eitaa logo
راه نجات۷۸۶
2هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
974 ویدیو
41 فایل
ارسال ایام،ساعات سعد و نحس و وقایع نجومی ارسال ختومات،اذکار،اعمال قرآنی تعیین اسم نوزاد،تاریخ ازدواج،بررسی مشکلات ازدواج و... کلیه خدمات کانال رایگان میباشد جهت مشاوره با آیدی زیر ارتباط برقرار کنید @ShhMoradabadi @Nasr_19
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 نبرد اجنه در پشت صحنه روز عاشورا - ۱ در پشت‌صحنه ماجرای عاشورا در عالم این موجودات مسائلی اتفاق افتاده که در نوع خود عجیب و شنیدنی است. یکی از این ماجراها، داستان زغفر جنی می‌باشد. البته بعضی از علما این داستان‌ها را رد می‌نمایند. هنگامی‌که واقعه‌ی جانسوز کربلا در حال وقوع بود، زعفر جنی که رئیس شیعیان جن بود در بئر ذات العلم، برای خود مجلس عروسی بر پا کرده بود و بزرگان طوایف جن را دعوت نموده و خود بر تخت شادی و عیش نشسته بود. در همین حال ناگهان متوجه شد که از زیر تختش صدای گریه و زاری می‌آید. زعفرجنی گفت: کیست که در وقت شادی، گریه می‌کند؟ دو نفر از جنیان حاضر شدند و زعفر از آنان سبب گریه را پرسید. آنان گفتند: ای امیر! وقتی که ما را به فلان شهر فرستادی، در حین رفتن به آن شهر، عبور ما به رود فرات افتاد که عرب‌ها به آن نواحی نینوا می‌گویند. ما دیدیم که در آنجا لشکریان زیادی از انسان‌ها جمع شده و در حال جنگ هستند. وقتی که نزدیک آنان شدیم، مشاهده کردیم که حضرت حسین بن علی علیه‌السلام، پسر همان آقای بزرگواری که ما را مسلمان کرده، یکه و تنها بر نیزه‌ی بی‌کسی تکیه داده و به چپ و راست خود نگاه می‌کرد و می‌فرمود: آیا یاری‌دهنده‌ای هست تا ما را یاری دهد؟ و نیز شنیدم که اهل و عیال آن بزرگوار، فریاد العطش العطش بلند کرده بودند. وقتی که این واقعه ناگوار را مشاهده کردیم فی‌الفور خود را به بئر ذات العلم رساندیم تا شما را خبر نماییم که اکنون پسر رسول خدا (ص) را به شهادت می‌رسانند. به محض اینکه زعفر جنی این سخنان را شنید، تاج شاهی را از سر خود برداشت و لباس‌های دامادی را از تن خود خارج کرد و طوایف مختلف جن را با سلاح‌های آتشین آماده کرد و همگی با عجله به سوی کربلا حرکت نمودند. خود زعفر گفته است: وقتی که ما وارد زمین کربلا شدیم، دیدیم که چهار فرسخ در چهار فرسخ را لشکریان دشمن فراگرفته است، بعلاوه صف‌های فرشتگان زیادی را دیدیم. ملک منصور با چندین هزار فرشته‌ی دیگر یک طرف، ملک نصر با چندین هزار فرشته از طرف دیگر، جبرئیل با چندین هزار فرشته‌ی دیگر در ان طرف و در یک طرف دیگر میکائیل با چندین هزار فرشته‌ی دیگر در ان طرف، و در یک طرف دیگر اسرافیل، ملک ریاح (فرشته بادها)، فرشته‌ی دریاها، فرشته‌ی کوه‌ها، فرشته‌ی دوزخ و فرشته‌ی عذاب و... هر یک با لشکریان خود منتظر گرفتن اجازه از حضرت بودند. بعلاوه ارواح یک‌صد و بیست و چهار هزار پیامبر (علیهم‌السلام) از آدم تا خاتم همه صف کشیده، مات و متحیر مانده بودند. تمام موجودات و حقیقت کل اشیا در کربلا بودند و همگی گریان. چه کربلا و چه غوغائی. خاتم پیامبران(ص) آغوش خود را گشوده و به امام حسین علیه‌السلام می‌فرمود: پسرم! عجله کن! عجله کن! به راستی که مشتاق تو هستیم. حسین بن علی علیه‌السلام یکه و تنها در میان میدان با زخم‌ها و جراحات فراوان، پیشانی شکسته، با سری مجروح، با سینه‌ای سوزان و با دیده‌ای گریان ایستاده بود و در هر نفسی که می‌کشید، از حلقه‌های زره خون می‌چکید اما اصلاً توجهی به هیچ گروهی از آن فرشتگان نمی‌کرد به من هم کسی اجازه نمی‌داد تا خدمت آن حضرت برسم. همان‌طور که از دور نظاره می‌کردم و در کار آن حضرت حیران بودم، ناگهان دیدم که آقا امام حسین علیه‌السلام سر غربت از نیزه‌ی بی‌کسی بلند کرد و با گوشه چشم به من نگاه کرد و اشاره‌ای فرمود که: ای زعفر! بیا. در این هنگام همه فرشتگان به سوی من نگاه کردند و مرا اجازه دادند تا نزد حضرت بروم. من خود را خدمت حضرت رساندم و عرض کردم: من با نود هزار جن به یاری شما آمده‌ام. اگر بخواهی تمام دشمنانت را قبل از اینکه از جای خود حرکت کنی نابود می‌سازیم. حضرت فرمود: ای زعفر زحمت کشیدی! خدا و رسولش از تو راضی باشند. خدمت تو مورد قبول درگاه حق باشد؛ اما لازم نیست که زحمت بکشید، شما برگردید. عرض کردم: قربانت شوم چرا اجازه نمی‌فرمایید؟! حضرت فرمود: خداوند چنین نخواسته است و باید به لقای حضرت دوست برسم. اگر من در جای خود بمانم خداوند به‌وسیله چه کسی این مردم نگون‌بخت را مورد امتحان قرار دهد؟ و چگونه از کردار زشت خود آگاه خواهند شد و ... . جنیان گفتند: ای حبیب خدا و ای فرزند حبیب خدا! به خدا سوگند اگر اطاعت از تو لازم و مخالفت با تو حرام نبود، سخنت را قبول نمی‌کردیم و تمام دشمنانت را پیش از دستیابی به تو از میان می‌بردیم. حسین بن علی علیه‌السلام فرمود: به خداوند سوگند که ما بر این کار از شما جنیان تواناتریم ولی باید حجت بر مردم تمام شود تا آن‌کس که گمراه می‌شود با دلیل گمراه شود و آن‌کس که هدایت می‌شود با دلیل هدایت شود.
💠 نبرد اجنه در پشت صحنه روز عاشورا - ۲ در داستان شفاهی از مرحوم شیخ جفر شوشتری که از علمای بزرگ شیعه بودند این‌گونه نقل شده است: جعفر شوشتری (ره)، زعفر جنی را خیلی دشنام می‌داد. یك شب نشسته و مشغول نماز بود. تسبیح را به لعن كردن زعفر می‌گذارد. یک‌دفعه می‌بیند یكی از سقف پایین آمد و گفت سلام علیكم. دید غولی ایستاده است. گفت شیخ دل‌درد داری؟ مرض داری؟ تو عجب عالمی هستی؟ ما مقلد تو بودیم و آن وقت تو شب و روز مرا لعن می‌کنی؟ برای چه؟ شیخ گفت لعنت می‌کنم برای اینكه می‌توانستی ولی كمك به اباعبدالله نكردی! چرا نرفتی كمك و ایستادید و تماشاگر بودید؟ زعفر جنی گفت روز عاشورا عروسی‌ام بود و از تمام طوایف جن دعوت شده بودند كه برای مبارك‌بادم بیایند. مادرم آمد با یقه پاره! گفت تو نشستی اینجا و اباعبدالله را در كربلا بكشند؟ برو حركت كن. عروسی را به هم زدیم. هفتصد هزار جن را جمع كرده و به سمت كربلا حركت كردیم. به پنج، شش فرسخی كه رسیدیم، دیدیم هیچ راه نیست. از زمین و زمان و از بالا، ملك و از پایین جن‌هایی را دیدم كه در همه عمر آن‌ها را ندیده بودم و نمی‌دانستم كه از كجا آمده‌اند! بر خود لرزیدم. راهی نبود. مأیوس ماندم. هفتصد هزار جن، در مقابل آن‌همه از جن و ملك، مثل یك قطره آب كوچكی بودند كه در برابر رودخانه‌ای قرار گرفته‌اند. همین‌طور مانده بودم. حضرت اباعبدالله صدای الناصرش رسیده بود. تمام زمین و زمان پوشیده بود از ملك و جن و پری. حضرت به من اشاره‌ای فرمودند. تنها توانستم خودم بروم. آهسته رفتم و ركابشان را بوسیدم. عرض كردم آمده‌ایم جان‌نثاری، هرچه شما امر فرمایید. فرمودند احتیاجی نیست. احتیاج به اوست كه او چه خواهد. آنچه امر شود، اوست. بعد خیلی تقاضا كردم فرمودند نمی‌شود، آنچه به شما گفتم اطاعت كنید گفتم چشم. اما یك كار امر شد كه آن را اجرا كنیم. فرمودند در راه شام به بچه‌های ما كمك كن. وقتی كاروان اسرا حركت كرد، ما رفتیم زیر تازیانه‌ها و حدود 150 شهید دادیم. تازیانه كه می‌آمد بر دوش می‌گرفتیم. آن‌گونه كه تو فكر می‌کنی نبوده است، ما همكاری كردیم. وقتی برگشتیم آمدیم خدمت امام سجاد علیه‌السلام و با حضرت بیعت كردیم. آقا به من دستوری دادند و مامور بر تبلیغ و ارشاد جنیان شدم. ایشان هم دعا كرده و فرمودند انشاالله تا هزار سال دیگر زندگی می‌کنی. بعضی‌ها می‌گویند زعفر جنی تا سال 1320 زنده بود و در مسجد جامع افراد زیادی برای فاتحه‌خوانی آمدند. داستان‌ها درباره زعفر جنی و ماجراهای پشت‌صحنه عاشورا کم و بیش متفاوت است. در مورد اصل وجود زعفر جنی شکی وجود ندارد؛ و ایشان چندین سال پیش به رحمت خدا رفتند و برای ایشان در شهر مقدس قم مجلس ترحیمی با حضور علما (بیشتر علمای مرتبط با جنیان شیعه) و همچنین تعدادی از سران جنیان شیعه از جمله سعفر پسر ایشان برگزار شد.
💠 نبرد اجنه در پشت صحنه روز عاشورا - ۳ بر خلاف آنچه در میان مردم معروف است در پشت‌صحنه ماجرای عاشورا جنگ سختی بین دسته‌های این موجودات درگرفت. گروهی از شیاطین جنی که در خاک ایران‌زمین ساکن بودند؛ یعنی شش خاندان هیناش، هیتاش، هیناس، هخناس، خناش، نسناس (احتمالا ربطی به موجودی به نام نسناس که در روایات آمده ندارد) به رهبری اطمار جنی نقش بسیار مهم و تاثیر گذار داشتند. (اطمار جنی از خاندان هیناس هست که رئیس خاندان خویش و رییس کل خاندان‌ها می‌باشد) این جن معروف و دار و دسته‌اش هرچند که در نقاطی از خاک ایران‌زمین ساکن بوده و هستند(نقاطی در استان‌های آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی و گیلان و مرکزی و همدان محل زندگی‌شان می‌باشد)، اما محل رفت و آمدشان از دیرباز منطقه شبه‌جزیره عربستان تا نقاطی از خاک مصر و حبشه بوده است. اعراب در دوران باستان به وی اسمار یا سمسار یا حتی سوسمار جن نیز می‌گفتند. زیرا در دوران باستان که مرز دخالت این موجودات در عالم ما تا حدی باز بوده است، این جنیان خود را به شکل سوسمار و کروکدیل (در رودخانه نیل) و آفتاب‌پرست و مارمولک در بیابان‌ها در می‌آوردند و خیلی وقت‌ها اعراب رو فریب می‌دادند. هنگامی‌که اعراب به شکار مارمولک و سوسمار و ... می‌رفتند، این جنیان اعراب رو شکار می‌کردند و به معبد خویش می‌بردند و قربانی می‌نمودند. این جنیان در تحریک یزید و یزیدیان (ابن مرجانه و شمر و عمر بن سعد و ...) در ایجاد واقعه عاشورا نقش بسیار مهمی داشتند. این‌که گفته می‌شود زعفر جنی ناگهان در هنگام عروسی خویش که مصادف با حادثه کربلا بوده از این واقعه خبردار می‌شود. واقعیت ندارد. هنگام واقعه عاشورا خاندان‌های جنیان زعیون و زعفریون که از جنیان خالص شیعه می‌باشند و خاندان پریان «آتیما» که در منطقه طائف در عربستان ساکن بوده‌اند و از مسلمانان و شیعیان امیرالمؤمنین بودند. در یک سوی جبهه (جبهه حق) قرار داشتند. و در جبهه دشمن (باطل) اطمار جنی و شش خاندان تحت تسلط وی بودند که البته گروهی از پریان سرزمین آشور در عراق که از نژاد خنیث بودند، تحت نام خاندان آسورها یا آشورها، به اطمار پیوستند. جنگ سختی به موازات واقعه عاشورا در عالم این موجودات درگرفت. این که در روایت هست که چهار هزار فرشته برای کمک به نزد امام حسین (ع) آمدند و امام به ایشان اجازه یاری ندادند. حقیقت دارد. ظاهراً پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام، از سوی امام سجاد علیه‌السلام یا حضرت زینب (س) اجازه دخالت در جبهه باطن به ایشان داده شد. جنگ با کشته‌هایی از هر دو سو پیگیری می‌شد که با دخالت این دسته از فرشتگان، اطمار و دار و دسته‌اش شکست خودند و فرار نمودند. خاندان پریان آتیما، اطمار و دار و دسته‌اش را تعقیب نمودند. گروهی از جنیان خاندان زعیون و زعفریون در صحرای کربلا باقی ماندند و کاروان اسرای کربلا را تا شام همراهی نمودند. تا مانع دخالت و تحریک شیاطین شوند. آری شهدای واقعه کربلا در ۷۲ تن خلاصه نمی‌شوند و جنیان و پریان شیعه نیز در این واقعه شهید داده‌اند. عده‌ای از علمای ما (اکثراً از علمای علوم غریبه) که با این جنیان شیعه در ارتباط هستند از ماجراهای پشت پرده عاشورا خبر دارند و حتی اسامی تعدادی از شهدای جنی را نیز نام می‌برند؛ اما علاقه‌ای به عمومی‌کردن چنین ماجراهایی ندارند و ترجیح می‌دهند. تا سکوت نمایند. چنانچه از یکی از همین علمای بزرگ معاصر که به رحمت خدا رفته‌اند نقل است که عقول مردم طاقت شنیدن قضایای پشت پرده عاشورا را ندارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 در شام، هنگامى كه خطيبى به فرمان يزيد به منبر مى‏ رود و در ذمّ اميرمؤمنان و امام حسين- عليهما السّلام- سخنانى مى‏ گويد، امام سجّاد- عليه‏ السّلام- با صداى بلند به او مى‏ فرمايد: 🏴 «وَيْلَكَ، أَيُّهَا الْخاطِبُ، إِشْتَرَيْتَ مَرْضاةَ الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخالِقِ، فَتَبوّا مَقْعَدَكَ مِنَ النّارِ.» (بحارالانوار، ج 45، ص 137) 🏴 واى بر تو اى خطيب، خشنودى مخلوق را به قيمت غضب خالق خريدى؛ پس جايگاه خود از آتش [جهنّم‏] را انتخاب كن. 🏴 چه خوب است شيعيانِ آن امام راستين، و بلكه هر مسلمان خداپرستى، در همه‏ ى امور، و در زندگى فردى و اجتماعى خود، اين كلام امام را سرلوحه‏ ى كارهاى خود قرار دهند؛ خواه حاكم باشند، خواه عالم، و خواه از مردم معمولى؛ چه در محيط خانوادگى و چه در جامعه. 📚برگرفته از کتاب شریف ، تالیف حضرت آیة الله سعادت پرور ره🌱
✅👈 دوران سخت امام سجاد علیه السلام 💠 نداشتن امنیّت به امام سجاد علیه السلام گفته شد: چطور صبح کردید؟ حضرت فرمود: به خاطر انتساب ما به پیامبر اکرم امنیّت نداریم، در حالی که تمام مسلمانان به خاطر پیامبر اکرم در امنیّت هستند. (بحار الأنوار، ج‏ ۷۵ ص ۱۵۹) 💠 ارتداد مردم امام صادق علیه السلام فرمود: مردم پس از شهادت امام حسین علیه السلام از ولایت مرتد شدند و برگشتند، مگر سه نفر: ابو خالد کابلی، یحیی بن امّ الطویل و جُبیر. و سپس مردم ملحق شدند و زیاد گشتند. (الإختصاص، ص ۶۴) 💠 مثل بنی اسرائیل امام صادق علیه السلام فرمود: منهال بن عمرو، امام سجاد علیه السلام را ملاقات کرد و از ایشان پرسيد: چگونه صبح كردید ای پسر رسول خدا؟ حضرت فرمود: صبح كردیم در میان قوم خود مثل بنى اسرائيل كه در دست فرعونيان اسير بودند؛ مردان ما را ‏می‌كشتند و زنان و دختران ما را زنده‏ می‌گذارند. كسى كه بعد از پيامبر، بهترين مردم است (أمیرالمومنین علیه السلام) بر منبرها لعن مى‏شود. دشمنان ما از مال و منزلت اجتماعی برخوردار می‌شوند، دوستان ما مورد تحقیر واقع می شوند و حق شان ضایع می شود. (تفسير القمی، ج‏ ۲ ص ۱۳۴) 💠 امامت مخفیانه مسعودی (مورّخ مشهور): على بن الحسین علیه السلام امامت را مخفیانه و با تقیّه شدید و در زمان سخت عهده‌دار گردید. (اثبات الوصیه، ص ۱۶۸) 💠 چهل سال گریه از امام جعفر صادق عليه السلام روايت شده: حضرت امام سجاد عليه السلام چهل سال در حالى كه روزها روزه بود و شب‌ها عبادت می‌کرد، بر مصیبت امام حسين گريه كرد. هنگامى كه وقت افطار فرا می‌رسيد غلام ایشان خوراكى و آشاميدنى آن حضرت را حاضر می‌كرد و در مقابل آن بزرگوار مى‏نهاد و می‌گفت: اى مولاى من افطار كن. حضرت سجاد می‌فرمود: پسر پيامبر خدا گرسنه و با لب تشنه شهيد شد! آن بزرگوار همچنان اين سخنان را می‌گفت و گريه می‌كرد، تا اينكه غذاى آن حضرت بوسيله اشك چشمش تر می‌شد و آب آشاميدنى آن حضرت با اشك چشمش مخلوط می‌گرديد. حضرت سجاد عليه السلام هميشه اين حال را داشت تا اینکه شهید شدند. (بحار الأنوار، ج‏ ۴۵ ص ۱۴۹) 💠 غریب مکّه و مدینه ابوعمر نهدی می‌گوید از امام سجاد علیه السلام شنیدم که می‌فرمود: نه در مکّه و نه در مدینه بیست نفر مرد که ما را دوست داشته باشند، وجود ندارد. (بحارالانوار ج ۳۴ ص ۲۹۷) 💠 گریه های ناتمام روزی خدمتگزار امام سجاد علیه السلام عرض کرد: آیا غم و اندوه شما تمامی ندارد؟! حضرت فرمود وای بر تو، یعقوب پیامبر که تنها یکی از دوازده پسرش ناپدید شده بود، در فراق فرزند خویش آنقدر گریست که چشمانش نابینا شد، در حالی که پسرش زنده بود و کاملاً از یافتن او نا امید نگشته بود. ولی من ناظر کشته شدن پدرم، برادرم، عمویم و هفده نفر از بستگانم بودم که پیکرهایشان در اطرافم نقش زمین شده بود پس چگونه ممکن است غم و اندوه من پایان یابد؟! (کامل الزیارات، ص ۱٠۷) 💠 تعطیلی واجبات دین به گفته برخی از دانشمندان بنی هاشم در زمان امام سجاد عليه السلام نمی‌دانستند چگونه نماز بخوانند و چگونه حجّ به جا آورند. وقتی که وضع واجبی مثل نماز که از ارکان اسلام است و هر مسلمانی در شبانه روز باید پنج بار آن را به جا آورد در میان بنی هاشم که می بایست در این زمینه ها از همه داناتر و آگاهتر باشند چنین باشد می توان حدس زد که میزان آگاهی دینی در مردم دیگر شهرها و مناطق و شناخت توده مردم مسلمان در مورد سایر برنامه های اسلام تا چه حد بوده است؟! (سیره پیشوایان، ص ۲۶۸)
﷽ 📍 قیام امام‌حسین(ع) برای عمل به احکام الهی بود ❗️ 📌همان خطبه ای که حضرت خواندند و این تعبیر معروف که دارد: «أَ لَاتَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَایُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَایُنْتَهَى عَنْهُ»، نگاه کنید، می فهمید که امام حسین (ع) به طور کلّی، جنبه های عملی را پیش می کشد و بحث مسائل اعتقادی مطرح نیست. از این عبارت، «أَنَّ الْحَقَّ لَا یُعْمَلُ بِهِ»؛ معلوم می شود که واجبات، عمل نمی‌شود، «وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَا یُنْتَهَى عَنْهُ»1️⃣؛ محرّمات نیز انجام می پذیرد، یا زمانی که حضرت از مدینه می خواهد حرکت کند، برای برادرش محمّدبن حنفیّه وصیّت نامه می نویسد و آن را به او می دهد. حضرت در آن وصیّت این طور می نویسد: «أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْکَرَ»2️⃣؛ می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم. واضح است که امر معروف و نهی منکر، مربوط به اعتقادات نیست و برای فروع دین است. گذشته از این، کسی در آن موقع، جنبه های اعتقادی را هدف گیری نکرده بود. مگر یزید می گفت: خدا دروغ است؟ قیامت دروغ است؟ اصلاً و ابداً از این حرف ها نمی زد. حتّی برای ظاهرسازی می رفت و امام جماعت می ایستاد. با اعتقادات، مخالفت نمی کرد. در سطح جامعه، به عنوان منکر خدا، قیامت، مبدأ و معاد شناخته نمی شد. آنچه در آن زمان مطرح بود، جنبه های عملی بود. هدف و انگیزۀ امام حسین(ع) از قیام هم، بحث عملی بود؛ یعنی حضرت می خواست در مقابل ضربه زدن به روحیۀ تعبّد و تنسّک جامعه اسلامی نسبت به احکام الهی بایستد. هدف قیام به طور کلّی، این بود. نسبت به جميع احکام بود. 1️⃣بحارالأنوار، ج 75، ص 116 2️⃣ بحارالأنوار، ج44، ص 229 〰〰〰〰〰
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 زپلک بر‌ هم می‌زدی کرب‌وبلا می‌شد مرور مقتلى کاملتر از چشمت دراین عالم نبود
بسم الله الرحمن الرحیم زمان مناسب نوشتن ادعیه و خواندن نماز و بستن حرز و شروع چله عبادی: جمعه 29 تیر 1403 به افق تهران: شروع: ساعت 14:41 پایان: ساعت 15:37 به افق شهرستانها: شروع: 2 و نیم ساعت بعد از اذان ظهر به افق شهرتان پایان: 3 ساعت و 25 دقیقه بعد از اذان ظهر به افق شهرتان اللهم فبارک لمولای صاحب الزمان🌹
بسم الله الرحمن الرحیم ساعت مناسب انعقاد نطفه: جمعه 29 تیر شروع: یکساعت و 10 دقیقه بعد از اذان ظهر به افق شهرتان به مدت یکساعت و 7 دقیقه اللهم اعطنا اولاد سالم و صالح🤲🏻 (قبل از هر انعقاد نطفه ای یه نماز ایات برای دفع کلیه نحوسات و انرژی منفی اسمان و زمین بخونید)
تا «زنده‌ای»...! ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا 🎙آیت الله سید موسی زرآبادی قدس سره: اگر «ح» را جلوی «س ی ن» بیاوریم می‌شود: «حسین» و این اسم مبارک «اسم اعظم» است. مرحوم آقای میرزایی به نقل از استادان خود سید مرتضی حاج سیدجوادی و شیخ علی اصغر شکرنابی رحمة الله علیهما گفته: ظاهرا «ح» در «حیّ» و «س ی ن» در سوره «یاسین» آیه اوّل سوره «یاسین» مورد نظر است. 📚علوم اسراری، ص ٢۵. 🎙یکی از علاقه‌مندان آیت‌الله محمدعلی شاه آبادی ره: ... برای نجات گرفتاری ما از عذاب در عالَم خواب، شما یک قدری فکر کردید و فرمودید: به آنها بگو من ذکری اعظم از ذکر «یا حسین» سراغ ندارم. برگشتم و به آنها گفتم. همین که جمعیت شنیدند، همه با هم «یا حسین» کشیدند و از غل و زنجیر و گرفتاری نجات پیدا کردند. در همین حال، از وحشت از خواب بیدار شدم». مرحوم پدر به آن شخص فرمودند: هیچ بُعدی ندارد که یکی از اسامی اعظم پروردگار، «یا حسین» باشد. 📚حدیث نصر، ص ١٩٣. 🎙آیت‌الله مرعشی نجفی ره: خواب دیدم، یک عده از علما مثل میرزای شیرازی و امثال اینها در قسمت بالا سر حضرت سیدالشهدا، قرآن را روی رحل ها گذاشته و «یاسین» می خوانند. گفتم این ها برای چیست؟ گفت: ما هفته ای یک بار از عالم برزخ اینجا می آییم و برای حضرت سید الشهدا «یاسین» می خوانیم و مقاممان زیاد می‌شود. گفتم من که در دنیا هستم چه عملی انجام دهم؟ گفت: «تا مادامی که زنده هستی، امام حسین علیه السلام را رها نکن»! 📚گل محمدی، ص ۵١. 💐به نیابت از ارواح دلسوختگان و عزاداران سیدالشهدا سلام الله علیه به پیشگاه حضرتشان صلواتی هدیه بفرمائید.
بسم الله الرحمن الرحیم ساعت مناسب برای شروع کار جدید: یکشنبه 31 تیر به افق تهران: شروع: ساعت 13:03 پایان: ساعت 15:03 به افق شهرستانها: شروع: 52 دقیقه بعد از اذان ظهر به افق شهرتان پایان: 2 ساعت و 52 دقیقه بعد از اذان ظهر به افق شهرتان اللهم فبارک لمولای صاحب الزمان🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ یکی از عوامل و علائم جن زدگی تصور غالب مردم این است که حتما جن زده‌ها چهره عجیب و غریب دارند، وحشتناکند، تشنج می‌کنند، عربده می‌زنند و امثالهم؛ ولی لزوما اینطور نیست، بلکه گاهی افرادی را مشاهده می‌کنیم که در ظاهر بسیار وارسته و اهل آداب اجتماعی و متظاهر به ادب و فرهنگ هستند، و مشکل جسمی هم ندارند. اما یک ویژگی دارند که شاید بسیاری از ما به آن توجه نداریم و آن هم "توهین به مقدسات" است. افرادی که اهل دین‌‌ ستیزی و مبارزه با دین و مقدسات هستند، دچار نوعی جن زدگی می‌باشند که شیطان بر آنان مسلط شده و از آنان برای اهداف خود استفاده می‌کند. بلکه این نوع جن زدگی از بدترین انواع جن زدگی است. غالب این افراد حاصل شراکت شیطان در نطفه هستند، که از همان آغاز شیطان روی آنان سرمایه گذاری کرده. لذا توهین به مقدسات چه در عمل چه در گفتار، هم نشانه جن زدگی است و هم از عوامل آن به شمار می‌رود؛ اگر چنین افرادی را مشاهده کردید، شک نکنید که شیاطین (جنیان) با آنان ارتباط دارند، چه خودشان‌ بدانند چه ندانند. به مناسبت ذکر این مطلب، به این نمونه توجه کنید: بَلاذُری از عالمان سنی مذهب قرن سوم، به سندش نقل کرده: «شخصی به قبر مطهر امام حسین علیه السلام جسارت کرد و جذامی شد و بَرَص گرفت و جن زده شد، و این در نسل او باقی ماند.» 📚 أنساب الأشراف، ج ٣ ص ٢٢٨ پیشتر هم بیان شد که شیاطین از اهانت به مقدسات و دین‌ستیزی خشنود می‌شوند و فاعل و قائل چنین مسئله‌ای را هم جذب خود می‌کنند و هم خود را به او نزدیک می‌نمایند. به مرور بر او مسلط شده و به کفر می‌کشانند و در نتیجه یا او را دعوت به خودکشی کرده، یا زمینه زندگی و مرگ ننگینی را برایشان مهیا می‌کنند.
هوالحی ورود ماه به برج و صورت فلکی قوس (کمان) ... خورده‌ام تیرِ فلک، باده بده تا سرمست عُقده در بندِ کَمرتَرکشِ جوزا فکنم جرعهٔ جام بر این تختِ روان افشانم غُلغُلِ چنگ در این گنبدِ مینا فکنم حافظا تکیه بر ایّام چو سهو است و خطا من چرا عِشرتِ امروز به فردا فکنم ... تیر فلک منظور صورت فلکی قوس یا کمان است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ✨وَ نُنَزِّلُ مِنَ ٱلقُرءَانِ مَا هُوَ شِفَآءࣱ وَرَحمَة لِّلمُؤمِنِينَ✨ در خانه، جماعتی پیِ معجزه‌ها بر طاقچه، قرآنِ فراموش شده
﷽ 📍 ضدّ استقامت و پایداری تلوّن است؛ یعنی رنگ عوض کردن ❗️ 📌من روایت دیگری را از پیغمبر اکرم(ص) می خوانم که سفیان بن عبدالله ثقفی نقل می کند: «قُلتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ! أخبِرنِی بِأَمرٍ أَعتَصِمُ بِهِ»؛ می گوید: به پیامبراکرم(ص) عرض کردم: به من چیزی بگویید که من به آن پناه ببرم. «فَقَالَ(ص): قُلْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقِم!» 1️⃣؛ حضرت فرمودند: بگو معبودی جز الله تعالی نیست. سپس بر این مطلب استقامت کن! پیغمبر اکرم(ص) در این روایت، اوّل و آخر همه چیز را به او گفتند. فرمودند: حق را تشخیص بده و پای آن بایست!اینکه حق را تشخیص دهی و راه رسیدن به آن را هم بشناسی، کافی نیست؛ بلکه خدا تا پایان کار را هم برایت مشخص کرده است. او کتاب الهی را نازل کرده و راه وصول به حق را نیز به تو یاد داده است. خدا می گوید: آیا واقعاً دین مرا می خواهی؟ دین من در کتاب من است؛ همۀ راه و روش های مورد قبول من، در این کتاب بیان شده است؛ پس در اجرای فرامین آن پایداری کن! در مقابل پایداری، «تلوّن» است؛ تلوّن به معنای گوناگون شدن و رنگ عوض کردن است. انسانی که در یک مقطع زمانی حق را تشخیص داده، راه آن را نیز فهمیده، حرکت هم کرده ولی استقامت به خرج نداده، گرفتار «تلوّن» شده است. چنین کسی قطعاً به مقصد نمی رسد و هلاکت و نابودی را در پیش رو دارد. 1️⃣شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید، ج 10، ص 27 〰〰〰〰〰
حضرت فاطمه(سلام الله علیها): در روز جمعه ساعتی هست که هرکس آن را مراقبت کند و در آن لحظه دعا کند،دعایش مستجاب می شود و آن زمانی است که نیمی از خورشید غروب کرده باشد. معانی الاخبار.ص۳۹۹
🔆توسعه رزق و روزى عالم جليل و زاهد مسلم حاج آقاى شيخ عبد الجواد حائرى مازندرانى فرمود روزى كسى آمد خدمت خلد مكان شيخ الطايفه زين العابدين مازندرانى قدّس اللّه سره العالى شكايت از تنگى معاش خود كردهچ شيخ به او فرمود برو حرم حضرت اباعبداللّه علیه السلام زيارت عاشورا بخوان رزق و روزى به توخواهد رسيداگرنرسيد بيا نزد من ، من خواهم داد. آن بنده خدا رفت بعد از زمانى آمد خدمت آقا، آقا فرمود چه كاركردى ؟ گفت در حرم مشغول خواندن زيارت عاشورا بودم كسى آمد و وجهى به من داد و در توسعه قرارگرفتم . 📚تذكرة الزائرين ناقل زيارت عاشورا و آثار شگفت : ۱۹.