🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹
✅ تاریخ یاران چهارده معصوم(ع)
🔸قسمت 5⃣1⃣
🌷حضرت علی اکبر(ع)🌷
➖➖➖➖➖➖
✅نام:علی
✅لقب:اکبر
✅کنیه:اباالحسن
✅نام پدر:امام حسین(ع)
✅نام مادر:لیلی بنت ابی مرّه بن عروه بن مسعود ثقفی
✅تاریخ ولادت:۱۱ شعبان سال ۳۳ هجری قمری
✅محل ولادت:مدینه
✅مدت عمر:۲۵ سال
✅تاریخ شهادت:۱۰ محرم سال ۶۱ هجری قمری
✅محل شهادت:کربلا
✅قاتل:مُرّةِ بن مُنْقَذْ لعنه الله علیه
✅محل دفن:کربلا
➖➖➖➖➖
✍🏻قسمتی از شرح حال:
☑️ ایشان از طایفه خوش نام و شریف بنی هاشم بود. و به بزرگانی چون پیامبر اسلام(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س)، امیرمؤمنان علی بن ابیطالب(ع) و امام حسین (ع) نسبت دارد.
☑️تربيت شايسته امام حسين (ع) سبب شد تا على اكبر به بهترين صفات كمال آراسته شود. عواملى همچون: اصالت خانوادگى، تربيت و وراثت، كسب علم و فضايل كه از عناصر تشكيل دهنده شخصيت هر كس است، در وجود و زندگى او فراهم بود.
☑️رابطه سرشار از ادب و احترام علی اکبر (ع) به پدر و علاقه و محبت پدر به فرزند، در همه مراحل زندگی این دو الگوی فضیلت وجود داشت و نهایت و اوج آن، در صحنه عاشورا دیده می شود.
🔵درباره شخصیت علی اكبر(ع) گفته شد، كه وی جوانی خوش چهره، زیبا، خوش زبان و دلیر بود و از جهت سیرت و خلق و خوی و صباحت رخسار، شبیه ترین مردم به پیامبر اكرم(ص) بود و شجاعت و رزمندگی را از جدش علی ابن ابیطالب (ع) به ارث برده و جامع كمالات بودند.
☑️مقبره حضرت علی اكبر(ع) در كربلای معلی پایین پای اباعبدالله الحسین(ع) است و در سلام زیارت عاشورا منظور از و علی علی ابن الحسین ، حضرت علی اكبر(ع) می باشد.
☑️در کربلا حدود ۲۵ سال داشت. برخی راویان سن وی را ۱۸ سال ۱۹ و ۲۵ و ۲۷سال هم گفته اند. و اولین شهید عاشورا از بنی هاشم بود
☑️حضرت علی اکبر(ع)، جوانی رشید و شجاع، خوش سیما و خوش سخن بود و گفتار و حرکاتش همه را به یاد پیامبر خدا (ص) می انداخت.
☑️به حضور امام حسین (ع) آمد و از پدر اذن میدان خواست. پدر هم اجازه داد. سوار بر اسب شد و آهنگ رفتن به میدان کرد. پدر و پسر با هم خداحافظی کردند.
☑️امام حسین(ع)دست زیر محاسن خود برد، نگاهش را به آسمان متوجه ساخت و با سخنانی که نشان دهنده جایگاه والای علی اکبر و محبت پدر به این فرزند دلاور بود، چنین گفت:
➖"خدایا! شاهد باش که شبیه ترین مردم به پیامبرت در چهره و گفتار و منطق و عمل را به سوی این قوم فرستادم. ما هر گاه مشتاق پیامبرت می شدیم، به سیمای این جوان نگاه می کردیم.
➖خدایا! برکات زمین را از این قوم بگیر و جمعشان را پراکنده و متلاشی کن، اینان ما را دعوت کردند تا یاری مان کنند، ولی با جنگ و قتالشان بر ما تعدّی و تجاوز کردند."
☑️آن گاه علی اکبر به میدان شتافت، در حالی که هیبت پیامبر و شجاعت علی و استواری حمزه و بزرگ مَنِشی حسین بن علی را داشت.
☑️حضرت علی اکبر نبردی شجاعانه کرد و گروه بسیاری را بر خاک هلاکت افکند. ضربات و حمله های او چنان کاری بود که سپاه دشمن را به هراس افکند، به نحوی که هنگام حمله او، صدای "الحذر، الحذر" (مواظب باشید) از نیروهای دشمن بر می خاست.
☑️رزم پر شور او، در آن هوای گرم و با لبی تشنه در آن نیم روز داغ، آن هم با سلاح و تجهیزات سنگین او را به شدت خسته و بی تاب کرد.
☑️لحظه ای دست از جنگ کشید و به خیمه گاه آمد تا آبی بنوشد و نیروی تازه ای بیابد، ولی در خیمه ها آب نبود و امام حسین تشنه تر از علی اکبر بود.
☑️امام به او فرمود: پسرم! بر حضرت محمد و علی (ع) و بر من سخت و ناگوار است که از من کمک و آب بخواهی و یاری تو برایم میسّر نباشد. سپس از وی خواست دوباره به میدان برود و بجنگد و اظهار امیدواری کرد که از دست رسول خدا (ص) سیراب شود.
➖➖➖➖➖
🩸شـهادت سرخ:🩸
در مقاتل آمده؛ حضرت علی اکبر (ع) بارها به میدان رفت و باز به سوی خیمه ها بازگشت. و هربار رفت و آمد و نبرد سخت او را بیش از پیش تشنه تر می کرد و جراحات متعدد از جان او می کاهید. تا نهایت حضرت علی بن الحسین (ع) به دست قاتل ملعون «مره بن منقذعبدی» به شهادت رسیدند.
هنگامی که حضرت سیدالشهدا (ع) بر بالین پسر خود رسیدند، صورت بر چهره خونین ایشان گذاشتند و بارها دشمنان خدا را نفرین کردند. "و قتل الله قوما قتلوک…"و تکرار مى کرد که
"على الدنیا بعدک العفا." و جوانان هاشمى را طلبیدند تا پیکر او را به خیمه گاه حمل کنند.
👤گفتنی است؛ حضرت على اکبر، نزدیکترین شهیدى است که با امام حسین (ع) دفن شده و مدفن ایشان پایین پاى ابا عبد الله الحسین (ع) قرار دارد و به این خاطر ضریح امام، شش گوشه است.
🔸ایشان اولین عاشورا از بنی هاشم بوده است. شجاعت و دلاوری حضرت علی اکبر و رزم آوری و بصیرت دینی و سیاسی او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد.
✅شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
🆔 @Tarikh_Anbiya
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
💫 نقلی از شهید حاج قاسم سلیمانی:
در خواب از شهید زین الدین راز سیدمهدی شدن را پرسیدم و گفت: اینجا مقام سیادت گرفتم
🔹️ هیجانزده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟ همین چند وقت پیش، توی جاده سردشت؟»
◇ حرفم را نیمهتمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانیاش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسههاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زندهن.»
◇ عجله داشت. میخواست برود. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه میخوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمندهها برسونم.»
◇ رویم را زمین نزد و گفت: « قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی که میگم زود بنویس.»
◇ هولهولكی گشتم یک برگه كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم»
◇ بنویس: «سلام، من در جمع شما هستم» همین چند كلمه را بیشتر نگفت.
◇ موقع خداحافظی به او گفتم: «بیزحمت زیر نوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. زیرش نوشت: «سیدمهدی زینالدین»
◇ نگاهی بهتزده به آن كردم و با تعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی»
◇ سید مهدی گفت: « اینجا بهم مقام سیادت دادن.»
◇ از خواب پریدم. موج صدای مهدی هنوز توی گوشم بود «سلام من در جمع شما هستم»
# شهید زین الدین و حاج قاسم سلیمانی
🇮🇷
33.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
#گزارش_فعالیت
🔹در اجرای طرح #رمضان_جهادی به همت جهادگران قرارگاه جهادی شهید عباس دانشگر در مجموع به بیش از ۱۰۰ نفر کودک و نوجوان در محل مسجد امام جعفر صادق (ع) محله نیاوران (جعفرآباد) قاینات به مدت سه روز مباحث فرهنگی ، آموزشی و تربیتی آموزش داده شد.
🔹گفتنی است در این طرح در کنار برپایی سفره افطاری ساده ، برنامه هایی چون معرفی سبک و سیره زندگی شهدا ، بیان احکام متناسب با سن مخاطبان ، اجرا سرود ، مسابقه نقاشی با محوریت ماه رمضان و فلسطین ، ساخت کاردستی ، برپایی ایستگاه صلواتی ، مسابقه غذا های محلی ، انجام بازی گروهی مثل فوتبال و ... اجرا گردید و در پایان هدایای فرهنگی نیز اهدا شد .
🗓۱۶ تا ۱۸ فروردین ماه ۱۴۰۳
#رمضان_جهادی
#جهاد_ادامه_دارد
📌قرارگاه جهادی شهید عباس دانشگر
📌بسیج دانشجویی شهرستان قاینات وزیرکوه
📌کانون شهید دانشگر خراسان جنوبی(قائنات)
┏━━ °••°°•°🍃°••°°•°━━┓
@jahadi_ghaenat
@basijqaenat
┗━━ °••°°•°🍃°••°°•°━━┛
⚜️ 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹⚜️
🎬لحظه شهادت شهید ابراهیم عشریه
چه زیبا گلچین میکنی
خوبــــان عــــالــم را...!
و مـــن
مبهوت هر شهیدم
که چه زیبــــــــا میرود
تا عــــــــرش اَعــــــــلی!🕊
بهیاد سرهنگدوم پاسدار
شهید مدافعحرم ابراهیم عشریه
هدیه به روح مطهر شهید صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
@shahidgholamali🍃🌷🕊
شهیدان از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم
❤️23 روزمانده تا تولد شهید عباس دانشگر❤️
🌷55 روز مانده تا شهادت ......🌹
مطالب ناب شهدایی و دنیایی از دوستی ،مهر و محبت
کافیست کلیک کنید
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」
「 @khademoshohadajahrom 」
میگویند تنها اباذری جسم پاره پاره عباس را دید.
💭 میگفت بچه ها رو قبل رفتن جمع کردم تو اتاقم گفتم ۱۰ نفرید مطمئن باشید که ۲تا۳نفرتون یا شهید میشن یا مجروح، بازهم مصممترینشون عباس بود..
گذشت…
گفت از این جمع همشون هم قسم شده بودن که عباس رو عملیات ها نبرن و کلا مواظبش باشن
این آخرین بار هم خطی که اینا بودن کلا ۸ یا ۹ نَفَر از بچه های دانشگاه امام حسین بودن که عباس خبردار میشه بچه ها وضعیتشون خوب نیست.
عباس و یه نَفَر دیگه با ماشین میرن جلو، یه جایی کنار دیوار پارک میکنه.
وقتی خواستن بیان پایین، با موشک ضد تانک ماشین رو میزنن، تا پیاده بشه “بین در و دیوار” نارنجک منفجر میشه و میسوزه.
حاجی گریه میکرد ،شونه هاش میلرزید…
حاجی گفت من جنازشو دیدم
نه پهلو مونده بود…نه صورت… نه چشم…عباس خوش سیما بود،… سیمای قشنگشم گذاشت و رفت ..
آره حقش بود مثل زهرا (سلامالله) شهید بشه ،تو آتیش ،بین در و دیوار با پهلو و صورت زخمی..
••صلواتی بفرستیم به نیابت این شهید عزیز، هدیه محضر حضرت فاطمه سلام الله علیها به امید شفاعتشون
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
#شهید_عباس_دانشگر #نسئل_الله_منازل_الشهداء
#اللهمارزقناشهادةوجهادةفیسبیلک❤️🤲🏻
هدایت شده از •﴿مڪٺبشھێـد؏ـبآسدآݩشـگࢪ﴾•
کارت پایان دوره را گرفته بودیم و قرار بود به عنوان نیروهای کادری در دانشگاه بمانیم. می خواستیم سه نفری کار فکری و تربیتی را آغاز کنیم. روزهای اول در اتاق دانشجویی بودیم اما فضای انجابسیار شلوغ بود و نمی شد درآن فضا با آرامش فکر کرد. در دانشگاه به دنبال اتاق آرامی می گشتیم. بالاخره بعد از جست و جوی بسیار اتاق را پیدا کردیم که دیوارهایش از فرط کثیفی سیاه شده بود! باور نمی کردم که بشود ازچنین اتاقی محلی برا اقامت ساخت! اما آستین ها را بالا زدیم وشروع کردیم. سر تا پایمان را خاک گرفته بود. کار که تمام شد، یک قالی پیدا کردیم و کمدی گرفتیم تا حداقل های اقامت در یک اتاق را فراهم کرده باشیم.
دل عباس اما هنوز راضی نبود. می گفت دیوار ها هنوز کار دارند! هر چه تلاش کردم که از این قلم کوتاه بیاید افاقه نکرد. می گفت وقتی می شود وضعیت اتاق را از این بهتر کرد چرا نکنیم؟ بالاخره کسی را از بیرون دانشگاه آوردیم تا دیوار ها را مطابق میل عباس رنگ یاسی بزند!اتاق حالا روشن و دلپذیر شدهبود. بعداز شهادت عباس هر وقت از جلوی آن اتاق رد می شوم خاطرات آن روز ها برایم زنده می شوند و تلاش وهمت بلند عباس را بهتر درک میکنم.
👤به نقل از↓
″ مجتبی حسینپور ،همکارِشهید ″
📚 برگرفته از کتاب↓
″ لبخندیبهرنگشهادت ،فصل۳ ″
#خاکــریزخاطـرات #شهید_مدافع_حرم
#داداشعـباس #جوان_مؤمن_انقلابی
📣 فراخوان دعا برای موفقیت جبهه مقاومت و آزادی قدس
🔹با توجه به تشدید درگیریها در جبهههای مقاومت و تاثیر دعا بر سرنوشت جنگ؛
برخی کاربران فضای مجازی با راه اندازی کمپینی با دعوت به قرائت همگانی بخشهایی از دعای امام سجاد (ع) در حق مرزبانان خواستار حمایت از رزمندگان شدند
🔹1﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِينَ بِعِزَّتِكَ ، وَ أَيِّدْ حُمَاتَهَا بِقُوَّتِكَ ، وَ أَسْبِغْ عَطَايَاهُمْ مِنْ جِدَتِكَ
(1) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و به عزّتت مرزهای مسلمانان را محکم و استوار ساز و به نیرویت نگهبانان مرزها را توانایی بخش و عطایای آنان را به توانگریات کامل و سرشار کن
🔹﴿2﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ كَثِّرْ عِدَّتَهُمْ ، وَ اشْحَذْ أَسْلِحَتَهُمْ، وَ احْرُسْ حَوْزَتَهُمْ ، وَ امْنَعْ حَوْمَتَهُمْ ، وَ أَلِّفْ جَمْعَهُمْ ، وَ دَبِّرْ أَمْرَهُمْ ، وَ وَاتِرْ بَيْنَ مِيَرِهِمْ ، وَ تَوَحَّدْ بِكِفَايَةِ مُؤَنِهِمْ ، وَ اعْضُدْهُمْ بِالنَّصْرِ ، وَ أَعِنْهُمْ بِالصَّبْرِ، وَ الْطُفْ لَهُمْ فِي الْمَكْرِ
(2) خدایا بر محمّد و آلش درود فرست و تعدادشان را بیافزا و سلاحشان را تیز و برّا کن و اطراف و جوانبشان را محکم و نفوذناپذیر ساز و جمعشان را به هم پیوند ده و کارشان را رو به راه کن و آذوقه آنان را پیدرپی برسان و سختیهایشان را به تنهایی کارساز باش و به یاری خود نیرومند ساز و به شکیبایی مددشان ده و آنان را در چارهجویی، دقت نظر عنایت کن
#آزمون_اخر