شب وفات بنت الحسین حضرت سکینه سلام الله علیها را خدمت همه محبین اهل بیت علیهم السلام تسلیت عرض میکنم.
#حضرت_سکینه
🌷 تلاش کنید کتابهای شهدا بر روی سبک زندگی مخاطبان اثر بگذارد
✏️ رهبر انقلاب: ما در کشور چند ده میلیون جوان داریم؛ شمارگان چاپ کتاب مثلاً فرض کنید که حالا اگر ده بار چاپ بشود، ده تا دو هزار تا ــ که حدّاکثر [تعداد هر چاپ] است ــ میشود بیست هزار جلد؛ بیست هزار جلد در مقابل بیست میلیون خیلی رقم کوچکی است.
✏️ کاری کنید که اوّلاً بیست هزار نفر بخوانند، و همان بیست هزار نفری که میخوانند این کتاب را، به معنای واقعی کلمه، این شخصیّت، این کسی که شما توصیفش کردید، چهرهنگاری کردید، در سبْک زندگی آنها، در وجود آنها، در فکر آنها، فرهنگ آنها اثر بگذارد؛ همّتتان باید این باشد.
🔹️بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار کنگرهی بزرگداشت شهدای استان کهگیلویه و بویراحمد. ۱۴۰۳/۵/۲۴
#سلام_امام_زمانم🤚🌸
روزگارم با شما بسیار زیبا می شود
خادم کویت یقین محبوب زهرا میشود
آبرو و اعتبارم ز الطاف شماست
در پناه تو یقین یک قطره دریا میشود
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمد
#وعجلفرجهم
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
10.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❗️سید جواد هاشمی میگه: شما چیکار به پوشش گلشیفته فراهانی داری! تو به چشمان غمگین اش نگاه کن🥺
✅ بگذریم سیدجواد، راستی از الهام چرخنده چه خبر؟ اونجا به چشمان غمگینش نگاه کردی یا چادرش؟! که حذف اش کردین و دیگه راهش ندادین!!!
بلههه آزادی در پوشش هم یه شعار پفکی صرفا برای برهنگی نوجوانان نه آزادی برای پوشش😏
🔹قسمت بیستم ویژه برنامه #vs
#سیدکاظم_روحبخش
@seyyed_kazem_roohbakhsh
10.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 یک بودایی که راهپیمایی اربعین را نمودی روشن از بهشت ترسیم شده در آیین بودایی می داند...
عشاق بقيه الله
زمستان سال ۱۳۷۶ بود، کلاس دوم راهنمایی بودم، در مدرسهای که مدیر بهاصطلاح خوشفکری داشتکه در اواسط سال تحصیلی اومده بودن بر اساس نمرهی امتحانات، انضباط و کارنامهی شبانهای هر شب که توسط والدین پر میشد (که در اون مثلاً ساعت خواب بعد از ساعت ۹ تخلف محسوب میشد) به دانشآموز درجه و رتبه میدادند، به این صورت که دانشآموز عالی و درسخون و پسر خوب میشد (ساعی) دانشآموزی که مستعد بود و محتاج به تلاشی بیشتر میشد (کوشا) و زبالههای مدرسه هم میشدند (غافل) پس چی شد؟بهترتیب شأنیت: ساعی، کوشا، غافل. پس از تعیین سطح توسط شورای مدرسه شما کارت خودت رو باید به جلوی لباست با سنجاق وصل میکردی و اگر جوری قرار میگرفت که دیده نمیشد تخلف محسوب میشد، مثل پلاک ماشین، حالا شما حساب کنید نوجوونی که عرض شونش ۴۵ سانته یک کارت پرسشدهی مثلا ً ۱۸ سانتی رو روی سینهش که سطح و شأن اجتماعیش رو نشون میداد باید نگه میداشت. من توی درجهبندی توی دستهی (غافل) قرار گرفتم. روزهای اول خیلی باهاش کلنجار رفتم تا دیده نشه، مثلاً پشت کارت غافل کارت دانشآموزیم رو میذاشتم و میچرخوندمش به سمت کارت دانشآموزی تا کمتر آبروریزی بشه که اینجا هم با برخورد خشن ناظم مواجه میشدم که چرا کارتت پیدا نیست. چند هفته گذشت دیدم نمیشه، باید خودم رو ازین ذلت نجات بدم، با کلی تلاش و زود خوابیدن و چند امتحان نمره بالاتر گرفتن شایستهی درجهی کوشا شده بودم که وقتی رفتم برای تعویض کارت کسی پاسخگو نبود، متوجه شدم که سیاست عوض شده. رتبهبندی اینجوری شده بود به ترتیب از عالی به نازل،(ممتاز)(ساعی)(کوشا) اینجوری عملاً همون غافل محسوب میشدم. این خاطرات رو مدتها بود میخواستم بگم، یک بار یادمه توی مدرسه دارالفنون، دوستانی از آموزش و پرورش محبت کرده بودند و برای من نکوداشتی گرفته بودند. با لوح کاغذ aA و از من خواستن که بیام بالا و صحبت کنم، من حوصله نداشتم ولی برای اینکه نگن متکبری رفتم، اونجا گفتم زمانی که من بچه بودم و به مدرسه میرفتم هیچ احساس احترامی دریافت نمیکردم، از دم در مدرسه که وارد میشدم در، سطل اشغال، تخته سیاه، میزها، معلم، دانشآموزها، همه و همه بهم با زبون بیزبون میگفتن خاک بر سرت کنن، ریاضی بلد نیستی، زبانت خوب نیست، دیکته بلد نیستی. اما هیچ وقت کسی نیومد بگه چقدر خوب طراحی میکنی، حتی معلم هنر. حالا شماها هر چی به من بگید استاد، هنرمند، فلان و چنان، من همون حرفای بچیگیمرو باور دارم، همون خاک بر سرت رو. آدمها در کودکی همان آدمهای بزرگسالیان، با تجربهی کمتر، وقتی در اول دوران حیات، من رو به اسمی بخوانی من با همون اسم خودم میشناسم.
حسن روح الامین | ۱۷ شهریور ۱۴۰۳