eitaa logo
رهروان شهدا
1.3هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
177 ویدیو
5 فایل
خورشید اینجا .... عشق اینجا....گنج اینجاست... زیارتگاه کربلای پنج اینجاست.... این خاک گلگون تکیه ای از آسمان است....
مشاهده در ایتا
دانلود
🌠شهید؛ شفیعی است که در آخرت به درد آدم میخورد ✍رهبرانقلاب: همین الان هم کسانی که در دنیا هستند، بعضی‌ها که با شهدا اُنس بیشتری دارند، در مشکلات زندگی متوسّل به شهدا میشوند و شهدا جواب میدهند. در این شرحِ­‌حال­هایی که ما میخوانیم از خانواده‌ی شهدا، ازاین­‌قبیل زیاد هست که همسر شهید، پدر شهید، مادر شهید دچار یک مشکلی میشوند، به شهید متوسّل میشوند؛ میگویند «تو که دستت باز است، تو که میتوانی، کمکمان کن»، و او کمک میکند. در برزخ هم همین‌جور است. شماها میروید دیگر؛ شماها هم که ماندنی نیستید؛ من و شما همه رفتنی هستیم؛ ما هم همین عالم برزخ را، همین دالان را، همین وادی را در پیش داریم، به آنجا خواهیم رسید. وقتی‌که رفتید، آنجا گرفتاری‌ها زیاد است؛ اگر انسان آنجا بتواند شفیعی داشته باشد که این شفیع به درد آدم بخورد، خیلی قیمت دارد. این شهید، شفیع شماها است. ۹۶/۰۳/۲ @rahro313
يادمان باشد اين جاده را چراغ خون شهدا روشن نگاه داشته تا ما به سلامت بگذريم! @rahro313
این روز ها که تصاویری از سیل اخیر میبینیم ، بسیار رنجور و آزرده خاطر میشیم،‌ با این مشکلات معیشتی وقتی به فکر خانواده های آسیب دیده میوفتیم، و خسارت هایی که متحمل شدند ... رو بار ها دیده ایم و میدانیم یعنی چه... یعنی وسایل و لوازم خانه از بین رفتن ، یعنی در حال راه رفتن تو آب های گل آلود باشی و یک دفعه به مانعی برخورد کنی و ببینی ، لوازم ضروری یک خانواده است که از بین رفته .. ، بی درد نباشید ، مردم را دریایید .. یاد آور میهنمان است ... در ضمن، خطاب به برخی مسئولین که حضوراً کم پیدا هستن ؛ با در حین خدمت از دنیا رفتن میخواهد ، شما نگران نباشید .. تصویر : سیل۹۸ لرستان شهر معمولان @rahro313
🌼دلنوشته ای برای سردار ✍یادمان نمی رود وقتی خبر شهادتت را را شنیدیم آن قدر بی تاب و مضطرب شدیم که گویی بوی مرگ را از شدت ترس حس می کردیم. آن قدر احساس بی کسی کردیم که هیچ چیز جز روضه ی اربابت آراممان نمی کرد و تنها چیزی که تسکینمان می داد انتقام خون پاکت بود و نفرت از هر چه سیاهی و پلیدی و پلشتی. آن روز آن قدر جگرمان سوخته بود که هیچ متوجه ی ازدحام و شلوغی و خستگی و ساعت ها انتظار برای شرکت در مراسم تشییع تو نمی شدیم .آخر ما دل سوخته بودیم و در همه ی آن شلوغی ها و ازدحام فقط به برانداختن و برچیده شدن ظلم با همه ی توان فکر می کردیم چرا که ما نمی خواهیم عاشورا بار دیگر تکرار شود، اما غافل از اینکه تو هنوز هم دست از دفاع از مظلوم بر نداشته ای و همانند همان زمانیکه جسمت در کنارما بود اکنون خونت بلکه مقتدرتر و استوارتر در کنار ما و همه ی مظلومان عالم ایستاده و مرز مبارزه را تا دل کاخ سفید برده است. راستی تو مگر چند نفر بودی که این همه قدرت داری. نه نه !هرگز! تو همان یک نفر هستی که محو در خدا شدی و چون به ملکوت اعلی رسیدی هدایت این کشتی پرطوفان را به همراه همه ی کسانی که در دنیا از آنها به نیکی یاد می کردی و با عنایات حق تعالی تا سر منزل مقصود خواهی برد و در آینده ای نه چندان دور همه ی دنیا شاهد فروپاشی حکومت پوشالی و جعلی اسرائیل و طبل توخالی آمریکا خواهند بود. "خداوند بر درجاتت بیفزاید که حامی مظلومان جهان بودی" شاد سردار دلها @rahro313
🌸دعای هفتم صحیفه سجادیه فراموش نشه🌸
🌱 به قول شهید بلباسے: اونقدر خودمونُ درگیرِ القاب و عناوین کردیم ؛ که یادمون رفته همه باهم برادریم :) و باید کنارِ هم ، باری از رویِ دوشِ مردم برداریمــ حواسمون ڪجـاست؟💔 @rahro313
✨ + قدرشونو نمیدونیم|•' + ٺو ڪشور هاے عراق و سوریھ|•' +بدونِ وضــو بہ تصویر آقا دسٺ نمیزنن!‌|•' ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎@rahro313
بعد از کلی درس خوندن و تلاش کردن دانشگاه هنر سمنان قبول شد. وقتی وارد دانشگاه شد از تیپ های عجیب و غریب و رفتار زنندهٔ بعضی از دانشجوها خیلی ناراحت شد، اما سعی کرد هویت خودش رو حفظ کنه، روح الله تنها کسی بود ڪه تو دانشگاه به چشم نمی‌اومد. از بس که تیپ ساده ای داشت و ساکت و سر به زیر بود. اذان که می گفت اولین و تنها ڪسی که به سمت نمــازخونه حرڪت می‌کرد روح الله بود. تکرار این کارش باعث شد بعضی از دوستانش ڪہ برای خوندن نمـــاز از بقیه خجـالت می ڪشیدند ، با روح الله همراه بشن ... روح الله با ورودش به دانشگاه نه تنها روحیه ی انقلابـی اش را از یاد نبرد ، بلڪه گروهی را هم با خود همراه کرده بود. با تقـــوایی که در رفتارش داشت بزرگ ترین کارهای فرهنگی را در جذب افراد به دین انجام می داد. ✍ راوی : دوست شهید @rahro313
: .پنج سالِ پیش زنگ‌زد گفت: میای بریم سوریه؟ ومـن پشت تلفن چه بـاید بـگویم تـرس از جـــان نـیـســت هـا که‌ اگر بود الان ایـنجا نـبودم واین مـوقعیت ها را نداشتم ترس از شهوت شهادت است می‌دانی؟ فکر شـهید شدن شیرین است، مثل خواب های بـچگی هامان اما خب اگر شـهادت بـرای آدم شهوت بــشـود چــه؟ شهوت مــعـروفـیـت شهوت‌برای‌غیر‌خداشهیدشدن شهوت پُز دادن‌حتی شهوت این کـه برایت مراسم انچنانی بـگیرند شهوت‌این‌که‌رفتنت‌برای‌حرف‌های‌این‌وآن‌باشد و تـرس از کـارهایی اسـت کـه نـاتـمـام مـانده مـیــتــرســم بــروم! عشق‌جگر میخواهد سـید بُـریر سحرگاه۲۱رمضان_البوکمال @rahro313
یه موتور گازی داشت... که هر روز صبح و عصر سوارش میشد و باهاش میومد مدرسه و برمیگشت. یه روز عصر... که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت! رسید به چراغ قرمز🚦 ترمز زد و ایستاد✋🏼 یه نگاه به دور و برش کرد... و موتور رو زد رو جک رفت بالای موتور و فریاد زد :🗣 الله اکبر و الله اکــــبر... نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب😐 اشهد ان لا اله الا الله... هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید... و متلک مینداخت😒 و هرکی هم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد😳 که این مجید چش شُدِه؟! قاطی کرده چرا؟! خلاصه چراغ سبز شد🍃 و ماشینا راه افتادن🚗🚙 آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید؟ چطور شد یهو؟؟!! حالتون خُب بود که؟!! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت...😊 و گفت : "مگه متوجه نشدید❓ پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود👰 و آدمای دورش نگاهش میکردن... من دیدم تو روزِ روشن ☀️ جلو چشم امام زمان داره گناه میشه ❌ به خودم گفتم چیکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه... دیدم این بهترین کاره!👌🏼 همین❕✌️🏼 📝برگی از خاطرات شهید مجید زین الدین روحشون شاد @rahro313
رابطه شهید مجید شهریاری با مادرشان را که می دیدم ،لذت می بردم. میگفتم خدا به آدم این جور بچه ای بدهد .وقتی مادرشان را می دیدند ،دست و پای اورا میبوسیدند .خیلی برای من جالب بود. هنگام غذا خوردن هم اول لقمه رادر دهان مادرش می گذاشت و بعد خودش غذا می خورد. همسر برادر شهید @rahro313