─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─
بهترین ورزشها برای #آرتروز_مفاصل↓
①← #زانو
🏊پیاده روی بر روی زمین صاف، شنا
②← #ران
🚣پیاده روی، شنا، دوچرخهسواری، غواصی، قایقرانی
③← #کمر
⛹ پیاده روی، شنا
─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─
سروش: 👇
sapp.ir/raheroshan_khamenei
ایتا: 👇
Eitaa.com/raheroshan_khamenei
روبیکا: 👇
rubika.ir/Raheroshan_khamenei
─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
1_5608897914.mp3
6.86M
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─
#تلنگری
#استاد_شجاعی
#استاد_فرحزاد
✘ ارزش غدیر، به شخص شخیص شماست !
بله ، اینهمه اعتبار #عید_غدیر نسبت به اعیاد دیگه، اصلاً بخاطر این نیست، که آخرین پیامبر خدا، دست مولود کعبه رو بالا گرفت و به مردم امامشون رو معرفی کرد!
غدیر اعتبارش رو از شما میگیره!
(شمایی که دارید فکر میکنید این پادکست رو دانلود کنم یا نه !)
#عیدتون_مبارک🪷
─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─
سروش: 👇
sapp.ir/raheroshan_khamenei
ایتا: 👇
Eitaa.com/raheroshan_khamenei
روبیکا: 👇
rubika.ir/Raheroshan_khamenei
─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ 🍂 #رمان 🍃 #قسمت_بیست_و_یکم 🍂 #خندههای_پدربزرگ 🎅🎅 🖋🖋🖋✒️✒️✒️ ⚡️صدای جیر جیر قلمش تو گ
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─
🍂 #رمان
🍃 #قسمت_بیست_و_دوم
🍂 #خندههای_پدربزرگ 🎅
💥 حال و هوام یه طور دیگه ای شده بود...
خیلی خوشحال شدم که بهوش اومد...
تنهایی خیلی سخته
🍃
وقتی نگاش میکردم، تمام غصه هام برطرف میشد...
🍃
...آخه بابابزرگم تنها کسی بود که بعد از اتفاقی که برای صورتم افتاد اصلا بخاطر همراهی من پیش مردم خجالت نمیکشید و دائم کنارش بودم
تازه هر موقع کسی رو میدید من رو با شوق خاصی معرفی میکرد:
«این همون نوه ای هست که تعریفش رو میکردم،... این همون قهرمانیه که میگفتم»🎅 ...
هنوزم حرفاش رو نفهمیدم...
فقط موقع نماز باهاش نبودم...
نمیدونم چرا ولی یک حسی تو وجودم بود که من رو از مسجد میترسوند.
🍂
واقعا نمیدونم این چه حسی بود، به هر حال همین حس باعث شده بود موقع نماز نتونم پیش بابابزرگم باشم...
شاید قابل فهم نباشه ولی تو این مدت کوتاه که پیش بودم، عاشقش شدم!...
فکر میکردم بابام چطور حاضر شده از پیش باباجون بره؟..
من که اصلا به رفتن فکر هم نمیکردم...
واقعا یه چنین بابابزرگی رو با هیچی نمیشد عوض کرد.
گاهی وقت ها اونقدر بهم احترام میذاشت که خجالت میکشیدم...
نتونستم خودم رو کنترل کنم...
آروم بوسش کردم اما... از تمام وجود...😘
+باباجون...نرسیدیم هنوز اوهْههو...🎅
از خجالت سرخ شدم
ولی از همون خنده های قشنگش زد🎅
به سختی نشست و من رو بغل کرد...
نمیدونم چرا، ولی به پهنای صورتم گریه کردم😭
ماسکش رو برداشت و منو بوسید😘
+چرا گریه میکنی باباجون؟ از این بهتر هم مگه میشه اوهْههو...
منظورش مشهد بود...
_ببخشید بابامرتضی...بیدارت کردم.... نمیدونم چرا اشکم اومد...
از وقتی صورتم اینطوری شده، تاحالا با کسی اینقدر نزدیک نبودم... گریه ازسر ناراحتی نیست.😭
+ صورتت؟ مگه چی شده باباجون🎅
_ الکی نگید باباجون... میدونم خیلی زشت شدم... اصلا دیگه حالم از قیافم بهم میخوره.
+ پسرم صورت که مهم نیست... اوهْههو.....
+مگه آدم بودن به قیاقست؟🎅
داری شوخی میکنی که ناراحتی یا واقعا اینهمه به خاطر صورتت ناراحتی! ...اوهْههو....اوهْههو
نمیدونستم چی بگم...
تا اون موقع همه بهم حق میدادند که به خاطرش ناراحت باشم و باعث میشد که بهم ترحم کنن
اما چیزی که باباجون گفت با بقیه حرفها فرق داشت...
+مگه آدم بودن به قیافست؟؟؟ 🎅
سوالی که جوابش صددرصد منفی بود
ولی چرا اینقدر برام عجیب بود؟؟؟🤔
طبیعتا به خاطر این قیافه به من نمیگفتند آدم که حالا عوض بشه،
پس چرا انقدر ناراحت بودم؟ 🤔
🍂به نظرم این حرف های انسانیت و آدم بودن خیلی کلیشه ای میومد
علاوه بر کلیشه ای بودن، چیز بااهمیتی هم تو زندگیم نبودند...
اینقدر حرف زدن از انسانیت و آدم بودن برام لوس و بی مزه بود، که هر موقع حتی اگه تو فکرم هم میومد مسخرش میکردم...
💥چرا مطلب به این مهمی به خاطر کلیشه ای بودن از ذهنم رفته بود؟؟؟ نمیدونم...🤔
_ ولی آخه باباجون، تو این جامعه دیگه کسی به انسان بودن و این حرف ها فکر نمیکنه... همه شده ظاهر و پول...
من بعد از این ماجرا فهمیدم هیچ دوستی نداشتم و ندارم.😒
+ پس من چیم باباجون؟؟ من که دوستت دارم.
اوهْههو... مگه تا حالا باهم دوست نبودیم ؟؟🎅
_ قربونت برم باباجون... شما اصلا مثل پیرمردها حرف نمیزنیدا😘
+اوهْههو.... اوهْههو اولا پیرمرد خودتی! ثانیا نگفتی، بالاخره ما رو لایق دوستی با خودت میدونی یا نه باباجون؟🎅
_ شرمنده نکنید باباجون... من نوکر شمام هستم...
+ حالا مشکلت با صورتت چیه؟
_ خیلی زشته باباجون... اگه اون عوضی رو پیدا کنم، اسید میریزم روی او قیافه کثیفش.
+اوهْههو...اوهْههو
_ چی شد باباجون؟
+ من وقتی از بابات ماجرا رو شنیدم خیلی بِهِت افتخار کردم..اوهْههو حالا مشکلی که با صورت داری هیچی... اوهْههو... چرا انقدر خودت را با کینه کدر میکنی؟🎅
دیگه داشتم کلافه میشدم...
_ولی این حق منه باباجون... من حق دارم از اون کامبیزِ لجن متنفر باشم... بعدشم من هنوز نفهمیدم که چرا اینقدر از من پیش بقیه تعریف کردی!!!؟... واقعا گیج شدم!... تو باغ هم همینطور!... قضیه چیه...؟؟😳
+ بله باباجون! به روش تو همه حق دارند هرکاری بکنند...اوهْههو به نظر من تو حق نداری بخاطر یه آدم گناهکار اینقدر خودت رو عذاب بدی... اوهْههو... همین که تو از«ناموست» دفاع کردی...اوهْههو. ... همینکه در راه دفاع از «حیثیت و ناموس» به این روز افتادی بزرگترین مدال افتخار» رو گرفتی... اِی عمو حسین کجایی که ....اوهْههو...🎅
+کمک کن دراز بکشم...اوهْههو ...
اوهْههو...
ببخشید خیلی سرفه میکنم...
-بزار بهتون آب بدم... اصلا میخواین صحبت نکنین .... بیا این ماسک رو بزار که حالتون بد نشه😷
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─
سروش: 👇
sapp.ir/raheroshan_khamenei
ایتا: 👇
Eitaa.com/raheroshan_khamenei
روبیکا: 👇
rubika.ir/Raheroshan_khamenei
─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ 🌱 #نهال_ولایت قسمت ۱۰ 🌺 هدف اگه خوب #انتخاب بشه، راه رو برای آدم روشن میکنه. 💢 اگه ه
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─
🌱 #نهال_ولایت قسمت ۱۱
🔷 بهترین هدف برای تشکیل خانواده چیه؟!
بهترین هدف تلاش و تکاپو برای تربیت فرزندان و حتی خود زن و شوهر چیه؟!
⁉️
✔️ ✅ اینه که خانه و خانواده، "محل تربیت ولایتمداران" باشه.
محل "#تقویت_ولایتمداری" باشه و بس...💖
چون که صد آمد نود هم پیش ماست....
🔸نماز میتونه در این جهت باشه.
🔸پول هم در مياری در این جهت باشه.
⁉️ چرا مرد نباید پول حروم بیاره توی خونه؟
-- چون بده!
🔷 بد چیه؟! یه پاسخ باکلاس تر بده ! 😌
👈 بگو " اگه بچه لقمه حروم بخوره ولایتمدار نميشه"....☢
─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─
سروش: 👇
sapp.ir/raheroshan_khamenei
ایتا: 👇
Eitaa.com/raheroshan_khamenei
روبیکا: 👇
rubika.ir/Raheroshan_khamenei
─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ بر بال حکمت ۸۶ نهجالبلاغه اولویت فکر و تجربه بر قدرت... برترى تجربه پيران از قدرتم
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─
بر بال حکمت ۸۷ نهجالبلاغه
اهمیت استغفار...
ارزش استغفار (طلب بخشش از خدا) (اخلاقى، معنوى):
وَ قَالَ علی (علیه السلام):
عَجِبْتُ لِمَنْ يَقْنَطُ، وَ مَعَهُ الِاسْتِغْفَارُ.
و درود خدا بر او، فرمود: در شگفتم از كسى كه مى تواند استغفار كند و نااميد است.
─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─
سروش: 👇
sapp.ir/raheroshan_khamenei
ایتا: 👇
Eitaa.com/raheroshan_khamenei
روبیکا: 👇
rubika.ir/Raheroshan_khamenei
─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─
🎥 روزمان را با #قرآن آغاز کنیم | تلاوت ترتیل صفحه ۵۸۵ قرآن کریم شامل آیات ۱ تا ۴۲ سوره مبارکه عبس
🍃🌹🍃
🌺 امام علی (علیه السلام) میفرمایند:
«ما جالَسَ هذَاالقُرآنَ اَحَدٌ الّا قامَ عَنهُ بِزِیادَةٍ اَو نُقصانِ؛ زِیادَةٍ فی هُدًی اَو نُفصانِ مِن عَمًی»
هیچ کس با این قرآن همنشین نشد، مگر آنکه چون از نزد آن برخاست با فزونی و کاستی همراه بود، فزونی در هدایت و کاستی از کوردلی.
📚 نهج البلاغه خطبه ۱۷۶
🎙 استاد پرهیزگار
─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─
سروش: 👇
sapp.ir/raheroshan_khamenei
ایتا: 👇
Eitaa.com/raheroshan_khamenei
روبیکا: 👇
rubika.ir/Raheroshan_khamenei
─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─
🍃 #حدیث
🛑 امام رضا علیه السلام:
مَثَل مومنین در قبول ولایت امیرالمومنین (علیه السلام) همانند سجده ملائکه برای حضرت آدم است و مَثَل کسانی که ولایت امیرالمومنین را در روز عید غدیر نپذیرفتند همانند عدم سجده ابلیس بر آدم است.
📚 الاقبال جلد ۲ ص ۲۶۰
─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─
سروش: 👇
sapp.ir/raheroshan_khamenei
ایتا: 👇
Eitaa.com/raheroshan_khamenei
روبیکا: 👇
rubika.ir/Raheroshan_khamenei
─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─
🔆 #پندانه
با دلت سراغ #خدا برو
مردی میخواست کاملا خدا را بشناسد.
ابتدا سراغ افراد و کتابهای مذهبی رفت، اما هرچه جلوتر رفت گیجتر شد.
افراد و کتابهای نوع دیگر را نیز امتحان کرد، اما به جایی نرسید.
خسته و ناامید راه دریا را در پیش گرفت. کنار ساحل کودکی را دید که مشغول پرکردن سطل آب کوچکی از آب دریا بود.
سطل پر و سرریز میشد. اما کودک همچنان آب میریخت.
مرد پرسید:
چه میکنی؟
کودک جواب داد:
به دوستم قول دادم همه آب دریا را در این سطل بریزم و برایش ببرم.
تصمیم گرفت پسر را نصیحت کند و اشتباهش را به او بگوید.
اما ناگهان به اشتباه خود پی برد که میخواست با ذهن کوچکش خدا را بشناسد و کل جهان را در آن جا دهد. فهمید که با دلش باید به سراغ خدا برود.
به کودک گفت:
من و تو در واقع یک اشتباه را مرتکب شدهایم و به ظرفیتها توجه نکردیم.
هرچه اندیشی پذیرای فناست
آنچه در اندیشه ناید آن خداست
─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─
سروش: 👇
sapp.ir/raheroshan_khamenei
ایتا: 👇
Eitaa.com/raheroshan_khamenei
روبیکا: 👇
rubika.ir/Raheroshan_khamenei
─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─