ساعت ۱۴:۲۶ بعدازظهر روز دوشنبه دهم ماه محرمالحرام سال ۱۴۱۵ هجری قمری، مطابق با روز عاشورا و مصادف با سیام خرداد ۱۳۷۳ هجری شمسی، در حالی که رواقها، صحنها، بستها و اطراف مرقد و ضریح مطهر امام هشتم حضرت رضا(ع)، از جمعیت موج میزند و مردم برافروخته از عشق و ارادت به سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، غرق عزاداری و نوحهسراییاند، صدای مهیب انفجار بمب، فضای روضه منوره حرم مطهر امام رضا(ع) را پر میکند و انفجار سهمگین، همه جا را به لرزه درمیآورد.
منافقین انفجار بمب در حرم مطهر امام رضا علیهالسلام را به عهده گرفتند. به گزارش خبرنگار :
یک تلفنکننده ناشناس که خود را سخنگوی گروهک تروریستی منافقین معرفی میکرد در تماس با دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی مشهد مسئولیت انفجار بمب در حرم مطهر حضرت رضا علیهالسلام را به عهده گرفت.
تلفن کننده که با لحن تند و ناسزاگویی ادعاهای خود را مطرح میکرد گفت: این انفجار به انتقام خون آنچه او شهدای ۳۰ خرداد اعلام میکرد بوده است.
وی مدعی شد عوامل دیگری نیز در روزهای آینده علیه منافع رژیم نظام جمهوری اسلامی انجام خواهد داد. این تلفن کننده با پرخاش و ناسزاگویی به مسئولین تلفن را قطع کرده است.
این جنایت هولناک و بیسابقه در پی انفجار یک بمب که حدود ۵ کیلوگرم وزن داشت در بعد از ظهر روز دوشنبه روی داد. بر اثر انفجار این بمب ۲۵ تن شهید و حدود ۲۹۰ نفر مجروح شدند
44.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«عاشورا در عاشورا» روایتی از انفجار در حرم امام رضا (ع)
شرح داستان ۳۰ خرداد سال 1360
را شاید بتوان اینگونه خلاصه کرد که با رأی مجلس اول به بیکفایتی سیاسی بنیصدر، سازمان منافقین به همراه دیگر گروههای مخالف جمهوری اسلامی که تا پیش از این ادبیاتی دیپلماتیک داشتند، با تجمع در شهرهای مختلف قصد ایجاد تشنج شدید در سراسر کشور را داشتند و این اتفاق در همزمانی نسبی با میتینگ جبهه ملی (۲۵ خرداد) در اعتراض به لایحه قصاص در میدان فردوسی رخ داد. در نتیجه این تحولات یک هفتهای ۱۶ نفر در تهران کشته و ۱۵۰ نفر زخمی شدند. جنگ شهری در شهرهای مختلف کشور از جمله اصفهان، تبریز، اراک، اهواز، بندرعباس و تعدادی دیگر از شهرها نیز به وقوع پیوست.
مرحوم هاشمی رفسنجانی با تشریح اتفاقات این روز مینویسد: «گروهکهای مجاهدین خلق و پیکار و رنجبران و اقلیت فدایی و ... تدارک وسیعی برای ایجاد آشوب و جلوگیری از کار مجلس دیده بودند و به نحوی اعلان مبارزه مسلحانه کردهاند. از ساعت چهار بعدازظهر به خیابانها ریختند و تخریب، قتل، غارت و آشوب را در تهران و بسیاری از شهرستانها آغاز کردند. کمکم نیروهای سپاه و کمیتهها و حزباللهیها به مقابله برخاستند. من در مجلس بودم. صدای تیراندازی از چندین نقطه شهر به گوش میرسید. خبر از جراحت و شهادت عدهای نیز میرسید. وی ادامه میدهد: جمعی از نمایندگان در دفتر من جمع شده بودند. نزدیک غروب، آقای زوارهای مسئول ستاد امنیت آمد و نوار ضبط شده از ارتباطات تلفنی مرکز فرماندهی مجاهدین خلق با رابطهای آشوب خیابانی را آورد که برنامه وسیع تخریب و آشوب آنها را مشخص میکرد. اوایل شب، آشوبگران شکست خوردند و متفرق شدند، بدون اینکه کار مهمی از پیش ببرند؛ به جز تخریب چند ماشین و مرگ و جرح چند نفر از طرفین. شب را در مجلس ماندم».
روزنامه اطلاعات هم با ضد ملی خطاب کردن جریان منافقین نوشته بود: «آشوبهای مسلحانه جبهه متحد ضد انقلاب، سلطنتطلبان و پیکاریها چندین کشته و مجروح به جا گذاشت/ اخطار شدید سپاه به آشوبگران و محاربین با خدا/ در حمله مسلحانه مجاهدین ۱۴ پاسدار شهید شدند/ بنیصدر از فرماندهی کل قوا عزل شد/ ۲۳ ضد انقلاب تیرباران شدند».
در این میان اما اطلاعیه دفتر امام خمینی (ره) تعیین کننده و مهم بود. در متن این اطلاعیه خطاب به مردم نوشته شده بود: «بار دیگر جنایتکاران خودفروخته منافق در تهران و بعضی از شهرستانها جنایت آفریدند. جنایتی که کمتر میتوان نظیرش را نشان داد. اینان بهعنوان طرفداری از آقای بنیصدر در مرئا و منظر مردم شکم دریدند و سر بریدند و اسید بر روی پسران و دختران معصوم پاشیدند و جنایات دیگری که قلم از بازگوکردنشان شرم دارد. جوانان پاکباخته و با خلوصی را که خدمات شایانشان به انقلاب زبانزد همگان بود را شناسایی کرده با فجیعترین وضعی به خاک و خون کشیدند. حضرت امام مد ظله شدیداً از این واقعه متأثر و این مصیبت جانگداز را به پیشگاه حضرت بقیهالله ولی عصر ارواحنا فدا و ملت شهیدپرور ایران و بهخصوص بازماندگان عزیز و صبور شهدای راه اسلام و آزادی تبریک و تسلیت عرض نموده از خداوند بزرگ برای آنان صبر جمیل آرزو مینماید. والسلام علیکم یا انصار دینالله».
(منتشرشده در روزنامه کیهان ۱ تیر ۱۳۶۰).
آنان که به من بدی کردند، مرا هشیار کردند.
آنان که از من انتقاد کردند، به من راه و رسم زندگی آموختند.
آنان که به من بی اعتنایی کردند، به من صبر و تحمل آموختند.
و آنان که به من خوبی کردند، به من مهر و وفا و دوستی آموختند.
پس خدایا به همه ی آنانی که باعث تعالی دنیوی و اخروی من شدند، خیر و نیکی دنیا و آخرت عطا بفرما...
چریک دانشمند، شهید دکتر #مصطفی_چمران
🍃
الـّلـهـم صـَل ِّ عـَلـَی مـُحـَمـَّدٍ وَآلِ مـُحـَمـَّدٍ وَعـَجــِّل ْ فــَرَجـَهـُم
خیلی چیزها در مورد #چمران گفته شده است
اما به گمانم آنچه خود او در نجواهای قلمش میگوید،
از همه این گفته ها و نوشتهها استخوان دارتر و گویاتر است...
آنچه خودش نوشته، از همه حرفهای دیگر به چمران نزدیک است... چمرانتر است...
خود خود اوست...
خود اویی که هیچ وقت ادعایی نداشت و با این همه آپشن های علمی و نظامی و مدیریتی، خودش را هیچ میدانسته و نشسته در دل نیمه شب نوشته ...
"خدایا! از آنچه كرده ام, اجر نمی خواهم و به خاطر فداكاری های خود بر تو فخر نمی فروشم. آنچه داشته ام, تو داده ای و آنچه كرده ام, تو میسّر نموده ای. همه استعدادهای من، همه قدرت های من همه وجود من زاده اراده توست"
چمران
چه آن زمانی که نابغه علمی و استاد دانشگاه امریکا بود، چه وقتی چریک و مبارزی در لبنان
و چه آن موقعی که فرمانده و قهرمان وطنش در جنگ های نامنظم کردستان بود... هیچ وقت
چیزی جز یک حزب اللهی اصیل نبود...
از آن حزب اللهی های اندیشمند زلال که وطنش را دوست داشت، زندگی را دوست داشت... درس خواندن و تولید علم را دوست داشت، بچه های یتیم مؤسسه را که برایشان پدری کرد و هنوز نسل های بعدیِ همان ها میشوند مدافعان حرم لبنانی دوست داشت،
غاده دختری که خود او برایش روسری قرمزخوشرنگی گرفت و محجبه و عاشق دین و بعد عاشق خودش کرد و تا ساعتی پیش از شهادت کنارش گل گفتن و گل شنیدن را دوست داشت،
در خلوت شب با خدا حرف زدن را دوست داشت،
بچه های کوچک را دوست داشت،
گل ها و حیواناتی که وسط عملیات و توپ و خمپاره جنگ میدید، زیر آتش گلوله از ماشین پیاده میشد دست نوازشی سرشان میکشید دوست داشت...
شیعیان علی را دوست داشت...
هنر و نوشتن را دوست داشت...
امام امت را دوست داشت...
و از همه این ها بالاتر، بقول خودش جهاد و مبارزه با اسراییل را خیلی دوست داشت،
چون فرق بین مرد و نامرد را در همین میدانست...
چمران از آن حزب اللهی های اصیل است که میشود بهشان افتخار کرد... بهشان تکیه کرد
و در هر عصر و زمانی الگو قرارشان داد...
از آن آدم های قوی که در همه ابعاد رشد کرده اند و دیگران کنارشان بزرگ میشوند...ساخته میشوند... به درد بخور میشوند...
بقول آن نویسنده، چمران را در دو کلمه میشود خلاصه کرد مرد رؤیاها... #سحر_شهریاری
#شهید_چمران