eitaa logo
راه زلفا
68 دنبال‌کننده
23.4هزار عکس
11.3هزار ویدیو
69 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
1.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 حال و هوای حرم امیرالمومنین علیه‌السلام در آستانه ۱۳ رجب، میلاد با سعادت امیرالمومنین علی علیه‌السلام
پیش بینی جالب از آینده انقلاب اسلامی و حزب‌الله لبنان، توسط شخصی به نام «الحارس» از زبان سید حسن نصرالله! 🔴 این مطالب را سیدحسن نصرالله در همان سال های ابتدای جنگ ایران و عراق، مستقیما شنیده است و سپس به‌مناسبتی در سال۸۷ برای آقای ری‌شهری نیز نقل کردند و ثبت شده است: 🔹آقای ری شهری در کتاب خاطره‌های آموزنده، چنین نقل می‌کند: در تاریخ ۶/۲/۱۳۸۷ در دیداری که همراه جمعی از دوستان در تهران با آقای سیّدحسن نصرالله رهبر حزب‌الله لبنان داشتیم، ایشان فرمود: دو سه سال پیش از رحلت حضرت امام خمینی، شخصی به نام «الحارس» که از نیروهای استشهادی حزب الله بود، گفت: با اتومبیل از بیروت خارج می‌شدم. شخصی را با لباس و هیئت عربی دیدم که حدود شصت سال سن داشت. او را سوار کردم. در راه با روشن شدن ضبط صوت اتومبیل، صدای شعار مردی شنیده شد که می‌گفت: «حتی ظهور المهدی اِحفظ لنا الخمینی» و در ادامه آن می‌گفتند: «اِحفظ لنا المنتظری خلیفة الخمینی». 🔸آن شخص وقتی شعار نخست را شنید، گفت: شما تصور می‌کنید که پرچم جمهوری اسلامی به دست امام خمینی تحویل حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه می‌شود؛ ولی اشتباه می‌کنید... . 🔹در مورد شعار دوم هم گفت: (مرحوم) منتظری، خلیفه خمینی نخواهد شد؛ اما انقلاب ایران مشکلی پیدا نمی‌کند، جانشین ایشان، سیّدی خواهد آمد. 🔸همچنین اضافه کرد: شما فکر می‌کنید جنگ ادامه پیدا می‌کند و سپاه ایران برای فتح قدس به لبنان خواهد آمد؛ اما اشتباه می‌کنید. جنگ ایران و عراق پایان می‌یابد و میان سربازان آن‌ها گُل رد و بدل (صلح) می‌شود. او گفت: در عراق، حکومت اسلامی برپا نمی‌شود؛ ولی حکومتی روی کار می‌آید که گویا عراق، جزئی از ایران است... . 🔹وی افزود: سه جنگ میان حزب الله و اسرائیل پیش می‌آید که در دو جنگ، حزب‌الله پیروز می‌شود؛ و در جنگ سوم، پیروزی حزب الله خیلی گسترده است! 🔸شما در چه تاریخی این مطالب را از «الحارس» شنیدید؟ ایشان پاسخ داد: من دو سه سال پس از آن پیشگویی (یعنی سیدحسن نصرالله این موارد را قبل از اتمام جنگ ایران و عراق، شنیده است)؛ ولی دیگران، همان موقع، این مطالب را از وی شنیده بودند. 🔹وی بیان می‌کند: همه پیشگویی‌های وی تحقق یافته است و دو مورد البته باقی مانده است.* *پاورقی: اولی جنگ سوم حزب‌الله لبنان و شیعه با اسرائیل است؛ دومی هم تحویل پرچم انقلاب و اتصال به حکومت جهانی امام مهدی. 📘منبع: ری‌ شهری، کتاب خاطره‌ های آموزنده، ص۱۰۷-۱۰۸.          ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━━━ لطفا عضو بشید :  @efshagari57
🌷شادی روح همه پدران شهید صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 واکنش مادری که لبخند بازسازی شده فرزند شهیدش را پس از سالها دید
3.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ چگونه نمازی با حضور قلب بخوانیم؟ 🔹 حجت‌الاسلام راجی: سعی کنید تا می‌توانید، نمازی با حضور قلب بخوانید. آیت الله بهجت می‌فرمودند بهتر است حداقل در بخش کوچکی از نماز، حضور قلب داشته باشیم. شاید ما قادر نباشیم نمازی با حضور قلب کامل بخوانیم اما می‌توانیم در بخش‌های مختلف آن، این کار را انجام داده و به مرور حضور قلب خود را تقویت کنیم.
@Navaye_Mazhabiنماهنگ رویای نجف.mp3
زمان: حجم: 1.78M
"رویای نجف" 🎤 حاج محمود کریمی خدا وقتی بهشتی روی دامان نجف دارد بهشت از دور رویای بیابان نجف دارد
8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من حَیم و هو پایان و شروع انگشترمو هدیه میدم بین رکوع ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما را رها نمی کنند.... تقریباً ۴۵ دقیقه‌ای به اذان مغرب و عشا مانده بود. رفته بودم منزل حاج‌آقا به ایشان سری بزنم. تنها بودند؛ حتی حاج‌خانم هم نبودند. احوال‌پرسی همیشگی و خوش‌و‌بشی کردیم. حاج‌آقا از من خواستند چیزی برایشان بیاورم. می‌خواستند بگویند متکا را بیاور که کلمه‌اش یادشان نیامد! چند ثانیه کشید. مقداری که گذشت متوجه شدم و متکا را برایشان آوردم. سرشان را انداخته بودند پایین. غرق فکر شدند. چند دقیقه‌ای سکوت شد. رو کردند به من و بغض‌آلود و با صدای لرزان گفتند: « آدم گاهی اوقات کلمه به این سادگی که شاید هزاران بار در طول زندگی با آن سروکار داشته، یادش می‌رود، اگر روزی به ما گفتند که خدایت کیست و یادمان رفت آن موقع چه خاکی بر سر کنیم؟ اگر گفتند که امامت کیست و یادمان رفت، اگر گفتند کتابت چیست و یادمان رفت! آنجا باید چه کنیم؟» آن بغض سنگین اشک شد و کم‌کم از چشمانشان سرازیر شد. این سؤال را تکرار کردند. گفتند: «چه کار کنیم؟» فکر می‌کردم این پرسش مقدمه توضیحی است، اما دیدم ادامه دارد. باز هم مرتب از من پرسیدند. «به نتیجه ای رسیدی؟ فکر کردی؟» همزمان خودشان هم حال معنوی دیگری پیدا کرده بودند. نزدیک اذان شد. از وضو که برگشتند دوباره با بغض و اشک پرسیدند: «خب! به نتیجه ای رسیدی چه کار کنیم؟» مبهوت مانده بودم. رفتند سمت چوب‌لباسی‌. عطرهای دم‌دستی‌شان را آنجا می‌گذاشتند. صدای اذان شان در خانه پیچید. وقتی نزدیک سجاده شدند، بغضشان ترکید. به پهنای صورت اشک می‌ریختند. گفتند: «شما که جوابی به این سؤال ندادی! اگر پرسیدند اسم خدایت کیست اگر یادمان رفت چه کنیم. اما فکر می‌کنم این «علی علی» گفتن‌های ما در طول زندگی که هر جا توانستیم و از دستمان برآمد، مدام گفتیم «علی علی» این «علی علی» گفتن‌ها ما را رها نمی‌کند. ما را ول نمی‌کنند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) به جایش می‌آیند و جواب این «علی علی» گفتن‌ها را می‌دهند. اگر هم یادمان برود به ما یادآوری می‌کنند.» بعد بلافاصله گفتند: «اگر در این دنیا ایمان‌مان را امانت بدهیم دست امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شرطی که ایمان را خراب نکرده باشیم... بگوییم این امانت خدمت شما آن لحظه و جایی که من احتیاج دارم، این را به من برگردانید؛ بعید می‌دانم امیرالمؤمنین کسی باشد که بخواهد از امانت نگهداری نکند و حتماً آدم امینی است. مهم این است که ما ایمان‌مان را امانت دهیم. این علی علی گفتن‌ها آنجا کار خودش را می‌کند.» ✍ نوه ی آیت الله مصباح یزدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا