💠 دعای #عرفه پای تلویزیون
▪️شبکه ۱: ساعت ۱۶:۱۵ از صحرای عرفات
▪️شبکه ۲: ساعت ۱۷:۳۰ از حسینیه هدایت
▪️شبکه ۳: ساعت ۱۷ از حرم امام رضا(ع)
▪️شبکه ۴: ساعت ۱۶:۳۰ از مصلای امام خمینی(ره)
▪️شبکه ۵: ساعت ۱۵:۳۰ از حرم عبدالعظیم(ع)
▪️شبکه قرآن: ساعت ۱۵:۳۰ از کربلای معلی
▪️شبکه افق: ساعت ۱۷ از حرم حضرت معصومه (س)
▪️شبکه آموزش: ساعت ۱۷ از حرم امام خمینی (ره)
▪️شبکه جامجم: ساعت ۱۷ از حرم شاهچراغ (ع)
🌐 فارس نیوز
8.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من عمریست
یاد حنجر تو
گریه می کنم..♥️
دست مارا برسانید به محرم😭
•°
می فرماید: مولای من !
"بارک لی فی قدرک"
ای مقدر الامور، ای کسی که تقدیرات
امور به دست توست،
"بارک لی فی قدرک"
قدر خودت را برای من جوری تنظیم
کن که ظاهر و باطن مرا تلفیق بدهد.
سید الشهدا(ع) در عبارات دیگری
بسیار به خدا پناه می برد از اینکه
تقدیر آدم اینجوری بشود:
"ان القضاء و القدر یمنینی،"
قضا و قدر جوری حکم کند ؛
"و ان الهوا به وثائق الشهوه اثرنی"
خواسته های دل جور دیگری حکم کند.
چه وضع نامناسبی پیش میآید!!
یک ناهماهنگی، یک دوگانگي سختی
در درون پیش می آید که هر چه به
سر آدم می آید از همان دوگانگی است.
تمام عذاب ها منشاش اینجاست که
قضا و قدر حکمی می کند و دل حکم
دیگری می کند.
سیدالشهدا(ع) پناه می برد به خدا
که خدایا من اینجوری هستم
به من رحم کن!
پنجه در پنجه تقدیر نشاید افکند
زانکه بازوی قضا سخت تر از فولاد است
| استاد سید علی نجفی |🌱•°
doaye_arafe_rahbari.mp3
2.48M
#مقاممعظمرهبری
فردا روز عرفه است ؛
قدر این روزهای باارزش را بدانید.!
🔴 عرفه روز اعتراف
🔵 از امام صادق(سلام الله علیه) سؤال شد: عرفات را چرا عرفات نامیدهاند؟
🌕 حضرت فرمود: «جبرئیل، حضرت ابراهیم را روز #عرفه به این مکان آورد، چون ظهر فرا رسید، جبرئیل گفت: ای ابراهیم! به گناه خود اعتراف کن و مناسکت را بیاموز! چون جبرئیل گفت اعتراف کن! این سرزمین عرفات نامیده شد».
📚 بحارالانوار ج ۷۴، ص ۴۰۲
راه زلفا
•°
امروز به عرفاتی که در من،
قد کشیده است،
با تمام دلم قدم میگذارم!
فرصتی دست داده تا من،
این مدعی عنوان خلیفهاللّهی را،
به پای میز محاکمه بکشانم!
باید لحظه های خطاکارم را
بیهیچ تعارفی،
به قضاوت بنشینم!
گذشته اندوهگینم را عارفانه بنگرم
و صادقانه به اعتراف برخیزم.
فردا دیر است!
امروز باید خودم را بشناسم!
بدانم کیستم و کجای عالم ایستادهام؟!
ای روح خسته و آشفته من!
شتاب کن!
بلندتر قدم بردار!
دیار معرفت نزدیک است و من،
بوی خوش «عرفه» را میشنوم!
امروز میخواهم غل و زنجیر اسارت
از پایت بگشایم
و یوق بندگی تن،
از گردنت بردارم!
میخواهم به بالهای همیشه بستهات
وسعت پرواز ببخشم!
با من بیا!
تو را به سرزمینی میبرم که
تمام سروهایش،
از بار تعلّق آزادند!
به دیاری که زیر چرخ کبودش،
تمام همّتها رنگ او را دارند و دلها،
هروله قُرب و اشکها،
طعم نیاز و سرها،
همه سودای بندگیاش را!
تو را به سرزمینِ کشف و شهود میبرم؛
تا عظمتِ گشمدهات را بیابی و
وسعتِ بینهایتت را به تماشا بنشینی!
فردا دیر است!
همین امروز،
باید دنیای درونم را بشناسم و
سرگردانیام را به مقصد برسانم!
باید تا قلّه ندامت صعود کنم
و گردنه های وحشتناک جهل و هوی
را دور بزنم.
باید از آهِ جانسوز توبه،
آتش فشان خاموشِ وجدانم را
شعلهور سازم.
باید از برهوت منیّتها عبور کنم
و دریا دریا گناهم را پشت سر بگذارم!
آه چه راه دشواری را پیش رو دارم!
باید امروز در عرفات وجودم جاری شوم!
امروز وسعتِ بینهایت خدا را،
به رُخ خود خواهم کشید!
باید امروز ساکنان عرش و ملکوت،
با فریاد اَنْتَ الّذیهای من،
همآوا شوند و از اعتراف اناالّذی هایم،
به شِکوه آیند!
امروز صحرای عرفاتِ وجودم را،
به بهشت دلانگیزی از عرفه مبدّل
خواهم ساخت
و هم زمان با هبوط منیّتها،
لحظه قشنگِ تولد آدمیّتم،
را جشن خواهم گرفت.
#منعرفنفسهفقدعرفربه...!🌱°•