eitaa logo
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
5.7هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
6.5هزار ویدیو
74 فایل
🕊️این کانال دلی است و شما دعوت شهدایید🕊️ سروش ، شاد ، روبیکا ، ویراستی⇣ @rahiankhuz مدیر⇣ @jamandehazsoada گروه مطالب ارزشی⇣ https://yun.ir/t1vozb کانال فاتحان نُبُل و الزهرا⇣ @fatehan94 برای تبادل⇣ @Rahyan_noor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 | حضور قلب در نماز 🔰 میزان قبولی ، بستگی به میزان توجه انسان در نماز دارد و این در حالی است که متاسفانه بسیاری از ما عبادتهای خود را بدون حضور قلب و با حواس پرتی انجام می‌دهیم و به همین جهت است که نماز می‌خوانیم، اما گاهی اثری از آثار معنوی و روحی نماز را در خود نمی‌بینیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اذان ظهر به افق اهـواز 13:16 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
📿💫 شهید مدافع حرم محمد حسین محمد خانی💫❣ صلوات های امروز به نیت امام حسین علیه السلام هدیه به شهید مدافع حرم محمد حسین محمد خانی❣📿🕊 ❗️ همه ی صلوات ها جمع میشوند و به اسم شهید بزگوار داده میشه عتبات که به اسم شهید زیارت انجام بشه♥️✨🕊 اجرتون با سید الشهداء لطفا تعداد صلوات های خود را در لینک زیر ثبت کنید یاحسین🕊♥️📿💫 https://harfeto.timefriend.net/16304013409411
... ....: این که بی سر نشسته حقیقتا به ثمر نشسته. قصه ی او به سر رسید به گونه ای که میوه ی عقلش رسید سرش را خمپاره چید میوه داد گل داد وقتی گلو شکافت گل فریادش شکفت. چه گفت گل گفت گلبرگی در جیبش بود رویش نوشته بود بی سر و سامان تو ام یا حسین ع برگ داد ثمر داد واین برگ ثمره ی رویشی برای ما بود گلبرگی برای یاد شد. سرش خاک شد و آن را باد برد اما برگ نوشته اش را چگونه از یاد برد. یادی که در سرش میوزیده را هیچ بادی نمیبرد وتو از داغ او آه بکش شاید نسیمی از حیات به دلت بوزد. ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
📖 🌹اگر آیندگان پرسیدند که چرا به جبهه رفتم و شهید شدم ؛ بگویید: من از آموزگاری چون حسین(ع) 🏴در سرزمینی چون ڪربلا و در زمانی چون‌ عاشورا ، درسِ عشق و شهادت و آزادمردی گرفته‌ام و معلم به من گفت: «انی لا اری الموت الا السعادة و الحیوة مع الضالمین الا...» مرگ برای من چیزی جز شهادت و افتخار، و زندگی با ظالمین جز خواری و ذلت نیست. 🌷طلبه مجاهد و عارف متولد روستای قناتغستان کرمان شهادت : ۱۷ سالگی ۲۲ بهمن ۱۳۶۴ فاو ؛ عملیات والفجر ۸🕊 🥀 🕊 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
ممدگره روی تپه‌ای به نام دیدگاه شهید صفائیان مستقر بود و پس از شهید صفائیان گروه جدیدی مثل جلال یونسی و سید[علی]اصغر صائمین را تربیت کرد. من با دو قبضه خمپاره 120 میلیمتری به او آتش می‌دادم و قبضه‌های توپ دوربرد ارتش نیز تحت هدایت او بودند. دو ماه با ممدگره کار کردم و پاییز سال 1361 اعلام شد که بچه‌های شیراز جایگزین رزمندگان همدانی در جبهه قصرشیرین می‌شوند. همه به همدان برگشتیم، و تنها ممدگره آنجا ماند، تنهای تنها.😔 او نیروهای تازه وارد شیرازی را با موقعیت جبهه آشنا کرد و یک ماه بعد به شهادت رسید، یک شهید بی‌سر.💔 خیلی به مداومت داشت. اعتقادش این بود که اگر زیارت عاشورا بخونی مثل خود امام حسین(ع) . ان شاء الله✅ هر صبح با زمزمه زیارت عاشورا محمد از خواب بیدار می شدیم. بالاخره زیارت عاشورا خوندنش ثمر داشت❤️. معلوم بود که همشون رو با معرفت خونده چون وقتی شهید شد نداشت. مثل خود امام حسین(ع)....💔 🌹 حمیدزاده محمود، بچه‌های مَمّدگِره، خاطره تنهای تنها 🕊🕊🕊 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
پاییز 94 نزدیک بود،حسن آقا رفت دنبال گذرنامه اما چند روز قبل در پادگان سروصدای رفتن به سوریه پیچید.👥 حسن اقا عکس العملی درباره رفتن به سوریه از خود نشان نمی داد تا اینکه چند روز قبل از رفتن،اسم حسن اقا در لیست افرادی که به سوریه اعزام می شدند دیده می شد.👀 حسن اقا در سوریه بیش از حد توان خود کار می کرد ودرشبانه روز 3 یا 4 ساعت می خوابید. تا اینکه حاج حسن چند روز پس از اعزام از ناحیه ی سر دچار واز کتف چپ مورد اصابت قرار گرفت.😔😔 بعد از آمدن حسن اقا ومرخص شدن او از بیمارستان بقیه الله علاوه بر موج گرفتگی دوتا از ترکش هادر بدن او ماند وبه ما میگفت که این دو ترکش من از سفرم به است.☺️ گفت تا لحظه ای که جان دارم نمیزارم که این دو را از بدنم خارج کنند.☝️ ترکش ها ماند تا اردیبهشت ماه 95 در خان طومان ، میعادگاه عاشقان اهل بیت (س) او و 15 نفر از همرزمانش بال در بال ملائک گشودند . 💔 به نقل از همسر شهید حسن رجایی فر🌹🍃 یادش با صلوات 🕊🕊🕊 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°🌱 چشماتو ببند؛ خیال کن که با زائرایی چشماتو ببند؛ خیال کن که الان کربلایی ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
1_1152833517.mp3
4.84M
•°🌱 بال و پرم باش 🎤 🎤 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
اکنون اذان مغرب به افق اهـواز التمـاس دعا 🌹
سالروز شهادت مدافع حرم داریوش درستی تاریخ شهادت : 1395/06/09 محل شهادت : حما - سوریه هنر فصاحت و بلاغت و ساده‌گویی توأم با اخلاقِ خوش و لبخندِ ملیح و چهره زیبای ابوحامد، باعث می‌شد که او بر دل‌ها وقلب‌ها تسلط داشته باشد. دوره‌های آموزشی که با سختی و مشقت و خستگی مُفرط همراه بود با هنر صبر و تبحر این فرمانده و استاد عزیز، به خوبی سپری می‌شد. هر روز که از کلاس‌های دوره می‌گذشت اشتیاق دانشجویان زیاد و زیادتر می‌شد. او حقیقتا فرمانده‌ای اسوه و نمونه در اخلاق بود». 🌷🌷🌷🌷 سادگی ایشان همه را شیفته خود کرده بود. با اینکه فرمانده عملیات بود ولی در رفتار و برخورد و منش او سادگی و تواضع و فروتنی موج می‌زد. در تجزیه و تحلیل منطقه و نقادی آن صاحب سبک و سیاق و ابتکار و خلاقیت و نوآوری بود. ایده پرداز و نظریه پرداز بود. در نمازش عشق به لقاالله متصاعد و متبلور بود. با خدا چنان حرف می‌زد گویی در محضر حق فنا فی الله شده است. لذت از نماز در او موج می‌زد و قلبش یطمئن القلوب بود که به سوی لقاءالله پر کشیده است. ایشان عارف وارسته و فرمانده جامع و کاملی بود که مرگ را به سخره گرفته و شهادت آرزوی او بود. ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
📊 | 🔻 اینفوگرافی عملیات کربلای۳ 🗓 ۹ شهریور ۱۳۶۵ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
📚 آدم‌‌هایی‌رادیدم‌‌که‌دردنیا فکرمیکردیم‌شهیدهستند..👀 درقطعه‌شهداهم‌خاکشان‌کردیم‌اما امااینجادیدم‌که‌شهیدمحسوب‌‌نشدند..♨️° -بترسیم‌از‌این‌جمله!🔥 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
👌بہ‌ غیبت‌ڪردن‌خیلی‌ حساس‌بود ، میگفت‌: هر‌ صبح‌ در‌ جیبتان مقدارۍ‌ سنگ‌ بگذارید ، براۍ‌‌ هر‌ غیبت‌ یڪ‌ سنگ‌ بردارید و‌ در‌ جیب‌ دیگرتان‌ بگذارید. شب‌ این‌ سنگ‌ها را‌ بشمارید ،✍🙏 این‌ طوری‌ تعداد‌ غیبتها‌ یادمان نمیرود 👋‌ سعی‌ میڪنیم‌ تعداد‌ سنگ‌ها‌ را ڪَم‌ ڪنیم .👀😎 شھید علی‌اڪبر‌ جوادی🌱|~ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
[🌸🎈] • • بهش می‌گفتن واسه چی BMV رو ول کردی و اومدی مدافع‌حرم شدی..؟! نونت کم بود آبت کم بود می‌گفت: |؏ـشقم| کم بود..:) شهیداحمدمحمدمشلب♥️ تولدت مبارک باشه مرد..!(:✨🌿 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
«إِنَّ مَنْ كَسَرَ مُؤْمِناً فَعَلَيْهِ جَبْرُهُ» براستی كسي كه دل مومنی را بشكند بر او لازم است كه جبرانش كند. 🤍 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
Seyed Reza Narimani - Mano Nazar Tanha (128).mp3
5.85M
منو نزار تنها میون این حرم اگه بری بی تو میفته مأجرم🕊😔🖤 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
🌹🍃سلام بر ابراهیم🍃🌹 🍃جایزه🍃 "قسمت‌ سی‌وهفتم" 🔺راوی:قاسم شبان يكــي از عمليات هاي نفوذي ما در منطقه غرب به اتمام رســيد. بچه‌ها را فرستاديم عقب. پس از پايان عمليات، يك يك ســنگرها را نگاه كرديم. كسي جا نمانده بود. ما آخرين نفراتي بوديم كه بر مي گشتيم. ســاعت يك نيمه شــب بود. ما پنج نفر مدتي راه رفتيم. به ابراهيم گفتم: آقا ابرام خيلي خســته ايم، اگه مشكلي نيست اينجا استراحت كنيم. ابراهيم موافقت كرد و در يك مكان مناسب مشغول استراحت شديم. هنوز چشــمانم گرم نشده بود که احساس كردم از سمت دشمن كسي به ما نزديك ميشود! يكدفعه از جا پريدم. از گوشه ای نگاه كردم. درست فهميده بودم در زير نور ماه كاملا مشخص بود. يك عراقي در حالي كه كسي را بر دوش حمل مي كرد به ما نزديك مي شد! خيلي آهســته ابراهيم را صدا زدم. اطراف را خوب نگاه كردم. كسي غير از آن عراقي نبود! وقتــي خوب به ما نزديك شــد از ســنگر بيرون پريديــم و در مقابل آن عراقي قرار گرفتيم. سرباز عراقي خيلي ترسيده بود. همانجا روي زمين نشست. يكدفعــه متوجه شــدم، روي دوش او يكي از بچه‌هاي بســيجي خودمان است! او مجروح شده و جامانده بود! خيلــي تعجب كــردم. اســلحه را روي كولم انداختم. بــا كمك بچه‌ها ، مجروح را از روي دوش او برداشتيم. رضا از او پرسيد: تو كي هستي، اينجا چه ميكني!؟ ســرباز عراقي گفت: بعد از رفتن شــما من مشــغول گشــت زني در ميان سنگرها و مواضع شما بودم. يكدفعه با اين جوان برخورد كردم. اين رزمنده شــما از درد به خود مي پيچيد و مولا اميرالمومنين(ع) و امام زمان(عج) را صدا مي زد. من با خودم گفتم: به خاطر مولا علي(ع) تا هوا تاريك اســت و بعثي ها نيامده اند اين جوان را به نزديك سنگر ايراني‌ها برسانم و برگردم! بعد ادامه داد: شــما حساب افسران بعثي را از حساب ما سربازان شيعه كه مجبوريم به جبهه بيائيم جدا كنيد. حســابي جاخــوردم. ابراهيم به ســرباز عراقي گفت: حــالا اگر بخواهي مي تواني اينجا بماني و برنگردي. تو برادر شيعه ما هستي. ســرباز عراقي عكســي را از جيب پيراهنش بيــرون آورد وگفت: اين ها خانواده من هســتند. من اگر به نيروهاي شــما ملحق شــوم صــدام آنها را مي‌كشد . بعد با تعجب به چهره ابراهيم خيره شد! بعد از چند لحظه سكوت با لهجه عربي پرسيد: اَنت ابراهيم هادي!! همه ما ســاكت شديم! باتعجب به يكديگر نگاه كرديم. اين جمله احتياج به ترجمه نداشــت. ابراهيم با چشمان گرد شــده و با لبخندي از سر تعجب پرسيد: اسم من رو از كجا ميدوني!؟ من به شــوخي گفتم: داش ابرام، نگفته بودي تو عراقي ها هم رفيق داري! ســرباز عراقــي گفت: يك مــاه قبل، تصوير شــما و چند نفــر ديگر از فرماندهان اين جبهه را براي همه يگان هاي نظامي ارســال كردند و گفتند: هركس ســر اين فرماندهان ايراني را بيــاورد جايزه بزرگي از طرف صدام خواهد گرفت! در همان ايام خبر رســيد که از فرماندهي سپاه غرب، مسئولي براي گروه اندرزگو انتخاب شده و با حكم مسئوليت راهي گيالن غرب شده. ما هم منتظر شديم ولي خبري از فرمانده نشد. تا اينكه خبر رســيد، جمال تاجيك كه مدتي اســت به عنوان بسيجي در گروه فعاليت دارد همان فرمانده مورد نظر است! با ابراهيم وچند نفر ديگربه سراغ جمال رفتيم. از او پرسيديم: چرا خودت را معرفي نكردي؟! چرا نگفتي كه مسئول گروه هستي؟ جمال نگاهي به ما كرد وگفت: مســئوليت براي اين اســت كه كار انجام شود. خدا را شكر، اينجا كار به بهترين صورت انجام مي شود. من هم از اينكه بين شــما هســتم خيلي لذت مي بــرم. از خدا هم به خاطر اينكه مرا با شما آشنا كرد ممنونم. شما هم به كسي حرفي نزنيد تا نگاه بچه ها به من تغيير نكند. جمال بعد از مدتــي در عمليات مطلع الفجر در حالي كه فرمانده يكي از گردان هاي خط شكن بود به شهادت رسيد. 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ادامه دارد... ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠آیت الله عبدالکریم حق شناس(ره) : اِنَ اللهَ یَنظُرُ بِالاَسحارِ اِلی قُلوبِ المُتَیَقِظین خدای متعال در سحرها به قلب‌های شما نظر می‌کند. با نماز شب شما را نورانی و منور می‌کند. پروردگار با نماز شب عمر شما را طولانی می‌کند. دیگر اینکه نماز شب چراغ قبر شماست، ازینها گذشته رزق فردای شما را میرساند. ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
آیت الله بهجت موقعے که میخواستن سلام نماز رو بدن گریه میکردن یه ماجراے طولانی داره ...که یه روز یه جوونے بعداز کݪی ماجرا که الان فرصت گفتنش نیست دنبال این جوابه که چرا آخر نمازاشون ایشون گریه میکنن؟ آیت‌الله‌بهجت جواب میدن: من میبینم که وقتے سلام نمازو میدم درهای بهشت به روم بسته میشه یعنے تو تمام طول نماز ایشون جای دیگه بودن و اونجا رو میدیدن...✨🍃 اینجورے به نماز فڪر کنیم نماز واقعاااا ملاقات و صحبت با خداست🌟 اذان صبح به افق اهواز 5:29♥️🕊 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
اکنون اذان صبح به افق اهـواز التمـاس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_937038773.mp3
1.82M
روز 135 ام عزیزان شهدا ! 😊 🌹 دعای عهد فراموش نشه اگه نخوندی تا قبل ظهر وقت داری ________________ اگر چهل روز 0⃣4⃣خوندی ان شاء الله از یاران امام زمان🌹 عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهی بود و ان شاء الله حضرت رو زیارت😍 خواهی کرد ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]