد. به خیل عظیم جمعیتی که آماده اقتدا به او بودند نگاهی از سر غرور انداخت. 🔸 عمروعاص» که در نزدیکی او ایستاده بود، در گوشش نجوا کرد که: بی‌دلیل مغرور نشو! این‌ها اگر عقل داشتند به جماعت تو نمی‌آمدند و «علی» را انتخاب می‌کردند. معاویه» برافروخت. «عمروعاص» قول داد که حماقت نماز‌گزاران را ثابت می‌کند. 🔸 پس از نماز، بر منبر رفت و در پایان سخن‌رانی گفت: از رسول خدا شنیدم که هر کس نوک زبان خود‌ را به نوک بینی‌اش برساند، خدا بهشت را بر او واجب می‌نماید و بلافاصله مشاهده‌کرد که همه تلاش می‌کنند نوک‌ زبان‌ِشان را به نوک بینی‌ِشان برسانند تا ببینند بهشتی‌اند یا جهنمی؟ 🔸 عمروعاص» خواست در کنار منبر حماقت جمعیت را به «معاویه» نشان دهد، دید معاویه عبایش را بر سر کشیده و دارد خود را آزمایش می‌کند و سعی می‌کند کسی متوجه تلاش ناموفقش برای رساندن نوک زبان به نوک بینی نشود. از منبر پایین آمد در گوش «معاویه» نجوا کرد: این جماعت احمق خلیفه احمقی چون تو می‌خواهند. "❤" علی "❤"برای این جماعت حیف است. @rahekhoda