eitaa logo
راه زلفا
72 دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
9.2هزار ویدیو
51 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نسبت دادن اعتراضات دانشگاه‌های آمریکا به ایران!🤦‍♂😁 جاناتان گرینبلات، مدیر اتحادیه ضد افترا آمریکا در گفتگو با شبکه MSNBC: ایران نیروی نیابتی نظامی مثل حزب الله و نیروی نیابتی دانشگاهی مثل این گروه‌های معترض (به اسرائیل) داره ... به این دانشجوها نگاه کنید، این اعتراضات شبیه یه تظاهرات در تهرانه، نمیتونی باور کنی که اینجا منطقه مورنینگ‌ساید در نیویورکه! ✍ اگر اینها نیروی نیابتی ایران در قلب آمریکا هستند که نشانه قدرت و توانایی اطلاعاتی ایران است و اگر تشابه اعتراضی دانشجویان آمریکایی با راهپیمایی‌ها و تجمعات ضداسرائیلی در ایران است که باید آن را یک بیداری و زلزله بزرگ در داخل آمریکا تلقی کرد. در هر حال این جملات از اتفاق مهمی حکایت می‌کند که تازه شروع شده است.
15.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🤔 دلیل دشمنی با ایران چیست؟ ⚠️ اعتراف مجله معتبر آمریکایی! ✂️ بخشی از سخنان آقا در دیدار کارگران | ۱۴۰۳/۲/۵ ✦‎࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
حتی سنگ تحریم هم نتونست جلوی قطار انقلاب رو بگیره..! امروز شاهد اجلاسیه‌ی اقتصادی با حضور 30 کشور دنیا در ایران هستیم. این نظام متوقف نخواهد شد✌
❌دیروز شیرخوارگاه مشهد خالی شد؛ اما شهرداری های اروپا باکس جمع آوری نوزادان زِنا در کوچه های شهر تعبیه کردند تا جنین ها روی زمین و در معابر نمانند! همزمان شدن این ۲ خبر یکی در ایران با سبک زندگی اسلامی گام دوم و دیگری در باغ اروپای متمدن و آزاد، تامل برانگیر است!
یک اهمیت مهم اعتراضات دانشگاه‌های آمریکا و اروپا در تداوم فشار مسئله فلسطین بر تل‌آویو در فضای پسا وعده صادق بوجود آمده است ... به عبارتی اندیشکده های آمریکا به این نتیجه رسیده بودند که همراه با پاسخ دادن های محور مقاومت به فضای افکار عمومی کمک خاصی میکند که موضوع غزه منحرف و به حاشیه کشیده خواهد شد ... و تانیاهو و کابینه جنگ اسرائیل پسا عملیات وعده صادق یک تنفس نظامی سیاسی برای خود ایجاد کند .... که البته با طراحی محور مقاومت و حملات دقیقی از جنوب لبنان که بی سابقه بوده موفق نشدند به اهداف خود برسند ... و برای اولین بار پایگاه های مهم رژیم صهیونسیتی مورد هدف قرار گرفته و محورهای مقاومت وارد فاز عملیاتهای تجاجمی کشنده شده است.... نحوه طراحی و اجرای عملیات و البته مدیریت فضای پساعملیات به گونه‌ای با دقت انجام شده .... که علاوه بر وارد آمدن ضربه کاری و تغییر محاسبات ؛ رژیم صهیونسیتی فشار افکار عمومی جهانی بر علیه آنان نه تنها کاهش نیافته که در قالبی جدید و با شدتی بیشتر گسترده تر شده است...
فضائل علوی: 💥رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هر کس فضیلتی از امیرالمؤمنین علیه السلام را نشر دهد خداوند گناه گذشته وآینده او را می بخشد. 💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢 امیرالمومنین صلوات الله علیه فرمودند : ( ینحدر عنی السیل ) . من در افقی قرار گرفته‌ام که سیل وجود و برکات هستی از منبع فیاض اول به قله کوه وجود من می‌ریزد و سپس از دامن من سرازیر گشته و به سایر ممکنات که پایین وجود من قرار گرفته‌اند می‌رسد . 📚 نهج البلاغه خطبه ۳ ------------------------
10.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐چگونگی دعا کردن نسبت به درخواست روزی حلالِ طیّب
🌹بازنشر/به مناسبت فرارسیدن 8 اردیهبشت اولین سالگرد شهادت شهید غیرت؛ 🔰شهادت روی پیاده‌رو/ روایتی از نحوه شهادت حمیدرضا الداغی شهید آمر به معروف سبزوار 🔹توصیف اولیه از غیرتمندی مردی اهل دیار سربداران؛ شهید مهندس حمیدرضا الداغی: «بر اساس شنیده ها». شهید حمیدرضا الداغی، شهید آمر به معروف سبزواری است که در حین انجام امر به معروف و برخرود با متعرضین ناموس، با ضرب چاقو به درجه شهادت نائل آمد. در ادامه روایتی از این اتفاق را می‌خوانید. ساعت به نُه و نیم نزدیک می شود؛ حمید دارد می رود دنبال دخترش. آوا خانه رفیقش است. حمید رسیده به فلکه سه گوش. افتاده است توی خیابان ابوریحان. آن دور و برها ظاهرا خلوت است. پرنده یا هر چیز دیگری زیاد پر نمی زند. چراغ برق های خیابان نفس شان تازه نیست، خوب نمی دمند. کتاب فروشی و مغازه اِسنُوا و دیگر جاها تعطیل است. طبیعی ست؛ ساعت نه و نیم شب، آن هم جمعه چرا باز باشند؟! چشم تیز می کند. می بیند سه پسر افتاده اند به جان دو دختر. نزدیک شان شده اند. چنگ می اندازند سمت دختران. پسر دستش را چنگک می کند دور مچ دختر، می گیرد می کشدش حریصانه. حمید خیابان را رد می کند پا می گذارد توی پیاده رو. می رود که مثل همیشه مثل دفعه های پیش سد بزند جلوی آدم های نامردی که دنبال لذت طلبی اند. پسران می خواهند دو دختر را به زور ببرند توی ماشین. ماشین شان را آن طرف پیاده رو یا خیابان گذاشته اند. دختر خودش را می کشد عقب. نمی دانم داد می زند کمک می خواهد یا نه. پسر وحشیانه دختر را می کشد. حمید که می بیند از آن طرف خیابان می آید. داد می زند که ول کنید چه کارش دارید؟! خودش را می رساند. توی دل دختران لرزه افتاده است. نمی دانم حمید آن لحظه دخترش آوا آمده بود جلوی چشمش یا نه. ولی هر چه بود رفته بود وسط معرکه که نجات دهد. پسر سیاه پوش، پیرهن می زند بالا چاقو را از کمرش می کشد بیرون. حمید با لگد می رود سمت پسر. پسر دوم می پیچد پشت حمید. حمید یک لگد دیگر می زند به پسر جلویی. پسر دوم از عقب چاقو را تند تند فرو می کند توی گُرده حمید. پسر دیگر از جلو چاقو را می زند توی سینه حمید. پسر سوم که لباس زرد پوشیده، ایستاده است نگاه می کند. دختری که ماسک زده چیزهایی می گوید. دختر دیگر که موهایش ریخته ست روی شانه اش بدون روسری چیزی نمی گوید. چاقوست که از جلو و عقب توی تن حمید می رود. حمید نمی تواند نفر عقب را بزند. فقط مشت هایش می رود به سوی جلو. نفر عقب تا جا دارد با سنگ دلی و تیرگی، تیغ تیز فرو می کند. دو مرد از آن طرف پیاده رو می آیند راه شان را کج می کنند می افتند توی سرازیری خیابان و ناپدید می شوند. نبوده اند انگار هیچ وقت. دو پسر حمید را ول می کنند می ایستند جلویش چیزهایی می گویند. حمید جواب می دهد دستش را می گیرد سمت شان. سه مرد از پشت حمید پیدای شان می شود. یکی از مردها که کچل است می رود دو پسر را دور می کند. خون دارد از از زیر پوست حمید می آید. بالا بافت های لباسش را رد میکند میرسد روی پیراهن. پشتش خیسِ خون شده. روی سینه اش هم خون زده و درد می‌کند. از زیر ماسک سفید رنگش یک کله نفس می کشد قلبش می زند. نمیدانم دارد به چه فکر می کند. آوا را یادش هست؟ آمده بود دنبالش؟ منتظر است. یک موتوری می رسد. حمید را که می بیند سوارش می کند. پیراهن حمید پرخون تر شده. نمی دانم موتور سوار به حمید چیزی میگوید یا نه. فقط گاز می دهد سمت چهار راه دادگستری. می رود بیمارستان. سر چهارراه یک نفر سرش را از پراید در آورده می گوید: «تلوتلو میخورد». موتورسوار تا می آید کاری کند حمید می افتد روی آسفالت. ترافیک می شود. مردم دوره می کنند. مغازه دارها سرک می کشند قاطی جمعیت می شوند. حمید دردش آمده چیزی می گوید: - کمک یک نفر زنگ می زند ۱۱۵. اورژانس زود می رسد. حمید را میبرند تو. تا میرسد بیمارستان رفته است توى کما. آوا نشسته است ثانیه میشمارد پدر بیاید زود برود خانه ولی از حمید خبری نیست. آوا شماره خانه را می‌ گیرد می گوید: بابا نیومده کجاست؟ یک ساعت بعد یعنی یازده شب از فرمانداری زنگ می زنند به همسر حمید می گویند: «آقای شما با کسی خصومت دارد؟» همسر حمید می گوید: «نه چرا می پرسید؟ یعنی دوباره به خاطر امر به معروف کاری کرده؟»... 🌹شادی روحش صلوات...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شیرودی در کنار بال‌گرد جنگی‌اش ایستاده بود و خبرنگاران هرکدام به‌نوبت از او سؤال می‌کردند. ♦️خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی‌جنگیم؛ ما برای اسلام می‌جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد. ✨ خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستین‌هایش را بالا زد. چند نفر به زبان‌های مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا می‌رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همان‌طور که می‌رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می‌آید؛ وقت است. 🌹۸ اردیبهشت سالروز شهادت/ 🦋 شادی روحش صلوات
7.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خلبان نامداری که درخواستِ کم کردن درجه‌اش را داشت! 🔹 ۸ اردیبهشت سالروز شهادت رکورددار بیشترین ساعت پرواز جنگی با بالگرد در جهان، شهید علی‌اکبر شیرودی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا... سیف الله شیعه زاده از شهدای بهزیستی استان مازندارن که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچ کس در جبهه نفهمید که خانواده ای ندارد. کمتر سخن میگفت و با سن کمش، سخت ترین کار یعنی بیسیم چی بودن را انتخاب کرده بود! هنگام اسارت برگه ی حاوی کدهای عملیات را خورد تا به دست منافقین نیفتد! اما منافقین کوردل برای بدست اوردن اسم رمز، سینه و شکمش را شکافته بودند... 📎آسایش امروز را مدیون فداکاری شهدا هستیم...