باید در نظام #خادمی این فراز را هر روز تکرار کرد و خود را برای مواجهه با آن آماده ساخت: امام مظهر ناز است و #خادم اگر مظهر نیاز نباشد #خادم نخواهد شد🌱 @rahmatewasee | رحمت واسعه🌿

#بسم_الله شترانم را به طرف نخلستان‌های مدینه می‌برم تا خرماهایی تهیه کنم و به خانه برگردم. پس از پرس‌و‌جو، همه از نوه‌ی پیامبر می‌گویند که در نخلستانش نشسته است و در دست‌ودل‌بازی ضرب‌المثل است.😇 تا به حال حسین را ندیده‌ام. وقتی وارد نخلستانش می‌شوم، مردی خوش‌سیما را میان غلامانش نشسته می‌بینم که کاسه‌ای بزرگ پر از نان و گوشت مقابلشان است و همگی باهم از آن می‌خورند. با خودم می‌گویم((لابُد خودش است.)) ((سلام)) می‌گویم، ولی در دل می‌نالم:((گمان نکنم از دست این آوم که شأن آقایی خود را نگه نداشته است و با غلامانش در یک ظرف غذا می‌خورد، آبی برای من بچکد و خرمای زیادی مهمانم کند.))😕 صدای حسین مرا به خود می‌آورد:🌱 _ سلام علیکم برادر! بسم الله... تعارف نکن؛ بیا و شریک برکتمان شو. شتران را رها می‌کنم و جلوتر می‌روم و با آن‌ها مشغول خوردن آن غذای لذیذ می‌شوم.😊 پس از غذا، حسین خدا را شکر می‌گوید و به طرف جوی آب می‌رود و دستانش را می‌شوید و اندکی از آب جوی می‌نوشد و بعد می‌فرماید:🌱 _ برای چه اینجا آمده‌ای؟ می‌گویم: _ خداوند بیشتر عطایت کند! امسال اوضاع دِه‌نِشینان خراب است. چند شتری را که آنجا می‌بینی، آورده‌ام تا آذوقه‌ای برای آبادی‌مان ببرم. به من گفتند نزد تو بیایم تا از آنچه خداوند روزی‌ات کرده، سهمی اندک به من بدهی.🙏 حسین راه می‌افتد به سمت انتهای نخلستان؛ من نیز با شترانم به دنبالش روان می‌شوم. می‌فرماید:🌱 _ در اینجا خرماها را برای خشک شدن پهن کرده‌ایم. شترانت را بار کن و به امید خدا برو.😍 در حالی که بار شترانم را پر می‌کنم، مدام به خودم می‌گویم:(( پدر و مادرم به فدایش! سوگند به خدا که این، کرم واقعی است.))❤️ #زینت_دوش_نبی @rahmatewasee | رحمت واسعه🌿

غم و اندوه خود را در پیشگاه خدا مطرح کن تا غم تو را بر طرف کند.🌱 نهج‌البلاغه، نامه۳۱📌 @rahmatewasee | رحمت واسعه🌿

#بسم_الله نیمه‌شب به مسجد پیامبر رفتم تا هم زیارتی بکنم و هم نمازی بخوانم و دلم را سبک کنم؛ بار گناهان داشت کمرم را خُرد می‌کرد. وارد مسجد شدم و همان دم، صدای محزونی به گوشم رسید که با خدا چنین راز و نیاز می‌کرد:🌱 _ سرور و مولای من! آیا اندام مرا برای گُرزهای آهنین آفریدی یا درونم را برای نوشیدن آب داغِ دوزخ خلق کردی؟ 😔 خدایا! اگر مرا به سبب گناهان بازخواست کنی، تو را به کَرَمت می‌خوانم و اگر مرا با خطاکاران محبوس کنی، آنان را از محبّتم به تو باخبر می‌سازم.💔 سرور من! فرمان‌بُرداری از تو، برای تو سودی ندارد و سرپیچی من، به تو زیان نمی‌رساند، بر من ببخش؛ که تو مهربان‌ترینِ مهربانانی.🙏😢 به گریه افتادم. در آن ظلمات شب که مسجد پیامبر غرق تاریکی بود و تنها نور، هاله‌ی کم‌رنگ مهتاب بود. دوست داشتم صاحب این صدای دل‌نشین را ببینم و التماس دعایی بگویم.🥺 آرام‌ آرام جلو رفتم و وقتی دیدمش، فهمیدم هرچه راجع به این خاندان می‌گویند، درست است: حسین بن علی بود که چنین ملتمسانه با خدا راز دل می‌گفت. خلوتش را به هم نزدم و کمی عقب‌تر نشستم و دلی سیر عبادتش را سیاحت کردم.❤️🌱 #زینت_دوش_نبی @rahmatewasee | رحمت واسعه🌿

#بسم_الله شوق داشتم که پس از مدتی او را ببینم و بوی رسول خدا را از او بشنوم.وقتی وارد شدم، نازدانه‌اش سُکَینه را در بغل داشت. پس از سلام و احوال‌پرسی، همسرش رباب را صدا زد و کودک را به او سپرد.😇 آن‌گاه پرسید:🌱 _ این روزها عرب‌ها به چه کاری مشغول‌اند؟ گفتم: _ اهل بازی و دورهمی و خوش‌گذرانی‌اند.😕 حسین فرمود:🌱 _غیر عرب‌ها را چطور می‌بینی؟ پاسخ دادم: _ ربا خوارند یا حریص بر دنیا.🙁 أباعبدالله اندکی به فکر فرورفت؛ بعد فرمود:🌱 _ امید داشتیم خداوند با این دو گروه دینش را یاری کند.😢 بعد سخنانش را ادامه داد:🌱 _ بدان که مردن چهار دسته‌اند: برخی خوش‌اخلاق بی‌دین‌اند. برخی دین‌دار بی‌اخلاق‌اند. برخی که بدترین خَلق‌اند، نه اخلاق خوش دارند و نه دین درست‌و‌حسابی. برخی هم که برترین خَلق‌اند، هم صاحب اخلاق خوش‌اند و هم دین درستی دارند. کمی بعد که از حسین خداحافظی کردم و از خانه‌اش بیرون آمدم، ذهنم درگیر این بود که من جزء کدام دسته هستم.🤔 #زینت_دوش_نبی @rahmatewasee | رحمت واسعه🌿

الهی اِستَعمِلنی لِما خَلَقتَنی لَهُ خدایا من را خرج کاری کن که مرا به‌خاطرش آفریدی ...🌱

آمین🙏