eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
784 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
10 🔅🔅🔅 📐 اين لحن با لحن کسي فرق دارد که مي‌خواهد بگويد: اي مردم! کار خوب انجام دهيد تا زندگي راحتي داشته باشيد. خداي متعال در اين آيات مي‌فرمايد: برخي گمان مي‌کنند که با اظهار ايمان، کار تمام است و به بهشت مي‌روند و ديگر کاري با آ‌ن‌ها نداريم و آن‌ها را دچار فتنه نمي‌کنيم. سؤال در اين آيه، استفهام انکاري است. اين آيه مي‌خواهد بگويد اگر چنين گماني داشته باشيد گمان غلطي داريد. خداي متعال مي‌فرمايد: ما پيشينيان را مورد فتنه قرار داديم و شما را هم مورد فتنه قرار خواهيم داد. 📐 از اين سياقْ آيات فراوان داريم. الحمدلله همه شما اهل فضل‌ايد و با اين آيات آشنا هستيد. اين يک بينش ديگري است. براين‌اساس، هدف اين نبوده که مردم در اين دنيا خوش باشند و زندگي کاملا راحت و بي‌جرم و جنايتي داشته باشند و ديگر تمام. نه اين گونه نيست. بايد مردم امتحان شوند (لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا)[2] آن هم نه امتحاني ساده به اين معنا که تکليفي ساده براي آن‌ها معين شود تا معلوم شود چه کسي به آن عمل مي‌کند و چه کسي عمل نمي‌کند، بلکه امتحان‌هاي پيچيده‌اي که اشخاص خيلي بافراست را متحير و گيج مي‌کند و نمي‌دانند چه کنند. 📐 خداي متعال مي‌فرمايد اين‌گونه امتحان‌ها، هم براي پيشينيان بوده و هم براي شما خواهد بود؛ام حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ؛[3] «‌آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مى‌شويد و حال آن‌كه هنوز مانند آنچه بر سرِ پيشينيان شما آمد، بر سرِ شما نيامده است؟ آنان دچار سختى و زيان شدند و متزلزل شدند تا جايى كه پيامبر و كسانى كه با وى ايمان آورده بودند گفتند: يارى خدا كى خواهد بود؟‌» گمان مي‌کنيد همين که يک زندگي آرامي داشته باشيد و بياييد و برويد و درسي بخوانيد، تجارتي و کسب و کاري براي مردم توليد کنيد و با تحريم‌ها مبارزه کنيد ديگر تمام مي‌شود؟! اين‌ها همه يک مقدمه، يک ابزار امتحان و يک برگه امتحان است. کل دوره زندگي شما و زندگي هزاران ساله بشر، يک جلسه امتحان است تا از اين امتحان چگونه بيرون بياييد و بعد از اين امتحان، نتايج آن را دريافت خواهيد کرد. نتايجْ بعد از اين امتحان مشخص مي‌شود. 📐 اگر گمان کنيد که هدف زندگي شما در اين دنيا راحتي و رفاه است اشتباه کرده‌ايد. اين‌جا دار امتحان و جلسه امتحان است و هر روز يک‌گونه امتحان گرفته مي‌شود و هر کسي استعداد و ظرفيت بيشتري داشته باشد امتحان سخت‌تري از او گرفته مي‌شود و اين هم امري طبيعي است. چراکه از دانش‌آموز ابتدايي يک طور امتحان مي‌گيرند و براي ورود به دانشگاه طور ديگري، و در پايان هم براي دادن مدرک دکتري به گونه ديگري امتحان برگزار مي‌کنند و اين امتحان‌ها مرحله به مرحله سخت‌تر مي‌شود. هر چه انسان رشد کند و ظرفيتش بيشتر شود و امکان تکامل‌ بيشتري پيدا کند امتحان‌هاي او سخت‌تر خواهد شد.آياتي درباره بلا، فتنه، امتحان و امثال اين‌ها در قرآن کريم آمده است که شما با آن‌ها آشنا هستيد و مي‌توانيد به راحتي آن‌ها را جمع‌آوري کنيد. 📈 امتحان جامعه اسلامي در کلام مولا علي عليه‌السلام در ادامه به چند نمونه از روايات هم اشاره مي‌کنم. اميرالمؤمنين عليه‌السلام مي‌فرمايد:أَلَا وإِنَّ بَلِيَّتَكُمْ قَدْ عَادَتْ كَهَيْئَتِهَا يَوْمَ‌ بَعَثَ‌ اللَّهُ‌ نَبِيَّهُ صلى‌الله‌عليه‌وآله وَالَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَلَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَلَتُسَاطُنَ‌ سَوْطَ الْقِدر حَتَّى يَعُودَ أَسْفَلُكُمْ أَعْلَاكُمْ وَأَعْلَاكُمْ أَسْفَلَكُمْوَلَيَسْبِقَنَّ سَبَّاقُونَ كَانُوا قَصَّرُوا وَ لَيُقَصِّرَنَّ سَبَّاقُونَ كَانُوا سَبَقُوا؛[4] «‌همانا امتحان شما مانند روزى كه خدا پيغمبرش صلّى‌اللَّه‌عليه‌وآله را مبعوث ساخت رجوع كرده است. سوگند به آن كسي که او را به‌حق برانگيخت كه شما وساوس و آراء مختلف پيدا كنيد و غربال شويد، تا آنجا كه افراد پائين از شما بالا آيند و بالائي‌ها به‌زير روند و پيشى‌گيرندگانى كه كوتاهى مي‌كردند، به‌پيش تازند، و پيشى‌گيرندگانى كه پيش مي‌تاختند كوتاهى كنند.‌» 🔅🔅🔅 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
11 🔅🔅🔅 📈 امتحان جامعه اسلامي در کلام مولا علي عليه‌السلام 📐 در ادامه به چند نمونه از روايات هم اشاره مي‌کنم. اميرالمؤمنين عليه‌السلام مي‌فرمايد:أَلَا وإِنَّ بَلِيَّتَكُمْ قَدْ عَادَتْ كَهَيْئَتِهَا يَوْمَ‌ بَعَثَ‌ اللَّهُ‌ نَبِيَّهُ صلى‌الله‌عليه‌وآله وَالَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَلَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَلَتُسَاطُنَ‌ سَوْطَ الْقِدر حَتَّى يَعُودَ أَسْفَلُكُمْ أَعْلَاكُمْ وَأَعْلَاكُمْ أَسْفَلَكُمْوَلَيَسْبِقَنَّ سَبَّاقُونَ كَانُوا قَصَّرُوا وَ لَيُقَصِّرَنَّ سَبَّاقُونَ كَانُوا سَبَقُوا؛[4] «‌همانا امتحان شما مانند روزى كه خدا پيغمبرش صلّى‌اللَّه‌عليه‌وآله را مبعوث ساخت رجوع كرده است. سوگند به آن كسي که او را به‌حق برانگيخت كه شما وساوس و آراء مختلف پيدا كنيد و غربال شويد، تا آنجا كه افراد پائين از شما بالا آيند و بالائي‌ها به‌زير روند و پيشى‌گيرندگانى كه كوتاهى مي‌كردند، به‌پيش تازند، و پيشى‌گيرندگانى كه پيش مي‌تاختند كوتاهى كنند.‌» ⏪ مولا علي عليه‌السلام قسم مي‌خورد به آن کسي که پيغمبر را به پيغمبري مبعوث کرد که شما زير و رو خواهيد شد و مثل حبوباتي مي‌شويد که در ديگ‌ غذا ريخته مي‌شوند. وقتي آب به جوش مي‌آيد آن حبوبات زير و رو مي‌شوند و مدام پاييني‌ها بالا و بالايي‌ها پايين مي‌آيند و از يک طرف به طرف ديگر مي‌روند. 📐 امام علي عليه‌السلام مي‌فرمايد: آن قدر شما را حرارت مي‌دهند که زير و رو مي‌شويد و کساني که در يک دوراني جزو سابقان و پيشگامان و راهنماي ديگران بودند عقب مي‌مانند و سقوط مي‌کنند و کساني که در گذشته اشتباهات و کوتاهي‌هايي‌ داشته‌اند در اثر اين فتنه‌ها و زير و رو شدن‌ها به پيش مي‌آيند و ترقي مي‌کنند. خداي متعال انسان‌ها را بي امتحان رها نمي‌کند؛أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُواأَن يَقُولُوا آمَنَّا؛ «‌آيا مردم گمان مي‌کنند که همين‌که بگويند ايمان آورديم رها مي‌شوند؟‌» گمان مي‌کنيد اگر گفتيم ما مؤمن، انقلابي و حزب‌اللهي هستيم کار تمام مي‌شودوَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ؟! خداي متعال مي‌فرمايد: ما اصلا اين عالم دنيا را براي همين امتحان کردن آفريديم. اشتباه مي‌کنيد اگر گمان کنيد که اين‌جا براي راحت زندگي کردن و خوش‌گذراني آفريده شده است. 🔅🔅🔅 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
12 🔅🔅🔅 📈 مدد الهي براي انتخاب انسان 📐 دنيا ابزاري براي امتحان است و وقتي از اين عالم برويد تازه زندگي شما شروع مي‌شود و براساس آن امتحان‌هايي که گذرانده‌ايد نتيجه خواهيد گرفت؛وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ؛[5] «‌وحيات واقعي همانا سراي آخرت است.‌» اصلا زندگي حقيقي آن زندگي است. ▪ اين دنيا مقدمه و آزمايشگاه است. چند روزي بايد در اين‌جا پرورش پيدا کنيد تا براي شما زمينه انتخاب فراهم شود و شما خود راه خويش را انتخاب کنيد و به لوازم آن انتخاب هم ملتزم شويد. خداي متعال هم به شما ظلمي نخواهد کرد و راه را به شما نشان خواهد داد و زمينه رشد‌ شما را هم فراهم مي‌کند و هر راهي را انتخاب کنيد زمينه پيشرفت در آن راه را برايتان فراهم مي‌کند؛ چه راه درست باشد چه راه غلط؛كُلاًّ نُّمِدُّ هَـؤُلاء وَهَـؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاء رَبِّكَ مَحْظُورًا؛[6] «‌ هر دو دسته، اينان و آنان را از عطاى پروردگارت مدد مى‌بخشيم، و عطاى پروردگارت [از كسى‌] منع نشده است.‌» خداي متعال هم دنياپرستان را کمک مي‌کند و هم آخرت‌خواهان را. ☑ امداد الهي به اين بستگي دارد که انسان چه راهي را انتخاب کند. انسان هر راهي را انتخاب کند خداوند در همان راه به او کمک‌ مي‌کند و وسيله ترقي در همان راه را براي او فراهم مي‌کند. اگر انسان راه ابليس را انتخاب کند خداوند راه را براي او باز مي‌کند تا شخصي مثل صدام شود و اگر راه اولياي خدا و راه سيدالشهدا عليه‌السلام را انتخاب کند بعد از چندين سال هم که شده زمينه‌اي براي او فراهم مي‌کند تا مثلا به سامراء برود و در راه دفاع از حرم اهل‌بيت عليهم‌السلام به شهادت برسد. همه اين‌ها بستگي به انتخاب انسان دارد تا چه چيزي آرزو کند. خداي متعال زمينه امتحان را فراهم مي‌کند و انتخاب راه با انسان است و خداوند در راهي که انتخاب کرده او را مدد مي‌رساند. 🔅🔅🔅 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
13 🔅🔅🔅 📈 غربت قرآن و نهج‌البلاغه 📐 وقتي ما با اين معارف آشنا شديم ديدمان عوض شد. ما پيش از اين وقتي مي‌خواستيم درباره دين سخنراني کنيم مي‌گفتيم: ببينيد دين چه قدر خوب است و راه‌کارهاي خوبي را براي زندگي مطلوب ارائه مي‌دهد! با عمل به دين از جنايت‌ها جلوگيري و دزدي کم مي‌شود. ببينيد ماه رمضان و ماه‌هاي محرم و صفر چه‌قدر جنايت کم مي‌شود! اين کاهش گناهان دليل بر اين است که دين بسيار خوب است و البته بسيار واضح و مبرهن است که دين بسيار خوب است و بايد دين‌دار بود. حالا مي‌بينيم نه، مسأله اين نيست. 📐 البته دين خوب است، اما بايد ما آن را انتخاب کنيم و پاي امتحان‌هاي آن بايستيم و بايد بدانيم که امتحان‌هاي آن تا آخرين لحظه‌اي که نفس مي‌کشيم ما را رها نمي‌کند. بايد امتحان‌ شويم و هر چه بالاتر برويم امتحانات سخت‌تر مي‌شود. 📐 در اين باره، هم در نهج‌البلاغه و هم در روايات فراوان سخن به ميان آمده است. متأسفانه نه شرايط تحصيلي ما اقتضا مي‌کند و نه شرايط فرهنگي کشور که ما، دست‌کم ما طلبه‌ها انس بيشتري با قرآن و نهج‌البلاغه داشته باشيم. البته نسبت به پيش از انقلاب انس جامعه ما با اين منابع نوراني بسيار بيشتر شده است، اما باز هم بسيار عقب هستيم. اين نکاتي که گفتم متن نهج‌البلاغه است. شما چند بار اين متن را خوانده‌ايد؟ آيا به ياد داريد که اين عبارت‌ها را تاکنون مطالعه کرده باشيد؟ 📐 انس ما با قرآن و نهج‌البلاغه کم است و اين امر موجب مي‌شود که قضاوت صحيحي درباره سنت‌هاي الهي نداشته باشيم و ناخودآگاه با آن‌هايي که فرهنگ الحادي دارند چندان فرقي نکنيم. اگر از ما درباره خدا و قيامت سؤال کنند به خوبي پاسخ مي‌دهيم که بله خدا هست، قيامت هست و به همه اعمال ما، چه کوچک و چه بزرگ رسيدگي مي‌شود، اما در زندگي و در ميدان عمل چه قدر به اين واقعيت اهميت مي‌دهيم؟ 📐 ما شيعه‌ها معتقديم امام زمان عجل‌الله‌تعالي‌فرجه داريم و امام زمان عجل‌الله‌تعالي‌فرجه از همه زندگي ما آگاه است و ما مي‌توانيم با او ارتباط برقرار کنيم و از او کمک بخواهيم و مي‌توانيم از کمک‌هاي او استفاده کنيم، اما در ميدان عمل ما چه قدر اين واقعيت را رعايت مي‌کنيم؟ 📐 ما مي‌دانيم مدفن حضرت معصومه سلام‌الله‌عليها بخشي از بهشت در اين عالم است و شبانه روز رحمت‌هاي خدا مثل آبشار به اين‌جا فرومي‌ريزد، اما چه قدر از اين فرصت استفاده مي‌کنيم؟ بعضا ما تنها به اين اکتفا مي‌کنيم که هفته‌اي يک بار برويم يک زيارت بي‌مخاطب ‌- با توجه به فرمايش مقام معظم رهبري که مي‌گفتند برخي نماز بي‌مخاطب مي‌خوانند ‌- بخوانيم و برگرديم. 🔅🔅🔅 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
14 🔅🔅🔅 📈 ابزار امتحان بودن همه امور دنيوي 📐 منطق قرآن و نهج‌البلاغه اين است که هدف از آفرينش انسان در اين عالم امتحان بوده است؛الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا؛«‌همان‌كه مرگ و زندگى را پديد آورد تا شما را بيازمايد كه كدام يک از شما نيكوكارتريد.‌» اين الطاف الهي اعم از امنيت، آرامش، سلامتي، نعمت‌هاي مادي و معنوي، نزول باران، فراواني رزق و روزي، پيشرفت در علم، صنعت و تکنولوژي و همه نعمت‌هاي مادي و معنوي، همه اين‌ها يک روي سکه است و روي ديگر آن اين است که همه اين‌ها ابزار امتحاني جديد براي ما است و ما بايد ببينيم از اين ابزاري که در اختيارمان قرار مي‌گيرد چگونه استفاده مي‌کنيم. آيا رعايت ارزش‌هاي اسلامي را مي‌کنيم يا نه؟ 📐 ابزاري همچون ماهواره، اينترنت و حتي تلويزيون، اين‌ها نعمت‌هاي خدا است و وجود اين‌ها، نعمت بسيار بزرگي است. همين تلفن‌هاي همراه که کساني زحمت کشيدند آن‌ها را ساختند و اکنون در دسترس ما است نعمت خدا است و نعمت بسيار بزرگي است. با وجود اين دستگاه، انسان به راحتي از همان جايي که نشسته مي‌تواند با نقاط دور دنيا تماس برقرار کند. پيش از اين مگر چنين کاري امکان داشت؟ اما همه اين‌ها وسيله‌اي براي امتحان است. براي اين‌که معلوم شود ما در چه راهي و تا چه اندازه از اين وسيله‌ها استفاده مي‌کنيم. 📐 آيا پيشرفت اين وسايل باعث شده که انس ما با خدا، شب‌زنده‌داري ما، تهجد ما، قرائت قرآن ما‌، استفاده ما از قرائت قاريان قرآن و بهره ما از لحن‌هاي ايشان، بيشتر شود يا نه، تنها مي‌نشينيم و تا پاسي از شبْ گذشته فيلم تماشا مي‌کنيم و بعد هم مي‌خوابيم و ساعت نه صبح بلند مي‌شويم؟! اين‌ها همه امتحان است. 📐 اما ‌اي کاش امتحان‌هاي الهي فقط همين‌ها بود.‌ گاه امتحان‌هاي الهي چنان پيچيده مي‌شود که اهل فراست و کياست را متحير و گيج مي‌کند، به‌گونه‌اي که نمي‌دانند چه کار کنند. اين امتحان‌ها براي کساني است که از درجات بالاتري نسبت به عامه مردم برخوردارند. 📐 مسئولان رده بالاي کشور، مراجع علمي، مراجع فتوا و ... به تناسب مسئوليتي که به عهده دارند امتحان‌هاي سخت‌تري را در پيش دارند. هر کسي به تناسب ظرفيت خود امتحان در پيش دارد. ما نيز هر پله‌اي که بالاتر برويم امتحان سخت‌تري خواهيم داشت. نبايد توقف کرد! چه کسي حاضر است توقف کند؟ همه حرف اين است که مي‌خواهيم به کمال برسيم و رشد کنيم. گاه به‌دنبال پيشرفت علمي هستيم، گاه به‌دنبال پيشرفت نظامي، گاه پيشرفت اقتصادي، گاه پيشرفت تکنولوژي و ... اما بخش ديگر، پيشرفت روحي و معنوي است. 📐 ما مي‌خواهيم در کسب درجات بهشت هم پيشرفت کنيم و به مقامات پايين آن اکتفا نکنيم. ما نمي‌خواهيم تنها براي چريدن در زمين سبز بهشت ما را به بهشت ببرند. آرزو داريم همنشين اولياي خدا شويم و از مقامات بالا برخوردار باشيم. شرط تحقق چنين آروزهايي اين است که امتحان‌هاي الهي را با موفقيت پشت سر بگذاريم. 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
۱۵ 🔅🔅🔅 📈فتنه 88 و سقوط دانه درشت‌ها از غربال الهي در سال 88 فتنه‌اي رخ داد که بسياري از کساني که باور نمي‌کرديم در آن مردود شدند. بنده شخصا اعتراف مي‌کنم که باور نمي‌کردم برخي از کساني که از سران فتنه محسوب مي‌شوند به يک چنين روزي گرفتار شوند. بنده با برخي از آن‌ها مقداري آشنايي داشتم. به هر اندازه که به آن‌ها بدبين بودم، مطمئنا اين اندازه بدبين نبودم که به چنين عاقبتي دچار شوند. اما شما ديديد کار آن‌ها به کجاها کشيده شد. آيا گمان مي‌کنيد اين امتحان‌ها تنها براي آن‌ها بود و بنده و جناب‌عالي چنين امتحاني در پيش نداريم؟! 📁 بايد بدانيم همه ما در حد ظرفيت خودمان چنين امتحان‌هايي در پيش داريم. اما آن‌ها که مقام بالاتري دارند امتحان‌هاي بسيار پيچيده‌تري در پيش خواهند داشت. سؤال‌هاي امتحان‌هاي آن‌ها سخت‌تر از سؤال‌هاي کساني است که پايين‌تر از آن‌ها هستند. هر کسي به اندازه ظرفيت خودش امتحان مي‌شود و کسي بدون امتحان رها نمي‌شود؛أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا؛اين آيه به چه معنا است؟ يعني آيا مردم گمان مي‌کنند آن‌ها را رها مي‌کنيم؟ نه آن‌ها را رها نمي‌کنيم؛وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ؛مگر پيشينيان را رها کرديم؟ مگر مردم صدر اسلام را رها کرديم؟ مگر بستگان نزديک پيغمبر را رها کرديم و گفتيم اين‌ها اقوام و فرزندان پيامبر هستند و اين‌ها را ديگر امتحان نمي‌کنيم؟! برخي از امامان ما به دست همسرانشان به شهادت رسيدند و در ميان امام‌زاده‌ها برخي مورد لعن ائمه عليهم‌السلام قرار گرفتند. 📁خداي متعال با کسي تعارف ندارد؛‌ليس بين الله و بين احد قرابة؛[7]«‌ بين خدا و کسي خويشاوندي وجود ندارد.‌» بدون هيچ تعارفي آن‌جا که پاي سنت‌هاي الهي در ميان است، سر سوزني مسامحه وجود ندارد و دقيق اجرا مي‌شود. ما بايد مراقب باشيم و از فتنه‌هاي گذشته عبرت بگيريم و خودمان را براي فتنه‌هاي بعدي آماده کنيم. نه در طول عمر ما فتنه و امتحان برچيده مي‌شود و نه براي آيندگان، بلکه تا روز قيامت اين سنت ادامه خواهد داشت. آن سنتي که تا روز قيامت باقي است سنت امتحان است. اصلا امتحان هدف خلقت عالم دنيا است. چه‌طور ممکن است چنين سنتي برچيده شود؟! 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
۱۶ 🔅🔅🔅 📈علم‌آموزي و خودسازي؛ دو عامل موفقيت در امتحان با توجه به اين هشدار، اکنون ما چه وظيفه‌اي داريم؟ اين سخنان انذار و هشداري بود براي اين‌که مراقب باشيم و بدانيم که در آينده هم براي بنده و جنابعالي و هم براي ديگران فتنه و امتحان خواهد بود اما سؤال اين است که چگونه خود را آماده کنيم؟ پاسخ اين است که براي اين منظور دو راه کلي وجود دارد که هر کسي بخواهد از فتنه‌ها و امتحان‌ها سربلند بيرون آيد بايد حتما به اين دو مجهز باشد. 📁البته اين‌ها دو راه کلي هستند که هر کدام شاخه‌هايي فرعي دارند. يکي کسب شناخت و آگاهي مطلوب و کافي است. بايد آگاه شويم که در کجا هستيم و در دنيا چه خبر است. بايد بدانيم دوست کيست و دشمن کيست. بايد بفهميم که راه‌هاي امتحان چيست و چه چيزهايي محبوب خدا و چه چيزهايي مبغوض او است و صلاح و فساد ما در چه چيزهايي است. 📁مقصود از شناخت معناي وسيع آن است، به‌خصوص شناخت دين. هر چه شناخت‌مان درباره دين بيشتر و دقيق‌تر باشد اين توانايي براي ما بيشتر فراهم مي‌شود که کمتر شکست بخوريم. اما شناخت به‌تنهايي کافي نيست. شناخت يک پا محسوب مي‌شود و انسان با يک پا نمي‌تواند به‌درستي راه برود. ما نياز به دو پا داريم و پاي دوم براي طي اين راه،‌ خودسازي است. بايد تمرين کنيم؛ آن هم تمريني با سير از آسان به مشکل. 📁هنگامي که مي‌فهميم خداي متعال چيزي را دوست نمي‌دارد، از آن صرف‌نظر کنيم. بايد از نزديک شدن به لغزشگاه‌ها پرهيز کنيم و در چنين موقعيت‌هايي اندکي احتياط کنيم.وَ مَن حَامَ حَولَ الْحِمَى أَوْشَكَ أَنْ يَقَعَ فِيه؛[8]‌ «‌و کسي که در اطراف قرقگاه گردش کند نزديک است که در آن بيافتد.‌» لب مرز حرکت کردن اين خطر را به همراه دارد که ناگهان پاي انسان بلغزد و سقوط کند، به‌خصوص لب مرز دره‌اي که عمق آن ناپيدا والدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار[9]است. مگر انسان چه‌قدر مي‌تواند بي‌احتياط باشد که از لب اين پرتگاه حرکت کند؟! بايد کمي فاصله گرفت! 📁اين‌ها دو عامل اصلي براي طي اين مسير هستند. بايد ابتدا سعي کنيم شناخت‌مان نسبت به دين بيشتر شود و دوم بايد سعي کنيم خودمان را بسازيم. گفتن اين کلام که بايد خودمان را بسازيم آسان است، اما کار بسيار مشکلي است. يکي از مشکلات اين خودسازي اين است که انسان گاهي خودش را فريب مي‌دهد و اين بسيار امر عجيبي است. گاهي رفيق، همسايه يا دشمن قصد دارد انسان را فريب دهد که در اين صورت انسان تلاش مي‌کند مراقب باشد که طرف مقابل چه حرفي مي‌زند و چه انگيزه‌اي از اين حرف خود دارد. اما آن‌جا که انسان خود را فريب مي‌دهد چه بايد کرد؟وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا يَشْعُرُونَ؛[10]«‌و فريب نمي‌دهند جز خودشان را در حالي که نمي‌فهمند.‌» در طول تاريخ، از زمان صدر اسلام تا به حال ببينيد چه‌قدر کساني بودند از قشرهاي مختلف که به نام دين و به نام دلسوزي براي دين چه ضررهاي بزرگي به دين وارد کردند. 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی ۱۶ #گفتگو #مقالات #تفسیر #دنیا_خانه_امتحان #امتحان #علامه_مصباح_یزدی #مصباح_یزدی 🔅🔅🔅
۱7 🔅🔅🔅 📁 امروز داعشي‌ها هستند و شما مي‌توانيد نمونه‌اي از اين‌گونه افراد را ملاحظه کنيد. آيا اين کساني که عمليات‌هاي انتحاري انجام مي‌دهند براي پول دست به چنين کارهايي مي‌زنند؟! آيا در عمليات انتحاري نان و حلوا پخش مي‌کنند؟!‌ اين‌ها باور کرده‌اند که با اين کار به بهشت مي‌روند. البته همه اعضاي چنين گروه‌هايي چنين نيستند. افرادي عامي و ناآگاه در ميان آن‌ها هستند که براي چنين عمليات‌هايي به کار گرفته مي‌شوند و شياطيني هستند که به خوبي مي‌دانند چگونه آن‌ها را فريب دهند. 📁 اين‌ها فريب‌خورده هستند وگرنه چه‌طور ممکن است خودشان کمربند انتحاري به خود ببندند و خود را منفجر کنند؟! آيا چنين کاري به‌خاطر اين است که ماهيانه چند هزار دلار پول به او مي‌دهند؟! چرا برخي زندگي راحت با درآمد و پول کافي در کشور خود را رها مي‌کنند و آواره کوه و بيابان مي‌شوند و سختي‌هاي فراواني را تحمل مي‌کنند و در آخر هم با عملياتي انتحاري خودکشي مي‌کنند تا ديگران را بکشند؟! آيا چنين کاري فقط براي پول است؟! ↪ کمي به عقب برگرديد و در دوران خودمان و در کشور خودمان و در انقلاب خودمان گذشته‌ها را تماشا کنيد! کساني را خواهيد ديد که مايه چه اميدهايي بودند، اما سرانجام کارشان به کجاها کشيد! آيا اکنون شما احتمال مي‌دهيد که دو مرجع تقليدي که از بزرگان ما هستند و ما دست‌شان را مي‌بوسيم و نيم‌خورده غذاشان را به عنوان تبرک مي‌‌خوريم درصدد قتل يکديگر برآيند؟! اما ما تجربه چنين کاري را داريم. يک چنين شخصيتي در کاري شريک شد که اگر با موفقيت انجام مي‌گرفت بيت امام منفجر مي‌شد و امام به شهادت مي‌رسيد. انسان چنين موجودي است! اين خطرها براي بنده و جناب‌عالي هم وجود دارد. 📁 گمان نکنيم اين خطرها براي اشخاص خاصي بوده و ديگر تمام شده است. آن کساني که در فتنه سال 88 نقش اول را بازي کردند کساني بودند که سال‌ها به انقلاب خدمت کرده بودند و پست‌هاي مهمي در انقلاب بر عهده داشتند (وَ لَيُقَصِّرَنَّ سَبَّاقُونَ‌ كَانُوا سَبَقُوا). اين‌ها کساني بودند که پيشگام، پيشاهنگ و راهنماي ديگران بودند اما تقصير کردند و سقوط کردند. 📁 ما چه کنيم که به چنين دامي گرفتار نشويم؟ اول بايد شناخت‌مان را نسبت به دين توسعه دهيم و دوم بايد خودسازي کنيم. ولي خوب مي‌دانيم که اين دو کار بسيار مشکل هستند. مگر شناخت دين کار ساده‌اي است که انسان يکي دو روز در کلاسي شرکت کند يا يک دوره ده بيست روزه، بلکه ده بيست ساله بگذارند و دين را بطور کامل بشناسد؟ کساني هستند که پنجاه سال در حوزه‌هاي علميه شبانه‌روز کار کرده‌اند، اما اعتراف مي‌کنند که بسياري از زواياي دين براي ما ناشناخته است. 📁 شناخت دين کار آساني نيست. گفتن اين جمله آسان است ‌که آدمي بايد بينشي قوي، کامل و جامع نسبت به اسلام پيدا کند. خودسازي هم همين مشکل را دارد. قدم اول خودسازي، ترک گناهان و انجام واجبات است. اين قدمِ اولِ تقوا است. ما در اين قدم اول چه قدر موفق‌ايم؟ 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی ۱7 #گفتگو #مقالات #تفسیر #دنیا_خانه_امتحان #امتحان #علامه_مصباح_یزدی #مصباح_یزدی 🔅🔅🔅
۱8 🔅🔅🔅 📈 انبيا، امامان و ولي فقيه، آينه‌هاي هدايت 📁 با وجود اين مشکلات چه کنيم تا کمک و پشتيباني داشته باشيم؟ طي مسير نياز به علائم راهنمايي دارد. در جاده‌ها، به‌خصوص در جاده‌هاي سخت و پر پيچ و خم، علائمي گذاشته مي‌شود تا راهنماي پويندگان آن مسير باشد. گاه بر سير يک پيچ آينه‌اي نصب مي‌کنند تا مسير پيچ را کامل نشان دهد. خداي متعال براي محفوظ ماندن از خطرات مسير سعادت، پيامبر و امامان معصوم عليهم‌السلام و بعد ولي‌فقيه را قرار داده است. 📁 ممکن است شما بگوييد مگر ولي‌فقيه معصوم است؟! عرض مي‌کنم: خير، هيچ کس نگفته ولي‌فقيه معصوم است. اما من سؤال مي‌کنم: مگر مرجع تقليد معصوم است؟ شما چه‌طور وقتي از مرجعي تقليد مي‌کنيد و به رساله آن عمل مي‌کنيد به اين نکته کار نداريد که آيا همه فتواهاي او مطابق واقع هست يا نيست. چراکه مي‌دانيد در حال حاضر راهي بهتر از اين وجود ندارد. آن کسي که فرمود:فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُم‌؛[11] اين مسئوليت را برعهده گرفته است. 📁 امام زمان عجل‌الله‌تعالي‌فرجه فرمود من حجت خدا بر شما هستم و فقهاي جامع‌الشرايط حجت من بر شما هستند. کسي نمي‌گويد ولي فقيه معصوم است اما در اين شرايطي که ما دست‌مان به امام معصوم نمي‌رسد راهي بهتر از اين براي ما وجود ندارد و اين همان راهي است که امام معصوم به ما فرموده است و ولي فقيه را حجت قرار داده و به ما دستور داده است که از او اطاعت کنيم. به همان دليلي که ما در فتوا از مرجع جامع‌الشرايط تقليد مي‌کنيم و هر فتوايي داد اطاعت مي‌کنيم از ولي فقيه هم اطاعت مي‌کنيم. 📁 براي مثال اگر در گذشته از يک مرجعي تقليد مي‌کرده‌ايم و او از دنيا رفت پس از او به مرجع جامع‌الشرايط زنده مراجعه مي‌کنيم و به همين خاطر گاهي رفتارمان را تغيير مي‌دهيم. براي مثال ممکن است ديروز در نماز يک مرتبه تسبيحات اربعه مي‌گفتيم، ولي امروز سه مرتبه بگوييم و به‌خاطر ملزم شدن به اين تغيير رفتار، اعتراض نمي‌کنيم که مگر دين تغيير کرده است! چراکه مي‌دانيم ديروز حجت، فتواي مرجع قبلي بود و امروز حجت، فتواي مرجع زنده است. آن خدايي که آن مرجع قبلي را حجت قرار داده بود و پيش از اين،‌ عمل به آن فتوا را از من مي‌خواست امروز عمل به فتواي مرجع زنده را مي‌خواهد. از نظر عقلايي هم هيچ راهي بهتر از اين وجود ندارد. 📁 کسي که قانون را بهتر از ديگران بداند و تعهدش به عمل به قانون بيش از ديگران باشد و مصالح مردم را هم بهتر از ديگران درک کند، يا کل مصلحت را خودش بهتر بفهمد يا به کمک مشاورين و شوراها بفهمد که يکي از آن‌ها مجلس شوراي اسلامي است ‌- البته در نهايت، حکم و قانون مطلق را او صادر مي‌کند چراکه امام معصوم عليه‌السلام فرموده است:فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُم ‌- محور قرار دادن او بهترين راه ممکن است. 📁 بالاترين خيانت ممکن در حق مردم انقلابي و شهدا چيست؟ بالاترين خيانت اين است که اين علامت‌ها را بشکنيم و آن‌ها را از صحنه جامعه پاک کنيم. آيا شايسته است آينه‌اي را که در جاده بر سر پيچ خطرناک نصب کرده‌اند بشکنيم؟! براي محفوظ ماندن در فتنه‌ها، هيچ کاري بهتر از اين نيست که ما در درجه اول کسي را بشناسيم که اصلح براي ولايت است و بعد با تمام قوا از او حمايت کنيم. بدانيم هر کس مقام ولايت را تضعيف کند بزرگ‌ترين خيانت را به اسلام، به تشيع و به خون شهدا کرده است. 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی ۱8 #گفتگو #مقالات #تفسیر #دنیا_خانه_امتحان #امتحان #علامه_مصباح_یزدی #مصباح_یزدی 🔅🔅🔅
۱9 🔅🔅🔅 📈 توسل به امام عصر عجل‌الله‌تعالي‌فرجه، روح تلاش‌هاي ما 📁 همه اين‌ها که گفته شد در صحنه اسباب ظاهري و قابل محاسبه است که مي‌توانيم درباره آن‌ها بحث کنيم و دين هم بر همين اساس نازل شده و احکام هم بر همين اساس تبيين شده است. اما همه اين‌ها يک روح هم دارد و آن روح را هم خدا به ما شيعيان عنايت کرده است که سايرين از آن محروم‌اند و آن اعتقاد به حضور ولي خدا در جامعه و تأثير عنايت او، دعاي او، توسل به او و کمک خواستن از او است. 📁 در کنار اين اسبابي که گفته شد، دل ما بايد هميشه با آن مرکز انوار الهي يعني قلب مقدس ولي عصر اروحنافداه در ارتباط باشد. ان‌شاءالله خدا به برکت عنايات آن حضرت به همه ما توفيق دهد که اين ارتباط را تقويت کنيم و در اسباب ظاهري هم تا آن‌جا که مي‌توانيم از مقام ولايت حمايت کنيم و در اطاعت از او کوشا باشيم. والسلام عليکم ورحمة ‌الله. [1] . عنکبوت، 1-3. [2] . ملک،‌ 2. [3] . بقره،‌214. [4] . نهج‌البلاغه، للصبحي صالح، خطبه 16. [5] . عنکبوت، 64. [6] . اسراء، 20. [7] . الکافي، ج2، ص74. [8] . بحارالانوار، ج67، 84. [9] . نساء، 145. [10] . بقره، 9 [11] . کمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص484. 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
20 🔅🔅🔅 📁 شخصيت علامه طباطبايي خيلي استثنايي است. جمله‌اي از مرحوم آقاي صدوقي[2] رضوان الله عليه به يادم آمد كه زماني سالها پيش از پيروزي انقلاب، در محضرشان بودم و سخن از تفسير الميزان به ميان آمد ايشان فرمودند اگر آقاي طباطبايي از حوزه قم حذف شود امتيازي براي حوزه قم باقي نمي ماند. امتياز حوزه قم بر ساير حوزه ها به شخص آقاي طباطبايي است. 📁 آية‌الله صدوقي آدم ساده اي نبود ساليان درازي در حوزه گذرانده بودند و مقسّم شهريه مراجع بزرگ بودند؛ در اوايل، مقسم مرحوم آقاي بروجردي هم بودند که بعدها مسئوليت سنگين شد و ايشان آن را رها كردند و بعد هم در يزد ساکن شدند. ◽ به هر حال شخصيت علامه در دنيا به خصوص در زمان معاصر کم نظير است. ما هم خودمان را و حوزه و دوستانمان را خيلي مديون زحمات مخلصانه ايشان ميدانيم و همين جا دعا مي کنيم که خداي متعال ايشان را با اجدادشان پيغمبر اکرم و اهل بيت محشور بفرمايد؛ بهترين پاداش هايي را که به استادي از شاگردانش مرحمت مي کند به ايشان عنايت بفرمايد و ما را هم مشمول دعاهاي ايشان در آن عالم قرار بدهد. ◽ اين همايش درباره روش تفسيري علامه طباطبايي رضوان الله عليه است. همه مي‌دانيم که ايشان با نوشتن تفسير الميزان و با درسي که در قم شروع کردند حرکت جديدي را در حوزه هاي علميه شکل دادند يک حرکت پربرکتي که بعد هم الحمدلله ادامه پيدا کرد و مخصوصاً حضرت آيت الله جوادي ايّده الله تعالي اين راه را ادامه مي دهند و همين جا عاجزانه از پيشگاه الهي توفيق بيشتر و سلامتي و تأييدات ايشان را از خداي متعال درخواست مي کنيم که خداوند ايشان را در همه کارهاي خيرشان و از جمله ادامه بحث تفسيري موفق بدارد؛ براي حوزه علميه افتخار بزرگي است که چنين درس تفسيري وجود داشته باشد و چنين کتابهايي نوشته شود و چنين محققيني وقت زيادي صرف بحث هاي تفسيري کنند و مشعل تفسير قرآن را همچنان در حوزه روشن بدارند. 🔹 بنده به سهم خود صميمانه از ايشان تشکر مي کنم و براي سلامتي شان دعا مي کنم. اميدواريم ديگران هم تأسي کنند و اين روش را ادامه بدهند يا اگر شروع نکرده‌اند شروع کنند. تفسير قرآن خيلي برکت دارد. 📁 اما اينکه روش علامه طباطبايي در نوشتن تفسير الميزان يک روش ممتازي به حساب مي آيد مخصوصاً با آن مقدمه اي که خود ايشان نوشته بودند گاهي مورد سوالهايي واقع مي شود و ابهام هايي در شناخت اين روش پديد مي‌آيد و اينكه معرفي هايي که براي اين روش شده است آيا در مقام عمل کاملاً وفق مي دهد يا نه؟ بنده در اين چند دقيقه از بزرگان اجازه مي خواهم که چند نكته در اين زمينه عرض کنم. 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 20 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح_یز
21 🔅🔅🔅 📁 نکته اولي که بايد مورد توجه قرار بگيرد معناي واژه تفسير است که حقيقتاً تفسير چيست و آنچه مرحوم علامه طباطبايي در مقام انجام آن بودند که قرآن را تفسير کنند به چه معناست؟ 📁 نكته بعدي آن كه مقصود از اين ادعا چيست كه قرآن براي فهماندن مقاصد خودش احتياج به امري خارج از قرآن ندارد بلکه يفسر بعضه بعضاً؟ و اينکه آيا مقصود از اين روش ـ كه ويژه تفسير الميزان به شمار مي رود ـ اين است که ما هر استفاده اي بخواهيم از قرآن بکنيم هيچ احتياجي به هيچ علم و شاهد خارجي و يا به بيانات اهل بيت صلوات الله اجمعين يا به کلمات خبرگان علوم ادبي، تاريخ و غير آن ... نداريم و همه چيز را ما خود مي توانيم از قرآن استفاده کنيم؟ فرض بفرماييد آياتي در قرآن درباره غسل و تيمم داريم آيا با همين آيات همه مسائل غسل و تيمم و طهارت را بدون احتياج به هيچ روايتي مي توانيم استفاده کنيم؟ آيا ايشان چنين ادعايي داشتند که مقصود از اينكه قرآن خود را تفسير مي کند اين است كه ما همه احکام طهارت را مي توانيم از همين آيات مربوط به طهارت استخراج کنيم و احتياج به هيچ چيز ديگري نداريم؟ 📝 آيا مقصود از اينکه ايشان مي فرمودند قرآن را با قرآن تفسير مي کنيم اين است يا چيز ديگري است؟ نيز بعضي تعبيراتي که در خود قرآن آمده اشاره به واقعيات و قضاياي تاريخي است که قبلاً واقع شده يا بعداً واقع خواهد شد ولي تفصيل آن‌ها را نميدانيم و شخصيت هايي که در اين قضايا به آنها اشاره شده براي ما مجهول است كه در چه زماني زندگي مي کردند يا در چه زماني ظهور خواهند کرد، اينها را نميدانيم. 📝 آيا ادعاي ايشان اين است که اگر درست در قرآن دقت کنيم همه اينها معلوم مي شود؟ مثلاً با دقت در آيات مربوط به اصحاب کهف[3] روشن مي‌شود که تعدادشان چند نفر بوده و اسم آنها چه بوده است و کجاي عالم زندگي مي کردند يا معاصر با چه کساني بودند و سرنوشت شان به کجا انجاميد؟ آيا ايشان ادعا مي کردند که همه اينها از خود قرآن استفاده مي شود؟ ☑ مثال ديگر اين كه قرآن از ذوالقرنين نام مي برد؛[4] شخصيتي که مورد تأييد قرآن است و پيداست که لحن ستايش آميزي درباره او به کار رفته است و ظاهر بعضي از روايات اين است که ايشان از پيامبران است. آيا پيامبر بوده يا يکي از اولياي خدا يا شخصيت و عبد صالحي بوده است؛ اينکه چه کسي بوده و کجا زندگي مي کرده و داستان شرق و غرب رفتن او و آن سدي که ايشان ايجاد کرده کجا بوده و آيا الان هم هست يا نيست؟ 🔹 اينها همه مجهول است و ما نمي دانيم؛ آيا علامه طباطبايي مدعي بودند که اگر ما در خود قرآن دقت کنيم همه اينها روشن مي شود؟ منظور از اينکه مي گفتند قرآن احتياج به غير ندارد يعني اين چيزها را اگر مي خواهيد بفهميد در خود قرآن دقت کنيد معلوم مي شود و اگر معلوم نيست براي اين است که درست قرآن را نفهميده‌ايد؟ آيا منظور ايشان اين بوده است؟ 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 21 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح_یز
22 🔅🔅🔅 📝يا قرآن اشاره مي کند که «‌حتي اذا فتحت يأجوج و مأجوج و هم من کل حدب ينسلون‌»[5] يک روزي خواهد آمد که يأجوج و مأجوج خارج شدهسرازير ميشونداينها چه کساني هستند؟ کجا هستند؟ کي ظاهر مي شوند؟ چه کار مي کنند و چه ويژگي هايي دارند و کارشان به كجا مي انجامد و بعد آن چه مي شود؟ اينها همه براي ما مجهول و سوال است. در قرآن فقط اسم يأجوج و مأجوج هست و اينکه يک روزي اينها خارج مي شوند و آن سد هم شکسته مي شود. 📐آيا آقاي طباطبايي مدعي بودند که پاسخ اين پرسش‌ها را از خود قرآن مي شود فهميد که اينها كيانند، کجا زندگي مي کنند و در چه زماني خروج مي کنند؟ آيا ادعاي ايشان اين بود؟ آيا مقصود ايشان از اين سخن که مي فرمايند قرآن نور است «‌و ما بال النور يستنيربنورغيره‌»؛ نور را چه شده كه از غير خود روشني مي‌گيرد؟! آن است كه چون قرآن نور است پس براي فهميدن اينها احتياجي به غير قرآن نداشته و بايد از خود قرآن پاسخ همه اين سوالات را به دست بياوريم؟ آيا مقصود ايشان اين بود و چنين ادعايي داشتند؟ پس ادعاي ايشان چه بوده است؟ ⏺نكته ديگر اين كه از خود قرآن و نيز از روايات زيادي استفاده مي شود که قرآن غير از اين ظاهري که عموم مردم استفاده مي کنند چيزي به نام تأويل دارد و کساني دنبال اين تأويل هستند «‌اما الذين في قلوبهم زيغ فيتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة وابتغاء تاويله و ما يعلم تأويله الا الله و الراسخون في العلم...‌»[6] اين تأويل چيست؟ آيا چيستي اين تأويل را از خود قرآن مي توان فهميد؟ و آيا دست‌يابي به تأويل جزء آن تفسيرهايي است که ما گفتيم تفسير قرآن را با خود قرآن مي فهميم؟ يعني مي‌توان تأويل همه آيات قرآن را ـ اگر همه آيات تأويل دارد ـ به دست بياوريم که مصداق آن چيست. چرا؟ چون خود قرآن نور است و «‌ما بال النور يستنير بنور غيره‌» آيا ادعاي ايشان اين بود؟ 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 22 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح_یز
23 🔅🔅🔅 📐نكته ديگري که در خود قرآن به آن تصريح نشده ولي روايات فراواني داريم که «‌انّ للقرآن بطناً و للبطن بطن‌»[7] و امثال اين روايات که کم هم نيستند در بحارالانوار مجموعه اي از اين روايات در باب ويژه‌اي ذکر شده است.[8] آيا ادعاي ايشان اين است که ما از همين تفسير القرآن بالقرآن مي توانيم بطون قرآن را به دست بياوريم؟ پس خوب است از اول شروع کنيم شما از سوره حمد تا كنون چند بطن براي قرآن بيان کرديد و چگونه استفاده مي شود؟ ايشان در جايي نگفتند که اين بطن قرآن است كه ما از راه تفسير قرآن بالقرآن اين بطن را کشف کرديم. اگر ادعايشان اين است که از خود قرآن بايد اينها را کشف کرد پس کجا بيان کردند؟ بنابراين ايشان چنين ادعايي ندارند. 📃اين سوالهايي که بنده طرح کردم تقريباً همه جواب منفي داشت. يعني نه ايشان ادعا مي کنند که ما مي توانيم بطون قرآن را از خود قرآن به دست بياوريم و نه اينکه مصاديق تأويلات قران را مي شود از خود قرآن به دست آورد. هيچ جا چنين نگفتند که اين تأويل اين آيه است. و نه اينکه تفصيل داستانهاي قرآن را مي‌توان از قرآن فهميد مثلاً اينكه ذوالقرنين که بوده يا يأجوج و مأجوج چه كساني هستند يا ساير داستانهايي که در قرآن اشاره شده است و گاهي با تعبيرات مبهمي آمده است مانند دابة الارض[9]. ⏹ پس مدعاي ايشان اين نيست که ما از خود قرآن به اين امور پي مي‌بريم هم چنين احکام فقهي که در قرآن به آنها اشاراتي شده است مانند غسل و وضو که بيشتر از ديگر احكام، قرآن متعرض آن شده است از قرآن قابل فهم نيست. بله شايد بعضي احکام باشد که قرآن خيلي مبسوط بحث کرده است مانند آيه دين و رهن[10]، اما ساير مسائل فقهي به تفصيل مطرح نشده است. مثلاً در جايي نگفته نماز چند رکعت است و ارکان آن چيست. آيا آقاي طباطبايي مدعي هستند که از خود قرآن مي توان فهميد که نماز صبح چند رکعت است و چطور بايد بخوانيم؟ يعني صلوه را تفسير کنيم و تفسير قرآن هم که با خود قرآن است پس بايد اينها را از خود قرآن بفهميم! آيا اينطور ادعايي داشتند؟ قطعاً چنين ادعايي نداشتند و هيچ جا هم در مقام بيان اين مطلب برنيامدند. پس چه مي خواستند بگويند؟ 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 23 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح
24 🔅🔅🔅 📃براي فهم مقصود ايشان مي توانيم از شواهدي کمک بگيريم. اين يک روش عقلايي است که براي فهم مقصود گوينده از کلام از شواهد حافّ به کلام، از شواهد مقامي استفاده مي کنيم. فضاي بيان سخن به فهم مقصود گوينده خيلي کمک مي کند كه اين کلام را در مقابل چه کسي گفته و براي چه نکته اي چنين گفته و اين قيود را در کلام خود آورده است. 📝بزرگاني مثل مرحوم آيت الله بروجردي رحمت الله عليه در فقه چنين مبنائي داشتند و بر اين باور بودند كه در هر روايتي که وارد مي شويم بايد جوّ صدور آن روايت را ببينيم که در زمان چه کسي و در مقابل چه کساني بيان شده است يا آن روز در بين عامه چه احکامي رواج داشته و شايع بوده است و ائمه اطهار صلوات الله عليهم اجمعين اين روايت را در مقابل چه کسي گفتند و ناظر به چه کلام و مذهب و مسلکي بوده است. ايشان مسائل را از نظر تاريخي بررسي مي کردند که اين روايت در فلان زمان صادر شده و ناظر به فلان فتواي ابوحنيفه يا ديگري است. از ويژگي هاي روش فقاهتي مرحوم آقاي بروجردي اين بود كه اينها را در فهم روايات دخالت مي دادند. 👈🏾اين مسئله ضعف و شدت دارد؛ ولي همه عقلا براي فهم کلام يک ديگر رعايت مي کنند حالا کم يا زياد که چه اندازه شواهد در دست باشد. يکي از مصاديق روشن آن که همه ما آشنا هستيم تفسيرهاي سياسي است که به‌فرض سياستمداري در جايي سخنراني مي کند و کساني آن را تفسير مي کنند. ▫️ مفسران سياسي اين تفاسير را از کجا در مي آورند؟ نخست از قرائني که در خود آن کلام هست و در مرتبه بعدي از آن فضايي که اين سخنراني در آن ايراد شده است که در مقابل چه کسان و در چه زمان بوده است يا مخاطبين آن چه کساني بودند و چه فکر مي کردند و اين سخن را به چه منظوري و يا با اشاره به کدام مطلب گفته است؟ 📃بايد جوّي را که مرحوم آقاي طباطبايي در تفسير مشاهده مي کردند و آن موضع خاصي را که مي خواستند اتخاذ کنند در نظر بگيريم. در آن جو آثاري از تفاسير پيشينيان بود، روشهايي که در گذشته معمول بود اما ايشان نمي پسنديدند. گويي که روش شايعي هم نبوده اما کساني هم بودند که اينگونه بودند مانند تفسيرهاي عرفاني که امثال محي الدين[11] و ديگران داشتند در تفسير‌هاي منسوب به او و در فتوحات مکيه در بعضي آيات بياناتي دارند که چيزهاي عجيب و غريبي است؛ نکته هاي ذوقي عرفاني است؛ گاهي هم شيرين است، اما هيچ تناسبي با آيه ندارد. بزرگاني بودند كه آدمهاي ساده اي نبودند اما چنين نکته هايي را از قرآن استفاده مي کردند يا به عنوان تفسير مطرح مي کردند. ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 24 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح
25 🔅🔅🔅 📁 در برابر اين روش، اين سوال مطرح مي شود که آيا راه تفسير قرآن همين است که وقتي صحبت فرعون مي‌شود بگوييم فرعون يعني فرعون نفس، از موسي که صحبت مي شود بگوييم يعني موساي عقل؛ يا اينکه جنگ و اختلاف بين موسي و فرعون اشاره به جنگ عقل و نفس است؟ آيا تفسير قرآن اين است و اين گونه بايد قرآن را تفسير کرد؟ آري اگر نکته اي از باب اشاره به ذهن کسي بيايد و آن را بر آيه تطبيق کند آن سخن شيرين و لطيفي است، اما به عنوان تفسير بگوييم كه آية بيان‌گر جنگ موسي و فرعون و اختلاف آنها به همان معني جنگ عقل و نفس است و اصلاً منظور قرآن همين است! آيا اين کار درست است؟ ايشان اين را نمي پسندند. 📁 کسان ديگري معاني‌اي براي قرآن اثبات مي کردند از باب علم حروف و علم اعداد روي حساب ابجد و اينکه اين کلمه چند حرف است و زبر و بينات آن فلان است و بنابراين اين آيه اين معنا را افاده مي کند. در اين زمينه داستانهايي است که واقعاً کارهاي عجيبي هم شده است. بنده شايد بيش از 60 سال پيش از اين کتابي ديدم از شخصي که از علماي شيعه بود و از زبر و بينات آيه تطهير «‌انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت ... ‌»[12] نام‌هاي ائمه اطهار را درآورده بود! اين يک کار عجيبي است شايد هم اسراري باشد كه ما نفي نمي کنيم، اما آيا راه فهم قرآن اين است؟ ما اگر بخواهيم بفهميم «‌انما يريد الله... ‌» يعني چه و اين آيه چه چيز را اثبات مي کند و اينکه دلالت بر عصمت دارد يا ندارد و اين مربوط به چه کساني است؛ آيا راهش همين است که از زبر و بينات استفاده کنيم؟ يا از اعداد و حروف استفاده کنيم؟ يا نه، اينها راههاي تفسير نيستند؟ اموري از اين قبيل از سوي گذشتگان در عصرهايي مطرح بوده و بر اساس آن کارهايي انجام گرفته و احياناً اينها را به عنوان تفسير قرآن مطرح مي‌کردند. اما اين‌گونه مطالب در آن‌ها آمده است. آيا اينها واقعاً تفسير است؟ اين بخشي از شرايط ذهني بود که در آن وقت بر بعضي اذهان حاکم بوده و علامه مي خواستند راجع به اينها مطلبي بگويند و مناقشه کنند که اينها تفسير نيست. ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 25 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح
26 🔅🔅🔅 📐 بخش ديگري از معاصرين، گروهي روشنفکر مآب بودند. آنان آيات قرآن را با علوم مادي که در زمان معاصر کشف شده تطبيق كرده و به اين وسيله قرآن را تفسير مي‌كردند. نمونه آن تفسير طنطاوي است[13] که سعي کرده آيات قرآن را با مطالب و اکتشافات علمي جديد تطبيق کند، و گويا در مواردي مي‌خواهد خيلي از آيات را به وسيله همين اکتشافات علمي تفسير کند. 📁 به هر حال چنين گرايشي هست که ما براي اينکه تفسير آيه اي را بگوييم سراغ مطالب علمي مربوط رفته و بعد بگوييم آيه هم همين را مي گويد. البته اين كار در سابق هم ريشه هايي داشته است و امر جديدي نيست. 📁 در تفاسير پيشينيان هم ديده مي شود کساني که با هيأت بطلميوسي آشنا بودند سعي کردند بعضي از آيات قرآن را طبق نظريات آن هيأت، تفسير کنند. در قرآن به سبع سماوات تصريح شده است[14]، و بعضي از مفسرين (که حتي بعضي از آنها در زمان ما هم بودند و ما آنها را درک کرديم؛ بزرگاني بودند که اميدواريم خداوند آنها را مورد رحمتهاي خود قرار دهد) گفتند مقصود از اين آسمان‌هاي هفت‌گانه همان سيّارات سبعه است منظومه شمسي است که يک خورشيد دارد و هفت تا سياره دور آن ميچرخد و اين کواکب همان آسمانهاي هفت گانه اند. به نظرم در کتاب الهيئة و الاسلام[15] چنين چيزي تقرير شده است، با اينکه ظاهر آيه چنين چيزي را نمي فهماند. سماوات سبع، طرائق، تعبير اينکه طباق هستند، و ديگر ويژگي هايي که براي سماوات ذکر شده با اين مطلب ناسازگار است و چگونه مي‌توان بر هفت سياره منظومه شمسي تطبيق كرد؟ بعد هم با مشکلي مواجه شدند که معلوم شد سيارات هم منحصر به هفت تا نيستند و هشتمي و نهمي آنها هم کشف شد. ديگر چه کار کنيم؟ فکر کردند اين را هم بايد با يک تکلّفي توجيه كرد و آن اين كه چون آن وقت‌ها همه اين سيارات قابل رويت نبوده است، همان مقدار که قابل رويت بوده در آيه گفته شده است! 📁 آيا اين صحيح است که وقتي بخواهيم سماوات سبع را تفسير کنيم برويم ببينيم هيأت چه مي گويد و از داده هاي اين علم، قرآن را تفسير کنيم؟ پيش تر از اينها نيز سماوات سبع را به افلاک تسعه تفسير کردند و بعد در برابر اين سؤال كه چگونه افلاک بطلميوسي که نه تاست بر ديدگاه قرآن كه مي گويد آسمان‌ها هفت تاست قابل تطبيق است، گفتند يکي از آنها هم عرش است و يکي هم کرسي! افلاک نه گانه اي که بطلميوس مي گفته است همين هفت آسمان است که قرآن مي گويد و يک عرش و کرسي هم داريم که قرآن مي گويد «‌وسع كرسيّه السماوات و الارض‌»[16] پس آن فلکي که محيط بر همه اين افلاک است مي شود کرسي و عرش يعني چيزي که فوق آن است مي شود فلک اطلس. يک چنين تطبيقاتي مي‌كردند. آيا ما بايد اينطور قرآن را تفسير کنيم؟ وقتي مي گويد ما بر فراز شما هفت راه يا هفت آسمان آفريديم بگوييم اين همان افلاک است يا همان منظومه شمسي و سياراتش هست؟ ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 26 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح
27 🔅🔅🔅 📐سخن علامه ناظر به اينها بوده است که اينها راه تفسير نيست. نه آن روشهاي عرفاني، نه آن علم حروف و اعداد، و نه آن تطبيق بر اکتشافات علمي چه قديمي و چه جديد، اينها در محدوده تفسير نيست. پس تفسير چيست؟ 📁ايشان معتقد بودند که قرآن يک مقاصدي دارد که مي خواهد با همين الفاظ بيان کند و مخاطب معناي همين الفاظ را بفهمد؛ يعني قرآن در مقام بيان همين مطلبي است که الان به مخاطب القا مي کند، ولي اين مطلب حواشي هم دارد که اين آيات الان در مقام بيان آن نيست. 📁 وقتي مي فرمايد: اقيمواالصلوة،[17] آن چه مي خواهد بفهماند فقط اقيمواالصلوه است اما اينکه نماز چند رکعت است را در اينجا نمي خواهد بگويد، بلكه آن را برعهده پيامبر گذاشته و مي گويد «‌ لتبين للناس ما نزّل اليهم‌»[18]؛ يعني پيامبر بايد تفسير آن را بيان کند، و آيه در پي بيان آن نيست. 📁تفسير چيزي است که الآن مي خواهد بيان کند و منظور از تفسير اين است که ما مقصود از اين الفاظي که قرآن انتظار دارد مخاطبش از اين الفاظ بفهمد را به دست بياوريم، و با فکر و تأمّل و استفاده از روش صحيح تفسير تبيين کنيم. اين را ما از خود قرآن بايد به دست بياوريم. پس منظور از تفسير، نه تأويل است، نه بطون است، نه حواشي است و نه تفسير مجملات است، هيچ کدام از اينها نيست، بلكه مقصود از تفسير قرآن آن است كه وقتي قرآن اين آيه را بيان مي کند انتظار دارد مخاطبش چه بفهمد؟ ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 27 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح
28 🔅🔅🔅 📐بنابراين اولاً تفسير يعني بيان معناي ظاهر قرآن. قرآن در مقام بيان بطون نيست و نخواسته با اين الفاظ آنها را بيان کند، و اگر دلالت اشاري بر آن دارد که معصومين استفاده مي‌کنند يا رمزي براي پيغمبر است آنها از استثنائات است. ما اينها را تفسير نمي گوييم؛ تفسير اين است که آنچه خواسته مردم بفهمند اينها را روشن و باز کنيم و در اختيار همه بگذاريم و اگر ابهامي در اين جهت هست برطرف كنيم. همانند يك مفسر سياسي كه مي گويد مقصود گوينده از اين جمله اين بود. از کجا مي فهمد؟ مي گويد اين تعبيري که کرد اشاره به آن جرياني است که در فلان كشور واقع شده بود يا آن حرفي که ديروز فلان سياستمدار در آنجا گفته بود، امروز اين جواب او را داده است. معناي تفسير کلام اين است. 📁اما اگر يک کلمه اي بود که اين کلمه حواشي دارد و مطالبي در اطراف آن مطرح مي شود، ربطي به تفسير ندارد. اگر کسي هم اسم آن را تفسير بگذارد اصطلاح ديگري خواهد بود. مانند اينكه اگر کسي بگويد تفسير به‌معناي تأويل است؛ اين اصطلاح ديگري است و نفي هم نمي کنيم و با او دعوا نداريم؛ لامشاحّة في الاصطلاح. اما منظورمان از تفسير همين است که وقتي پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم اين الفاظ آيات را براي مردم بيان مي فرمودند انتظار داشتند مردم از اينها چه بفهمند؟ 📁تا اينجا من خواستم عرض کنم که تفسير يعني چه؛ که در مقابل تأويل و نيز در مقابل بطون است، و تفسير ربطي به اينها ندارد. همينطور است چيزهايي که اصلاً قرآن در مقام بيان آن نيست. فرض کنيد اينکه نام‌هاي اصحاب کهف چه بوده و در چه زماني زندگي مي کردند؟ قرآن اصلاً در مقام بيان آن نبوده و نخواسته بيان کند. زيرا اگر مي خواست، مي گفت. اگر ما در تفسير اين آيه از آنچه در تاريخ آمده استفاده كنيم که در زمان دقيانوس در کجا زندگي مي کرده‌اند؛ اين تفسير قرآن نخواهد بود بلكه بيان مطلبي در حاشيه اين آيه است که چنين مي توان گفت؛ حالا ثابت باشد يا نباشد اين بر عهده بيان کننده آن است؛ اما به هر حال تفسير آيه نيست. ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 28 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح
29 🔅🔅🔅 📐پس از آن كه معني تفسير را فهميديم سوال بعدي اين است که آيا در تفسيري که مي گوييم، هيچ ابهامي در الفاظ قرآن نيست که بتوان از جايي ديگر ـ غير از خود قرآن‌ ـ رفع کنيم؟ بدون شک آقاي طباطبايي هم خودشان و هم همه مفسرين اين کار را کرده‌اند. 📁در بسياري از آيات، الفاظ و مفرداتي بوده که براي فهم آن به لغت شناسان مراجعه کرده‌اند. کدام مفسري است که اين کار را نکرده باشد؟ اين روش عقلايي است كه اگر کسي با زباني سخن مي گويد و شما بخواهيد مراد او را بفهميد بايد قواعد آن زبان را ياد بگيريد. اين را نمي توان چيزي خارج از روش تفسيري دانست. اين از بديهياتِ رفتار عقلايي است که کسي که به زباني سخن گفته، مفسر كلام او بايد ادبيات آن زبان را بداند تا بتواند درست بفهمد. 📁پس معناي اينکه تفسير قرآن به قرآن است و ما احتياج به چيز ديگري نداريم اين نيست که احتياج به لغت يا صرف و نحو و يا قواعد بلاغت نداشته باشيم! اينها ويژگي هاي لفظ هستند بنابراين بايد اينها را ياد بگيريم تا بتوانيم مقصود از آن كلام را بفهميم. اين به معناي احتياج قرآن به غير خود نيست، اصلاً فهم کلام محتاج به اينهاست و گوينده هر كه باشد. تفاوتي ندارد. 📁اگر کسي سخنراني انگليسي کرده و شما مي خواهيد مقصود او را بفهميد آيا مي توانيد با قواعد زبان فارسي آن را تفسير کنيد؟ کسي مقصود او را مي فهمد که زبان انگليسي را بلد باشد و قواعد ادبي آن را بداند. پس احتياج قرآن به بيان لغت‌شناسان يا اديبان، از ضروريات تفاهم است و چيزي نيست که بگوييم امري خارجي است و در نتيجه قرآن به غير احتياج دارد. يعني مفروض است که حتماً اين نيازها وجود دارد و بايد قواعد زبان را دانست. البته کسي که عرب اصيل باشد نه تنها نيازي به يادگيري ندارد، بلكه ديگران بايد قواعد زبان را از او ياد بگيرند؛ اما ديگران که اهل زبان نيستند يا اهل زبان هستند ولي زبانشان عربي اصيل نيست نيازمند آموختن اين امور هستند. 📁حتي در مواردي در زمان نزول قرآن همان عربهاي اصيل هم معني بعضي لغات را نمي دانستند مثلاً لغات غير مشهوري بوده كه آن‌ها نمي‌دانستند. معروف است که بعضي از کساني که در زمان خود پيغمبر اکرم بودند معناي کلمه ابّاً را نمي‌دانستند[19] با آن كه عرب هم بودند اما آيا اين معنايش اين است که تفسير قرآن احتياج به غير دارد؟ آقاي طباطبايي اين را انکار مي کنند، زيرا از قواعد اوليه استفاده از هر زباني اين است که بايد به لغت و قواعد ادبي آن زبان تسلط داشت تا بتوان کلمات را درست فهميد. ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 29 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح
30 🔅🔅🔅 📐 در صورتي كه کلامي قرائن مقامي داشته، بايد با توجه به آن تفسير كرد زيرا کساني که مخاطب بودند چون خودشان همزمان و معاصر و ناظر بودند، مي دانستند اين قرائن مقامي چيست، ولي اكنون آن قرائن براي ما مخفي شده است. به عنوان مثال آيه «‌و اذ غدوت من اهلک تبوء المومنين مقاعد للقتال‌»[20] خطاب به پيغمبر مي فرمايد که يادآور آن هنگامي که صبح گاهان از خانه ات بيرون آمدي و براي مردم سنگرهايي تعيين مي‌کردي و جاي هر کسي را مشخص مي‌کردي. اگر از من و شما بپرسند در چه تاريخي پيغمبر صبح از خانه اش بيرون آمد و فرماندهي لشگر را به عهده گرفت و معين کرد که هر کسي بايد در چه سنگري باشد، جوابي نداريم؛ اما تاريخ مي گويد اين داستان مربوط به جنگ احد بوده است. زماني که صبح‌گاه پيغمبر از خانه بيرون آمد و ميدان جنگ هم نزديک بود و محل استقرار اشخاص و گروهها را معين کرد که چه کساني چه سنگرهايي داشته باشند، جنگ احد بوده است. 📁 اگر ما تاريخ را نمي‌دانستيم اين نكته را نمي فهميديم. آيا آقاي طباطبايي منکر اين هستند که ما براي اينکه بفهميم در «‌اذ غدوت‌» اذ اشاره به چه زماني است و در کجا بوده است نيازمند قرينه تاريخي هستيم؟ يک قرينه همراه کلام بوده و مخاطبين آن روز، مردمي که خودشان به جنگ رفته بودند يا شنيده بودند که اين جنگ واقع شده، مي فهميدند. اما ما بعد از 1400 سال چه ميدانيم که چه برنامه ها و وقايعي در آن زمان اتفاق افتاده است؟ بنابراين بايد تاريخ را بدانيم. 📁 پس آنجا که قرآن به يک قضاياي تاريخي اشاره دارد که در زمان نزول قرآن به دليل وجود قرائن حافّ به کلام روشن بوده است ولي الان اين قرائن بر ما مخفي شده است، بايد اين قرائن را از جايي به دست بياوريم. اين معنايش اين نيست که ما در تفسير قرآن احتياج به غير داريم. ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 30 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح
31 🔅🔅🔅 📐 بنابراين آنجا که کلام متکي به قرائن مقامي است آن قرائن مقامي را بايد بشناسيم. اگر امام معصوم به ما خبر دهد که قضيه از اين قرار است، علي الرأس و العين؛ برچشم و سر گذاشته و مي‌پذيريم؛ و اگر خبر متواتر بود قطع پيدا مي کنيم. و كمتر از آن جايي است كه قرائن ظني داريم كه نتيجه ظني هم دارد. 📁 آيا راه ديگري هم وجود دارد؟ آيا اين بدان معنا است که قرآن احتياج به غير پيدا کرده است؟ آن وقت که قرآن اين مطلب را براي مخاطبين خود فرموده قرائن زنده بوده و مردم مي‌دانستند، اما در اثر مرور زمان آن قرائن مخفي شده است و اين منافاتي ندارد با اينکه قرآن بيان للناس[21] است و احتياجي به غير ندارد. 📁 پس همانطور که احتياج به قواعد زبان داريم و بايد ببينيم قول لغوي چيست، قواعد صرف و نحو و فصاحت و بلاغت را بايد بدانيم و ياد بگيريم، اين قرائن را هم بايد ياد بگيريم. اين روش عقلايي است و در همه جا براي فهم کلام هر عاقلي لازم است اما معناي آن اين نيست که فهم يک کلامي محتاج به يک علم ديگر و منبع ديگري براي شناخت است؛ زيرا اينها ابزار شناخت همان کلام است. پس موضع گيري مرحوم علامه طباطبايي به معناي اين نيست که ما بايد از اينها صرف نظر کنيم. 🔅🔅🔅 📐 يک بخش از آنها هم اخباريان بودند که مي گفتند ما حق نداريم چيزي از قرآن استفاده کنيم، بلکه هر جا روايتي از معصوم رسيده بود آن روايت را مي گيريم و مي گوييم مقصود خداوند از آيه اين است، و هر جا هم نرسيده بود توقف مي کنيم، و حق نداريم معني آيه‌اي را بيان كنيم. حتي در باره معاني اسماي خداوند مي گويند ما معناي اين كه خدا عليم يا قدير است را نميدانيم مگر جايي كه امام و پيغمبر فرموده‌اند. اين ديدگاه از آن اخبارياني است كه خيلي تفريطي هستند، اما معتدلين آنها اين ديدگاه را نپذيرفته و مطالبي كه از واضحات است مانند نصوص را قابل فهم مي‌دانند، اما در آنجا که نص صريح نيست، فقط به کلام امام معصوم اتکا مي‌كنند و هيچ چيز ديگري براي آنان اعتبار ندارد. 📁 علامه طباطبايي مي فرمايد اين ديدگاه صحيح نيست؛ قرآن مشرکين را هم مخاطب قرار مي دهد؛ آيا آنان نمي‌فهمند كه چه براي آنها مي گويد، و بايد پيامبر يا امام معصوم براي آنان تفسير کند؟ وقتي خطاب به اهل كتاب مي گويد «‌يا اهل الکتاب‌»[22]، آنها نمي فهمند قرآن چه مي گويد؟ آيه آمده که بفهمند، و مي خواهد حجت را برآنها تمام کند؛ چطور مي شود آنها نفهمند؟ همانطور که اين فهم براي اهل کتاب حجت است آيات خطاب به مومنين نيز براي آنها حجت است؛ اما حجت است به اندازه‌اي كه مي خواهد با اين کلام به آنها بفهماند. ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 31 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح
32 🔅🔅🔅 📐 ما نيازهايي داريم که بايد از جاهاي ديگر بفهميم و قرآن آنها را بيان نکرده است، بلكه فرمان داده كه برويد از پيغمبر بپرسيد. بنابراين، ما نبايد توقع داشته باشيم که همه چيز را از قرآن بفهميم. اگر رواياتي آمد که مجملاتي از قرآن را تفصيل داد و مثلاً گفت نماز چند رکعت است و چطور بايد بخوانند، اين بدان معنا نيست که ما براي تفسير «‌صلوة‌» احتياج به روايت داريم. معناي صلوه معلوم است. اصل اين که آدم در پيشگاه الهي نيايش کند: «‌و اوصاني بالصلوه و الزکوه ما دمت حيا‌»[23]. معناي صلوه همين نمازي نيست که ما مي خوانيم زيرا اين يکي از مصاديق آن است. 📁 از قول حضرت عيسي نقل كرده که «‌اوصاني بالصلوه‌». پس مقصود نماز ما نبوده است، زيرا هنوز قرآني نازل نشده و فاتحه الکتابي نبوده است. معناي لغوي صلوه يکي است، چه براي حضرت عيسي و چه براي ما؛ اما نماز براي ما يک ويژگي هاي خاصي دارد که پيغمبر اکرم و ائمه اطهار بايد بيان کنند كه آن تفسير صلوه نيست بلكه تبيين احکام صلوه است: «‌لتبين للناس ما نزّل اليهم‌»[24]. 📁 نبايد توقع داشته باشيم كه قرآن هر جا مي گويد صلوه، بگويد چند رکعت است و چطور بخوانيد! اين همان را مي گويد که عيسي گفت «‌و اوصاني بالصلوه‌» يا به موسي فرمود «‌و اقم الصلوه لذکري‌»[25]. معنا همان معناست و روشن هم هست، اما ويژگي هايي در دين اسلام براي نماز تشريع شده است كه آيه در مقام بيان آن نيست. اين بدان معنا نيست که ما براي تفسير «‌صلوه‌» احتياج به روايت داريم. زيرا تفسير صلوه روشن است و غير مسلمان ها هم معناي آن را مي فهمند. اما تفصيل احکام صلوه را در مقام بيانش نيست و نخواسته در اينجا بيان کند. 📁 اما مسأله بطون و تأويل اصلاً ربطي به تفسير ندارد. بحث از اينکه تأويل چيست، خود يک بحث تفسيري است که کلمه «‌تأويل‌» که در قرآن آمده به چه معناست؟ اين يکي از مصاديق آياتي است که بايد با روش صحيح تفسير بيان کنيم. ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 32 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح
33 🔅🔅🔅 📐 نکته آخر اينکه ما در همه يا اغلب علوم، مسائلي داريم که به طور قطع و يقين ثابت مي شود و هيچ نقطه ابهامي در آن نمي ماند و قريب به بداهت است. در هر علمي هم چنين مسائلي ممکن است وجود داشته باشد. مثلاً در رياضيات جمع و تفريق تقريباً اينطوري است. دو به علاوه دو مي شود چهار؛ اين خيلي روشن است. ولي غالباً، در اکثر علومي که امروز در دست بشر هست، مسائل ظني است، و راه حل هايي که بيان مي شود قطعي نيست؛ علما در آنها اختلاف نظر دارند. صاحب نظران در يک زمان و زمانهاي مختلف تفاسير مختلفي از آن مي کنند و نظريات مختلفي ارائه مي دهند. هيچ کس هم انتظار ندارد که حرف آخر بيان شود و ديگر ردخور نداشته باشد. کار بشري همين است. 📁 بهترين نمونه اي که ما با آن آشنا هستيم علم فقه است که علم است، اما ما چه انتظاري از آن داريم؟ کار به آنجا رسيده که کساني در تعريف علم فقه گفته‌اند: الظن بالاحکام الشرعية الفرعيه المستنبط من الادله المعتبره. اصلاً ملاک را ظن به احکام گفته‌اند[26]، كه شايد مقداري خالي از شذوذ نباشد، ولي بالاخره در فقه احکام ظني فراوان داريم، اگرچه نمي توان مشخص كرد كه چند درصد احکام فقهي ما يقيني و چند درصد ظني است. شاهد آن هم اين همه اختلاف فتاواست. حالا اگر کسي فتوايي داد بايد مؤاخذه اش کنند که چطور فتواي تو مخالف با فتواي ديگري است؟ اقتضاي علم ما و کار بشري همين است. 📁 وقتي آقاي طباطبايي مي فرمايند روش تفسير قرآن اين است که ما آيات را با استفاده از خود آيات قرآن تفسير کنيم به اين معني نيست که من اين کار را مي کنم و حرف آخر را مي زنم و اين است و جز اين نيست! نه، يک کار علمي است؛ مثل اينکه فقها مي گويند ما بايد فقه را از کلمات اهل بيت استفاده کنيم، اما در استفاده اش اختلاف دارند. يکي مي گويد اينطور استفاده مي شود و يکي مي گويد آنطور. گاهي اختلاف نظرها 180 درجه فاصله دارد، و يکي مي گويد نمازجمعه واجب است و ديگري مي گويد حرام است، هر دو هم فقه است. نبايد انتظار داشت که وقتي روش معتبري براي تفسير ارائه شده به معناي اين باشد که همه مشکلات با اين روش حل مي شود و هيچ ابهامي نمي ماند و هيچ اختلافي هم بين صاحب نظران باقي نمي ماند و هيچ وقت هم اين مفسر اشتباه نمي کند! نه، مفسر هم مثل فقيهي است که فقاهت مي کند و يک جا هم اشتباه مي کند. ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 33 #گفتگو #مقالات #تفسیر #تفسیر_قرآن_به_قرآن #علامه_طباطبایی #المیزان #علامه_مصباح
34 🆔 @rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 📃کلام در اين است که آيا روش تفسير اين است که به علم حروف و اعداد مراجعه کنيم، يا روش تفسير اين است که به روش تجربي استناد کنيم، يا روش تفسير اين است که به عرفان نظري يا به فلسفه تمسک کنيم؟ نه هيچ کدام از اينها روش تفسير نيست. روش تفسير اين است که قواعد عقلايي را در فهم کلام گوينده حکيم به کار بگيريم، و از بهترين کمک هايي که مي‌توان گرفت قرائن خود کلام است. در کلام هر حکيمي، از بخشي از آن براي فهم بخش ديگر مي شود استفاده کرد. اين معناي «‌يفسر القرآن بعضه ببعض‌» است. شواهد حافّ به کلام و قرائن مقاميه را بايد شناسايي کرد؛ آنها که يقيني هست به آنها استناد کرد؛ آنها هم که نيست گاهي ظني مي شود. وقتي يک مقدمه اش ظني شد طبعاً نتيجه هم ظني خواهد بود چون نتيجه هر استدلالي تابع اخس مقدمات است. اگر ما از مقدمه اي ظني استفاده کرديم نمي‌توان انتظار داشت که نتيجه يقيني باشد. 📃بنابراين روش تفسير قرآن با قرآن روش منسجمي است و نقضي ندارد. اين روش مخالف با روش اهل بيت صلوات الله عليهم اجمعين نيست، و مخالف با روش عقلا هم نيست؛ اما به اين معنا نيست که ما هيچ احتياجي به قرائن تاريخي يا کلام لغوي يا روايات نداريم؛ نه هيچ کدام از اينها نيست. به اين معنا هم نيست که وقتي نظري ابراز مي شود همه جا يک نظر قطعي و غير قابل نقض است! نه، يک نظري است مثل همه علوم ديگر كه عمده نظريات ظني است و ممکن است در آن اشتباهي هم واقع شود. 📝پی نوشت: [1]. سخنراني آيت‌الله مصباح يزدي در همايش مباني و روش تفسيري علامه طباطبايي [2]. شهيد محراب آية‌الله محمد صدوقي به سال 1284ش در يزد متولد شد. تحصيلات علوم ديني را در زادگاه خود آغاز كرد و پس از چند سال براي ادامه تحصيل به اصفهان رفت اما با گذشت يك سال راهي قم شد و در حين تحصل، در اداره امور حوزه با مراجع وقت همكاري داشت. در سال 1330ش با سفارش عالمان بزرك حوزه واستقبال بي‌نظير مردم به يزد بازگشت و زعامت مردم يزد را برعهده گرفت و به ويژه در جريان نهضت روحانيت به رهبري حضرت امام خميني? خوش درخشيد و از هيچ كوششي در اين راه دريغ نكرد تا آن كه در يازدهم تيرماه 1361 پس از برگزاري نماز جمعه به دست منافقي كوردل شربت شهادت نوشيد و به آرزوي ديرين خود رسيد. [3]. سوره كهف آيات 9ـ26. [4]. سوره كهف آيات 83ـ98. [5]. سوره انبياء آيه 96. [6]. سورة آل عمران، آيه 7. .[7] ر.ك. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج89، ص91. [8]. ر.ك. محمدباقر مجلسي، همان، ص78، باب 8 «‌ان للقران ظهراً و بطناً...‌» [9]. سوره نمل، آيه 82. [10]. سوره بقره، آيه 282 و 283. [11]. محيي‌الدين بن‌عربي (م637ق) از عارفان نامي است كه افزون بر طرح نكات عرفاني از آيات قرآن در نگاشته‌هاي عرفاني خود، تفسيري نيز به همين شيوه نوشته است. حاجي خليفه گفته است: وي تفسير بزرگي براساس طريقه متصوفه تأليف كرده است كه گفته‌اند شصت جلد و تا سوره كهف را دربرداشته است و تفسير كوچكي نيز در هشت جلد براساس شيوه مفسران داشته است. ر.ك: حاجي خليفه، كشف الظنون، ج1، ص438 اخيراً آثار تفسيري ابن‌عربي از جمله «‌ايجاز البيان في الترجمة عن القرآن‌» را محمود محمود غراب در مجموعه‌اي به نام «‌رحمة الرحمن في تفسير و اشارات القرآن‌» گرد آورده و انتشارات دارالايمان در دمشق منتشر كرده است. [12]. سوره احزاب، آيه 33. [13]. «‌الجواهر في تفسير القرآن الكريم نگاشتة طنطاوي بن جوهري (1287 ـ 1358ق) اين تفسير در 26 جزء (13 جلد) تنظيم شده و بارها در قاهره و بيروت چاپ شده است. [14]. سوره بقره، آيه 29. [15]. اين كتاب اثر سيد هبة الدين شهرستاني (م 1386ق) است و حاج سراج انصاري آن را به فارسي ترجمه كرده است. [16]. سوره بقره، آيه 255. [17]. سوره بقره، آيه 43. [18]. سوره نحل، آيه 44. [19]. ر.ك: محمدبن‌محمدبن‌النعمان (الشيخ المفيد)، الارشاد في معرفة حجج الله علي العباد، ج1، ص200. نيز: محمدبن‌فتوح الحميدي، الجمع بين الصحيحين البخاري و مسلم، ج1، ص55. [20]. سوره آل عمران، آيه 121. [21]. سوره آل‌عمران، آيه 138. [22]. سوره آل‌عمران، آيه 64. [23]. سوره مريم، آيه 31. [24]. سوره نحل، آيه 44. [25]. سوره طه، آيه 14. [26]. شيخ مفيد ره در تعريف اجتهاد آورده است: استفراغ الوسع في طلب تحصيل الظن بالاحكام الشرعية الفرعيه عن اذلتها المقبرة ... محمدبن‌محمدبن النعمان، اوائل المقالات في المذاهب و المختارات، جزء13، ص3. 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. ☘️☘️☘️