eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
791 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 💢 نگاشت 20:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 6 سوره عبس فَأَنْتَ‌ لَهُ‌ تَصَدَّى‌ پس تو به او مى‌پردازى 🔅🔅🔅 ۱ - کسانى که خود رااز پند و اندرزهاى الهى بى نیاز مى پندارند، شایسته بذل توجّه کامل از سوى ارشادگران و مبلّغان نیستند. (فأنت له تصدّى) 🔘 متصدى کسى است که با کشیدن سر و سینه خود به بالا، در صدد دیدن چیزى برآید (لسان العرب). این تعبیر حاکى از معطوف داشتن تمام توجّه و عنایت، به سوى همنشین خود است. ۲ - فرد خشمگین از حضور ابن ام مکتوم در مجلس پیامبر(ص)، تمام توجّه خود را معطوف کسى ساخته بود که خود را از فراگیرى آموزه هاى آن مجلس بى نیاز مى دانست. (أمّا من استغنى . فأنت له تصدّى) ۳ - بذل توجّه کامل به ارشاد کسانى که نیازى به تعالیم الهى در خود احساس نمى کنند، روشى ناپسند و مذموم است. (أمّا من استغنى . فأنت له تصدّى) 🔘 آغاز سخن با ضمیر «أنت» و نیز تقدیم «له» بر «عنه» در جمله هاى «أنت له تصدّى» و «أنت عنه تلهّى» - در آیات بعد - ارشاد کننده را به جهت برخوردش با هر دو نوع مخاطب، نکوهش کرده است. ۴ - حضور پیامبر(ص)، مانع اظهار نظر مسلمانان و پرداختن آنان به ارشاد دیگران نبود. (أمّا من استغنى . فأنت له تصدّى) برداشت بالا، با توجّه به شأن نزول و سیاق آیات استفاده شده است. ۵ - عثمان بن عفان، از حاضران مجلس پیامبر(ص) در ماجراى ابن ام مکتوم و ارشاد کننده کافران مکه در عصر بعثت * (أمّا من استغنى . فأنت له تصدّى) 🔘 در شأن نزول آیه شریفه از تفسیر قمى نقل شده که فرد مورد نظر از ضمیر خطاب در «أنت له تصدّى»، عثمان بوده است. او در صدد مسلمان ساختن حاضران مجلس - که از چهره هاى برجسته قریش بودند - برآمده بود. ۶ - علاقه شدید برخى از مسلمانان عصر بعثت، به ارشاد کافران سرشناس مکه و مسلمان ساختن آنان (فأنت له تصدّى) 🔘 براساس شأن نزول این آیات، افراد معروفى از قریش (نظیر ابوجهل) در مجلسى که ابن ام مکتوم وارد شد، حضور داشتند و تعبیر «من استغنى» در مورد آنان نازل شده است. ◽️👈 ادامه دارد.... ☘️☘️☘️ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 💢 نگاشت 21:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 7 سوره عبس وَ مَا عَلَيْکَ‌ أَلاَّ يَزَّکَّى‌ و اگر هم پاك نشود، گناهى بر تو نيست. 🔅🔅🔅 ۱ - مسلمانان براى تزکیه کسانى که خود را از تعالیم الهى بى نیاز مى پندارند، هیچ تکلیف و مسؤولیتى ندارند. (و ما علیک ألاّ یزّکّى) 🔘 بى توجّهى شخص کافر به تزکیه خویش، براى تو مسؤولیت آفرین نیست که هدایت او را بر پذیرش مؤمن مقدم مى دارى!. ۲ - کسانى که شایستگى ارشاد دیگران را ندارند، مسؤول ناپاکى آنان نیز نیستند.* (و ما علیک ألاّ یزّکّى) 🔘 اگر خود را در برابر ناپاکى کافران مسؤول مى دانى خطاکرده اى; زیرا همین برخوردى که با آن نابینا داشتى، نشان مى دهد که نمى توانى عهده دارِ مقام ارشاد دیگران باشى و این تکلیف از تو برنمى آید. ۳ - اعتراض کننده به حضور ابن ام مکتوم در مجلس پیامبر(ص)، شایستگى لازم را براى ارشاد و هدایت دیگران نداشت.* (و ما علیک ألاّ یزّکّى) 🔘 سرزنش فردى که در مجلس پیامبر(ص) به ارشاد کافران پرداخته بود و حضور ابن ام مکتوم را در آن مجلس مانع کار خود مى دید، از دو جهت بوده است; ۱- ترش رویى براى حضور مسلمانى که ممکن است براى تزکیه شدن یا شنیدن تذکرات پیامبر(ص)، خود را به مجلس آن حضرت رسانده بود; ۲- پرداختن به کارى که در شأن او نبوده و شایستگى آن را نداشته است. ۴ - وظیفه تزکیه و پاکسازى دیگران از آلودگى هاى معنوى، تکلیفى سنگین و نیازمند برخوردارى از کمالاتى ویژه است. (و ما علیک ألاّ یزّکّى) 🔘 نفى تکلیف از مخاطب، در مورد تزکیه کافرانى که در مجلس پیامبر(ص) حضور داشتند، بیانگر آن است که وى در مقامى نبود که این تکلیف از او ساخته باشد و خداوند، از چنین افرادى انجام دادن آن را نخواسته است. ۵ - معارف و تعالیم دین، مایه پاکى انسان از پلیدى ها است. (و ما علیک ألاّ یزّکّى) ۶ - بى نیاز دیدن خویش از تعالیم دین، مصداق بارز ناپاکى و محرومیت از تزکیه است. (أمّا من استغنى ... و ما علیک ألاّ یزّکّى) ۷ - استقبال مردم از مجالس وعظ و ارشاد، زمینه ساز تکلیف مبلغان به پذیرش آنان و روى گردانى مردم از آن مجالس، مایه رفع تکلیف از ارشادگران است. (أن جاءه الأعمى ... لعلّه یزّکّى ... من استغنى ... و ما علیک ألاّ یزّکّى) ۸ - ثروتمندان، در خطر محرومیت از تزکیه و تصفیه باطن* (أمّا من استغنى ... ألاّ یزّکّى) برداشت یاد شده براساس احتمالى است که در معناى «استغنى» داده شده که مراد غنى و ثروتمند بودن است. ◽️👈 ادامه دارد.... ☘️☘️☘️ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌 دعوت انبیاء 🔹 آرزوی انبیا این است كه امت شوند، جامعه مصون از شوند. اما مسئله دعوتی كه طبق چهار ـ پنج طایفه آیات گذشت كه اینها ﴿یدْعُوا إِلی‏ دارِ السَّلامِ﴾؛[1] عده‌ ای كه ‌اند در اثر دعوت انبیا به راه می ‌آیند، عده‌ ای كه هستند در اثر دعوت انبیا ترقّی می ‌كنند، سرعت پیدا می‌كنند نه عجله؛ عجله یعنی قبل از وقت انسان خودش را حاضر كند، این درست نیست؛ سرعت این است كه وقتی زمان فرا رسید راه درست شد، انسان دیگر كوتاهی نكند، هم ﴿سارِعُوا﴾[2] است، هم ﴿فَاسْتَبَقُوا﴾[3] است، پرهیز از عجله كه «وَ الْعَجَلَةُ مِنَ الشَّیطَانِ»[4] است؛ یعنی قبل از وقت، مثل اینكه قبل از وقت كسی نماز بخواند. فرق عجله و سرعت در چند چیز است: یكی اینكه عجله برای قبل از وقت است، چیزی كه وقت آن نرسید آدم چرا شتاب كند، سرعت برای این است كه چیزی كه وقت آن رسیده، نوبت آن هست، آدم چرا كُندی كند، تنبلی كند! از باده مغز تر كن و آن یار نغز جو ٭٭٭ تا سر رود به سر رو و تا پا به پا بپو[5] تا نفس می ‌كشید درس و بحث! این معنای سرعت است كه فرمود ﴿سارِعُوا﴾؛ اما عجله این است كه انسان قبل از اذان ظهر نماز ظهر را بخواند; ولی اگر وقت داخل شد آن ‌گاه طبق قرینه خاصی كه داریم گفتند: «عَجِّلُوا بِالصَّلاةِ قَبْلَ الْفَوْتِ»[6] یعنی نگذارید وقت بگذرد، نگذارید اول وقت بگذرد، یا نگذارید وقت فضیلت بگذرد، یا نگذارید وقت إجزا بگذرد كه سه مرحله از این «عجّلوا» به دست می‌آید. بنابراین آنها كه در راه هستند دعوت انبیا اینها را می ‌كند، یك؛ به بالاتر می‌ رسند، دو؛ آنها كه بیراهه هستند آنها را به راه دعوت می ‌كند دفعاً و رفعاً؛ دعوت این، اثر مثبت را دارد؛ لذا هم درست است و هم درست است و مانند آن. [1]. سوره یونس، آیه25. [2]. سوره آل عمران، آیه133. [3]. سوره بقره، آیه148. [4]. المحاسن، ج1، ص215. [5]. دیوان ملا هادی سبزواری، غزل150. [6]. الموضوعات(للصغانی)، ج1، ص37. 📚 سوره مبارکه صافات ـ جلسه 17 تاریخ: 1394/02/01 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(53) 🔆🔆🔆 ⏪23- برای رسیدن به هدف از باورهای مشترک شروع کنیم قلْ یا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَینَنَا وَبَینَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَیئًا وَلَا یتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ«آل عمران/64» بگو: «ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر را -غیر از خدای یگانه- به خدایی نپذیرد.» هرگاه (از این دعوت،) سرباز زنند، بگویید: «گواه باشید که ما مسلمانیم!» ☑️يكى از مراحل تبليغ، دعوت به مشتركات است. «كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ» ☑️در تبليغ و دعوت ديگران، بايد ابتدا به عقايد حقّه و مقدّسات مشترك، احترام گذارد. «كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ» ☑️انديشه‌ى آزاد و شخصيّت مستقل، شعار قرآن است. «لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً» 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۶۳ ـ ۶۲ 📌 الی نباید به فکر های گذشتگان که روی به آن عمل کرده اند باشد. او نباید به دلایل و گفتار بی توجّه باشد. او باید بداند اگر از سرپیچی کند، کسی به فریاد او نمی رسد و خدای تعالی او را مورد مؤخذه قرار می دهد. 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
سوره نمل آیه ۱۸ : حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَهٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُون تا به سرزمین مورچگان رسیدند، مورچه ‏ای گفت: ای مورچگان! به لانه‏ های خود بروید تا سلیمان و لشکرش شما را نشکنند در حالی که نمی ‏فهمند! 🔅🔅🔅 ▫ امروزه میدانیم، اسکلت خارجی بدن مورچه ها از ماده ای بنام “کیتین”ساخته شده است، که به سیلیکونِ شیشه بسیار شبیه است و کریستال های کربنات کلسیم نیز در آن یافت می شود؛ درنتیجه باعث می شود که بدن مورچه ها در برابر فشار خرد شده و درست مانند شیشه، شکسته شود. ▫ ویژگی های این ماده برای اولین بار توسط براکونوت در سال ۱۸۱۱ تشریح شد و این در حالیست که، بیش از ۱۴ قرن پیش خداوند با به کار بردن فعلِ “شکستن” (لا یحطمنکم)، به جنس بلورین مورچه اشاره میکند !!! 🍀 به راستی قرآن معجزه الهی نمیتواند باشد؟؟ 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
47 🔅🔅🔅 💢مثَل گردباد آتشبار 4 (اءَیَوَدُّ اءَحَدُکُمْ اءَن تَکُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِّن نَّخِیلٍ وَاءَعْنَابٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الاْنْهَرُ لَهُ فِیهَا مِن کُلِّ الثَّمَرَا تِ وَاءَصَابَهُ ا لْکِبَرُ وَلَهُ ذُرِّیَّةٌ ضُعَفَآءُ فَاءَصَابَهَآ إِعْصَارٌ فِیهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ کَذَا لِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الاْیاَتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ) . (بقره / 266.) ((آیا کسی از شما دوست دارد که باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد که از زیر درختان آن ، نهرها در جریان باشند و برای او در آن (باغ ) از هر گونه میوه ای وجود داشته باشد درحالی که به سن پیری رسیده و فرزندانی (کوچک و) ضعیف دارد (در این هنگام ) گردبادی (کوبنده ) که در آن آتش (سوزانی ) است به آن برخورد کند و شعله ور گردد و بسوزد ! (این گونه است حال کسانی که انفاقهای خود را با ریا و منّت و آزار باطل می کنند) این چنین خداوند آیات خود را برای شما آشکار می سازد ؛ شاید بیندیشید (و با اندیشه ، راه حق را بیابید) )) . 🔅🔅🔅 📝 نکته ها : 1- تاءثیر اعمال نیک در نسلها ((از جمله (وَاَصابَهُ الْکِبَرُ وَلَهُ ذُرِیَّةٌ ضُعَفاءُ) ؛ ((صاحب آن باغ پیر و سالخورده باشد و فرزندانی کوچک و ناتوان داشته باشد)) چنین استفاده می شود که انفاق و بخشش در راه خدا و کمک به نیازمندان همچون باغ خرمی است که هم خود انسان از ثمرات آن بهره مند می شود و هم فرزندان او ، درحالی که ریاکاری و منّت و آزار ، هم سبب محرومیّت خود او می شود و هم نسلهای آینده که باید از ثمرات و برکات اعمال نیک او بهره مند گردند ، محروم خواهند شد ، و این خود دلیل بر آن است که نسلهای آینده در نتایج اعمال نیک نسلهای گذشته سهیم هستند ، از نظر اجتماعی نیز چنین است ، زیرا محبوبیت و اعتمادی که پدران بر اثر کار نیک در افکار عمومی پیدا می کنند ، سرمایه بزرگی برای فرزندان آنها خواهد بود)) . 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
-7 💢اصول كلي شناخت قرآن 📋 آیا قلب همان روح است؟ 7. خداي سبحان، ادراك معارف اين كتاب عظيم الهي را مخصوص كساني دانست كه داراي قلب اند و آن را مركز علم حقيقي مي داند و گروهي كه قلب خود را از دست داده اند يا آن را بيمار كرده اند، از فهم اسرار قرآني محروم اند. منظور از قلب در تعبيرهاي عربي يا عنوان دل در تعبيرهاي فارسي، همان روح مجرّد و لطيف الهي است كه خداوند به انسانها مرحمت نموده و استعداد دريافت هرگونه كمالي را داراست و تعلق به دنيا و هرگونه تبه كاري او را از اوج كمال يا لياقتِ تكامل اسقاط مي كند و پرده‌ي ضخيمي جلوي آن مي آويزاند كه حقايق را نبيند و فقط به خاطرات نفساني و آرمان هاي شيطاني كه از قواي دروني يا وسوسه هاي شيطان سر بر مي آورند، مي نگرد و به تحقّق بخشيدن آنها مي كوشد. چون انديشه و علم، يك وجود مجرد است، نيل به آن، نه در اختيار مغز مادّي است و نه در عهده‌ي قلب مادّي كه در تمام حيوانها وجود دارد؛ بلكه مخصوص روح مجرّد انساني است كه دستگاه مادّي مغز و مانند آن كارهاي فيزيكي و مقدمات مادّي آن را به عهده دارند و وجود متافيزيكي آن فقط به عهده‌ي روح مجرّد است. گرچه بحث تفصيلي تجرّد روح و اينكه قلب كه در قرآن و حديث استعمال مي شود، همان روح مجرّد انساني است، به محل مناسب خود موكول مي شود... 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ملت فقیر سه اصل است که گرامی آن را عناصر محوری حساب کرد؛ یکی داشتن ها و های قَدَر و قدرتمند، یکی و ، و یکی های فعال برای و . فرمود: صدای چرخ ها را خدا می شنود، یعنی این است. وقتی ملتی جیبش خالی است، کیفش خالی است، می گوئیم ؛ گدا که بار علمی ندارد! اما که (گدا) نمی گوید، قرآن (فقیر) می گوید. یعنی ملتی که ستون فقراتش شکسته است و ویلچری است! ملتی که جیبش و کیفش خالی است، این ویلچری است؛ این نیست، به دنبال می گردید؟! ✅ سخنرانی شب تاسوعای حسینی _ قم ؛ ۱۳۹۶/۰۷/۰۷ 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#سرچشمه -7 #قرآن_شناسی #تفسیر 💢اصول كلي شناخت قرآن 📋 آیا قلب همان روح است؟ 7. خداي سبحان، ادراك م
-8 💢اصول كلي شناخت قرآن 📋 آیا قلب همان روح است؟ برخي از شواهدي كه دلالت مي كند بر اينكه منظور از قلب، همان روح مجرّد است، نقل مي شود. الف. قرآن بر قلب پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) نازل شده است: (نزل به الروح الأمين علي قلبك لتكون من المنذرين)[ سوره‌ي شعراء، آيات 193 ـ 194.]؛ يعني فرشته‌ي وحي كه از هر جهت، امين از تعدّي و دگرگون كردن است، قرآن را بر قلب تو (اي پيامبر) فرود آورد. شك نيست كه هم معارف و علم و اخبار غيبي كه قرآن حاوي آنهاست، مجرّد از طبيعت و مادّه اند و هم حضرت جبرئيل(عليه السلام) و ممكن نيست اين امورِ مجرّد از ماده و منزّهِ از تنگناي طبيعت بر قلب صنوبري يا بر مغز مادّي فرود آيند. گاهي در هنگام نزول بعضي از سوره ها هزاران فرشته آن را بدرقه نموده تا در جايگاه اصيل خود كه قلب مطهّر رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) است مستقر شود و هرگز نمي توان اين نزول را امر مادّي دانست و آن همه نازل شوندگان را مادّي پنداشت. پس، قلب كه محل تجلّي آن علوم و حاملان آن معارف است، يقيناً مجرد است. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
💢عمل به آزمون 🔹 یک مطلب در سوره مبارکه «حدید» هست که همان مطلب نورانی را وجود مبارک امیر مؤمنان(سلام الله علیه) در نهج البلاغه ثبت شده است[1] و آن این است که ﴿لِكَیلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ﴾؛[2] یعنی شما تلاش و کوشش خود را باید بکنید برابر آن راهی را که خدا به شما نشان داد. اگر این کوشش شما به جایی نرسید نگران نباشید، چون شما نمی‌دانید آینده این کار چیست! اگر چیزی از دستتان رفت نخورید، چون نمی ‌دانید آینده این کار چیست! اگر چیزی به دست آمد نباشید، چون نمی ‌دانید پایان این کار چیست! فرمود: اگر کاری انجام دادید که در آن بود، این فرح دارد؛ ﴿بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْیفْرَحُوا﴾[3] این درست است؛ امّا اگر یک مال، یک سمت، یک شغل، یک منصب، یک پست به دست آوردی، این را به ‌عنوان داشته باشید و برابر این هم کار بکنید؛ امّا مسرور باشید که اگر یک ‌وقت از دست شما رفت غمگین ‌تان بکند و در اثر اندوهگین شدن از کار بمانید این درست نیست. فرمود: ﴿لِكَیلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ﴾؛ آنچه را که داد شما مسرور نباشید، چون همه اینها است و آنچه را از شما گرفت اندوهگین نباشید، چون این یک است. انسان وقتی در کلاس آزمایش است در هر دو حال به وظیفه آزمون می‌ کند. مشکل ما در این ‌گونه از مسائل این است که خود را کارشناس می ‌دانیم، یک؛ به جای اینکه صراط‌ هستیم، دو؛ خیال می ‌کنیم راه را خود ما تعیین می ‌کنیم؛ لذا اگر پستی به ما دادند نهایت سرور و نشاط در آن است، به یکدیگر تبریک می ‌گوییم و خیال می ‌کنیم این یک فضیلت است. یک وقت که از ما گرفتند دیگر هر چه از دستمان بر می ‌آید یا از زبانمان بر می‌آید کوتاهی نمی ‌کنیم، در حالی که هر دو است! فرمود: ﴿لِكَیلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ﴾؛ آنگاه رضا و تاسّف ما مشرکانه می‌ شود و موحّدانه نیست. [1]. نهج البلاغه، حکمت439. [2]. سوره حدید، آیه23. [3]. سوره یونس، آیه58. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1389/02/01 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فضیلت علم 66.mp3
4.11M
(66) مرحوم آیت الله (رضوان الله علیه) 🌿🌿🌿 📼 فضیلت علم 1 🕑 زمان:33 دقیقه ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌سید نام آور بزرگان دین، عالمان راستین وارثان انبیایند. در ارث مادی که هنر نیست تا مورّث نمیرد وارث چیزی از مورّث ارث نمیبرد، در ارث علمی و معنوی که سید مرتضیٰ از نامآوران اینگونه از ورثه انبیا هستند تا وارث نمیرد ارثی از مورّث نمیبرند، در ارث مال شرط مرگ مورّث است، در ارث علم شرط مرگ وارث «مُوتُوا قَبْلَ‏ أَنْ تَمُوتُوا» تا انسان از هوس نمیرد، از بردگی این و آن نمیرد، از شهوت و غضب نمیرد، از وهم و خیال نمیرد، به وادی عقل نرسد، نمرده است و تا نمیرد وارث انبیا نیست، ارث معنوی شرط اصلی آن مرگ وارث است، ارث مادی شرط اولش مرگ مورّث. سید مرتضیٰ از آن نامآوران، اوحدی از بزرگانی هستند که «مُوتُوا قَبْلَ‏ أَنْ تَمُوتُوا»، «حَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا» و مانند آن را «از علم به عین آمد وز گوش به آغوش» عمل کرد و شد سید مرتضیٰ(صلوات الله علیه). آیت الله متن کامل پیام معظم له را می توانید در آدرس زیر مطالعه فرمایید/ http://javadi.esra.ir/-/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D9%86%DA%AF%D8%B1%D9%87-%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%D9%84%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%B6%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%AF%DB%8C 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۸۰ ـ ۷۷ 📌اهمیّت الی باید بداند که اگر به نفس اهمیّت نداد و آن را جدّی نگرفت، آنچنان دچار بدبختی می شود که خود را از دست می دهد و به کارهای و بلکه دور از دست می زند، از آنچه لذّت بخش و است روی می گرداند و در نتیجه مانند قوم به های دنیا و دچار می شود. 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom eitaa.com/rahighemakhtoom
توبه۷.mp3
10.75M
۷ 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑️ ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین.التماس دعا 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(54) 🔆🔆🔆 24- به توانایی ها و امکانات خویش تکیه کنیم مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَینَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا یبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیغِیظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا«فتح/29» محمد (ص) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود می‌بینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را می‌طلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانه‌های خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و بقدری نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وامی‌دارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد (ولی) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمی داده است. 🍀🍀🍀 🔲 انعطاف ناپذیرى در برابر جبهه کفر و مهربانى با مؤمنان، ویژگى مهم همگامان و اصحاب پیامبراسلام(ص) (و الذین معه أشدّاء على الکفّار رحماء بینهم) 🔲 خداوند، خواهان صلابت و استحکام جامعه اسلامى در قبال کافران و جامعه کفر (و الذین معه أشدّاء على الکفّار) لحن آیه شریفه بیان ارزش هاى واقعى مؤمنان و همگامان پیامبر(ص) است و در حقیقت اخبارى است که انشاى مؤکد را مى رساند. 🔲 هر گونه سازش با خط کفر، بیگانه با خط و راه پیامبراسلام(ص) (محمّد ... و الذین معه أشدّاء على الکفّار) با استفاده از مفهوم آیه، برداشت بالا به دست مى آید. 🔲 صلابت و استقلال امت اسلامى، در پرتو نفوذناپذیرى در برابر کافران و انعطاف پذیرى در برابر اهل ایمان و برخوردارى از روح عبودیت* (أشدّاء ... رحماء ... تریهم رکّعًا سجّدًا ... کزرع أخرج شطه) 🔲 رشدى پايدار است كه طبيعى، مستقل و تدريجى باشد. 🔲 رشد كمى و كيفى مسلمانان، كفّار را عصبانى مى‌كند. أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ‌ . 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 💢 نگاشت 22:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 8و9 سوره عبس وَ أَمَّا مَنْ‌ جَاءَکَ‌ يَسْعَى‌(8) ۱ - ابن ام مکتوم، با آن که از دیدن عاجز بود، براى رساندن خویش به مجلس وعظ و ارشاد پیامبر(ص)، راه را با شتاب مى پیمود. (من جاءک یسعى) ۲ - ابن ام مکتوم، پس از ورود به مجلس پیامبر(ص)، در کنار مسلمانى قرار گرفت که در حال ارشاد و سخن گفتن با دیگرى بود. (أمّا من استغنى . فأنت له تصدّى ... و أمّا من جاءک یسعى) تعبیر «جاءک» بیانگر آن است که ابن ام مکتوم در مجلس پیامبر(ص)، نزد همان شخصى جا گرفته بود که با اخم و قهر، ناخرسندى خود را ابراز داشت. ۳ - معارف دین، سزاوار جستجو و تلاش در راه فراگیرى آن از محضر عالمان (من جاءک یسعى) ۴ - درک محضر استاد و تلاش براى حضور در مجلس او، از وظایف دانش اندوزان (جاءک یسعى) 🔅🔅🔅 وَ هُوَ يَخْشَى‌(9) ۱ - ابن ام مکتوم مسلمانى خداترس بود و خطر محرومیت از تزکیه او را نگران ساخته بود. (و هو یخشى) ۲ - خداترسى و حالت خشیت، برانگیزاننده ابن ام مکتوم براى حضور در مجلس پیامبر(ص) بود. (و أمّا من جاءک یسعى . و هو یخشى) ۳ - افراد خداترس و نگران از ناکامى در تزکیه و درست کارى، سزاوار ارج نهادن و دریغ نداشتن راهنمایى و ارشاد از آنان (جاءک ... و هو یخشى) ۴ - ترس از خدا و نگرانى از دست نیافتن به تزکیه نفس، ترسى به سزا و حالتى مطلوب در پیشگاه خداوند (و هو یخشى) ۵ - احساس بى نیازى از تعالیم دین، زمینه ساز غفلت از خداوند و بى باکى از آلودگى به پلیدى ها است. (أمّا من استغنى ... ألاّ یزّکّى ... و هو یخشى) ۶ - حالت خشیت، حالتى حرکت آفرین و وادارکننده انسان به تلاش در راه آموختن و کسب کمالات (و أمّا من جاءک یسعى . و هو یخشى) ۷ - ابن ام مکتوم، از طیف ثروتمندان نبود.* (أمّا من استغنى ... و هو یخشى) ☑ در این آیات بین اوصاف دو فرد تقابل شیوایى به نام احتباک پدید آمده است. این گونه سخن گفتن، نوعى بلاغت است که با ذکر وصف ثروتمندى در یک طرف (استغنى) اشاره به نبود ثروت در طرف مقابل شود و با ذکر وصف خشیت در طرف دیگر، به نبود آن وصف در فرد نخست اشاره گردد. ◽️👈 ادامه دارد.... ☘️☘️☘️ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 💢 نگاشت 23:نکته ها و پیام های تفسیری آیه 10سوره عبس فَأَنْتَ‌ عَنْهُ‌ تَلَهَّى‌ (10) ۱ - فرد خشمگین از حضور ابن ام مکتوم در مجلس پیامبر(ص)، از او اعراض کرده، خود را به گفتوگو با دیگرى سرگرم ساخت. (فأنت عنه تلهّى) ☑ «تلهّى» در اصل «تتلهّى» بوده و حذف «تاء» از باب تفعّل در این موارد شایع است. این کلمه از ریشه «لهو» است و راغب در مفردات «لهو» را به معناى چیزى دانسته است که انسان را از آنچه باید مقصد او قرار گیرد و براى او اهمیت دارد، باز دارد. ۲ - خداوند، با گوشزد کردن برخورد ناشایست فردى که از ابن ام مکتوم اعراض کرده بود، او را سرزنش کرد. (فأنت عنه تلهّى) ۳ - ترجیح اشراف بر دیگران در تبلیغ دین و برخورد دو گانه تبعیض آمیز در معاشرت با مردم، مذموم است. (أمّا من استغنى . فأنت له تصدّى ... فأنت عنه تلهّى) ۴ - لزوم استقبال از همنشینى با خداترسان و دین پژوهان و پرهیز از بى اعتنایى به آنان (فأنت عنه تلهّى) ۵ - تقویت ایمان مؤمنان، داراى اهمیتى افزون تر از پافشارى بر هدایت معاندان و کافران پندناپذیر (فأنت له تصدّى ... فأنت عنه تلهّى) ☑ از مجموع این بخش از آیات، استفاده مى شود که اصرار بر ارشاد کافران، گرچه کارى پسندیده است; ولى هرگاه در تعارض با تقویت ایمان مسلمانى قرار گیرد، باید آن را رها کرد. ۶ - لزوم پرهیز مبلّغان، از برخوردهاى ناهنجارى که زمینه گریز مردم از مجلس وعظ و ارشاد گردد. (لعلّه یزّکّى ... فأنت عنه تلهّى) ◽️👈 ادامه دارد.... ☘️☘️☘️ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(113) 🔅🔅🔅 ✅آیه 3 - الذين يومنون بالغيب و يقيمون الصلوه و مما رزقنهم ينفقون 💢 بحث روايى ⏪ 5 ـ گستره رزق و انفاق ▫ ـعن الصادق(عليه السلام) في قوله تعالي: (و ممّا رزقناهم ينفقون) قال: «ممّاعلّمناهم يبثّون وممّا علّمناهم من القرآن يتلون»[ بحار، ج2، ص17.]. ▫ ـعن العسكري(عليه السلام): يعني (وممّا رزقناهم ينفقون) من الأموال والقوي في الأبدان والجاه... »[ همان، ج93، ص168.]. ☑ اشاره: سِعَه و ضيق انفاق[روايات انفاق ذيل آيه 261 همين سوره خواهد آمد]را مي توان از سعه و ضيق عنوان رزق استظهاركرد. عنوان رزق همان طور كه شامل نعمتهاي ظاهري و مادّي مي شود، شامل نعمتهاي باطني و معنوي نيز خواهد شد. از اين رو شعيب(عليه السلام) از نبوّت، رسالت و ولايت خود به عنوان «رزق حسن» ياد كرده است: (ورزقني منه رزقاً حسناً... )[ سوره هود، آيه 88.]، و در آيه: (... ومن رزقناه منّا رزقاً حسناً فهو ينفق منه سرّاً وجهراً... ) ترغيب به انفاق از رزق حسن(به معناي جامع آن) مطرح شده است، و چون رزق داراي معناي جامعي است كه همه شئون و كمالهاي علمي و عملي را در برمي گيرد، انفاق رزق نيز معناي جامعي دارد كه هر گونه اِعانه علمي و عملي را شامل مي شود. از اين رو در مبحث «صَدَقه» كه مناسب با انفاق است گفته مي شود: هر كار خير و معروفي صدقه است؛ ارشاد جاهل، اصلاح بين افراد متنازع و متخاصم، امر به معروف و نهي از منكر، برداشتن تيغ و خار و خاشاك از سر راه و عيادت بيمار و... همه از مصاديق صدقه است. در نتيجه، مشمول عنوانِ «انفاق از روزيهاي گوناگون» خواهد بود. 🍀🍀🍀 🔅تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا