eitaa logo
راه زلفا
68 دنبال‌کننده
23.4هزار عکس
11.3هزار ویدیو
69 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چندجا خیلی سخت گذشت گوشه‌هایی از مراسم تدفین شهدای کرمان | عضوشوید 👇 @hosein_darabi
7.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب جمعه شب زیارتی اباعبدالله اخرین روضه عادل رضایی از شهدای حادثه کرمان رو گوش بدید😭 روایت حادثه کرمان از خانواده‌های شهدا | عضوشوید 👇 @hosein_darabi
5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توضیحات خوبی درباره حمله صبح امروز رژیم صهیونسیتی به مقر مستشاران ایرانی در دمشق سوریه که سید پویان حسین‌پور در پیجش منتشر کرده. صهیونیست‌ها هم عصبی‌اند و هم خطر ماهوی را احساس کردند و از طرفی هم در غزه شکست خوردند و اهداف اعلامی را محقق نکردند و حالا برای تقلیل آثار شکست و البته مثلا واکنش به کنش‌های جبران‌ناپذیر مقاومت رفتار عصبی نشان می‌دهند ... | عضوشوید 👇 @hosein_darabi
چرا امام جواد مبارک ترین مولود است؟ تنها امامی که برادر امام قبلی بود، امام حسین علیه السلام بود. بعد از امام حسین، امر امامت فقط در فرزند امام محقق می‌شد. این مساله خیلی مهم بود. چون خیلیا ادعای امامت میکردن، بعد که از دنیا میرفتن، وقتی فرزند پسر نداشتن، مردم میفهمیدن اون امام نبوده. مثلا بعد از شهادت امام صادق(ع)، خیلیا رفتن سراغ پسر بزرگتر امام صادق به اسم عبدالله، و اونو به عنوان امام انتخاب کردن. عبدالله بعد از 70روز فوت کرد. پسری هم نداشت که امام بعدی باشه. پیروان عبدالله فهمیدن که عبدالله امام نبوده، برگشتن و پسر دیگر امام صادق یعنی امام موسی‌کاظم رو امامشون قرار دادن. در اون زمان بنا بدلایلی امامان امام بعدیشونو بطور واضح و عمومی معرفی نمیکردن. بخاطر همین خیلیا اشتباه میکردن. بعد از شهادت امام موسی کاظم فتنه بزرگی اتفاق افتاد. وکلای امام موسی کاظم که هزینه هنگفت خمس و زکات شیعیان دستشون بود. طمع کردن و گفتن امام موسی کاظم از دنیا نرفته و زنده‌اس. با این دروغ می‌خواستن وجوهات شرعی رو تحویل امام بعدی ندن. حتی مراجع تقلید اون زمان رو هم تطمیع کردن با ده‌ها هزار سکه طلا که فتوا بدن امام زنده‌اس. ولی برخی از یاران وفادار اهل بیت قبول نکردن و ایستادگی کردن. این وکلا حتی برادران امام رضا علیه السلام رو هم با مقدار زیادی پول فریب دادن که بگن امام به شهادت نرسیده. این امام‌زاده ها هم اغوا شدن و دائما درحال توطئه بودن علیه امام رضا. برخی از شیعیان به امامت امام رضا علیه السلام یقین پیداکردن. تنها مشکلی که وجود داشت این بود که امام رضا تا سن چهل سالگی صاحب فرزند نشده بود. برخی از شیعیان دچار شک وشبهه شدن، که اگر امام رضا پسری نداشته باشه، امامت خودش هم از بین میره. از طرفی اون وکلا و برادران امام رضا خوشحال بودن که علی‌بن مو‌سی الرضا فرزند پسری نداره. و منتظر بودن که حضرت از دنیا بره و به مردم بگن دیدید گفتیم امام موسی کاظم از دنیا نرفته؟ دیدید گفتیم علی بن موسی، امام نبوده؟ یا یکی از خودشون رو باهماهنگی، امام معرفی کنن شرایط بسیار سخت شده بود. سن امام رضا(ع) از چهل سالگی گذشته بود که خداوند امام جواد رو به حضرت عطا کرد. اینجاهم کوتاه نیومدن، کار به جایی رسید که بچه رو بردن به یه نسب‌شناس دادن که تشخیص میداد از خصوصیات پدر و فرزند که پدر بچه کیه. عمداََ چند نفرو بدون امام رضا بردن پیشش گفتن پدر این بچه کدومه؟ اون طرف با دقت چند نفر رو دید گفت اینا پدر بچه نیستن، اون مردی که اون دور وایساده پدرشه. که علی بن موسی الرضا بود. این تهمتشون هم کار به جایی نبرد از این جهت است که امام جواد(علیه السلام) رو مبارک‌ترین مولود می‌نامند. چون جلوی توطئه و فتنه‌های بسیار بزرگی رو گرفت. از طرف دیگه مساله مهمی رو تو بحث امامت با تلاش‌های علمی خودش آموزش داد، اینکه امام 8ساله با امام 50ساله تفاوتی نداره. میلاد (علیه السلام)، نور چشم‌ امام رضا رو تبریک عرض میکنم. ‌✍ حسين دارابی | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 اولین حضور مدیر شبکه من‌و‌تو جلوی دوربین/ از دلالی برای صهیونیست‌ها تا پایان شبکه بهایی من‌و‌تو 👤 بغض «کیوان عباسی»، مدیر من‌وتو در اعلام رسمی پایان این شبکه بهایی: 🔺هم از طرف پدری و هم مادری همگی ارتشبد و نظامیان رضاخان و محمدرضاشاه بودند! پدرم هم از اسرائیل واردات انجام می‌داد! 🔺شبکه من‌‌و‌تو دیگر جای رشد نداشت! او رسما دعوت شهروندان ایرانی و جوانان مردم به آشوب و نافرمانی‌های مدنی را یک بیزینس خواند! | عضوشوید 👇 @hosein_darabi
🔴 خفقان شدید زمان امام کاظم (علیه السلام) و سرگردانی شیعیان در تشخیص امامِ بعد از امام صادق علیه السلام هشام بن سالم میگوید: «من و ابوجعفر مؤمن الطاق بعد از وفات حضرت صادق(ع) در مدینه بودیم و اکثر مردم اتفاق نظر داشتند بر آنکه عبدالله افطح پسر آن حضرت، بعد از پدرش امام است.  من و ابوجعفر نیز بر او وارد شدیم و دیدیم مردم به سبب آن که روایت کرده اند امر امامت در فرزند بزرگ است، بر دور او جمع شده اند. ما داخل شدیم و از او مسئله ای پرسیدیم چنانکه از پدرش میپرسیدیم. پرسیدیم از او که زکات در چه مقدار واجب است؟ گفت: «در هر دویست درهم، پنج درهم واجب است.» گفتیم: «در صد درهم چقدر؟» گفت: «دو درهم و نیم.» گفتیم: «به خدا قسم که مرجئه چنین چیزی که تو میگوئی نمیگوید.» عبدالله دستهایش را به آسمان بلند کرد و گفت: «به خدا قسم که من نمیدانم مرجئه چه میگویند.»  پس ما حیران و سرگردان از نزد او بیرون آمدیم و در کوچه های مدینه میگشتیم و نمیدانستیم کجا و پیش چه کسی برویم، بسوی مرجئه برویم یا بسوی قدریه یا زیدیه یا معتزله یا خوارج؟ در این حال بودیم که من دیدم پیرمرد ناشناسی با دستش بسوی من اشاره کرد که «بیا».  من ترسیدم که او جاسوس خلیفه منصور دوانیقی باشد، چون آن ملعون در مدینه جاسوسانی قرار داده بود که آنها متوجه شوند، شیعیان امام جعفر صادق بر چه کسی اتفاق کرده اند تا او را به قتل برسانند، و من ترسیدم که او از ایشان باشد. به ابوجعفر گفتم: «تو دور شو، همانا من بر خودم و بر تو خائف هستم لکن این مرد مرا خواسته است نه تو را، پس دور شو که بی‌جهت خود را به کشتن ندهی.» پس ابوجعفر قدری دور شد و من همراه آن شیخ رفتم و گمان داشتم که از دست او خلاصی نخواهم شد. پس مرا تا درب خانه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام برد و گذاشت و رفت. سپس خادمی از داخل خانه آمد و به من گفت: «داخل شو خدا تو را رحمت کند.» پس داخل شدم و دیدم حضرت موسی بن جعفر است. آن حضرت بدون مقدمه فرمود: «بسوی من بیا نه بسوی مرجئه و نه قدریه و نه معتزله و نه خوارج، بسوی من، بسوی من.» گفتم: «فدایت شوم! پدرت از دنیا درگذشت؟» حضرت فرمود: «آری.» [برای اطمینان از این که او غایب نشده است این سوال پرسیده شده است] گفتم: «فدایت شوم، بعد از او چه کسی امام ما است؟» حضرت فرمود: «اگر خدا بخواهد تو را هدایت خواهد کرد.» گفتم: «فدایت شوم، عبدالله گمان میکند که او بعد از پدرتان، امام است.» حضرت فرمود: «عبدالله، میخواهد خدا عبادت نشود.» دوباره پرسیدم: «چه کسی بعد از پدر شما امام است؟ حضرت دوباره فرمود: «اگر خدا بخواهد تو را هدایت خواهد کرد.» با خود گفتم: «سؤال را خوب مطرح نکردم.» [و امام بخاطر خفقان صریحا نمیخواد امامت خودش رل اذعان کند] گفتم: «فدایت شوم آیا بر شما امامی هست؟» حضرت فرمود: «نه». پس هیبت و عظمت از آن حضرت مرا فرا گرفت مانند آن هیبت و عظمتی که از طرف امام صادق مرا فرا میگرفت. گفتم: «فدایت شوم، آیا سؤال کنم از شما آنچنان که از پدرتان سؤال میکردم؟» حضرت فرمود: «سؤال کن و جواب بشنو ولی فاش نکن که اگر فاش کنی، بیم کشته شدن است.» پس سؤالات از آن حضرت نمودم، پس یافتم که او دریائی است، گفتم: «فدایت شوم شیعه تو و شیعه پدرت در گمراهی و حیرت هستند، آیا آنها را آگاه کرده و بسوی امامت شما بخوانم؟» حضرت فرمود: «هر کدام را که آثار رشد و صلاح در او مشاهده میکنی مطلع کن و از ایشان عهد بگیر که کتمان نمایند و اگر فاش کنند پس سرشان بریده است.» و با دست مبارکش بر حلقش اشاره فرمود. پس من بیرون آمدم و به مؤمن الطاق و مفضل بن عمر و ابوبصیر و سایر شیعیان اطلاع دادم. شیعیان امام کاظم(ع) می‌آمدند و به امامت آن حضرت یقین میکردند و رفتن نزد عبدالله را ترک کردند و فقط عده بسیار کمی نزد او میرفتند منابع: الارشاد، شیخ مفید، ج2، ص213_215 کافی ج1، ص352 | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
🔻 ماجرای خواب عجیبی که رهبر انقلاب دیده بود! / وقتی امام لقب «یوسف» را به خامنه‌ایِ جوان می‌دهد ... حول و حوش سال 46، در روزهایی که اوضاع سیاسی مشهد پر از تنش و خفقان بود، آیت الله خامنه‌ای برای سومین بار به خاطر فعالیت‌های سیاسی‌شان دستگیر شدند. ایشان نقل می‌کنند که همان شب، خواب عجیبی دیدند: "خواب دیدم که حضرت امام خمینی(ره) وفات کرده و جنازه ایشان در یکی از خانه‌های مشهد واقع در نزدیکی خانه پدر من روی زمین است! دردی جانکاه قلبم را می فشرد. تابوت را از خانه بیرون آوردیم و روی دوش گرفتیم. چیزی که بر غم و درد من می افزود، این بود که می‌دیدم برخی از علمای مشهور که هنوز چهره‌هایشان را در خاطر دارم بدون آنکه احساس اندوه‌ای در آنها مشاهده شود با هم صحبت می‌کنند و می‌خندند! من به پایین پا نزدیک شدم تا با امام وداع کنم. وقتی کنار پا ایستادم، ناگهان دیدم دست راست امام به سمت بالا حرکت می‌کند. حیرت شدیدی سراپایم را گرفت. سپس دیدم امام با چشمان بسته شروع کرد به حرکت برای نشستن، تا اینکه انگشت اشاره اش به پیشانی من رسید و آن را لمس کرد. بعد لب هایش را گشود و دو بار گفت: تو یوسف می شوی… تو یوسف می شوی! از خواب بیدار شدم، خوابم را برای برای مادرم رحمت الله علیها که فوراً این خواب را چنین تعبیر کرد: بله، یوسف خواهی شد به این معنی که همواره در زندان خواهی بود!" برگرفته از کتاب خون دلی که لعل شد (خاطرات خود گفته رهبر معظم انقلاب از کودکی تا پیروزی انقلاب اسلامی، ص ٢۶٢) | عضوشوید 👇 @hosein_darabi
🔴 منطق تکبیر شب ۲۲بهمن ▪️محور تکبیر گفتن باید تمرکز روی باشد. نقطه‌ای که حریف روی آن حساب ویژه کرده است. هرکسی کوچه و محله خود را با الله اکبر معطر کند و صدای انقلاب اسلامی در محله خود باشد. دقیقاً همان روشی که شب‌های انقلاب بر پشت بام‌ها فریاد می‌زدیم. ▪️خالی کردن محلات از صدای تکبیر، بدخواهان را به بی‌یاوری و خاموشی انقلاب اسلامی امیدوار می‌کند. باید دشمنان و بدخواهان را ناامید کرد. ▪️افزون بر آن صدای الله اکبر در محلات کسانی را که دچار تردید یا سستی در دفاع از نظام شده‌اند مجددا به میدان می‌آورد. واقعیت این است که مهم‌ترین سرمایه انقلاب اسلامی، مردم هستند. و از مهم‌ترین ارکان انقلاب اسلامی و حکومت دینی است. ▪️ بخصوص که این تکبیرها به نیابت از شهدا باشد. به خانواده‌ها و فرزندان‌مان بیاموزیم که چند شهید را نیابت بگیرند و تکبیر بگویند. همه‌باهم ساعت ٢١ شنبه شب✊ | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
چهل روز از حادثه تروریستی کرمان گذشت.... نام و یادشون گرامی باد | عضوشوید 👇 @hosein_darabi
ساندیس‌خورای انقلاب با افتخار | عضوشوید 👇 @hosein_darabi
این‌ها همان پابرهنگانی هستند که امام باهاشون انقلاب کرد❤️ | عضوشوید 👇 @hosein_darabi
🔴 اداره جامعه اسلامی در عصر غیبت توسط فقها یک بخش بسیار فنی از کتاب "بشارتی از حضرت حجت" 1⃣ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَیكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیهِمْ؛ و اما در حوادثی که واقع می شود، به راویان حدیث ما مراجعه کنید که آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشانم» نیابت خاصه منقطع شد، اما نیابت عام نه. [علت قطع نیابت خاصه هم] معلوم است؛ [برای این‎که] همین خواص را مثل اصل (امام علیه‌السلام) می گرفتند و بلا به سرشان می آوردند؛ کما این‎که خیلی از خود نواب در بلا افتادند و بر سر رفقایشان _ یعنی کسانی که آن‎ها هم وکالت داشتند و در همین غیبت صغری اخذ و ایصال مال می‎کردند هم همین بلاها آمد! بنابراین، نمی‎توانیم بگوییم که علما دست بسته اند و هیچ کاری نمی توانند بکنند! مثلاً فرض کنید [فقها در اموری که برای آن] اذن امام یا نصب امام لازم است، اذن نداشته باشند، اما آیا وقتی [امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] نباشد، این چیزی که وقتی امام بود، به او داده می‎شد [را نمی‎توان به آن‌ها داد]؟ حضرت علیه‌السلام فرمود: در حوادث به روات احادیث رجوع کنید. آیا محل رجوع بودن روات احادیث و علما که مرام خود آن اصل علیه‌السلام را دارند [ثابت نمی شود]؟! آیا ایصال به این‎ها ایصال به [امام نیست]؟! خب، آن ها (روات احادیث) هم به روایت و به یقینیات خودشان عمل می‎کنند. لازم نیست ما به آن ها بگوییم که این [مال] را چه کار کنند. ما به آن ها می دهیم، به اعتبار این‎که نایب حضرت علیه‌السلام هستند. 🔻میرزای بزرگ شیرازی قدس‌سره دستش را دراز کرد تا کسی سهم امام علیه‌السلام یا چیز دیگری را به دستش بدهد؛ [اما] نشد که بدهد، دستش را کشید. [میرزا] گفت: از این کار متأثر شدم، نه برای شخص خودم، بلکه برای این‎که او به اعتقاد این‎که من نایب امام هستم و دارد به امام علیه‌السلام ایصال می‎کند، این مال را آورد که بدهد، من هم دستم را دراز کردم و نشد. تقریباً محروم شدم از این کار یا او مرا محروم کرد. [گویا آن شخص] یا خود اصل (امام عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) این کار را کرده است و تطبیقش بر من، طبق نظر خودش بوده است. بیانات در درس فقه، مبحث خمس(٩٣)، ٧ مهر ١٣٨٣ پ.ن. در زمان غیبت صغری، شیعیان مأمور بودند که در مسائل مستحدثه به نواب اربعه رجوع کنند و مسائل خود را از آن‎ها بپرسند و جواب بگیرند. همین حکم در زمان غیبت کبری، به راویان احادیث(فقها و مجتهدین) تعمیم یافت؛ و شیعیان مکلف شدند در مسائل جدید به ایشان مراجعه کنند. منابع در کتاب وسایت برگرفته از کتاب بشارت از حضرت حجت (عج)، ص٢٣٩ | عضوشوید 👇 @hosein_darabi