eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
784 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅 🔅 🔅 📌 نگاشت 4 :محتوای نموداری تفسير سوره اعلی 📜بنابر تفسیر نمونه، سوره اعلیٰ از دو بخش تشکیل شده است: روی سخن در بخش نخست به شخص پیامبر(ص) است و دستورهایی درباره تسبیح خداوند و ادای رسالت به آن حضرت می‌دهد. همچنین اوصاف هفت‌گانه خداوند در این بخش آمده است. در بخش دوم خداوند از مؤمنان خاشع و کافران شقی سخن می‌گوید و عوامل سعادت و شقاوت این دو گروه را بیان می‌کند. 📁محتوای سوره اعلی حقانیت رسالت توحیدی پیامبر گفتار دوم: آیه۱۴-۱۹ دلایل حقانیت دعوت توحیدی پیامبر گفتار اول: آیه ۱ - ۱۳ وظایف پیامبر در تبیین توحید دلیل اول: آیه۱۴-۱۷ رستگاری خداپرستان وظیفه اول: آیه ۱-۵ تسبیح خدای برتر دلیل دوم: آیه ۱۸-۱۹ گواهی کتاب‌های پیامبران به توحید وظیفه دوم: آیه ۶-۱۳ ابلاغ توحید به حق‌جویان ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
📌 و در یک مسیر 📜 در روايتي در اول كتاب القرآن كافي حضرت امام باقر علیه السلام مي فرمايد: روز قيامت از صف مؤمنين و شهدا و انبياء عبور مي كند و به صحنه محشر مي آيد، كسي گفت آقا مگر هم زنده است؟ حضرت فرمود «رَحِمَ اللَّهُ الضُّعَفَاءَ مِنْ شِيعَتِنَا إنّهم أهل تسليم» من مي گويم اينطوري مي آيد، تو مي گوئي مگر مي شود؟! 📜حضرت عالم به جميع حقايق كتاب است، معتصم بالكتاب است، امام سجاد (عليه السلام) فرمودند كه از شئون امام، است و عصمت از صفات باطني است؛ گفت آقا يعني چه؟ حضرت فرمود المعتصم بحبل الله أي كتاب الله امام تمام مراتب وجودش معتصم به جميع مراتب كتاب است، لذا مراتب كمال انسان همان گونه كه مترتب بر مراتب درك است؛ اقرء وارقع، و تابع مراتب ولايت است: «هُمْ وَ اللَّهِ يَا عَمَّارُ دَرَجَاتٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ بِوَلَايَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ إِيَّانَا يُضَاعَفُ لَهُمْ أَعْمَالُهُمْ وَ يَرْفَعُ اللَّهُ لَهُمُ الدَّرَجَاتِ الْعُلَى» 📜 در كافي شريف هست كه حضرت فرمودند «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي هِيَ أَقْوَمُ» يعني يهدي إلي الامام اگر كسي اهل قرآن شد دستش به امام مي رسد؛ لذا آنهايي كه به امام نرسيدند به نرسيده اند؛ بي جا است كسي بگويد فلاني ها را گرفتند و ما اهل البيت را. اينطور نيست. ☘☘☘ 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم. @rahighemakhtoom
📌 استفاده ابزاری از ممنوع 🍀نبی مکرم اسلام (ص) می‌فرمایند: 💫✨ را وسیله‌ی نان‌خوری خود قرار ندهید و از آن برای افزودنِ دنیای خود بهره نبرید. 💫بدترین امّت من کسی است که از برای ساختن و آبادکردن دنیایِ خود بهره برد. 📕 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم. @rahighemakhtoom
📌 دوری از قرآن مشکل بزرگ 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم. @rahighemakhtoom
.📌عاشقان ریاست شایسته دلسوزی @rahighemakhtoom 👇👇👇
.📌عاشقان ریاست شایسته دلسوزی 📁تاکنون علت این مسئله روشن نشده است که چرا صاحب‌نظران و روشنفکران جوامع انسانى دربارۀ توبیخ و ممنوعیت بردگى، سخن‌ها گفته و داد و فریادها به راه انداخته‌اند، ولى دربارۀ عشاق ریاست که شایستۀ دلسوزى بیشترى هستند، سخنى قاطعانه نگفته و ممنوعیت آن را اعلان ننموده‌اند؟! 📁به راستى آیا عشق به ریاست می‌تواند با عشق به شخصیت سازگار باشد؟ یعنى آیا می‌توان هم به منِ انسانى عشق ورزید و هم عاشق ریاست بود؟ اگر این مطلب را بپذیریم که انسان ریاست‌پرست، اسیر یکى از مختصات خود طبیعى است که مفهومى جز «من از همه برترم» ندارد، تصدیق خواهیم کرد که این گروه به دلسوزى بیشتر از بردگان استحقاق دارند. این حقیقت شبیه به آن است که یکى از انسان‌شناسان دوران جدید گفته است که: «اگر مقدار کمی از آن اشک‌هایی که برای شکم‌های گرسنه و بدن‌های برهنه ریخته شده است، دربارۀ ارواح گرسنۀ معرفت و فضایل انسانی و برهنه از لباس شرافت و کرامت، بر رخسار بشر سرازیر می‌شد، نه روحی گرسنه و برهنه بر روی زمین می‌ماند و نه شکمی گرسنه و بدنی برهنه.» 📁این تشبیهات و مباحث، همه و همه مربوط به ریاست معمولى است که یکى از مختصات «خود طبیعى» می‌باشد، نه مدیریت انسان‌ها به عنوان شخصى امین که امتیاز مدیریت را امانتى تلقى کرده به حکم «من انسانى» خود را موظف به اداى آن امانت الهى می‌بیند. 📁نخستین سرمایه‌ای را که ریاست‌پرستان معمولى از دست می‌دهند، قدرت رویاروی قرار گرفتن با خویشتن می‌باشد. و آخرین نقدینه‌ای که از دست این بردگان خندان به در می‌رود، کیمیاى وجود آنان است که می‌توانستند مِس وجود خود را به قول گذشتگان مبدل به طلا نمایند. 📚جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج‌البلاغه، ج ۳، ص ۱۱۳ و ۱۱۴، چاپ قدیم (۲۷ جلدی) @rahighemakhtoom
@rahighemakhtoom 🔅🔅🔅 📌 فرزند ولایی 📂 سیادت، بزرگی و بزرگواری نه یعنی سید بودن، سیادت و بزرگواری مخصوص پیغمبران و ائمه (عَلَیهِمُ السَّلام) نیست، آنها یک مقامی دارند که واقعاً برای ما درک شدنی نیست. همه ما می ‌توانیم در کاری که داریم و در آن سِمَتی که داریم، به سیادت برسیم. یک معلّم می ‌تواند «سید المعلّمین» باشد، یک محقق می‌ تواند «سید المحقّقین» باشد، یک نظامی می ‌تواند سید نظامی ‌ها باشد، وجود مبارک حمزه که به این لقب پُر افتخار همراه بود در اثر آن اخلاص بود، وگرنه خیلی ‌ها شهید شدند؛ از بستگان این خاندان هم بودند، اما سید شهدا شدن کار همه نبود. 📂 نامه ‌ای از معاویه ملعون به وجود مبارک حضرت امیر رسید، آن نامه در نهج البلاغه نیست ولی جواب آن نامه در نهج البلاغه[1] هست، آن نامه با بی ‌ادبی و با هتک حرمت همراه بود، در آن نامه نوشته شد که شما را با دست بسته بردند مسجد و ـ مَعَاذَالله ـ مانند چه! از شما بیعت گرفتند. حضرت در جواب فرمود؛ ما که انکار نکردیم، من اگر بخواهم سقیفه را امضا کنم، باید با دست بسته امضا کنم، ما غدیری هستیم، غدیری پیرو غدیر است. یک بیانی از رسول خدا (عَلَیهِ وَ عَلَی آلِه‏ آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) رسیده است و آن دست ما را بست که فرمود: «تَزْكِیةِ الْمَرْءِ نَفْسَهُ قَبیح»،[2] خودستایی چیز بدی است و اگر این نبود ما می ‌گفتیم ما که هستیم! 📂ما دو تا برنامه در دین داریم: یکی خوب، یکی بد؛ خودستایی بد است، خودستانی خوب است؛ یعنی آدم خود را بگیرد و آن خودیت خود را بستاند، وقتی خودیت خود را گرفت چیزی نمی ‌ماند، مگر فیض الهی. تا خودی تو از تو نگذشت، نمی ‌شود آدم به جایی برسد! فرمود خودستایی یعنی تذکیه کردن، چیز بسیار بدی است و خودستانی که آدم خود را بستاند، چیزی از خودی انسان نماند، این چیز خوبی است. فرمود این حدیث جلوی ذکر فضایل ما را گرفته و نمی‌ گذارد که ما خود را به شما معرّفی کنیم؛ ولی به آن حدّاقل اکتفا می‌کنیم و آن این است که معاویه بدان! خیلی‌ ها می‌ روند در جبهه‌ ها کشته می ‌شوند ولی ما اگر کشته دادیم، می‌ شود سید شهدا؛ مثل عموی من حمزه سیدالشهدا. در جنگ اُحُد خیلی ‌ها کشته شدند، فرمود این شرف خاندان ماست! این همه در جنگ اُحُد کشته شدند، کسی سید شهدا نشد؛ ولی عموی ما وقتی شربت شهادت می ‌نوشد، می ‌شود سید شهدا. در جریان جنگ موته خیلی از افراد جانباز می ‌شوند، دست‌ های آنها جدا می ‌شود؛ اما برادرم جعفر وقتی‏ که دست او جدا شد، خدا دو تا بال به برادرم داد که شده جعفر طیار که «یطِیرُ بِهِمَا مَعَ‏ الْمَلَائِكَةِ فِی الْجَنَّةِ»،[3] ما اگر جانباز بدهیم، می‌ شود جعفر طیار، اگر شهید بدهیم، می ‌شود سید شهدا، پس حساب ما با دیگران فرق می‌ کند. 📂 این مقام برای ما هم هست؛ برای اینکه نه حمزه سید الشهدا امام و پیغمبر بود، نه جعفر طیار امام و پیغمبر بود؛ اینها فرزندان امام و پیغمبر بودند. فرزندی هم در اسلام دو قسم است: یک فرزندی شناسنامه است که آن خیلی مهم نیست، یک فرزندی ولایی است که وجود مبارک حضرت امیر و وجود مبارک پیغمبر (عَلَیهِما آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) رسماً اعلام کردند، فرمودند شما قبل از اینکه بالغ شوید، یک شناسنامه‌ ای دارید که پدر و مادر شما این شناسنامه را برای شما تنظیم کردند؛ اما وقتی که بالغ شدید، باید برای خود شناسنامه بگیرید، «أَنَا وَ عَلِی أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ»،[4] ما حاضر هستیم شما را به عنوان فرزندی قبول کنیم، شما بیایید بچه‌ های ما شوید! چه نعمتی بهتر از این که آدم نبوی شود! آدم علوی شود! فرمود اگر شما بچه‌های ما شدید، ما شما را کاملاً می ‌پذیریم: «أَنَا وَ عَلِی أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ». [1]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، نامه28. [2]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، نامه28. [3]. الامالی(للصدوق)، ص463. [4]. علل الشرائع، ج1، ص127. 📚 سخنرانی در جمع کارکنان وزارت دفاع تاریخ: 1395/04/30 🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم. ☘️☘️☘️
را موعظه و نماز جماعت، @اسلامي نمي کند! ◀️راهکار شدن دانشگاه ها- مقدّمه ⏪ آنچه الآن مهم‌ترين بحث روز است، اسلامي كردن دانشگاه است كه از شما متوقّع‌اند عالمانه موعظه بكنيد، سفارش بكنيد، نماز جماعت داشته باشيد [امّا] اينها دانشگاه را اسلامي نمي‌كند!؛ دانشگاه را دانش، اسلامي مي‌كند! ⏪ دانش وقتي اسلامي مي‌شود كه نيازي به اصول و و مبادي غرب نداشته باشد.بايد ثابت بشود كه ما ديني داريم(اين قدم اول) ⏪ بعد بايد ثابت بشود كه ما اصلاً علم غير ديني نداريم، علم غير ديني محال است.يعني همان طوري كه دو دوتا پنج‌تا محال است، علم غير هم محال است. اين را بايد محقّقانه ثابت كنيد چون قرآ‌ن همين را ثابت مي‌كند. ◾ گزیده درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم. ☘☘☘ @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 46 #گفتگو #مقالات #تفسیر_قرآن #آسیبهای_فهم_قرآن #فهم_قرآن 🔅🔅🔅 ✅ آسیب‌های فهم قرآ
47 🔅🔅🔅 ✅ آسیب‌های فهم قرآن 📝 برخی آسیب‌ها 📁 ←← ناآگاهی از دانش‌های مورد نیاز ج: کسی که در پی فهم قرآن است‌ به دانش‌هایی نیاز دارد که بدون آگاهی از آن‌ها، راه به جایی نمی‌برد و در نادانی خود سرگردان می‌ماند. دانش‌های مورد نیاز از این قرار است: 📁 ←←← دانش‌های ادبی قرآن به زبان عربی است. بنابراین، دانش‌های وابسته به آن در فهم قرآن مورد نیاز است: صرف، نحو، فقه اللغة، معانی و بیان، آشنایی با اشعار معاصر نزول قرآن و.... به هر‌اندازه که جویای فهم قرآن از دانش‌های یاد شده بی‌بهره باشد، به همان مقدار در فهم قرآن ناتوان است، گرچه در دانش‌های دیگر استاد و صاحب‌نظر باشد. ▪ کسی که تفاوت «ان» نافیه را با «ان» مخففه نداند چگونه به معنای ظاهری قرآن دست می‌یابد، چه رسد به این‌که بخواهد در صدد شرح و توضیح آن برآید؟ بر این اساس، هم باید در شناخت دانش‌های یاد شده کوشید و هم در کاربرد آن‌ها دقت کرد. مرحوم بلاغی بر ادیب ماهری چون زمخشری خرده می‌گیرد که چگونه در جایی «لا» را زاید دانسته، اما در جای دیگر آن را نافیه قرار داده است. او معتقد است صاحب کشاف در مواردی که «لا» بر حرف قسم وارد می‌شود با جایی که بر سرفعل، قسم می‌آید خلط کرده است. [۵۲] 📁 ←←← دانش‌های قرآنی با این‌گونه دانش‌هاست که برخی ویژگی‌های قرآن - که پیش‌تر بدان اشاره شد - شناخته می‌شود. در این بحث‌ها، مطالبی از قبیل ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، تاریخ قرآن، وحی و انواع آن، اعجاز قرآن، شیوه‌های فهم و تفسیر قرآن و... مورد بررسی قرار می‌گیرد. ▪ شناخت این موارد جایگاه مهمی در فهم قرآن دارد؛ زیرا تا کسی شناختی از متشابه نداشته باشد، به معنای ظاهری آن بسنده کرده و با اعتقاد به آن، در فهم آیه‌های دیگر ناتوان است و چنین می‌پندارد که گویا آیه‌های قرآن با یکدیگر در تعارض‌اند. کسی که «الی ربها ناظرة» [۵۳] را به معنای ظاهری‌اش گرفته است، در بیان آیه «لا تدرکه الابصار» [۵۴] متوقف خواهد شد. ▪ بر اثر همین ناآگاهی‌ها بود که افرادی در صدر اسلام مدعی وجود تناقض و اختلاف در قرآن شدند، غافل از آن‌که در قرآن کریم آیات متشابهی وجود دارد که باید به شیوه صحیح با آن‌ها مواجه شد. ⏪ ادامه دارد... 🍀🍀🍀 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#تحلیل_و_بررسی 47 #گفتگو #مقالات #تفسیر_قرآن #آسیبهای_فهم_قرآن #فهم_قرآن 🔅🔅🔅 ✅ آسیب‌های فهم قرآن
48 🔅🔅🔅 ✅ آسیب‌های فهم قرآن 📝 برخی آسیب‌ها 📁 ←←← دانش‌های دینی از دیگر دانش‌هایی که در فهم قرآن دخیل است، دانش‌های مربوط به دین‌شناسی است. این دانش‌ها بر دو دسته‌اند: نخست آنچه به ریشه‌ها و باورهای دینی می‌پردازد دو دیگر دانشی که در باب شناخت وظایف دین‌داران است. 📐 گرچه قرآن شامل بخش مهمی از معارف دینی است و کلیات وظایف را بیان کرده، ولی جامع همه مسائل نیست؛ به این معنا که معمولا در تفصیل احکام، سخنی نگفته و آن را به عهده پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گذارده است. بنابراین، مراجعه کننده به قرآن باید از دانش‌هایی که در زمینه‌های یاد شده با کمک بیانات پیامبر و جانشینان او (علیهم‌السّلام) فراهم آمده است و با دلیل‌های عقلی قطعی مبرهن شده، برخودار گردد. ◾ دانشی که عهده‌دار بحث از باورها و عقاید است «کلام» و دانشی که بیانگر فروع و وظایف است «فقه» و سایر پیش‌ نیازهای آن دانش‌هایی از قبیل اصول فقه، فقه‌الحدیث، رجال و درایه است. ناآگاهی از این قبیل دانش‌ها در واقع، از دست دادن زمینه‌های فهم بایسته بخشی از قرآن است (آیه‌هایی که در ارتباط با باورها یا احکام است.) ▪ مهم‌ترین آسیبی که از این ناحیه، فهم قرآن را تهدید می‌کند تطبیق و تحمیل داده‌های کلامی و فقهی بر قرآن است. نمونه‌های آن را می‌توان در تفسیرهای مذاهب منحرف مشاهده کرد. ⏪ ادامه دارد... 🍀🍀🍀 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. @rahighemakhtoom
49 🔅🔅🔅 ✅ آسیب‌های فهم قرآن 📝 برخی آسیب‌ها 📁 ←←← دانش‌های تجربی قرآن کتاب دانش‌های تجربی نیست، بلکه برای هدایت مردم است و هرچه در این مسیر مفید بوده در آن طرح شده است. در این میان، به تناسب، به برخی پدیده‌های جهان آفرینش نیز اشاره شده است، گرچه در زمان نزول، سطح علمی مردم چنان نبوده که نکته‌های علمی قرآن را به خوبی دریابند. اما بعدها با رشد علوم، برخی از ابعاد اعجاز علمی قرآن آشکار شده و برخی در صدد برآمده‌اند تا آیه‌های قرآن را با داده‌های علوم گوناگون تطبیق دهند، گرچه معمولا دچار زیاده‌روی شده و از مرز تفسیر خارج گردیده‌اند. ▪ در زمان‌های گذشته برخی از مفسران آیات مربوط به آسمان‌های هفت‌گانه را بر افلاک نه‌گانه هیئت ‌بطلیموسی تطبیق داده بودند، اما با گذشت زمان و ابطال آن، نادرستی این فرضیه روشن شد و اساس آن فرو ریخت. [۵۵] [۵۶] بنابراین، آگاهی از دانش‌های تجربی گرچه به فهم بخشی از قرآن، که درباره پدیده‌های طبیعی است، کمک می‌کند، اما باید جانب احتیاط را نگه داشت و در تطبیق آیه‌ها بر داده‌های علوم تجربی، دقت لازم را به کار بست تا مطلبی بر قرآن تحمیل نشود. ⏪ ادامه دارد... 🍀🍀🍀 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اثبات دقیق و موجز آیت‌الله جوادی‌آملی درباره شبهه وهابیت و دادن نسبت شرک به شیعیان، درخصوص توسل به اهلبیت علیهم‌السلام. @rahighemakhtoom
نساء 38.mp3
6.65M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل ها را می توانید گوش کنید. 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. ☑️ ثواب استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مقدس امام صادق علیه السلام @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 2- برش 193 پیام های حضرت به همایش ها و کنگره های گوناگون علمی دینی فرهنگی و سیاسی شامل ناب ترین معارف دینی ☘☘☘ 📈 برش هایی از پيام به مناسبت بزرگداشت يكصدمين سال تولد علامه طباطبائي(ره) ✅ اصل يكم. قرآن كريم كتاب تدويني اسماي حسناي خداست؛ چه اينكه نظام آفرينش كتاب تكويني اسماي زيباي او است. آنچه در پايان بسياري از آيات قرآنِ حكيم ياد شده است، به منزله تبيين و تعليل محتواي آنها است. همان طوري كه مفاتيح غَيبِ عيني نزد خداست و تقرّب به او سهمي در افاضه الهي نسبت به واگذاري بخشي از آن كليدها دارد، مفاتيح غَيْبِ علمي نيز پيش خداست و توجّه به او تأثيري در افازه ربوبي نسبت به اعطاي بخشي از آن كليدها خواهد داشت. 📁 مهم ترين عامل تقرّب به سوي خداوند تقواست كه ثمره امتثال دستورهاي الهي است؛ (يا أيّها النّاس اعبدوا ربّكم الّذي خلقكم و الّذين من قبلكم لعلّكم تتّقون).[ سوره بقره، آيه 21.]اساسي ترين شرطِ صلاحيّتِ شاگردي خداوندپرهيزكاري است؛ (واتّقوا الله و يعلّمكم الله والله بكلّ شي ء عليم).[ سوره بقره، آيه 282.]متعلّمي كه فيض اسماي خدا را در قلمرو عَين تلقي كرد، فوز آنها را در منطقه علم فرامي گيرد و جامع بين علم و معلوم مي شود. 📁 محور اصلي تعليم الهي همانا حقايق اسماي حسنا است كه به منظور تعيينِ خليفه و استحقاق كرامت و شأنيّت مَسجود فرشتگان شدن است؛ (وعلّم آدم الاسماء كلّها)،[ سوره بقره، آيه 31.]زيرا گرچه خداوند به هر چيزي عالم است و گاهي برخي از فروع جزئي را ياد گروهي خاص مي دهد؛ مانند (... و ما عَلَّمتم من الجوارح مكلّبين تُعلّمونهنّ ممّا عَلَّمكم الله)،[ سوره مائده، آيه 4.]ليكن مدار اصيل تعليم الهي نسبت به اتقيا، همان اسماي حسنا است كه مصداق كامل تعليم است و در اثر بي نيازي از ذكر، متعلق آن در آيه مزبور ياد نشد. 📁 بهترين ثمرِ شجرِ علم الاسماء همانا فرقان بين «بود و نبود» در حكمت نظري و «بايد و نبايد» در حكمت عملي و سرانجام بين «بود و نمود» در عرفان است كه انسان با تقوا برپايه پرهيزكاري ويژه اش به آن نايل مي شود و به همان حدّ ،مصداق آيه (...اِنْ تتّقوا الله يجعَل لكم فرقاناً) [سوره انفال، آيه 29.]خواهد بود. 📁 چنين انسانِ متّقي كه توفيق فراگيري علم اسماي حسنا را به دست آورد و صاحب مقام فرقان بين حق و باطل، صدق و كذب، و حَسَن و قبيح شد،مقتدرانه مي تواند عهده دار سباحت در بحر وحي شود و بدون غرق غوّاصي كند و ره توشه او در اين غوص، ميزان ارزيابي صاحب نظران عقلي و معيار سنجش صاحب بصران قلبي گردد. و گر نه عقل جزئي كي تواند گشت بر قرآن محيط عنكبوتي كي تواند كرد سيمرغي شكار[ديوان حكيم سنايي.] 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
السلام علیک یا ابا الحسن يا علي بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثناء🌷 فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی که جز ولای تو ام نیست هیچ دست آویز 🔅 🔅 🔅 به نیابت از همه دوستان به پابوسی آستان مقدس امام رئوف علیه السلام مشرف شدم و نایب الزیاره و دعاگوی همه عزیزان بزرگوار هستم. سید خادم صفحه قرآنی رحیق @rahighemakhtoom
📌 و روزگار ما در رساندن سخن حق استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم. @rahighemakhtoom
.🌷 حقیقت حیات حیات، حقیقتى است که از ناچیزترین حرکت ارادى گرفته تا بر حقیقتى که داراى صدها بُعد متنوع است، شامل می‌گردد. یک سلول در بدن حیوانى کوچک‌تر از مورچه، داراى حیات است و هشتاد میلیارد سلول متشکل در مغز آدمى که با پانصد میلیون شبکۀ ارتباطى مشغول فعالیت هستند، به اضافۀ هزاران نوع و صنف پدیده‌ها و فعالیت‌هاى روانى نیز از مختصات حیات می‌باشند. 📜هر جاندارى که در مرتبه‌ای پایین‌تر از جاندار دیگر از نظر مختصات حیاتى قرار بگیرد، در حقیقت مختص یا جزئى از حیات جاندارِ بالاتر را فاقد می‌باشد. پس می‌توان گفت: جاندار پایین در برابر آنچه که جاندار بالا داراست، مُرده است، زیرا در برابر آن بُعدى که نصیب جاندار بالا است، مانند خاک مرده‌ای است که احساس و حرکتى ندارد. 📁بنابراین، اختلاف کمیت نیروها و استعدادهاى حیاتى که در انسان وجود دارد، فاصلۀ او را از سایر حیوانات به اندازۀ فاصلۀ زنده و مرده دور می‌سازد. 📜 همین فاصله میان افراد انسانى نیز وجود دارد. آیا فاصلۀ انسان زنده‌ای که از حیات بهره‌ای جز اشباع غرایز جسمانى ندارد و در قالب تنگِ: جز ذَکَر نِى دین او نِى ذکر او سوى اسفل بُرد او را فکر او خود را یکى از زندگان می‌پندارد، با آن انسان رشدیافته‌ای که همۀ استعدادها و ابعاد خود را به فعلیت رسانیده و سر تا پاى وجودش آگاهى و حرکت به سوى امتیازات انسانى است، فاصلۀ مرگ و زندگى نیست؟ در آن هنگام که مولوى می‌گوید: «هرکه او آگاه‌تر باجان‌تر است» شعر نمی‌گوید، بلکه واقعیت حیات انسانى را در فوق زیست‌شناسى‌هاى حرفه‌ای توضیح می‌دهد. 📜وقتى که انسان‌شناسان ژرف‌نگر می‌گویند: هر گامی که انسان در راه گردیدن‌های تکاملى برمی‌دارد، چهرۀ دیگرى از حیات را درمی‌یابد، شوخى نمی‌کنند. بلکه کسانى شوخى می‌کنند که حیات را در تنفس و حرکت جبرى و تمایلات خودخواهانه منحصر می‌نمایند. 📚جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج‌البلاغه، ج ۳، ص ۱۱۷ و ۱۱۸، چاپ قدیم (۲۷ جلدی) @rahighemakhtoom
✅برداشت از آیات ۶ تا ۷ 🔅 «مرحله » 📜هدایت تنها در دست خدا است. زیرا او علم مطلق است، جهل در او راه ندارد و لذا مطلقاً او است که همه چیز و همه کس را هدایت می کند و هدایت کامل به دست او است. 📜 راه راست آن راهی است که هیچ اشتباهی در آن وجود نداشته باشد و قطعاً و یقیناً انسان را به کمالات روحی برساند آن چنانکه خدای تعالی پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و ائمّه اطهار علیهم السلام را هدایت فرموده و به آنها این نعمت را ارزانی داشته ولی گمراهان، معصیت کاران و منحرفان که مبغوض خدا هستند از هدایت الهی برخوردار نبودند و ما هم طالب آن نیستیم که خدای تعالی راه انحرافی آنها را پیش پای ما بگذارد لذا از خدا می خواهیم که ما را به آن طرف راهنمایی نفرماید و ما را به حال خودمان وانگذارند. @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۶ تا ۷ ✅«عدم يقظه-خواب » 🔰یک عده بخاطر توجّه نکردن به راهنمائی‏ های خدای تعالی، مواعظ انبیاء و اولیاء علیهم ‏السلام و ورزیدن به هدایت، خوابشان به مرگشان منتهی شده و پروردگار، آنها را این گونه معرفی می‏ کند که چه آنها را و تبلیغ کنی و چه آنها را بترسانی و چه نترسانی فرقی نمی‏ کند، دل آنها مُهر خورده و جلوی چشم و گوش شان را پرده گرفته و روز که از این مرگ روحی برخیزند عذاب بزرگی در انتظار آنها است و لذا همه باید از عاقبت ‏ هایشان بترسند و نگذارند غفلتشان به بدبختی‏ شان منتهی گردد... 🌷🌷🌷 🔰در رساندن سخن حق پای بندی و استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم. @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@rahighemakhtoom 📌 مرصاد=کمینگاه 📜 در قرآن كریم روش كسانی كه انبیا را به شهادت رساندند، مبلغان الهی را در كنار انبیا كشتند نام می ‌برند؛ آنها كسانی‌اند كه ﴿یقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ حَقِّ وَ یقْتُلُونَ الَّذینَ یأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النّاسِ﴾.[1] مبلغان الهی و مروجان شریعت كه راهیان راه انبیا هستند، محكوم به قتل كسانی ‌اند كه جز خود چیزی را نمی ‌بینند. اینها كه خود محورند و «یحُومُ حَوْمَ‏ نَفْسِهِ‏»،[2] اینها خیال می ‌كنند انسان از گهواره شروع می ‌شود و به گور ختم می ‌شود و بعد از مرگ خبری نیست و انسان كه می ‌میرد می ‌پوسد نه از پوست به در می ‌آید و هیچ كسی مدیر عامل این عالم نیست و بر اساس ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْیوْمَ مَنِ اسْتَعْلی﴾[3] عمل می ‌كنند. فرعون و امثال فرعون روی این سیاست حركت می‌ كردند كه ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْیوْمَ مَنِ اسْتَعْلی﴾ هر كسی استكبار بیشتری داشت او برنده است او پیروز است، هر مستكبری پیروز است، هر «مستعلی» پیروز است، هر كسی كه برتری می ‌طلبد پیروز است ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْیوْمَ مَنِ اسْتَعْلی﴾، این شعار رسمی فراعنه بود. انبیا كه آمدند این شعار را عوض كردند، فرمودند: ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكّی﴾؛[4] كسی پیروز است كه خود را منزه نگه بدارد، ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكّاها﴾؛[5] كسی رستگار است كه خود را تطهیر كند. این دو شعار محصول دو بینش است، آن كه بینش او بینش افقی است می ‌گوید بشر از گهواره شروع می ‌كند و به گور ختم می‌ شود، نه قبل از گهواره خبری بود و نه بعد از گور خبری هست که شعارش ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْیوْمَ مَنِ اسْتَعْلی﴾ است، مستعلی همان مستكبر است. امروز می ‌گویند «﴿قَدْ أَفْلَحَ الْیوْمَ مَنِ﴾ استكبر»، دیروز می ‌گفتند ﴿قَدْ أَفْلَحَ الْیوْمَ مَنِ اسْتَعْلی﴾ لفظ فرق می ‌كند گرچه معنا یكی است؛ ولی اگر كسی افقی و عمودی هر دو را در نظر داشته باشد، هم سیر دنیایی بشر را كه از گهواره تا گور است و هم سیر عمودی بشر را كه او را چه كسی آفرید؟ برای چه آفرید؟ قبل از این عالم چه خبری بود؟ بعد از این عالم چه خبری است؟ و مرگ از پوست به در آمدن است نه پوسیدن، قهراً شعارش ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكّیٰ﴾ است، ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكّاهٰا﴾ است و مانند آن. پس این دو شعار مختلف محصول آن دو جهان بینی مختلف است. 📜 كسی كه بینش او بینش الهی است هیچ اضطرابی ندارد، گرچه از نظر عاطفه انسان متأثر است اشك می ‌ریزد و غمگین می‌ شود، ولی از نظر عاقله هیچ نگرانی نیست؛ زیرا چیزی را از دست نداد! در قرآن كریم فرمود نه آنها كه در این راه شربت شهادت نوشیدند از بین رفتند بلكه هجرت كردند، نه آنها كه تخریب كردند و دست به كشتن و كشتار زدند پیروزند ﴿إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ﴾؛[6] فرمود نیروهای ما در كمین اینهاست، الآن اینها در دست مایند! یك وقت است كه همه اینها را جمع می ‌كنیم ﴿فَأَخَذْناهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْناهُمْ فِی الْیمِّ﴾[7] می‌ ریزیم در دریا، این‌‌چنین نیست كه اینها از دست ما رها شده باشند ﴿وَ لا یحْسَبَنَّ الَّذینَ كَفَرُوا سَبَقُوا﴾؛[8] فرمود هرگز اینها فكر نكنند كه جلو افتادند ما به اینها مهلت می ‌دهیم و میدان می‌دهیم تا در كمینگاه اینها را بگیریم، هم ﴿إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصٰادِ﴾ حق است خدا در كمین است، هم اعلان عمومی كرد فرمود مبادا اینها خیال بكنند كه سابق ‌اند و ما مسبوق ﴿وَ مَا نَحْنُ بِمَسْبُوقینَ﴾؛[9] ما در هیچ امری مسبوق و عقب افتاده نیستیم كه دیگری سابق باشد و جلو بزند؛ فرمان، دین، حكم و امر ما را عقب بزند خودش جلو بیفتد. پس ﴿وَ لا یحْسَبَنَّ الَّذینَ كَفَرُوا سَبَقُوا﴾ اینها خیال نكنند جلو افتادند بعد هم فرمود: ﴿وَ مَا نَحْنُ بِمَسْبُوقینَ﴾ نه ما مسبوقیم نه اینها سابق ‌اند، بلكه ﴿إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصٰادِ﴾. اینها خیال می‌ كنند كه پیروزند یك، و خیال می‌كنند كسی كه شهید شد جایی كه تخریب شد آن آثار از بین رفته است این دو، آن آثار با جلال و شكوه بهتر و بیشتری ساخته می‌ شود این یك، و كسانی كه در این صحنه ‌ها شربت شهادت نوشیدند اینها هجرت كردند از یك تنگنا و محبسی به در آمدند و به عالم وسیع و فصیحی سفر كرده‌اند این دو. [1]. سوره آل عمران، آیه21. [2]. معانی الاخبار، ص104؛ «...الظَّالِمُ یحُومُ حَوْمَ‏ نَفْسِهِ‏ وَ الْمُقْتَصِدُ یحُومُ حَوْمَ قَلْبِهِ وَ السَّابِقُ یحُومُ حَوْمَ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ». [3]. سوره طه، آیه64. [4]. سوره اعلی، آیه14. [5]. سوره شمس، آیه10. [6]. سوره فجر، آیه14. [7]. سوره قصص، آیه40. [8]. سوره انفال، آیه59. [9]. سوره واقعه، آیه60. 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1384/12/14 🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa ☘☘☘
@rahighemakhtoom 📌 باطن اعمال 📜 هر عبادتی سرّی دارد. نه تنها عبادات اسراری دارند، بلکه هر چه در عالم دنیاست باطنی دارد، چون عالم دنیا تنزل یافتهٴ عالم های بالاتر از خودش هست. هر چه در جهان دنیاست نمونهٴ آنچه که در عالم معناست خواهد بود. احکام و قوانین الهی هم که در عالم دنیا به صورت دین و دستورات عبادی ظهور کرده اند اسرار و باطن هایی دارند. 📜 هر عملی که در جهان طبیعت است باطنی دارد که آن را سرّ آن عمل می گویند. نماز هم یک باطنی دارد که باطن نماز را سرّ نماز می نامند، به عنوان نمونه القاب و اوصافی هم که برای ائمه (علیهم السلام) هست گفته اند اسراری دارد، اینها غیر از آن معانی ظاهری باطن هایی دارند. 📜آنچه که در تعبیرات به عنوان الفاظ عبادات آمده است، اینها را به اندازهٴ فکر ما با ما سخن گفتند، این طور نیست که اسرار و حقیقت نماز همین باشد که ما می خوانیم؛ پشت پردهٴ این الفاظ و معانی و مفاهیم حقیقتی است، به اندازهٴ فکر ما با ما سخن گفته اند، اگر فکرمان را توسعه دادیم از پشت پرده آن مطالب را هم کم و بیش می فهمیم. این طور نیست که حقیقت نماز و باطن نماز همین باشد که آمده و لا غیر. 📜مرحوم کلینی (رضوان الله علیه) نقل کرده است که رسول خدا فرمود ما موظفیم با مردم به اندازهٴ فکر مردم سخن بگوییم؛ یعنی حرف می زنیم ولی هر کس به اندازهٴ فکر خود می فهمد «إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِیاءِ‏» یعنی ما سلسلهٴ انبیا «أُمِرْنَا» ماموریت یافته ایم که «أَنْ‏ نُكَلِّمَ‏ النَّاسَ‏ عَلَى‏ قَدْرِ عُقُولِهِمْ»[1] با مردم جز به اندازهٴ فکر آنها سخن نگوییم. باز مرحوم کلینی رضوان الله علیه نقل کرد که رسول خدا علیه آلاف التحیة و الثناء در تمام مدت عمر به اندازهٴ کُنه «فی عقل» خود با کسی سخن نگفت «مَا كَلَّمَ‏ رَسُولُ‏ اللَّهِ‏ ص الْعِبَادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ»؛[2] یعنی در هیچ وقت حضرت به اندازهٴ عمق عقل خود با کسی حرف نزد! به اندازهٴ فکر مردم با مردم سخن گفت، پس این دستوراتی که به ما داد ه اند این طور نیست که آنچه ما می فهمیم کُنه این عبادات باشد یا آنچه ما درک می کنیم تمام اسرار این عبادات باشد، بلکه آنچه ما می فهمیم قشری از عبادات است و پرده هایی از این عبادات است. اگر خواستید پشت پرده را کنار بزنید دو راه دارد یا راه درس و بحث یا راه تحصیل راه مدرسه راه کتاب خواندن و کتاب نوشتن، یا راه تهذیب نفس تلاش و کوشش برای تطهیر درون و تزکیهٴ باطن. [1] . الکافی(ط ـ الاسلامیه)، ج1، ص23. [2] . الکافی(ط ـ الاسلامیه)، ج1، ص23. 📚 سخنرانی ماه مبارک رمضان ـ جلسه 5 تاریخ: 1363 🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa ☘☘☘