eitaa logo
راه زلفا
72 دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
9.5هزار ویدیو
53 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
: 🔸ماه رمضان مثل باران رحمتی بر فضای زندگی ما می‌بارد؛ آلودگی‌ها، زیادی‌ها، زنگار گرفتگی‌ها و کثافت‌هایی را که به دست خود ما در محیط زندگی و در جان و دلمان پدید آمده است، می‌شوید و فضا را مصفّا و دلها را نورانی می‌کند. ۱۳۷۸/۱۰/۴ 🔺
هرکی اهل بلاست بسم الله.mp3
8.06M
🎙حاج حسین یکتا هر کی اهل بلاست بسم الله...❗️ وقف امام زمان (عج) باشیم ...❗️ کاری کنیم امام زمان (عج) برنامه هایش روی ما انجام دهد.....🤲 🤲🌷 🌹
🌺 نماز شب سوم 🌙 ماه مبارک رمضان ده رکعت است که در هر رکعت بعد از حمد پنجاه مرتبه سوره توحید را بخوانید 🌺🌸🌺 🌸🌺 🌺
‌‌‌‌‌🎆✨🌙--------------------🌟 بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد اللهم عجل لولیک الفرج 🎆✨🌙✨‌‌--------------------🌟
🌹🕊🌹🕊🌹 زمستان 56 بود. پس از ماجرای توهین به حضرت امام در یکی از روزنامه‌ها قیام مردم قم آغاز شد. بلافاصله حرکت خروشان ملت به دیگر شهرها رسید. خواهر بزرگ ما در آن زمان دانشجوی دانشگاه اصفهان بود. بیشتر اخبار اعتصابات و ... را از طریق او باخبر می‌شدیم. در سال 57 محمد با چند جوان انقلابی محل دوست شده بود. یک شب چند نوار کاست از سخنرانی‌های امام را به خانه آورد. روز بعد از نوارها تکثیر کرد و به دوستانش داد. اعلامیه‌های امام را هم به همین طریق پخش می‌کرد. خیلی شجاعت داشت. در حالی که در آن زمان محمد 14 ساله بود! شهید محمد تورجی زاده
‏کافـیه انسـان باشی تا بفـهـمی ارزش اینـکار چـقـدر بالاسـت ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴افطاری مورد علاقه‌ی رهبر انقلاب 🔹رهبر انقلاب نقل می‌کنند ماه رمضان ۱۳۹۰(قمــری) در زندان از راه رسید. با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شــد؛ چون از کودکی این ماه را دوست می‌داشتم. هنگام افطار فرا رسید، اما چیزی برای من نیاوردند. نماز را خواندم. لحظات شادی‌آور سر سفره افطار در کنار خانواده، با سماوری که در برابر ما می‌جوشید، در خاطرم گذشت. خوردنی‌های سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ بویژه مختص خود را(غذای معروف مشهدی‌ها که ظاهراً مختص خود آنها است) به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست می‌داشتم. این «ماقوت» از آب و نشاسته و شکر تهیه می‌شود و به شیوه خاصی آن را می‌پزند. همسر من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، بخوبی وارد است. 🔹ناگهان به خود آمدم و از خداوند مغفرت طلبیدم. شاید این گرسنگی بود که خاطرات یاد شــده را در ذهنم برانگیخت. شاید تنهایی بود. به هر حال باید صبر کرد. نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای به دست آوردم. مدتی بعد شــام آوردند، که به خاطر نامرغوبی، دل بدان رغبت نمی کرد. اما قدری از آن را خوردم و بقیه را برای سحری گذاشتم. در سحر هم مابقی آن را با اکراه خوردم، زیرا این غذا از اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوع‌تر شده بود. نخستین روز بر این منوال گذشت. روز دوم، نگهبــان اطلاع داد که چیزی برای شــما فرستاده شــده. آن را گرفتم و باز کردم، دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده اســت. 🔹این غذاها برای چند نفر کافی بود. همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به زندان برساند. همچنین در همان روز، از منزل برایم وســایل تهیه و صرف چای آوردند. لذا افطاری خوشــمزه و مطبوعی بود که به قــدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم. این کار هر روز تکرار شد.  📙 کتاب خون دلی که لعل شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا