خواندننمایش تاریخچهویرایش
قیاس مرکب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قياس مركب، بهمعنای یک سلسله قیاسهای متوالی مترتبِ بر هم با نتایج مختلف برای رسیدن به مطلوب است، بهنحوی که نتیجه هر قیاس در قیاس بعدی مقدمه واقع شود.
فهرست مندرجات
۱ - اقسام بسیط
۲ - توضیح اصطلاح
۳ - اقسام قیاس مرکب
۳.۱ - قیاس مرکب موصول
۳.۲ - قیاس مرکب مفصول
۴ - مستندات مقاله
۵ - پانویس
۶ - منبع
۱ - اقسام بسیط
[ویرایش]
قیاس، در یک تقسیم به بسیط و مرکب تقسیم میگردد.[۱][۲]
۲ - توضیح اصطلاح
[ویرایش]
قیاس مرکب، قیاسی است که از دو یا چند قیاس ترکیب یافته به نحوی که نتیجه بعضی از قیاسها مقدمه بعضی دیگر است و از مجموع آنها مطلوب حاصل میگردد.
به عبارت دیگر قیاس مرکب آن است که مقدماتش به خودی خود ثابت نبوده و در علم دیگری هم قبلا ثابت نشده و اثبات آن را به جای دیگر هم محول ننماییم. در این صورت ناچاریم ابتدا قیاس یا قیاسهای دیگری تشکیل داده و نتایج آنها را مقدمه قیاسهای بعدی قرار دهیم و از وجود یکی از لوازم، لازم دیگر را اثبات کنیم تا به مطلوب نهایی خود برسیم.[۳][۴]
مثال: اگر بخواهیم ثابت کنیم که نفس همیشه جاوید و باقی است و بخواهیم همه مقدمات این مطلوب را در همین جا ثابت کنیم، چند قیاس تشکیل میدهیم:
قیاس اول: "نفس در محل مخصوصی از بدن یا جسم دیگر جای نگرفته است، و هر چیزی که در جسمی یا مکانی قرار نگرفته باشد و به حسب وجود نیز به چیزی که در محل و مکان است محتاج نباشد، مجرد از ماده خواهد بود. نتیجه: نفس از ماده مجرد است".
قیاس دوم: "نفس مجرد از ماده است، و هر موجود مجرد از ماده، با چیزی که دارای قوه و قبول است قرین نخواهد بود. نتیجه: نفس با چیزی که قوه و قبول در آن باشد توام نیست".
قیاس سوم: "نفس با چیزی که قوه و قبول در آن وجود داشته باشد توام نیست. و هر چیزی که با قوه و قبول توام نباشد تغییر و تجزیه پذیر نیست. نتیجه: نفس تحول و تغییر نمیپذیرد".
قیاس چهارم: "نفس تحول و تغییر نمیپذیرد، و هر چیزی که تحول و تغییر نپذیرد زوال ندارد. نتیجه: نفس زوال ندارد".[۵]
۳ - اقسام قیاس مرکب
[ویرایش]
قیاس مرکب بر دو قسم است:
۳.۱ - قیاس مرکب موصول
در قیاس مرکب موصول به نتایج هر یک از قیاسها تصریح میشود؛ یک بار به عنوان نتیجه قیاس، و بار دیگر به عنوان مقدمه قیاس دیگر. مثلا گفته میشود: "کل (ج) (ب)، و کلّ (ب) (ه)، فکلّ (ج) (ه)". و سپس گفته میشود: "کل (ج) (ه)، و کلّ (ه) (د)، فکلّ (ج) (د)". و مانند: "کل انسان حیوان، و کل حیوان نامٍ، فکلّ انسان نامٍ. و کلّ انسان نامٍ، و کلّ نامٍ جسم، فکلّ انسان جسم".
بنابراین در این نوع قیاس مرکب، نتیجه در هر قیاس ذکر میگردد، به گونهای که نتیجه مقدمه اول، مقدمه برای قیاس بعدی باشد. از باب نمونه گفته میشود:
قیاس اول:
صغری: انسان خردمند است؛
کبری: هر خردمندی طالب کمال است؛
نتیجه: پس انسان طالب کمال است.
قیاس دوم:
صغری: انسان طالب کمال است؛
کبری: هر طالب کمال ابزارهای رسیدن به کمال را فراهم میکند؛
نتیجه: پس انسان ابزارهای رسیدن به کمال را فراهم میکند.[۶][۷][۸][۹][۱۰]
۳.۲ - قیاس مرکب مفصول
در قیاس مرکب مفصول فقط نتیجه نهایی ذکر شده و نتیجه قیاسهای قبلی ذکر نمیشود مانند: "کل (ج) (ب)، و کل (ب) (ه)، و کل (ه) (د)، فکلّ (ج) (د)". و مانند: "کل انسان حیوان، و کل حیوان نامٍ، و کل نامٍ جسم، فکلّ انسان جسم".
در این نوع قیاس نیز چند قیاس به نحو متوالی ذکر میشود، ولی با این تفاوت که نتیجه قیاسها ذکر نمیشود، تنها آخرین نتیجهای که از مجموع قیاسها بدست میآید در کلام ذکر میشود. البته در مواردی که قیاس موصول النتایج مصداقی از قیاس مضمر باشد ذکر نتیجه لازم نیست. از باب نمونه گفته میشود:
مقدمه اول: هر شاعری احساسات قوی دارد؛
مقدمه دوم: هر کسی احساسات قوی دارد از غم بینوایان رنج میبرد؛
مقدمه سوم: هر کسی از غم بینوایان رنج میبرد عاطفه قوی دارد؛
نتیجه: هر شاعری عاطفه قوی دارد.
در بیانات وارد شده از اولیای دین نیز گفتارهای بسیاری در این قالب قیاسی میگنجد. در حدیث قدسی آمده است: هر که مرا جوید مییابد، هر که مرا یابد دلباختهام میشود، هر که دلباختهام شود او را میکشم، هر که را بکشم دیهاش خودم هستم. (من طلبنی فقد وجدنی، و من وجدنی فقد عشقنی، و من عشقنی فقد قتلته، و من قتلته فا نا دیته).[۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵]

قیاس استثنایی
لغتنامه دهخدا
قیاس استثنایی . [ س ِ اِ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح منطق ) و آن عبارت است از قیاسی که نتیجه یا نقیض آن بعینه در مقدمتین مذکور باشد و بعبارت دیگر یکی از دو مقدمه نتیجه یا نقیض آن باشد چنانکه گویند «اگر این انسان باشد حیوان است » که از وضع مقدم وضع تالی لازم می آید، چنانکه اگر گفته شود «لکن انسان است » لازم می آید که حیوان باشد و از رفع تالی رفع مقدم لازم آید چنانکه اگر گفته شود «لکن حیوان نیست » لازم می آید که انسان نباشد ولی از وضع تالی وضع مقدم لازم نیاید و رفع آن نیز لازم نیاید، چنانکه اگر گفته شود «لکن حیوان است » نه انسان بودن و نه نبودن آن هیچکدام لازم نیاید مقدمه ٔ اول را در قیاس استثنائی مقدم و مقدمه ٔ دوم را تالی گویند. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به اساس الاقتباس شود
قیاس اقترانی
لغتنامه دهخدا
قیاس اقترانی . [ س ِ اِ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اقترانی آن بود که نتیجه و نقیض آن هیچکدام بالفعل در قیاس مذکور نبود و استثنائی آن بود که نتیجه یا نقیضش بالفعل در قیاس مذکور بود. و فرق است میان مذکور و موضوع بمعنی مسلم چه مذکورباشد که در معرض تسلمی و منع نباشد و آن چنان بود که جزو قولی بود، پس موضوع نبود اما هرچه در قیاس موضوع بود، لامحاله مذکور بود و بحسب قسمت صنفی هم دو قسم بود کامل و غیرکامل . کامل آن بود که بنفس خود بین بود، و غیر کامل آن بود که محتاج به بیانی بود. مثال قیاس اقترانی : هر انسانی حیوان است ، و هر حیوانی جسم است ، پس هر انسانی جسم است ، و این سخن و نقیضش بالفعل در قیاس مذکور نیست . و مثال قیاس استثنائی : اگر زید مینویسد، دستش می جنبد، ولیکن مینویسد، پس دستش می جنبد. و در این صورت نتیجه مذکور است چه عین تالی متصله است . و اگرچه موضوع نیست ، بل موضوع تمامی متصله است ، و همچنین ولیکن دستش نمی جنبد، پس نمی نویسد. و نقیض این سخن بالفعل مذکور است ، چه عین مقدم است . قیاس اقترانی سه نوع بود: از حملیات تنها، از شرطیات تنها یا از هر دو بهم . نوع دوم یا از متصلات تنها بود یا از منفصلات تنها یا از هر دو بهم . نوع سیم یا از حملی و متصلی بود یا از حملی و منفصلی ، پس جمله ٔ انواع قیاسات اقترانی نه نوع باشد و حملیات تنها بر جمله مقدم بود بحکم بساطت . (اساس الاقتباس صص 189-190).
جستوجوی قیاس اقترانی در واژهنامههای دیگر نگارش معنی دیگر برای قیاس اقترانی