⁉️ دست از غسل کشید و گفت: سرپرست این اسیران کیست؟
◼️زینب کبری سلام الله علیها فرمود: چه میخواهی؟
⁉️ عرض کرد: این دخترک سه ساله به چه بیماری مبتلا بود که چنین بدنش کبود است؟
⚫️ حضرت زینب علیهاالسلام پاسخ داد: ای زن! رقیه ام بیمار نبود؛ این کبودی ها آثار تازیانه ها و ضربه های دشمن است!
📚 ناسخ التواریخ، ص۶۰
در نیمه اوّل قرن چهاردهم ، شیخ محمّدهاشم خراسانی (م ۱۳۵۲ ق) در کتاب فارسی منتخب التواریخ ،ضمن این که مزار را متعلّق به رقیه بنت الحسین علیه السلام معرّفی نموده ، داستان آسیب دیدن قبر را با تفصیل بیشتری نقل می کند . متن گزارش او ، چنین است:
و عالم جلیل ، شیخ محمّدعلی شامی ـ که از جمله علما و محصّلین نجف اشرف است ـ ، به حقیر فرمود که جدّ اُمّی بلاواسطه من ، جناب آقا سید ابراهیم دمشقی که نسبش منتهی می شود به سید مرتضی علم الهدی و سنّ شریفش علاوه بر نود بود و بسیار شریف و محترم بود ، سه دختر داشتند و اولاد ذکور نداشتند . شبی دختر بزرگشان در خواب دید جناب رقیه بنت الحسین علیه السلام را که فرمود : «به پدرت بگو به والی بگوید : آب افتاده میان قبر و لحد من ، و بدن من ، در اذیت است . بگو بیاید و قبر و لحد مرا تعمیر کند» .
دخترش به سید ، عرض کرد . سید ، از ترس حضرات اهل تسنّن ، به خواب ، اثری مترتّب ننمود . شب دوم ، دختر وسطی سید ، همین خواب را دید . باز به پدر گفت . ترتیب اثری نداد . شب سوم ، دختر صغرای سید ، همین خواب را دید و به پدر گفت . ایضا ترتیب اثری نداد . شب چهارم ، خود سید ، مخدّره رقیه را در خواب دید که به طریق عتاب فرمودند که : «چرا والی را خبردار نکردی؟» .
سید ، بیدار شد . صبح رفت نزد والی شام و خوابش را به والی شام نقل کرد .
والی ، امر کرد علما و صلحای شام از سنّی و شیعه بروند و غسل کنند و لباس های نظیف در بر کنند . به دست هر کس قفل درب حرم مقدّسه باز شد ، همان کس برود و قبر مقدّسه او را نبش کند و جسد مطهّره را بیرون بیاورد تا قبر مطهّر را تعمیر کند . بزرگان و صلحا از شیعه و سنّی ، در کمال ادب غسل کردند و لباس نظیف در بر کردند . قفل به دست هیچ یک باز نشد ، مگر به دست مرحوم سید . بعد که مشرّف میان حرم شدند ، مِعوَل هیچ یک به زمین اثر نکرد ، مگر معول سید ابراهیم . بعد ، حرم را خلوت کردند و لحد را شکافتند . دیدند بدن نازنین مخدّره ، میان لحد و کفن آن مخدّره مکرّمه ، صحیح و سالم است ؛ لیکن آب زیادی میان لحد جمع شده . پس سید ، بدن شریف مخدّره را از میان لحد ، بیرون آورد و روی زانوی خود نهاد و سه روز همین قِسم ، بالای زانوی خود نگه داشت و متّصل گریه می کرد تا آن که لحد مخدّره را از بنیاد ، تعمیر کردند . اوقات نماز که می شد ، سید ، بدن مخدّره را بر بالای شی ء نظیفی می گذاشت . بعد از فراغ ، باز بر می داشت و بر زانو می نهاد تا آن که از تعمیر قبر و لحد ، فارغ شدند . سید ، بدن مخدّره را دفن کرد و از معجزه این مخدّره در این سه روز ، سید ، نه محتاج به غذا شد و نه محتاج به آب و نه محتاج به تجدید وضو . بعد که خواست مخدّره را دفن کند ، سید دعا کرد خداوند ، پسری به او مرحمت نماید . دعای سید ، مستجاب شد و در این سنّ پیری ، خداوند به او پسری مرحمت فرمود ، مسمّا به سید مصطفی .
بعد ، والی ، تفصیل را به سلطان عبد الحمید نوشت . او هم تولیت زینبیه و مرقد شریف رقیه و مرقد شریف اُمّ کلثوم و سَکینه را به او واگذار نمود و فعلاً هم آقای حاجی سید عبّاس پسر آقا سید مصطفی پسر آقا سید ابراهیم سابق الذکر ، متصدّی تولیت این اماکن شریفه است . انتهی . و گویا این قضیه در حدود سنه هزار و دویست و هشتاد بوده است .
#عاشورایی_شویم(۱۷)
نهضت حسینی بزرگترین حماسه تاریخ
اگر امام حسین قیام نمی کرد، اسلام از بین می رفت. امام حسین در واقع مثل آن میخ عظیمی شد که این خیمه ای را که طوفان داشت[آن را] میبرد، با خون خود خودش نگه داشت. خب این بزرگ ترین حماسه ی تاریخ اسلام بلکه بزرگ ترین حماسه تاریخ است؛ این را باید حفظ کرد، این را باید زنده نگه داشت، این را باید به عنوان یک گره گشا در امور همیشه ی تاریخ مسلمین، مورد استفاده قرار داد.
سیری در #قیام_عاشورا
با رهنمودهای مقام معظم رهبری
♦️با#فاتحان همراه باشید
@faatehaan_ir
بسم ربّ المنتظَر
موضوع: دعا در غیبت امام زمان ارواحنافداه
جلسه: ۱۲
«… وَأَقِمْنا بِخِدْمَتِه»
«…ما را به خدمتش بگمار»
خدایا! برآنیم تا همیشه خدمتگزار مولایمان باشیم؛ میخواهیم در حریمش مقیم گردیم و خادم دائم شویم.
سلامتی و فرج حضرت ولیعصر ارواحنافداه صلوات🌷
امام خامنه ای مدظله العالی فرمودند:
در دفاع مقدّس، عالیترین فضایل اخلاقی بُروز کرد…
فضایل اخلاقی مثل صداقت، صدق و صفا. خب اصلاً منطقهی جبهه، منطقهی صدق و صفا بود، همه با هم باصفا [بودند]. اخلاص، برای خدا کار کردن؛ آنجا کسانی، هم تمرین اخلاص میکردند، هم اخلاص خودشان برای خدا را آنجا در عمل نشان میدادند. تواضع، خدمت به دیگران.
۱۳۹۹/۶/۳۱
به نام خدا
هر وقت دانش آموزان سر کلاس حاضر شوند
معلم نیز میآید ...
#غیبت از ماست نه او
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سلام_امام_زمانم 💚
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
دست مرا بگیر که افتاده ام زمین
احوال درهم منِ بیچاره را ببین
حتی تصورش به خدا میکشد مرا
جاماندن از زیارت ایام #اربعین
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#اللهم_ارزقنا_زیارت_اربعین💚
●➼┅═❧═┅┅───┄