#داستانک
يک روز وقتي کارمندان به اداره رسيدند، اطلاعيه بزرگي را در تابلواعلانات ديدند که روي آن نوشته شده بود:
ديروز فردي که مانع پيشرفت شما در اين اداره بود درگذشت!! شما را به شرکت در مراسم تشييع جنازه که ساعت 10 صبح در سالن اجتماعات برگزار مي شود دعوت مي کنيم.
در ابتدا، همه از دريافت خبر مرگ يکي از همکارانشان ناراحت مي شدند اما پس از مدتي، کنجکاو مي شدند که بدانند کسي که مانع پيشرفت آن ها در اداره مي شده که بوده است.
اين کنجکاوي، تقريباً تمام کارمندان را ساعت 10 به سالن اجتماعات کشاند. رفته رفته که جمعيت زياد مي شد هيجان هم بالا رفت. همه پيش خود فکر مي کردند: اين فرد چه کسي بود که مانع پيشرفت ما در اداره بود؟به هرحال خوب شد که مرد!!
کارمندان در صفي قرار گرفتند و يکي يکي از نزديک تابوت رفتند و وقتي به درون تابوت نگاه مي کردند ناگهان خشکششان مي زد و زبانشان بند مي آمد.
آينه ايي درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه مي کرد، تصوير خود را مي ديد. نوشته اي نيز بدين مضمون در کنار آينه بود:
«تنها يک نفر وجود دارد که مي تواند مانع رشد شما شود و او هم کسي نيست جز خود شما.
شما تنها کسي هستيد که مي توانيد زندگي تان را متحول کنيد.
شما تنها کسي هستيد که مي توانيد بر روي شادي ها، تصورات و وموفقيت هايتان اثر گذار باشيد.
شما تنها کسي هستيد که مي توانيد به خودتان کمک کنيد.»
أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لایَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ؛ ای کسانیکه که ایمان آوردهاید، مراقب خود باشید که گمراهان نمیتوانند به شما آسیبی برسانند اگر هدایت یابید... ۱۰۵ مائده
••┈┈••❥••❥••┈┈••
❀ره پویان ولایت ❀ ••┈┈••❥••❥••┈┈••
حکایتی از استاد انصاریان:
طلبهای که به لوسترهای حرم امیرالمؤمنین (ع) اعتراض داشت
📚 @DasTanaK_ir
یکى از طلبههاى حوزه باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیرقابل تحملى بود. روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) عرضه مىدارد: شما این لوسترهاى قیمتى و قندیلهاى بىبدیل را به چه سبب در حرم خود گذاردهاید، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟!
شب امیرالمؤمنین (ع) را در خواب مىبیند که آن حضرت به او مىفرماید: اگر مىخواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فیجیل (نوعی سبزی) و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادى قابل توجهى مىخواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى، چون حلقه به در زدى و صاحبخانه در را باز کرد به او بگو: به آسمان رود و کار آفتاب کند.
پس از این خواب، دوباره به حرم مطهر مشرف مىشود و عرضه مىدارد: زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله مىدهید؟! بار دیگر حضرت را خواب مىبیند که مىفرماید: سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع مىتوانى استقامتورزى اقامت کن، اگر نمىتوانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: به آسمان رود و کار آفتاب کند.
پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتابها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مىرساند و اهل خیر هم با او مساعدت مىکنند تا خود را به هندوستان مىرساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مىگیرد. مردم از اینکه طلبهاى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب مىکنند.
وقتى به در خانه آن راجه مىرسد در مىزند، چون در را باز مىکنند، مىبیند شخصى از پلههاى عمارت به زیر آمد، طلبه وقتى با او روبرو مىشود، مىگوید: به آسمان رود و کار آفتاب کند. فوراً راجه پیشخدمتهایش را صدا مىزند و مىگوید: این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگىاش وى را به حمام ببرید و او را با لباسهاى فاخر و گران قیمت بپوشانید.
مراسم به صورتى نیکو انجام مىگیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مىشود.
فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف، چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پرزینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند. از شخصى که کنار دستش بود، پرسید: چه خبر است؟
گفت: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است. پیش خود گفت: وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است. هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد. همه به احترامش از جاى برخاستند و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست.
او نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مىشود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم و همه مىدانید که اولاد من منحصر به دو دختر است؛ یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مىبندم و شما اى عالمان دین، هماکنون صیغه عقد را جارى کنید.
چون صیغه جارى شد طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود، پرسید: شرح این داستان چیست؟
راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (ع) شعرى بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم. مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود. به شعراى ایران مراجعه کردم. مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمىزد. پیش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (ع) قرار نگرفته است؛ لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایىام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او درآورم.
شما آمدید و مصراع دوم را گفتید. دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟ راجه گفت: من گفته بودم: به ذره، گر نظر لطف، بوتراب کند، طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (ع) است. راجه سجده شکر کرد و خواند:
به ذره گر نظر لطف بوتراب کند
به آسمان رود و کار آفتاب کند.
••┈┈••❥••❥••┈┈••
❀ره پویان ولایت ❀ ••┈┈••❥••❥••┈┈••
7.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
خانم بازیگری که سیمرغ گرفته عذرخواهی میکنه ومیگه عذرمیخوام موهام رو پوشوندم/چون رنگ کردم😐
چرا صدای از هیچ کس درنیامده..! مرد روزی که تریبون های نماز جمعه فساد وامربه معروف تذکر میداد
به امید روزی که جشنواره فجر هم رسالت خودش رو دنبال کند💬
ان شاءالله
••┈┈••❥••❥••┈┈••
❀ره پویان ولایت ❀ ••┈┈••❥••❥••┈┈••
2.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏰ ۵۸ ثانیه
#مسابقه
#سه_شنبه_مهدوی
••┈┈••❥••❥••┈┈••
❀ره پویان ولایت ❀ ••┈┈••❥••❥••┈┈••
💠 سه گناهی که مجازاتش در دنیا انجام می شود چه گناهانی است؟(3مورد را خلاصه بیان کنید.)
🔸 پاسخ را تا ساعت 12 فردا(27 بهمن) به آیدی زیر ارسال کنید.
@Zhaghirzadeh
پاسخ مسابقه را به صورت زیر برامون ارسال کنید👇
جواب مسابقه:
نام و نام خانوادگی:
شماره تماس:
شهر محل سکونت:
به 2 نفر از شرکت کنندگان به قید قرعه شارژ 5هزار تومنی تعلق می گیرد.
#مسابقه
#سه_شنبه_مهدوی
••┈┈••❥••❥••┈┈••
❀ره پویان ولایت ❀ ••┈┈••❥••❥••┈┈••
مرور قانون مسابقه:
1- افرادی که در مسابقه شرکت میکنن حتما باید عضو کانال باشند.
2- اسم افرادی که پاسخ های ((دقیقا شبیه به هم)) دارند نیز واردقرعه کشی قرار نمیگیره.
3- حذف افرادی که به طور کامل همه ی سخنرانی را تایپ میکنند. (پاسخ باید خلاصه و بیان کننده مفهوم اصلی باشد)
با ما همراه باشید.
#مسابقه
#سه_شنبه_مهدوی
5.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷
🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۱۳۹ قرآن کریم ( آیات ۹۱ تا ۹۴ سوره مبارکه انعام)
🍃🌹🍃
🌺 پیامبر (ص) میفرمایند: «لِکُلِّ شَیءٍ حِلیَةٌ وَ حِلیَةُ القرآنِ الصَّوتُ الحَسنُ» هرچیزی را زیوری باشد و زیور قرآن صدای خوش است. (اصول کافی ۲/۶۱۵)
استاد پرهیزگار
••┈┈••❥••❥••┈┈••
❀ره پویان ولایت ❀ ••┈┈••❥••❥••┈┈••