#سلام_امام_زمانم
گرچه یک عمر من از دلبر خود بیخبرم
لحظهای نیست که یادش برود از نظرم
نه که امروز بود دیده من بر راهش
از همان روز ازل منتظرم منتظرم...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
🌱🖤🇮🇷
در پیاده روی اربعین
هدف، رسیدن نیست!
هدف، تربیت نفس
برای "در راه حسین" ماندن
است...
#امام_حسین
#اربعین
1.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥خاطره استاد فرشچیان از عنایت امام رضا علیه السلام و طراحی ضریح آن حضرت...
✅وضعیت :
⚠️روسیه دو تا شهر اوکراین رو میگیره و جنگ رو تموم میکنه
❌امریکا طرح مسیر جاده بین ارمنستان و اذربایجان رو از روسیه قاپید و خودش اجرا میکنه به مدت ۹۹ سال به صورت یک کنسرسیوم
⚠️نفوذ ایران رو قفقاز تا حد زیادی کم میشه و از معادلات جهانی به مرور کنار گذاشته میشه
❌روسیه پایگاه های نظامیشو تو ارمنستان و آذربایجان تخلیه کرده
⚠️امریکا نزدیک ترین محل نفوذ اطلاعاتی و امنیتی به ایران رو احداث میکنه
مرحوم شهید آیه الله رئیسی۱۲مهر ۱۴۰۲ :
کریدور زنگزور بستر حضور ناتو در منطقه و تهدیدی ضد امنیت ملی است و قاطعانه با آن مخالفیم.
پزشکیان ۴ مرداد ۱۴۰۴:
نیاز نیست نگران برخی مسائل جزئی تر ازجمله گذرگاههای شمال غربی ( زنگزور ) کشور باشیم...
لعنت به توده مه بالا رونده…
✍علی اکبر رائفی پور
⚫️ @jedal_siasi | جدال سیاسی
🔻عملیات هماهنگ علیه نقد «بت مذاکره»/ چرا تمثیل «گوساله سامری» غربگرایان را عصبانی کرد؟
🔹در پی سخنان اخیر دکتر سعید جلیلی و تمثیل هوشمندانه او از داستان «گوساله سامری» برای نقد رویکردهای شکستخورده در سیاست خارجی، موجی از واکنشهای عصبی و هماهنگ در میان جریان غربگرا و حامیان دولت برانگیخته شد. این واکنشها که در قالب توییتها و اظهارنظرهای شتابزده از سوی چهرههایی چون یوسف پزشکیان (فرزند رئیسجمهور)، محمدجواد آذری جهرمی و سید محمود رضوی (مشاور قالیباف) خود را نشان داد، بیش از آنکه پاسخی منطقی به اصل بحث باشد، یک عملیات روانی برای «حاشیهسازی، تحریف پیام و فرار از پاسخگویی» به یک نقد راهبردی بود.
🔹برای فهم عمق ماجرا، باید ابتدا منظور دکتر جلیلی را به درستی درک کرد. او با اشاره به فرازی از تاریخ قرآنی، یادآور شد که قوم بنیاسرائیل پس از نجات از ظلم فرعون و کسب یک «پیروزی بزرگ» به رهبری حضرت موسی (ع)، در غیاب چهل روزه پیامبرشان فریب سامری را خوردند و به پرستش گوسالهای بازگشتند که نماد ارتجاع و بازگشت به بتپرستی بود. دکتر جلیلی با استفاده از این تمثیل، وضعیت امروز ایران را ترسیم کرد: ملت ایران پس از تحمل فشار حداکثری و مشاهده «حمله نظامی دشمن در عین مذاکره»، به یک پیروزی و بازدارندگی راهبردی دست یافت. اکنون عدهای درست پس از این پیروزی، مجدداً دم از بازگشت به همان مسیر مذاکرهای میزنند که پیشتر شکست خورده و حتی نتوانسته جلوی حمله نظامی را بگیرد.
🔹نکته کلیدی در کلام جلیلی، نقد «جهتگیری» است؛ یعنی نقد تفکری که راهحل مشکلات را نه در تکیه بر قدرت داخلی و دستاوردهای میدانی، بلکه در بازگشت به مسیری میداند که انتهای آن وابستگی و پذیرش شرایط دشمن است.
🔹جریان مقابل اما به جای پرداختن به اصل این نقد، با یک عملیات روانی هماهنگ، تلاش کرد پیام را تحریف کند. آنها با یک مغالطه آشکار، چنین القا کردند که گویا جلیلی، رهبر انقلاب را به حضرت موسی تشبیه کرده که به کوه طور رفته و در غیاب او، مردم گوسالهپرست شدهاند. این در حالی است که اولاً، رهبر انقلاب به لطف الهی در میدان مدیریت کشور حضور دارند و ثانیاً، منظور جلیلی نه شخص، بلکه «غیبت تفکر انقلابی و مقاومت» از عرصه تصمیمسازی و بازگشت تفکر سازشکارانه است. این نقد دقیقاً به فراموشی «عبرت بزرگ» دولت روحانی اشاره دارد؛ تجربهای که رهبر معظم انقلاب آن را چراغ راه آیندگان خواندند و فرمودند: «در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد؛ به ما کمک نمیکنند و هر جا بتوانند ضربه میزنند». با این حال، تنها چهارسال پس از آن تجربه تلخ هشتساله، دولتی بر سر کار آمده که نهتنها این عبرت را نادیده گرفته، بلکه حتی در میانه جنگ و پس از مشاهده حمله مستقیم دشمن، دست از «بت مذاکره» برنمیدارد و راهحل را در بازگشت به همان مسیر میبیند.
🔹از سوی دیگر، واکنش آذری جهرمی از همه جالبتر بود؛ او با کنایه به جلیلی نوشت: «اگر اعجاز موسایی دارید، تعلل نکنید در غیر اینصورت، به رفتار هارون تأسی کنید و در میان جامعه اختلاف ایجاد نکنید». این سخن یک اعتراف ناخواسته است. او عملاً میگوید بگذارید ما به مسیر گوسالهپرستی خود ادامه دهیم و شما مانند هارون که در برابر گوسالهپرستان سکوت کرد، ساکت باشید!
🔹دلیل اصلی این حجم از عصبانیت و حاشیهسازی، دقیق بودن و بُرندگی همین تمثیل تاریخی-قرآنی است. این قیاس، ماهیت تفکر غربگرا را به روشنی افشا میکند؛ تفکری که پیروزیهای نظامی و ایجاد بازدارندگی را نادیده گرفته و راهحل را در مذاکره با همان دشمنی میبیند که در میانه مذاکرات به کشور حمله کرده است. این جریان همان تفکری است که زمانی معتقد بود با یک «سلام و علیک» در راهروهای سازمان ملل مشکلات حل میشود و امروز با وجود اثبات ناکارآمدی آن، همچنان بر همان مسیر پافشاری میکند. هنگامی که یک جریان سیاسی در برابر نقد منطقی و راهبردی پاسخی ندارد، به حاشیهسازی و حمله به شخص گوینده روی میآورد تا اصل بحث به فراموشی سپرده شود.
🔹در نهایت، جنجال اخیر نه بر سر یک مقایسه تاریخی، بلکه بر سر یک حقیقت تلخ برای جریان غربگراست. آنها نمیخواهند بپذیرند که مسیر پیشنهادیشان، بازگشتی به گذشتهای است که ملت ایران از آن عبور کرده و طعم پیروزی مبتنی بر مقاومت را چشیده است. به همین دلیل، به جای پاسخ به این پرسش که «چرا باید به مسیر شکستخورده بازگشت؟»، ترجیح میدهند فریاد بزنند که چرا از تمثیل گوساله سامری استفاده کردهاید.
✅@Rajanews_com
🗒 قایقی باید ساخت ...
(شهر در محاصرۀ تجدّد)
مهدی جمشیدی
۱. اهل معنا میبینند و میگویند که میدان توپخانه، همچنان وضع انقباضی دارد؛ گرفته و فروبسته و تلخ و تاریک است. در آن نفس نمیتوان کشید. حزنآمیز و گداخته است. نور ندارد و گرفتار خفقان است. بیش از صد سال پیش، شیخفضلالله نوری را در میدان توپخانه به دار کشیدند و مردمان، به قتل وی رضایت دادند. معصیّت، اجتماعی بود و بدینسبب، چندی بعد، جمهوریِ رضاخانی از راه رسید و دودمان مردمان را بر باد داد. شیخ شهید گفت که در پسِ صحنۀ مشروطه، فتنهها نهفته است و بساط دین برچیده خواهد گفت. مشروطه، مقدّمۀ کشف حجاب شد و دیانت، به زنجیر تجدّد انگلیسی افتاد. و امروز، حتی جغرافیای شهادت شیخ نیز فروبسته است.
۲. به اکنون بیاییم. در تهران، چهها که نمیگذرد؛ از اقتصاد سیاسی گرفته تا سبک زندگی. هرزگی غوغا میکند در اُمالقرا. فسق و فجور از در و دیوار شهر فرومیریزد. خیابان، اندرونی زنان و دختران بیحیا شده. برهنگی از موی سر، به نیمتنه و پایینتنه رسیده. فساد، سکۀ رایج شده. مردان، غیرت خویش را بالا آوردهاند و نوامیسشان را تاراج چشمهای خیابانی نهادهاند. از مردانگیشان، جهازات جسمیشان مانده و بس. رسم دیاثت را آموختهاند. زن در این شهر، چونان شئ لذیذ شده که اگر امکان تمتّع لمسی از او در میان نباشد، دستکم تمتّع بصری، رواست. تبرج، رواج یافته و عفت، متروک گشته. حریم و حرمت، بر باد نسیان رفته و کثافات مکتوم، جسارت تجاهر یافتهاند. سگ را فرزند میشمارند و به خانه راه میدهند و در آغوش میگیرند. حرام و حلال و طهارت و نجاست را کنار نهادهاند. سگبازی و سگگردانی، تفرّج و تفریح فراغتشان است. سر در آخور شبکههای تجدّدی دارند و القائات آنان را نشخوار میکنند. استعمار، استحمارشان کرده. مسخ و مستحیل شدهاند؛ چنانکه موبهمو، آداب و رسوم تمدّن ضالۀ غرب را بهجا میآورند. ابلیس، چه معرکهای به راه انداخته در آخرالزمان. مردمان، از راه رفته بازگشتهاند و عهد قدسی را به چوب عصیان شکستهاند.
۳. مؤمنان در مشقّتند و خوندل میخورند. خوف دارند از حضور در خیابانها. زبان بستهاند تا مبادا گرگان برهنه، هوچیگری کنند. در خویش فرو رفتهاند و دلسردند از وعدههای بیفرجام و معلّق حاکمان. بسی دروغ شنیدهاند و با اعتماد، بدرود گفتهاند. کار از غمض بصر گذشته است؛ باید از خیابان حذر کنند. در امان نیستند از سیلاب لجامگسیختگیِ اصحاب ِزن، زندگی، آزادی. چرکهای وجودی اینان، راهی جز عزلت، پیش رو ننهاده. وقتی نمیتوان گفت، باید گریخت. باید هجرت کرد از دارالفساد. فاسقههای شهری، فزونی یافتهاند و فتح سنگر به سنگر کردهاند. نه به شرع تمکین میکنند و نه به قانون. هم از خیرگیِ چشمهای هوسباز و گرسنه، لذّت میبرند و هم از دهنکجی به انقلاب خمینی. رکیکگو و حقیر و بیمایهاند. جز تن ندارند که عرضه بدارند. تنزده و بدناندیشاند و با اندامشان، تجارت خیابانی میکنند. عفت میفروشند و هوس میخرند. لجن میپراکنند و فضیلت میسوزانند. بیهویّت و بیریشه و بوقلمونصفت هستند و به اندک بادی، فرومیریزند. به وسوسهای، میشکنند و به وعدهای، خام میشوند. ظهورات زنانهگیشان، خیابان را خفه کرده و در دلها، آشوب افکندهاند. شهرآشوبی فاسقهها، نام دیگرِ نافرمانی مدنی است.
۴. حاکمان، ادعای دیانت دارند، اما از عمل، بیبهرهاند. مصانعه و مداهنه را برگزیدهاند و مرعوب بازی روایت شدهاند. حاکمان، به قدرت میاندیشند نه حقیقت. طمع تداومِ جلوس بر کرسی ریاست دارند و بدینجهت، همدل با اهتمام عوام به اسافل اعضایند. دولت، علیل و عقیم است و مبدأ تساهلوتسامح. طبیبِ کارنابلدی را به قدرت رساندند تا شاید وفور رأی، مشروعیّت بیافریند، اما نه به این مقصد رسیدند و نه کار خَلق، بهسامان شد. درد روی درد، انباشته گشته و ستون معیشت، در آستانۀ فروریختن است. از دین گریختند تا دنیا را در آغوش بگیرند، اما از هر دو ماندند و به مرداب عجز غلتیدند. نان رفت و ایمان نیز. باران رفت و آسمان نیز. بر سر قدرت، فضیلت را معامله کردند. دین را به کنار نهادند و جانب دنیا را گرفتند. احکام شرع مقدس را بر اساس روایات جان لاکی، تفسیر میکنند. تجدّد، سلطان درونشان است و تدیّن، لقلقۀ لسانشان. دولت طبیبان، راه علاج نمیداند و بینسخه و پریشان است. گرداگرد خویش میگردد و همچنان، چشم به عنایات و کرامات واشنگتن دارد. حاجی واشنگتنهای قجری، امروز بیشترند. عهد قجر رفت، اما روشنفکران قجری، همچنان قدرتنشین و صاحبکرسیاند. مذاکره با شیطان را بر ذکر خدا ترجیح میدهند و التماس را بر عمل. بیطرح و معطلند و چشمانتظار گشایشهای واشنگتنی، تا شاید در امتداد برجام، ننگنامۀ دیگری را گردن بنهند. با چماق تکثّر، بر سر تدیّن میکوبند و اضداد هویّتی را برمیتابند.《 @Women92 》
📍مطالعات اسلامی زنان
اقا سرتون درد نیاریم اثرات این کریدور :
یک ایران حذف میشه ، کریدور تورانی از چین تا اروپا بدون عبور از ایران رد میشود
دوم مسیر زمینی ایران به اروپا نیز قطع میشود
سوم امریکا بین ارتباط زمینی ایران و روسیه قرار گرفت