eitaa logo
ستاد مرکزی راهیان نور
26.4هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
4.1هزار ویدیو
156 فایل
.:کانال رسمی ستاد مرکزی راهیان نور کشور:. 🌐 www.Rahianenoor.com اینستاگرام instagram.com/masirenoor_ir سامانه ملی راهیان نور ۲۴ ساعته پشتیبان سفر و آماده پاسخگویی به سوالات شماست: ۰۹۶۳۱۳ فقط ارسال محتوا: @Rahianenoor_official
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️چهره های افتخار ملی قرار بود توی نماز جمعه سخنرانےکند. گفتہ بودند بگذار معرفیت ڪنیم. گفته بود نہ، فقط بگیــد یکے از سپاهی هاست... گفتیم بهتره ها! بگیم فرمانده سپاهی، حرف هات بیشتر خریدار داره... گفت : حرف اگر حرف باشہ، اثر خودش رو مے گذاره... ➕ راهیان نور👇 🆔 @Rahianenoor_News
📜 پوستر| ما قوی هستیم... ▫️ما به دشمن اعتماد و امید نداریم و بر انرژی درونی ملت خود تکیه می‌کنیم. ➕ راهیان نور👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔻میگفت: میدونی کِی از‌ چشم‌ِ خدا‌ میوفتے؟! 🔅زمانی که آقا سرشو‌ بندازه‌ پایین‌ و از‌ گناه‌ ڪردن‌ تو خجالت بڪشه ولی تـو‌ انگار‌ نه انگار..! رفیــق! نزار‌ ڪارت‌ به اون‌ جاها‌ برسه..!! ! ➕راهیان نور👇 🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بدون تعارف با «شهید زنده» 🔹گفتگو با «سردار حاج علی فضلی»، عضو شورای سیاستگذاری راهیان نور کشور و فرمانده اسبق قرارگاه راهیان نور سپاه و بسیج که در ۲۰ سالگی فرماندهی لشکر محمد رسول الله را در دوران دفاع مقدس بر عهده گرفت. ➕راهیان نور👇 🆔 @Rahianenoor_News
💠 پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم: دِعامَةُ الدِّينِ وأَساسُهُ المَعرِفَةُ بِاللّهِ عز و جل ، وَاليَقينُ ، وَالعَقلُ النّافِعُ ؛ وهُوَ الكَفُّ عَن مَعاصِي اللّهِ عز و جل . ستون دين و پايه آن، شناخت خداوند عز و جل است و يقين و خرد سودمند. و خردِ سودمند، باز ايستادن از معاصى خداوند عز و است. الفردوس : ح ٣٠٧٧
🔻۳۱ خرداد ۱۳۶۰، دهلاویه 🚩 سالروز سردار رشید اسلام، عارف و دانشمندِ مجاهد؛ فرمانده ی جنگ های نامنظم و وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح گرامی باد. | ستاد مرکزی راهیان نور کشور | نثار روح پرفتوح این شهید والامقام، ➕ راهیان نور👇 🆔 @Rahianenoor_News
شهید چمران.mp3
3.38M
📻🎙 📞 بیسیم چی 👈چ مثل چمران👉 انتشار و تولید به مناسبت ایام شهادت شهید دکتر مصطفی چمران. دلنگاشته_صوت شهید ✅نویسنده:خانم دلنواز ✅سرپرست تنظیم محتوا: خانم پازوکی 🌷 تقدیم به شهید مصطفی احمدی روشن 🔹جهت دریافت صدها صوت شهدایی و راهیان نور به رادیو پلاک بپیوندید👇 🆔 @radiopelak
📲 | 🔅 چپــی ها می گفتند؛ «جاسوس آمريکاست، براي ناسا کار مي کند» راستی ها مي گفتند « کمونيسته » هردو براي کشتنش جايزه گذاشته بودند. ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔻 🔅 در وصیتش هم گفته بود:”آیا می شود که من شیعۀ حسین بن علی (ع) و علی بن ابیطالب (ع) باشم و با سر از دنیا بروم ؟” یک روز قبل از شهادتش هم با او مصاحبه می کنند و می گوید من دوست دارم مثل مولایم حسین شهید شوم, زشت با سر خدمت اقا برسم! روز بعد, ترکش گلویش را برید, تا همان جور که دوست داشت بی سر, خدمت اقا وارد شود و پیکر بی سرش کنار برادرش رسول دفن شود. 🎙 راوی:خانم کلاهی(مادر شهید) 🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
📲 | 🔅 بیسیم چی شبکه تداوم ارتباط ستاد مرکزی راهیان نور کشور ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔻 چمران اینگونه بود.... 🔅همسر شهید چمران:چمران وقتی یتیم خانه ای را در لبنان دایر می کند در آن فضا به خانمش میگوید ما از این به بعد غذایی را میخوریم که این یتیم ها میخورند. 🔅همسر لبنانی شهید چمران تعریف می کند که یک روز مادرم غذای گرم و لذیذی را برای من و مصطفی پخته بود. 🔅مصطفی آن شب دیر وقت به خانه آمد. وقتی به او گفتم بیا این غذا را بخور، همین که خواست بخورد از من پرسید که آیا بچه ها هم از همین غذا خوردند؟  🔹گفتم نه بچه ها غذای یتیم خانه را خوردند و این غذا را مادرم برای شما پخته، چمران با تمام گرسنگی و ولعی که برای خوردن غذا داشت، این غذا را کنار گذاشت و گفت ما قرار گذاشتیم فقط غذایی را بخوریم که بچه ها بخورند. به او گفتم حالا که بچه ها خوابند و شما هم که همیشه رعایت می کنید این دفعه این غذا را بخورید. دیدم چمران شروع کرد اشک ریختن و گفت بچه ها خوابند خدای بچه ها که بیدار است ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🌷 اسم چمران معروف تر از خودش بود. وقتی عکسش رسید دست اسرائیلی ها، با خودشان فکر کردند، این همان یارو خبرنگاره نیست که می آمد از اردوگاه ما گزارش بگیرد؟ آن ها هم برای سرش جایزه گذاشتند... ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
در نگاه شهید دکتر چمران ➕باشگاه خبرنگاران راهیان نور👇 @rahianenoor_press ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
4_438669684527595681.mp3
6.49M
| روایتگری دهلاویه 🎙راوی؛ منتخبی از راویان دفاع مقدس
🖼 ▫️نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی در یادمان دهلاویه (محل شهادت شهید چمران) ✔️خوزستان، شهرستان دشت آزادگان ➕ راهیان نور👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔻در راستای فراخوان حمایت از ایده ها، مطالعات، تولیدات و محصولات فرهنگی و رسانه ای راهیان نور: ▫️ایده ها و طرح های خود با محوریت راهیان نور را در وب سایت زیر با نام خودتان ثبت نمایید: http://ideha.rahianenoor.com/ ➕ راهیان نور👇 🆔 @Rahianenoor_News
🖼 | 🔅 مثل چمران ... ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔻 امام صادق (ع) :امام باقر علیه‏ السلام هنگامى که از خانه‌‏اش بیرون مى‌‏رفت، مى‏‌فرمود: به نام خدا، خارج شدم، و به نام او داخل مى‏‌شوم، و به خدا توکّل نمودم، هیچ قدرت و توانایى جز از ناحیه خدا نیست. محمد بن سنان مى‏‌گوید: امام رضا علیه‏ السلام هنگام خروج از منزلش این دعا را مى‏‌خواند. 📍محاسن برقى 2: 90 ح 1238 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🎥 | 🔅 دلنوشته های خود را برای بیسیم چی ما ارسال کنید ... 🌷اینجا میتونید با شهدا درد دل کنید.... ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
حجت الاسلام صادقی (2).mp3
3.42M
🔊 | 🔻 شجاعت حسین علم الهدی 🎙روایتگر: حجت الاسلام والمسلمین محمد صادقی ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔻گفتگو با مادر 🔅 چریک بود و ما نمی‌دانستیم/ به او گفتم شهيد شو، اما اسير نشو ✍🏼 مادر شهید محمدامین کریمیان گفت: وقتی محمدامین می‌رفت گفتم خيلی خوشگل شدی نكند شهيد شوی؟ شهيد شو اما اسير نشو؛ من اسارتت را نمیخواهم . 🔰 وقتی‌که محمدامین به سوم راهنمایی رفت یک‌بار نزدم آمد و گفت: مامان می‌خواهم در حوزه ثبت‌نام کنم. گفتم: من راضی نیستم دوست دارم تو درس بخوانی و بعد از دیپلم وارد حوزه شوی؛ اما محمدامین همچنان اصرار می‌کرد. وقتی دیدم دست از اصرار خود نمی‌کشد. گفتم: تنها در صورتی به تو اجازه می‌دهم که در حوزه قم پذیرفته شوی، او نیز با معدل بسیار بالا در قم پذیرفته شد و وارد حوزه قم شد. 🔰 پسر دوست‌داشتنی بود، هر جا می‌رفت همه عاشقش می‌شدند، به‌گونه‌ای بود که تمام گروه‌ها از هر طیفی با او دوست بودند و اصلاً سخت‌گیری نمی‌کرد. 🔰 همیشه با لبخند و احترام با همه برخورد می‌کرد، او که مبلغ دین اسلام بود به نقاط مختلفی از داخل و خارج کشور برای تبلیغ رفت و دوستان زیادی داشت، اصلاً در بیان مسائل دینی سخت‌گیری نمی‌کرد و به‌گونه‌ای با دیگران سخن می‌گفت که آن‌ها احساس نکنند او دارد چیزی را به آن‌ها تحمیل می‌کند و همین راه موفقیتش بود، 🔰 محمدامین عاشق شهادت بود و بیشتر ایام خود را بامطالعه زندگی‌نامه شهدا می‌گذراند. 🔰 پسرم از کودکی فردی مخلص، باایمان و مطیع امر ولی‌فقیه بود و هر چه حضرت آقا می‌فرمودند با دل و جان اطاعت می‌کرد، محمدامین دانشجوی ترم شش فلسفه و مسلط به 2 زبان انگلیسی و عربی بود و به مدت 2 سال نیز در کلاس نقد و بررسی فیلم شرکت کرده بود 🔰 و اخیراً که حضرت آقا در یکی از سخنرانی‌های خود فرمودند جای افرادی مثل شهید آوینی در کشور خالی است و نیاز است جوانان ما راهش را ادامه دهند، محمدامین تصمیم گرفت دوره ارشد خود را در رشته فیلم‌سازی ادامه دهد و حتی برای این کار یک دوربین فیلم‌برداری سفارش داد که چند روز بعد از شهادتش به دست ما رسید. 🔰 عید بود و سخنرانی آقا را گوش می‌دادیم. دیدیم محمدامین دستانش را بر روی صورتش گذاشته و آرام‌آرام گریه می‌کند. گریه‌ای که معلوم است از روی بغض و نمی‌تواند کنترلش کند. 🔰 خواهرش گفت: چرا گریه می‌کنی امین؟ گفت: انقلاب دارد چهل‌ساله می‌شود آن‌وقت هنوز ما حزب‌اللهی ننشستیم دورهم یک گفتمان واحد درست کنیم که به دردِ جامعه بخورد. تا آقا نخواهد این مسائل سطحی و پیش‌پاافتاده را تبیین کند. اینها وظیفه آقا نیست. آقا این‌قدر کار دارد نباید جورِ کم‌کاری ما را بکشد. این رهبر گناه دارد ما قدرش را نمی‌دانیم. 🔰 یک‌جمله‌ای هم داشت همیشه می‌گفت: آخه الآن حضرت آقا باید بنشیند در خانه‌اش با خیالِ راحت چایی بخورند. تبیین شبهه‌ها وظیفه ماست. چقدر ما کم‌کاریم. 🔰 محمد امین به زبان انگليسي و عربي تسلط داشت. برخي فكر مي‌كنند كساني كه براي دفاع از حرم شهيد مي‌شوند براي پول است اما پسرم در رفاه بزرگ شد، هيچ نياز مالي نداشت . محمدامین از يك دانشگاه در آلمان بورسيه شده بود، اما همه را رها كرد و براي جهاد به سوریه رفت ... ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 🔻 به یاد ... ⁦▫️⁩«...مرگ آگاهی کیفیت حضور اولیاء خدا را در دنیا بیان می دارد، تا آنجا که هرکه مقرب تر است مرگ آگاه تر است...» 🎙شهید سید مرتضی آوینی ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
💠 تواضع و فروتنی عباس باور نکردنی بود. همیشه عادت داشت، وقتی من وارد اتاق می‌شدم، بلند می‌شد و به قامت می‌ایستاد. یک روز وقتی وارد شدم روی زانویش ایستاد. ترسیدم، گفتم: عباس چیزی شده، پاهایت چطورند؟ خندید و گفت: «نه شما بد عادت شده‌اید؟ من همیشه جلوی تو بلند می‌شوم. امروز خسته‌ام.به زانو ایستادم». می‌دانستم اگر سالم بود بلند می‌شد و می‌ایستاد. اصرار کردم که بگوید چه ناراحتی دارد. بعد از اصرار زیاد من گفت: چند روزی بود که پاهایم را از در نیاورده بودم. انگشتان پاهایم پوسیده است. نمیتوانم روی پاهایم بایستم. 🎙راوی: همسر سردار 📕 کتاب همسرداری سرداران شهید ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News