eitaa logo
راه زلفا
73 دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
9.2هزار ویدیو
51 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
« یاحبیب الباکین» 🏴نو سروده ای به آستان حضرت رقیه خاتون (س) انتقامش را گرفت اینگونه با اعجازِ آه آهِ او شد خطبهء او روز دشمن شد سیاه قصهء کرب و بلا را دختری تغییر داد کاخ ها ویرانه شد ویرانه اش شد بارگاه چادرش دست نوازش بر سر صحرا کشید سبز شد خارِ مغیلان و فدک شد هر گیاه دختر این قوم تکلیف حجابش روشن است چادرِ او تار و پودی دارد از خورشید و ماه دختر انا فتحنا اشک می ریزد ولی گریه های او ندارد رنگ زاری هیچ گاه بر سرش می ریخت خاک از بام ها ، می سوختند دخترانِ زنده در گور عرب از این گناه بین طوفان غنچه و گل سر در آغوش هم اند او به زینب یا که زینب می برد بر او پناه تا شود زهرا فقط یک کارِ باقی مانده داشت شانه زد بر آن پریشانِ تنور و قتلگاه چون زبانش بند می آمد خجالت می کشید با سرِ بابا سخن می گفت ، اما با نگاه آه بابا! پا به پایت سوختم ، خوردم زمین رنگ گیسویم دلیل و زخم پهلویم گواه ماند داغِ نالهء من بر دل دشمن فقط خیزران وقتی که خوردی زیر لب می گفتم آه جنگ پایان یافت بعد از تو چهل منزل ولی عمه می جنگید با دستان بسته ، بی سلاح اربعین من نیستم از او سراغم را نگیر این امانت دار را شرمنده تر از این مخواه بعد از این هرجا که رفتی با تو می آیم پدر پای من زخمی ست اما روبه راهم رو به راه... ✍سیدحمیدرضابرقعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کودک ولی برای همیشه به خواب رفت وقتی که دید قصه بابا به «سر» رسید... ▪️شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها تسلیت باد▪️ ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
تا بنده ی عشق و مال دنیا هستیم دور از نفس امام تنها هستیم افتاده گره به کارمان از بس که غافل ز دل یوسف زهرا هستیم ❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ۵ صفر، سالروز شهادت جانگداز دردانه سید الشهداء علیه السلام حضرت رقیه سلام الله علیها تسلیت باد🏴 🌹 فیلم مسیر پیاده روی اربعین ۱۳۹۹ در مسیر بصره - کربلا در فاصله ۴۷۰ کیلومتری تا کربلاء معلی روز سه شنبه اول مهر ۱۳۹۹ به یاد حضرت رقیه سلام الله علیها 🌹
🌹وصیت نامه شهید محسن به خواهران: همیشه این بیت شعر را به یاد آورید...↓ آن زمانے ڪه " حضرت رقیه(س) " خطاب به پدرش فرمودند: غصه ے من را نخورے باباجان...! چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز... 🏴صلی الله علیک یا ابا عبدالله🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎈متن زیارتنامه حضرت رقیه سلام الله علیها ⬇️⬇️⬇️⬇️ ِ اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْكِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، [اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ]، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْكُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الزَّكِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّى اللهُ عَلَیْكِ وَعَلى رُوحِكِ وَبَدَنِكِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَكِ وَمَاْواكِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِكِ وَاَجْدادِكِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ، وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِكِ الشَّریفِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ راحمین
کامل بهائی، تألیف عماد الدین طبری ج ۲ ص ۱۷۹ دارد: در حاویه آمده که زنان خاندان نبوت در حالت اسیرى، حال مردان که در کربلا شهید شده بودند، بر پسران و دختران ایشان پوشیده مى‌داشتند و هر کودکى را وعده‌ها مى‌دادند که پدر تو به فلان سفر رفته است [و] باز مى‌آید تا ایشان را به خانه یزید آوردند، دخترکى چهارساله بود، شبى از خواب بیدار شد و گفت : «پدر من حسین کجاست؟ این ساعت او را به خواب دیدم سخت پریشان!، زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست، یزید خفته بود، از خواب بیدار شد و حال تفحص کرد، خبر بردند که حال چنین است. آن لعین در حال گفت که بروند و سر پدر او را بیاورند و در کنار او نهند، مَلاعین، سر بیاورد و در کنار آن دختر چهارساله نهاد، پرسید: این چیست؟ مَلاعین گفت: سرِ پدر توست، آن دختر بترسید و فریاد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق تسلیم کرد. همین طور که ملاحظه کردید، چهار ساله بودن این نازدانه در دو جای این متن آمده و به وضوح پیداست که این اتفاق در خانه یزید بوده نه خرابه، البته باید گفت در ابتدا ورود اسرا به شام آن‌ها را در خرابه بردند، خرابه‌ای که امام صادق(ع) در روایتی که از ایشان کتاب خرائج ج ۲ ص ۷۵۳ نقل می‌کند، آن قدر سست بود که می‌خواست بر سرآنان فرو بریزد و کتاب امالی شیخ صدوق ص ۲۳۱  از فاطمه بنت الحسین(ع) متنی به این مضمون نقل می‌کند، آن‌ها را در جایی زندانی کردند که نه از سرما در امان بودند، نه از گرما، به حدی که صورت‌هایشان آسیب دیده بود، شاید همین نقل‌ها بعضی‌ها را به اشتباه انداخته و خیال کرده‌اند این مصیبت در خرابه بوده! به هر حال تنها مدرک این مصیبت است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا