eitaa logo
شهید عباس دانشگر۴۷(ابرکوه)
67 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
98 فایل
﷽ کانال۴۷ کانون شهیدعباس دانشگر مشخصات‌شهید: 🍃تولد:۱۸/ ۰۲ /۱۳۷٢ 🍂شهادت:۲٠/ ۰۳ /۱۳۹۵ 🌹محل تولد:سمنان 🥀محل شهادت:سوریه لقب: جوان مومن انقلابی نام جهادی:کمیل خادم کانال: @H_rastegar83 برای آشنایی بیشتردرکانال زیرعضوشوید: @kanoon_shahiddaneshgar
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطره ای از شهید عجمیان چندروز قبل از شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر💔 ݘیشده ڀہلوٺ•••ڪبوده بازوٺ••• ڇہ ورم داره•••گوشہ‌ے‌ابروٺ اے‌ڄان‌مادر•••بـے‌ڪس‌مـادر🥀
بارش حق رو مشــاهده میڪنید🙂🙌🏾😂.!
سلام خدمت خواهران و برادران گرامی❤️ ✅دوستانی که علاقه مند برای فعالیت در عرصه فرهنگی شهدا(شهید عباس دانشگر)هستند، حتما به پی وی جهت ارائه طرح وپاره ای از توضیحات مراجعه کنند. ✅ 🌹این طرح توسط پدر شهید و عوامل دیگه ارائه شده است🌹 توجه:👇🏻👇🏻👇🏻 مخصوصا دوستداران شهید دانشگر حتما مراجعه کنند آیدی: @dokhtar_haje
تو میگی ۸٠ میلیون ایرانی فدای بچه‌ام پدر محسن حججی میگه بچه‌ام فدای امنیت ۸٠ میلیون ایرانی، ما مثل هم نیستیم.
•°~🌸🍃 هیچ‌‌‌‌وقت‌فڪرنڪن ڪه‌امام‌‌زمان"عج"ڪنارت‌‌نیســت! همه‌‌ۍِحــرف‌ها‌و‌شِڪایت‌ها‌رو به‌امــام‌زمان‌بگو و‌‌این‌رو‌بدون‌ڪه‌تا‌حرڪت‌نڪنـۍ، برڪتــۍنمیاد‌سَمتت...
ازعکاسےپرسیدند . . بدترین‌لحظہ‌عکس‌گرفتنٺ‌کِۍبود؟ گفت:«خواستم‌ازکودکےعکس‌بگیرم؛ فڪرکردکہ‌دوربین‌اسلحہ‌منہ‌! ودستانش‌رابالابرد-! واقعااگرمدافعان‌حرم‌نبودن،چہ‌میشد-!؟ شایدجاے این‌کودڪ‌.. من‌و‌شما هرروز تن‌وجان‌مان ازصداےخمپارھ‌هاےشهرمےلرزید💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرات و عکس‌های دانشجوی بسیجی دانیال رضازاده را این کلیپ توسط همسر ایشان تهیه شده که فقط یک سال از زندگی مشترک‌شون می‌گذشت ———⃟‌💛⃟🌻⃟🌙⃟———— @raheyan_nor
👩ﺩﺧﺘﺮﻱ ﯾﻚ موبایل ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ ...📱 ﭘﺪﺭﺵ ﻭﻗﺘﻲ آنرﺍ ﺩﯾﺪ، 👴ﮔﻔﺖ : ﻭﻗﺘﻲ ﺁﻧﺮﺍ ﺧﺮﯾﺪﻱ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻛﺎﺭ ﻛﻪ ﻛﺮﺩﻱ چه ﺑﻮﺩ؟⁉️ 👩ﺩﺧﺘﺮ : ﺭﻭﻱ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭼﺴﭗ ﺿﺪ ﺧﺮﺍﺵ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻡ ﻭ ﯾﻚ ﻛﺎﻭﺭ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺧﺮﯾﺪﻡ .😊 👴ﭘﺪﺭ : ﻛﺴﻲ ﻣﺠﺒﻮﺭﺕ ﻛﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻜﻨﻲ؟⁉️ 👩ﺩﺧﺘﺮ : ﻧﻪ !😐 👴ﭘﺪﺭ : ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺕ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻛﺎﺭ ﺑﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﺳﺎﺯﻧﺪﻩ ﺍﺵ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﻧﺸﺪ؟⁉️🤔 👩ﺩﺧﺘﺮ : ﻧﻪ ﭘﺪﺭ ! ﺍﺗﻔﺎﻗﺎً ﺧﻮﺩ ﺷﺮﻛﺖ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﻣﯿﻜﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﯾﻦ ﻛﺎﻭﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﻨﯿﻢ .☺️ 👴ﭘﺪﺭ : ﭼﻮﻥ موبایلت ﺯﺷﺕ ﻭ ﺑﻲ ﺍﺭﺯﺵ ﺑﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﻛﺮﺩﻱ؟⁉️ 👩ﺩﺧﺘﺮ : ﺍﺗﻔﺎﻗﺎً ﭼﻮﻥ ﺩﻟﻢ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺿﺮﺑﻪ ﺑﺨﻮﺭﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻗﯿﻤﺖ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﺍﯾﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﻛﺮﺩﻡ😌 👴ﭘﺪﺭ : ﻛﺎﻭﺭ ﻛﻪ براش گذاشتی ﺯﺷﺖ ﺷﺪ؟⁉️🧐 👩ﺩﺧﺘﺮ : ﺑﻨﻈﺮﻡ ﺯﺷﺖ ﻧﺸﺪ ;🤔 ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﺯﺷﺖ ﻫﻢ ﻣﯿﺸﺪ , ﺑﻪ ﺣﻔﺎﻇﺘﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ گوشیم ﻣﯿﻜﻨﺪ ﻣﻲ ﺍﺭﺯﺩ .😊 👴ﭘﺪﺭ نگاه ﺑﺎ ﻣﺤﺒﺘﻲ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : 🌸ﺩﺧﺘﺮﻡ "! ﺣﺠﺎﺏ " ﯾﻌﻨﻲ ﻫﻤﯿﻦ .... ﺣﺠﺎﺏ_ﻋﺰﺕ_ﺍﺳﺖ_ﻧﻪ_ﻣﺤﺪﻭﺩیت.
گفت: میدونۍچرامیگیم‌رفیق‌ خیلےکمڪت‌میکنہ؟! -برا؎اینڪھ‌رفیق‌روی‌رفیق‌ اثرمیزارھツ♥️ معرفت‌بھ‌خرج‌میدھ‌و یھ‌ روزبھ‌ رسم‌رفاقت‌میبرتت پیش‌خودش... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌:)🌿
🍒افکار منفی به هر حال به سراغ ما می آیند و کلید اینست گاه آنان را بر زبان نیاوریم و به آنها توجه نکنیم. هرگاه فکر کردید از پس مشکلی بر نمی ایید باید سه کلمه بگویید: خدای من بزرگه💌 فقل حسبی الله ....
قهر بودیم؛در حال نماز خواندن بود نمازش که تموم شد؛نشسته بودم و توجهی به همسرم نداشتم ؛کتاب شعرش را برداشت وبا یک لحن دلنشین شروع کرد به خواندن ولی من باز باهاش قهر بودم!کتاب را گذاشت کنار…به من نگاه کرد و گفت:“غزل تمام”…نمازش تمام؛دنیا مات؛سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد . باز هم بهش نگاه نکردم؛این بار پرسید:عاشقمی؟؟؟سکوت کردم گفت: عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم می کند زدم زیر خنده و روبروش نشستم 😍
وقتي به خانه مي آمد ، من ديگر حق نداشتم كار كنم بچه را عوض مي كرد ، شير برايش درست مي كرد ؛سفره را مي انداخت و جمع مي كرد ، پابه پاي من مي نشست ، لباس ها را مي شست ، پهن مي كرد ، خشك مي كرد و جمع مي كرد آن قدر محبت به پاي زندگي مي ريخت كه هميشه به او مي گفتم : درسته كه كم مي آيي خانه ؛ ولي من تا محبت هاي تو را جمع كنم ، براي يك ماه ديگر وقت دارم ؛نگاهم مي كرد و مي گفت : تو بيش تر از اين ها به گردن من حق داري يك بار هم گفت : من زودتر از جنگ تمام مي شوم و گرنه ، بعد از جنگ به تو نشان مي دادم تمام اين روزها را چه طور جبران مي كردم همسر شهید حاج ابراهیم همت 😍
روزی که مصطفی به خاستگاری من آمد مادرم به او گفت این دختر صبح ها که از خواب پا می شود ، در فاصله ای که دستش را شسته و مسواک می زند ، یک نفر تختش را مرتب کرده است و لیوان شیر را جلوی در اتاقش آورده اند و قهوه را آماده کرده اند. شما می توانید با این دختر ازدواج کنید؟ مصطفی که خیلی آرام گوش می کرد ؛ گفت : من نمی توانم برایش مستخدم بگیرم ، ولی قول می دهم تا زنده ام ،وقتی بیدار شد ، تختش را مرتب کنم و لیوان شیر و قهوه را روی سینی بیاورم روی تخت تا وقتی شهید شد این کار را می کرد ، خودش قهوه نمی خورد اما چون می دانست ما لبنانی ها عادت داریم ؛ درست می کرد و وقتی منعش می کردم ، می گفت :من به مادرتان قول داده ام تا زنده ام این کار را برای شما بکنم همسر شهید مصطفی چمران 😍
وقتی این مرد بزرگ از جبهه به خانه می آمد آن قدر کار کرده بود که شده بود یک پوست و استخوان و حتی روزها گرسنگی کشیده بود، جاده ها و بیابانها را برای شناسایی پشت سر گذاشته بود اما در خانه اثری از این خستگی بروز نمی داد می نشست و به من می گفت در این چند روزی که نبودم چه کار کرده ای؛چه کتابی خوانده ای و همان حرفهایی که یک زن در نهایت به دنبالش هست؛ من واقعاً احساس خوشبختی می کردم همسر شهید حسن باقری 😍
دعوت شده بودیم به یک عروسی؛پارچه خریدیم و برش زدم که برای مراسم پیراهن بدوزم، امافرصت نمی شد بدوزمش شبی که عروسی بود، بی حوصله بودم گفتم: منصور، دیدی آخرش نرسیدم اون لباس رو بدوزم؟ دیگه نمی تونم عروسی برم ؛منصور گفت:حالا برو اتاق رو ببین، شاید بتونی بری گفتم: اذیت نکن؛ آخه چه جوری می شه بدون لباس رفت؟ منصور دستم را گرفت و من را سمت اتاق برد در را که باز کردم، خشکم زد؛ لباس دوخته شده بود و کنار چرخ آویزان بود منصور را نگاه کردم که می خندید؛از طرز نگاه کردن و خنده اش فهمیدم کار خودش است گفت: نمی خوای امتحانش کنی؟ با ناباوری پوشیدمش؛ کاملا اندازه بود ؛کار منصور عالی بود؛ خوش دوخت و مرتب با خوش حالی دویدم جلوی آینه به نظرم قشنگ ترین لباس دنیا بود همسر شهید ستاری 😍
میدونی‌چیھ؟! انگشترِحاج‌قاسم‌↓ بعدازاون‌انفجارسنگین‌سالم‌موند...! -داداش‌آرمان؛ چجوࢪےزدنت‌ڪہ‌انگشترت‌شکست(:💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تابلو زن زندگی در تهران چرندیات مجازی، این کلیپ با نرم افزار "motion tracking" ساخته شده است. در فیلم‌های هالیوودی نیز از این تکنیک استفاده می‌شود @raheyan_nor
گفت‌ مادرتان؟ گفتیم زهرا❤️